eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.8هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
.گذر از طوفان پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨ نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 .
وَ عَسَی أَن تَکرَهُوا شَیئًا وَ هُوَ خَیرٌ لَکُم وَ عَسَی أن تَحِبُّوا شَیئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَکُم... چه بسا چیزی را دوست ندارید و آن به سود شماست و چه بسا چیزی را دوست دارید و آن به ضرر شماست البقره/۲۱۶
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت239 گذر از طوفان✨ عمو ماشین رو جلوی در بیمارستان پارک کرد پیاد
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ شماره پریسا رو گرفتم کاری که بابا خواسته بود رو بهش گفتم و گوشی رو قطع کردم لبه تخت نشستم به صورت مهربون بابا زل زدم کامل سمتم چرخید _چیزی میخوای بگی اینطور نگاه میکنی؟ لبخندی زدم _نه فقط دوست دارم به این چشم های آرام بخش زل بزنم ازتون چشم بر ندارم دستش رو بلند کرد آروم روی دماغم زد _ماشاءالله زبونت که زبون نیست آروم خندیدم _پس چیه؟ _انقد شیرین حرف میزنی میشه بهش گفت عسل یا قند وشکر یا وسط حرفش پریدم _پیش عمو نگید دیگه بهم قندو شکر بجای اسمم میگه لبخند بی جونی زد _از بس دوست دارن باهات شوخی میکنن _میدونم صدای زنگ گوشیم وسط حرف زدنمون بلند شد نگاهی به صفحه ش انداختم وجواب دادم _جانم پریسا ؟ _ترانه الان با بابا اومدیم فروشگاه آقا سید مغازه کناریشون میگه بار براشون اومده تعطیل کردن _عه دستت درد نکنه ببخشید زحمتتون انداختم _نه عزیزم تا باشه از این زحمت ها از مغازه کناریشون پرسیدیم شماره سید دارید گفت نه ولی فکر کنم الکی گفت نخواست شماره رو بده حالا فردا میایم ازش میگیریم _‌آره راه دیگه ای نیست ممنون عزیزم از بابات تشکر کن _خواهش میکنم چشم ،بابا میگه سلام به حاجی برسون _چشم وسط حرف زدنم گفتم _پریسا و پدرش سلام میرسونن بابا لبخند روی لبش اومد _سلامت باشن سلام برسون _پریسا جان باباهم سلام میرسونه فعلا کاری نداری؟ _زنده باشه ،نه عزیزم خدا حافظی کردم و گوشی رو قطع کردم بابا فوری پرسید _چی شد؟ گوشی رو داخل جیبم گذاشتم _فروشگاه تعطیل بوده فردا خودم برگردم خونه سر راه میرم شماره رو میگیرم _حتما حکمتی هست ،فردا از آقای خجسته خیلی تشکر کن _باشه چشم بابا شماره سید رو میخواید چکار؟ _چند تا سوال ازش دارم ،اون نوشته رو بردار فعلا خودم بهت میگم کی بیاریش شایدم لازم نباشه بیاریش فقط بزارش جایی کسی نبینش _خونه که نمیتونم نگهش دارم میترسم داخل کیفمم باشه فردا بدمش آقای فروغی؟ سرش رو تکون داد _آره دخترم اگر پرسید چرا امضا نکردم بگو بابا گفته خودم خبر میدم _چشم "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام دوستان عزیز به خاطر درخواست های زیاد شما بزرگواران نویسنده تصمیم گرفتن vip رمان ها رو بار گزاری کنند😍 🌹توجه داشته باشید عزیزانی که میخواند تو کانال خصوصی نویسنده عضو بشن لطفا قبل از رفتن به پی وی ادمین شرایط رو کامل بخونن درصورت قبول شرایط پی وی ادمین مراجعه کنند . https://eitaa.com/joinchat/1087308137C16faeedd95
.گذر از طوفان پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨ نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁨•💛🕊• دلخوشم‌باتواگرازدورصحبت‌میکنم باسلامی،هرکجاباشم‌زیارت‌میکنم..!
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت240 گذر از طوفان✨ شماره پریسا رو گرفتم کاری که بابا خواسته بود
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ جلوی در خونه از ماشین عمو پیاده شدم باکلید توی دستم در باز کردم و دستی برای عمو تکون دادم و داخل رفتم ناز بانو با دیدنم از روی سکو بلند شد سلام کردم با لحن طلبکاری جوابم رو داد وپرسید _تنها اومدی خونه؟ _نه عمو سلمان رسوندم در راهرو باز کردم پشت سرم اومد غر غر کنان گفت _وقتی بهت میگم سر کار نرو کارای خونه رو انجام بدیم حرف تو کله ت نمیره حالا فردا باید عمه و زن عموهاتو تحمل کنم بیان کمک بعدشم منت گذاشتن هاشون از فامیلا بشنوم هرجا برن بگن رفتیم خونه صادق تمیز کردیم در هال محکم بستم وسمتش چرخیدم عصبانی گفتم _داری چی میگی یه ریز پشت سرهم غر میزنی رو اعصابم راه میری تو عادت داری بری پشت سر عالم و آدم حرف بزنی تا حالا کی از خانواده بابا بهت حرفی زده؟ انقد کاری بهت نداشتن وندارن روز به روز روت بیشتر میشه بعدشم قرار نیست زن عمو یا عمه اینا بیان کاراتو انجام بدن عمو زنگ زد به این دفتر های خدمات نظافتی دو تا خانم فردا میان کمکت خودشم هزینه رو حساب کرد نزدیک تر اومد با صدای پایینی پررو تر از قبل جواب داد _چرا داد میزنی یواش تر حرف بزن نرگس بیدار بشه دیگه نمیخوابه _خدا وکیلی یه روی داری که تا حالا ندیدم کسی در حد تو باشه ابرو هاش رو توی هم گره زد و با لحن تندی گفت _ترانه حواستو جمع کن درست با من حرف بزن وگرنه بد برات تموم میشه سمت اتاقم رفتم و دستگیره پایین کشیدم _تا الانشم کم بدی در حقمون نکردی طوری حرف میزنی انگار بجز خوبی هیچ رفتاری نداشتی داخل اتاق رفتم برای اینکه در باهاش هم کلام نشم در رو بستم "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام دوستان عزیز به خاطر درخواست های زیاد شما بزرگواران نویسنده تصمیم گرفتن vip رمان ها رو بار گزاری کنند😍 🌹توجه داشته باشید عزیزانی که میخواند تو کانال خصوصی نویسنده عضو بشن لطفا قبل از رفتن به پی وی ادمین شرایط رو کامل بخونن درصورت قبول شرایط پی وی ادمین مراجعه کنند . https://eitaa.com/joinchat/1087308137C16faeedd95
یا خیرَ مَن خلابهِ وحید ای بهترین کسی که شخص تنها، با او خلوت می کند ... اگر نبودی ما با این همه تنهایی چه می کردیم؟!
.گذر از طوفان پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨ نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 .
دلتون رو گرفتار این پیچ و خم دنیا نکنید، این پیچ و خم دنیا انسان رو به باتلاق می برد و گرفتار می کند ازش نجات هم نمیشه پیدا کرد 🌷
انسان به دنبال ساختن خویش میتواند محیط اجتماعی خویش را بسازد شهید چمران🌱
💠این را من به جوانها میگویم؛ دنبال تعلقات پَست نباشیم، همهٔ ما، راهی به یک سمت هستیم!🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
.گذر از طوفان پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨ نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 .
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت241 گذر از طوفان✨ جلوی در خونه از ماشین عمو پیاده شدم باکلید تو
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ دکمه های پالتوم رو بستم کوله پشتیم رو روی شونه م انداختم پریسا دست هاش رو جلوی دهنش گرفت _چند روزه دیگه بهار میشه هوا یاد سرمای زمستون افتاده _اره خیلی سرد شده _دیشب تنها رفتی بیمارستان؟ _نه عمو اومد دنبالم _بابا گفت چرا ترانه نگفته ببریمش خودمونم یه سر به حاجی میزدیم _مامان وبابات همیشه به ما لطف دارن _راستی بابات شماره سید میخواست چکار؟ _نمیدونم والا پرسیدم گفت کارش دارم _من فکر کردم شاید میخواد برای عید سفارش کنه مواد غذایی و آجیل اینا براتون کنار بزاره _نمیدونم فعلا که حرفی نزده _فکر کنم فروشگاه الان دیگه باز باشه _نه بابا خیلی زود بیان سرکار ساعت هشت ونیم به بعد میان _نزدیکهای عید زودتر میان _عه خبر نداشتم _اول بریم شماره سید بگیریم بعد بریم مدرسه از سرکار بگردیم شاید یادمون بره سرم رو تکون دادم نزدیک های سر خیابون نگاه پریسا سمت مغازه ها رفت _فروشگاه بازه بیا بریم با احتیاط از خیابون رد شدیم و پله های فروشگاه رو بالا رفتیم سلام کردیم شاگردی که پست صندوق بود جوابمون رو داد پریسا قبل از من گفت _ببخشید آقا سید نیستن؟ _چرا صبرکنید چند دقیقه دیگه میاد نگاهی به پریسا انداختم به ساعت مچیم اشاره کردم _دیر میشه سمت شاگرد فروشگاه چرخیدم وگفتم _ببخشید میشه شماره آقا سید رو بهم بدید از حرفم جا خورد _من اجازه ندارم صبرکنید خودشون بیان ازشون بگیرید پریسا نوچی کرد _یه شماره گفتن که ترس نداره شاگرد سید بهش برخورد و طلبکار گفت _مگه گفتم میترسم ؟ پریسا کم نیاورد و مودبانه جواب داد _نه پس لطفا یه زنگ به آقا سید بزنید بهشون بگید آقای نیکجو شماره تون میخوان اگر اجازه داد شماره رو بهمون بدید _باشه صبرکنید پریسا آروم کنار گوشم لب زد _فکر کنم اول صبحی قرص صبر کنید خورده از حرفش خنده م گرفت لبم رو به دندون گرفتم سعی کردم نخندم _چرا اینطور میگی بشنوه ناراحت میشه _مگه دروغ میگم توی ده کلمه حرفاش هشت تاش صبر کنید بود شاگرد سید سمت صندوق اومد برگه ی کوچیکی رو روی میز گذاشت _بفرمایید شماره سید کاغذ رو برداشتم تشکر کردیم وبیرون رفتیم "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام دوستان عزیز به خاطر درخواست های زیاد شما بزرگواران نویسنده تصمیم گرفتن vip رمان ها رو بار گزاری کنند😍 🌹توجه داشته باشید عزیزانی که میخواند تو کانال خصوصی نویسنده عضو بشن لطفا قبل از رفتن به پی وی ادمین شرایط رو کامل بخونن درصورت قبول شرایط پی وی ادمین مراجعه کنند . https://eitaa.com/joinchat/1087308137C16faeedd95
یا خیرَ مَن خلابهِ وحید ای بهترین کسی که شخص تنها، با او خلوت می کند ... اگر نبودی ما با این همه تنهایی چه می کردیم؟!
.گذر از طوفان پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨ نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 .
🔺پنجم شوال سالروز ورود حضرت مسلم بن عقیل به کوفه 💔اَلسَّلام علیک یا اَباعبدالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁨•💛🕊• دلخوشم‌باتواگرازدورصحبت‌میکنم باسلامی،هرکجاباشم‌زیارت‌میکنم..!
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟