eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.9هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
همہ‌ هستی‌ من‌ حضرت‌ ارباب‌ سلام اۍ‌ دلیلِ‌ طپشِ‌ این‌ دلِ‌ بی‌تاب‌ سلام.. ..♥️ 💛
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
‌استاد پناهیان میگفت: آقا‌ صبح به عشق شما چشم باز میکنه؛ این عشق فهمیدنی نیست...! بعد ما صبح که چشم باز میکنیم بجای عرض ارادت به محضر آقا، گوشیامونو چک میکنیم
اینم در جواب اون عکسی که از یک کلاس پخش شد... نمیدونم چرا با یک عکس اینقدر افکار عمومی و به هم میریزن که آی مملکت و جوونا از دست رفتن... اون یه عکس گزینشی و اینم البته یک عکس گزینشی اما در جواب اون عکسه ... راست میگید اینم بزرگ و پخش کنید.
دوستانی که میخوان کل رمان مسیراشتباه رو بخونند، می‌تونند با پرداخت هزینه لینک کانال وی‌آی‌پی رو دریافت کنند جهت اطلاعات بیشتر به آیدی زیر مراجعه کنید https://eitaa.com/joinchat/456655018Cf112230a29
گذرازطوفان _چقد دیگه باید به طلبکارا بدی که بدهی پدرت تسویه بشه؟ از سوال یهویش جا خوردم جواب ندم بهتره کاش اصلا از زندگیم براش حرف نمیزدم _ترانه خانم باشما هستم _آقا دارم جمعش میکنم زیادش نمونده _گفتم چقده؟ _دوماه دیگه کار کنم تسویه میشه ابروهاشو بهم گره زد _بجای طفره رفتن جوابموبده _سه میلیون و پونصد هزار تومن دیگه بدم تموم میشه اگر بازم قرض نگرفته باشه _فردا کل بدهی رو تسویه میکنم البته اگردوتا شرطی که دارم رو قبول کنی ازشنیدن حرفش خوشحال شدم لبخند به لبم اومد _چه شرطی ؟ _باید تا تموم شدن درست کارای نظافت خونه مون انجام بدید وسط حرفش پریدم _ این که کاری نداره باشه قبوله نفس عمیقی کشید _شرط دوم باید پدرت رضایت بده تادرست تموم میشه چون قرار توخونه ی ما کار کنی صیغه محرمیت بینمون خونده بشه از شنیدن حرف آخرش زبونم خشک شد دهنم باز موند اثری جدید از نویسنده حامی من ✨مسیراشتباه براساس واقعیت
اصلا فکر نمی‌کردم پوشوندن همین چند تار مو اینقدر برای اونا دردناک باشه، اونم فقط امتحانی و الکی... برام باور کردنی نبود چند متر پارچه‌ی سیاه اینقدر عصبانیشون کنه و من رو بزارن کنار. راستش عکس العمل اونا در برابر چادر پوشیدن من اونقدر غیر عادی بود که با خودم گفتم بزار دوباره تکرار کنم ببینم چیکار میکنن. اگر حرفی هم زدن بهشون میگم مگه نمیگید دنبال آزادی هستید خب منم میخوام آزاد باشم. عکس با چادرم رو گذاشتم توی صفحه‌ی شخصیم. اون موقع بود که ذاتشون رو نشون دادن و یه روز که با میثم تو خیابون بحث میکردیم. اوقدر عصبانی شد که تو خیابون چادر رو از سرم کشید و گفت: –تو لیاقت آزادی نداری، ما همه‌ی این کارارو میکنیم که زنها آزاد باشن و از این آزادی لذت ببرن. داری زحمتامون رو به باد میدی، اینجوری همه‌ی شاگردات از تو یاد میگیرن. منم عصبانی شدم و گفتم: –شماها که دارید آزادی رو از من میگیرید، من میخوام آزاد باشم هر چی دوست دارم بپوشم نه چیزی که شما میخواهید، اصلا شماها معنی آزادی رو می‌فهمید؟! اون موقع بود که فهمیدم تا حالاچقدر بازی خوردم... http://eitaa.com/joinchat/1651900434C5c2629a7fe
محمودرضا آرشيوى📼 از كليپ هاى مربوط به اغتشاشات را ريخته بود روى يك فلش ممورى و با خودش آورده بود تبريز ... قرار شد محتوياتش را ببينم و بدون كپى كردن به او پس بدهم 😁 فلش ممورى را كه مى داد گفت : فقط بعضى هايش قابل ديدن نيست زياد... گفتم : چطور ؟ گفت : صحنه هاى خشن دارد گفتم : نمى بينم بيا بگير،،گفت : چرا ؟ گفتم : قبلا خودم چند تا ديده ام؛ اعصابم از ديدن وحشى گرى شان خورد مى شود😰 گفت : وحشى گرى نديده اى☝️🏻 -بعد تعريف كرد : يكبار در سعادت آباد ، يك دسته از اينها را كه اغتشاش راه انداخته بودند با بچه هاى بسيج از خيابان هدايت كرديم داخل يكى از كوچه ها،،، اما وقتى دنبالشان وارد كوچه شديم يكهو انگار غيب شدند. وسط كوچه بوديم كه ديديم از بالاى يكى از ساختمانهاى نيمه كاره، بلوك سيمانى مى آيد روى سرمان،،، رفته بودند روى طبقات آن ساختمان و بلوك پرتاب مى كردند،، وقتى ديدند ما ديديمشان يك عده شان آمدند پايين كه فرار كنند 🏃🏻‍♂ يكى از بچه ها كه جلوتر از ما بود افتاد وسط اينها😔،،تا بقيه بچه ها بجنبند و بروند كمكش، با قـــمه پشتش را از بالا تا پايين شكافتند ..💔 🕊 🥀 📗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه بدانند! هم دشمن بداند هم دوستان بااخلاص بدانند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگرازسرهایمان کوه‌ بسازند، هرگز اجازه نمیدهیم که فرزندانمان در تاریخ بخوانند: «خامنه‌ای تنها ماند...» 🌍 پر کنید فضای مجازی را با کلیپ های اقا
بالاترین دکمه ش رو بستم و تو چشم هاش خیره شدم _علی، من خیلی خوشحالم که به تنها آرزوم رسیدم. لبخند کجی زد و پیشونیم رو بوسید. _عروس کوچولوی من، بالاخره کار خودش رو کرد. خودم رو لوس کردن و سرم‌ رو توی سینه‌ش جا دادم. _همیشه فکر میکردم‌ اگر نشه زمین‌و آسمون رو به هم میدوزم که بشه. تو باید مال من میشدی اخم‌نمایشی کرد و با انگشت آروم‌ روی بینیم‌ زد. _تو مال منی پرو خانم! https://eitaa.com/joinchat/1734934546C9ef95d0bac اثری دیگر از
دوستانی که میخوان کل رمان مسیراشتباه رو بخونند، می‌تونند با پرداخت هزینه لینک کانال وی‌آی‌پی رو دریافت کنند جهت اطلاعات بیشتر به آیدی زیر مراجعه کنید https://eitaa.com/joinchat/456655018Cf112230a29
گذرازطوفان _چقد دیگه باید به طلبکارا بدی که بدهی پدرت تسویه بشه؟ از سوال یهویش جا خوردم جواب ندم بهتره کاش اصلا از زندگیم براش حرف نمیزدم _ترانه خانم باشما هستم _آقا دارم جمعش میکنم زیادش نمونده _گفتم چقده؟ _دوماه دیگه کار کنم تسویه میشه ابروهاشو بهم گره زد _بجای طفره رفتن جوابموبده _سه میلیون و پونصد هزار تومن دیگه بدم تموم میشه اگر بازم قرض نگرفته باشه _فردا کل بدهی رو تسویه میکنم البته اگردوتا شرطی که دارم رو قبول کنی ازشنیدن حرفش خوشحال شدم لبخند به لبم اومد _چه شرطی ؟ _باید تا تموم شدن درست کارای نظافت خونه مون انجام بدید وسط حرفش پریدم _ این که کاری نداره باشه قبوله نفس عمیقی کشید _شرط دوم باید پدرت رضایت بده تادرست تموم میشه چون قرار توخونه ی ما کار کنی صیغه محرمیت بینمون خونده بشه از شنیدن حرف آخرش زبونم خشک شد دهنم باز موند اثری جدید از نویسنده حامی من ✨مسیراشتباه براساس واقعیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگرازسرهایمان کوه‌ بسازند، هرگز اجازه نمیدهیم که فرزندانمان در تاریخ بخوانند: «خامنه‌ای تنها ماند...» 🌍 پر کنید فضای مجازی را با کلیپ های اقا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همہ‌ هستی‌ من‌ حضرت‌ ارباب‌ سلام اۍ‌ دلیلِ‌ طپشِ‌ این‌ دلِ‌ بی‌تاب‌ سلام.. ..♥️ 💛
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
با اینکه تخصص بالایی داشت ولی با درخواست خودش دیدہ‌ بان گروہ آتشبار شد ..! ساعت ها پشت دوربین دیده بانی میکرد، قرار بود در منطقه ای عملیات انجام بگیرد ولی محسن مانع آن عملیات شد. گفته بود در این منطقه زن و بچه دیده است، خیلی دقت داشت طوری گرا بدهد که خونی به ناحق ریخته نشود...! 🕊🌹
مقید‌ بود هر روز زیارت عاشورا را بخواند ؛ حتی اگر کار داشت و سرش شلوغ بود سلام آخر زیارت را می‌خواند دائما می گفت : اگر دست جوان ها رو بزاریم توی دست امام حسین ؛ مشکلاتشون حل می شود . و امام با دیده لطف به انها نگاه می کند 🕊🌹
‏تندتر از ولایت فقیه و امام نروید که پایتان خورد می شود از امام هم عقب نمانید که منحرف می شوید قدر امام و ولایت فقیه را داشته باشید که شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند! شهید محمد رضا‌ تورجی زاده🕊🌹
دوستانی که میخوان کل رمان مسیراشتباه رو بخونند، می‌تونند با پرداخت هزینه لینک کانال وی‌آی‌پی رو دریافت کنند جهت اطلاعات بیشتر به آیدی زیر مراجعه کنید https://eitaa.com/joinchat/456655018Cf112230a29
گذرازطوفان _چقد دیگه باید به طلبکارا بدی که بدهی پدرت تسویه بشه؟ از سوال یهویش جا خوردم جواب ندم بهتره کاش اصلا از زندگیم براش حرف نمیزدم _ترانه خانم باشما هستم _آقا دارم جمعش میکنم زیادش نمونده _گفتم چقده؟ _دوماه دیگه کار کنم تسویه میشه ابروهاشو بهم گره زد _بجای طفره رفتن جوابموبده _سه میلیون و پونصد هزار تومن دیگه بدم تموم میشه اگر بازم قرض نگرفته باشه _فردا کل بدهی رو تسویه میکنم البته اگردوتا شرطی که دارم رو قبول کنی ازشنیدن حرفش خوشحال شدم لبخند به لبم اومد _چه شرطی ؟ _باید تا تموم شدن درست کارای نظافت خونه مون انجام بدید وسط حرفش پریدم _ این که کاری نداره باشه قبوله نفس عمیقی کشید _شرط دوم باید پدرت رضایت بده تادرست تموم میشه چون قرار توخونه ی ما کار کنی صیغه محرمیت بینمون خونده بشه از شنیدن حرف آخرش زبونم خشک شد دهنم باز موند اثری جدید از نویسنده حامی من ✨مسیراشتباه براساس واقعیت
امتحانِ خدا جلو رومونه، اونی بعدا سرش بالاست و سینه‌اش جلو، که اینجا نمره منفی نگیره. حواسمون باشه، شرمنده آقا نشیم! شهید مصطفی صدرزاده🕊🌹