eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
10.9هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
35 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت840 گذر از طوفان✨ باصدای زنگ گوشی چشم هام رو باز کردم گوشیم رو
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ در ماشین رو باز کردم از سوار شدم فروغی درحال حرف زدن با گوشیش لبخندی زد دستش رو سمتم دراز کرد بعد از چند ثانیه کلنجار رفتن با خودم دستش روگرفتم از سرمای دستم ابرو هاش بالا رفت دستم رو محکم گرفت از شخص پشت خط خدا حافظی کرد وگوشی رو جلوی فرمان گذاشتم وسمتم چرخید _چرا دستکش نپوشیدی لبخندی زد بینیتم که مثل دستت قرمز شده _دستکش دوست ندارم حرکت کن دیر نشه دستم رو که توی حصار انگشتهاش بود رو آزاد کرد و حرکت کرد گوشیم رو از داخل کیفم بیرون آوردم و قفلش رو باز کردم و شماره بابا رو گرفتم نگاه کنجکاوی بهم انداخت قبل از اینکه سوالی بپرسه گفتم _به بابا زنگ بزنم بگم میرم دکتر _مگه خونه نبود _نه احتمالا رفته فیزیوتراپی گوشی رو کنار گوشم گذاشتم بعد از چند بوق صدای عمو پخش شد _جانم ترانه _سلام عمو بابا کجاست؟ _سلام عزیزم داخل اتاقه _پس وقتی اومد بهش بگید بهم زنگ بزنه _باشه عزیزم خداحافظی کردم و گوشی رو قطع کردم نگاهم روی شماره پریسا ثابت موند تنها رفته شرکت کاش فروغی میگفت اونم امروز سرکار نره _به چی فکر میکنی؟ سرم رو بلند کردم ‌_ظهر رفتی شرکت؟ سرش رو تکون داد _بله چطور مگه؟ _خانم خجسته سرکار بود؟ لبخندی زد باید نمی اومد؟ _چرا ولی تنهایی این مسیر رو رفتن وبرگشتن سخته خنده صدا داری کرد _تنها که نیست خانم خزایی هستش بعدشم شاید تو دیگه سرکار نری خانم خجسته هم نمیره؟ _چرا سرکار نرم؟منو پریسا یا باهم میریم یا نمیریم از گوشه چشم نگاهی بهم انداخت و مهربون گفت _خوشبحال خانم خجسته،انقد وابستگی خوب نیست قبلا هم راجبش حرف زدیم برای همین امروز نگفتم شرکت نیاد نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫