eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.8هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت846 گذر از طوفان✨ _نورا خانم سوال من جواب نداره؟ کلافه سمتش چ
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ بشقاب هارو روی سینک ظرفشویی گذاشتم ترانه گفتن ناز بانو باعث دستم روی شیر آب بمونه و بازش نکنم _حاجی اگر تو پول بهش ندادی پس از کجا آورده رفته خرید؟شایدحقوقش زیاده و از ما پنهون کرده چقدواریزی حقوقشه _نازبانو وقتی کارت ها پیش خودته از کدوم کارت پول به ترانه دادم خیلی وقت زحمت و خرج این زندگی افتاده رو دوش بچه م یه کم حالم رو به راه بشه پیگیر حساب و کتاب ها بشم تموم این روزهارو براش جبران میکنم درضمن بچه من دروغ نمیگه و کار شما زشت بوده که پرسیدی حقوقش چقده این زن چقد بیچاره س که چشم دیدن یه لباس خریدن و پوشیدن من رو نداره شیر آب رو باز کردم مشغول شستن ظرفها شدم آخرین ظرف رو آب کشیدم و سرجاش گذاشتم شیر آب رو بستم سمت سماور رفتم یه استکان چایی برای خودم ریختم دوتا قند از داخل قندون برداشتم و برگشتم داخل اتاقم در رو بستم و کنار بخاری نشستم استکان چاییم رو کنار پنجره گذاشتم کتاب شیمی رو باز کردم مشغول درس خوندن شدم تمرین ها رو حل کردم جزوه م رو بستم و گوشیم رو برداشتم و قفلش رو باز کردم نگاهی به تماس های بی پاسخ انداختم فروغی و دایی کی زنگ زدن که متوجه نشدم صفحه پیام هارو باز کردم روی پیام فروغی رو باز کردم _چند بار زنگ زدم جواب ندادی نگران شدم پیامم رو دیدی بهم زنگ بزنم این معده دردم شده چه دردسری حتما فکر کرده حالم بد شده پیام پریسا رو باز کردم _باکی میخوای بری آزمایش زود میایی مدرسه؟ نفسم رو محکم بیرون فرستادم نمیدونم چی بهش بگم که دروغ نگفته باشم _نمیدونم شاید با دایی یا عمو ،آره زود میام جواب پریسا رو فرستادم شماره فروغی رو گرفتم گوشی رو کنار گوشم گذاشتم بعد از خوردن اولین بوق صدای مضطربش پخش شد _الو نورا؟ _سلام ببخشید متوجه نشدم زنگ زدی نفس راحتی کشید _سلام توکه منو نصف عمر کردی دیگه میخواستم دل به دریا بزنم به حاجی زنگ بزنم _داشتم درس میخوندم گوشی رو هم چک نکردم _خوبی؟ _بله _خداروشکر خواستم بهت بگم فردا برای آزمایشگاه یه مانتو و روسری بیار مانتو روسری که نمیتونم ببرم مدرسه نازبانو هم یه چند وقتی چپ و راست برم زیر نظرم میگیره _نورا هستی؟ _هستم _چی شد؟یهوصدات گرفت _هیچی فردا بجز لباس فرم نمیتونم با لباس دیگه ای از خونه بیرون بیام _اشکالی نداره میرم خونه مانتو روسروی که اونجا داری برات میارم _کجا عوضش کنم ؟پالتوم که بلنده همونو میپوشم ولی مانتوم چطوری بعد آزمایشگاه بپوشم _یه فکری براش میکنم پس فقط روسری برات بیارم؟ _آره برو بخواب صبح زود باید بیدار بشی _باشه _شب بخیر خدا نگهدار _خداحافظ گوشی رو روی زمین گذاشتم جزوه و کتابهام رو برداشتم رختخواب هام رو از داخل کمد برداشتم کنار بخاری پهن کردم نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫