eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.5هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت910 گذر از طوفان✨ صدای بسته شدن در خونه بلند شد طیب مامانش رو
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ فروغی با صدای پایین و گرفته ای گفت _مامان کجا برم؟ بدون اینکه بهش نگاه کنه جواب داد _اول برو دنبال دوست نورا بعد برو فرمانیه اونجا میگم کدوم سمت بری فرمانیه کجاست اونجا چرا میخوایم بریم با چه رویی به پریسا بگم آماده شو میایم دنبالت بهش نمیگم صدای نورا گفتن مادر فروغی بلند شد _بله؟ _سوال طاها جواب نداره؟ _نشنیدم نفس کلافه ای کشید فروغی از آینه نگاهی بهم انداخت _برم دنبال خانم خجسته ابروهام رو توی هم گره زدم و محکم گفتم _نه مادرش روی صندلی چرخید چادرش رو مرتب کرد _چرا نه ؟مگه نگفتی میخوای دوستت رو ببینی سرم رو پایین انداختم _بعد میبینمش _الان بیاد که خوبه برای آرایشگاه و خرید هم نظر میده چه حوصله ای دارن و دلشون خوشه خرید و آرایشگاه بخور فرق سر فروغی هرچی میگم نمیخوام از ول کن نیستن با حرص و جوش لب زدم _من که گفتم نه خرید میخوام نه آرایشگاه لازمه دوستم رو چرا زحمت بندازم الکی بیاد به چشم هام خیره شد با لحن مقتدرانه ولی محترمانه گفت _بله عزیزم گفتی منم توضیح دادم که لازمه الانم وقت لجبازی کردن نیست روی صندلیش جا بجا شد روبه پسرش گفت _برو فروشگاه آقای فرهانی _میخواید برید خرید یا آرایشگاه؟ _اول بریم لباس برای نورا بخرم بعد آرایشگاه میریم نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫