اونقدرخودمونُدرگیرِ
القابُعناوینکردیم ؛
کھیادمونرفتھشهمھ
باهم#برادریم :)
وبایدکنارِهم؛باریازرویِ
دوشِمردمبرداریم!
+شھیدبلباسے🌱
#شبتون_شهدایے
#شهیدانه
@karbala_ya_hosein
#سلاماربابمـ
چشم دلم به سمت
حرم باز می شود
با یڪ سلام
صبحمن آغاز می شودツ
🌹السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
#السلام_علیڪ_یا_ابا_عبدالݪہ |🌿
#صبحتونحسینے... ✨
#شهیدانه
@karbala_ya_hosein
4_1149911174913982504.mp3
1.78M
#دعای_عهد
🌸با نوای استاد فرهمند🌸
التــــــماس دعـــا
@karbala_ya_hosein
متن دعای عهد
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.
اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِکَ
حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
🌹 امروز پنجشنبه متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین (100 مرتبه)
- یا غفور یا رحیم (1000 مرتبه)
- یا رزاق (308 مرتبه) برای وسعت رزق
#شهیدانه
@karbala_ya_hosein
✍ #نکات_دعای_عهد 3
✨تجدید پیمان هر روزه با مولا
«اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَ ما عِشْتُ مِنْ اَيّامي؛ خدايا من تازه مى كنم در بامداد اين روز و هر چه زندگى كنم از روزهاى ديگر»🤲
☀️📖← قرائت "دعای عهد" در هر صبحگاه موجب میشود که از «غفلت و جهل» رهایی یابیم و نوعی بصیرت و ولایتمداری در وجودمان رشد و نمو یابد.
💠 خداوند در سوره ملک آیه 30 چنین میفرمایند: «قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاء مَّعِينٍ؛ بگو به من خبر دهيد اگر آب [آشاميدنى] شما [به زمين] فرو رود چه كسى آب روان برايتان خواهد آورد.»
📝 در برخی از روایات و کلام معصومین علیهم السلام، منظور از «ماء معین» همان >• امام زمان •< میباشد.
⛔️ و این یعنی اینکه؛ همان گونه که جسم انسان بدون آب نمیتواند زنده بماند؛ روح انسان نیز بدون حضور و یاد مولای خود (که به عبارتی همان ماء معین در آیه فوق میباشد) نمیتواند زنده بماند.
بنابراین هر روز صبح باید
"عهـــــ🤝ـــــــد" خود را با مولا تجدید کنیم تا اثری از زندگی در وجودمان نقش ببندد و زمینهساز ظهور و حکومت آرمانی امام زمان باشیم....ان شاءالله🍃
#شهیدانه
@karbala_ya_hosein
🖤🍃
شهادت!
رویشی دوباره خواهد بود
بر درخت ریشه دار انقلاب ...
#صبحتون_شهدایے
#شهیدانه
@karbala_ya_hosein
♥️💫♥️♥️💫♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫
#قــسمــتــــ_هـشـــتاد_چـــهـــار
✨حــــــامــــی مـــــن💫
بعد از کلی گشتن و خاطره سازی های زیادی تو شهر محمودآباد به بازار رفتیم که قبل از رفتن به شهر گرگان, از ترشیجات و سوغاتی های خوشمزه شمالی بخریم
وسط خریدهای خانواده, شوهر خاله راضیه حامی رو صدا کرد
_حامی بیا این هندوانه رو بگیر ببر بزار داخل ماشین
هندوانه انقدر بزرگ بود که قطعا چندتا خانواده رو تأمین می کرد
حامی در حال رفت و امد بین سه تا ماشین بود که هندوانه رو داخل یکی از ماشینا بزاره, ولی به لطف خرید خانم های خانواده هیچ کدوم از ماشینا جا برای اون هندوانه به اون بزرگی رو نداشت
حامی دولا دولا به سمت ماشین ما امد و همون طور که نفس نفس میزد گفت:
_میزارمش رو پام, بیایید حرکت کنید
_هنوزحرف حامی تموم نشده بود که هندوانه از دستش افتاد و ترکید
از خنده نزدیک بود غش کنم, حامی نگاه چپ چپی بهم انداخت و بعد چند لحظه خودشم خنده اش گرفته بود و وسط خنده جمع مامانم گفت:
_مهنا یه خانم تو خیابون با صدای بلند نمیخنده
_خواستم جواب مامان رو بدم که حامی نگاهم کرد و ابروهاش رو بالا داد و خندید
الان متوجه چپ چپ نگاه کردنش شدم
دایی و بابا با یه بطری آب معدنی بزرگ هندوانه رو شستن و به قاچ های شتری تقسیمش کردن
بعداز خوردن هندوانه به مقصدمون که شهرگرگان بود حرکت کردیم
♥️💫♥️💫♥️💫♥️💫♥️
💫♥️💫♥️💫♥️💫♥️💫
♥️💫♥️💫♥️💫♥️💫
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
♥️💫براساس واقعیت♥️💫
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/8214
♥️💫♥️♥️💫♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫
#قــسمــتــــ_هـــشتــاد_پــنج
✨حـــــامـــی مــــن💫
نزدیکای صبح به گرگان رسیدیم
دایی جواد که قبل از ما رسیده بودن یه سوییت رو برای یک شب کرایه کرده بود
مامان و خاله همزمان باهم رو به آقایون گفتن
_حالا چرا یه شب, خب برای دو شب کرایه می کردی
_خواهرا چه همزمان باهم اعتراض می کنید, امروز از صبح تا شب بگردید اطراف رو, بعد شب می خوابیم صبح هم, از صبح تا غروب وقت دارید برای گردش، غروب به سمت مشهد حرکت می کنیم
حالا اگر دوست داشته باشید, میگم به صاحب سوییت که یه شب دیگه ام می مونیم
روز اول به چند جای دیدنی گرگان و کنار دریا رفتیم
با درخواست بچه ها برای رفتن به جنگل بزرگترها موافقت کردن, فردا صبح به طرف جنگل رفتیم که بعد از خوردن نهار به طرف مشهد حرکت کنیم
صبح زود بعد از خوردن صبحانه راهی جنگل شدیم
سرسبزی جنگل بی نظیر بود
بوی چوب, هوای تمیز, صدای پرنده ها
حتی گاو های بدون صاحب کنار جاده
همه برام دلنشین بود
بابا یه طناب محکم دستش گرفته بود و مشغول درست کردن تاب برای مهلا و میعاد بود, روبه بابا گفتم
بابا محکم تر گره بزن, منم می خوام سوار تاب بشم
دایی با خنده و شیطنتی که تو وجودش نهادینه شده گفت:
_قربون دهنت دایی, علی آقا مهنا راست میگه, محکم ببندش همه تاب بازی کنیم
به حرف دایی خندیدم, بعد از کسب اجازه از مامان و بابا شروع به قدم زدن وسط جنگل کردم
وسط جنگل پر از گل ها و گیاهای قشنگ و چشم نوازی بود که تا به حال تو شهر خودمون ندیده بودم
چندتا از برگ هایی که روی زمین افتاده بود رو برداشتم, دلم نیومد از درخت بکنم, از این که بخوام باعث آسیب به این طبیعت بکر بشم احساس گناه می کردم
البته که ما آدما مدام در حال آسیب زدن به محیط زیستیم, ولی خب تا جایی که میتونیم باید تلاش کنیم این آسیب رو به حداقل برسونیم
صدای نزدیک شدن قدم یه نفر باعث شد سرم رو بچرخونم, پشت سرم رو نگاه کردم
با دیدن حامی ناخوداگاه لبخند به لبم امد, سعی کردم لبخندم رو پنهون کنم
حامی با کلی برگ قشنگ که جمع کرده بود و تو دستش بود به طرفم امد
_بیا این برگ ها رو بگیر
_برای من جمع کردی؟
_اره مگه به جز تو کس دیگه ای اینجا هست ؟ دیدم داری این برگهای خوشگل رو جمع می کنی منم برات جمع کردم
برگها رو ازش گرفتم و ممنونی گفتم
که گفت:
_مهنا خیلی دور نشو, نزدیک خودمون باش
♥️💫♥️💫♥️💫♥️💫♥️
💫♥️💫♥️💫♥️💫♥️💫
♥️💫♥️💫♥️💫♥️💫
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
♥️💫براساس واقعیت♥️💫
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/8214