eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.2هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 برای فاطمیه باید زحمت بکشی... 🏴 برای فاطمیه باید خوب خرج کنی... 🎙 استاد دارستانی 💠 انتشار با شما بانی کار خیر باشیم ...
.گذر از طوفان پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨ نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 .
امام صادق(ع)میفرماید: «هر مؤمنی که گرفتاری مؤمنی را بر طرف کند، خداوند هفتاد گرفتاری دنیا و آخرت را از وی دور می‌کند؛ (مستدرک الوسائل ، ج ۱۲، ص۴۱۳) دوستان برآنیم که این ماه که به نیت سلامتی وتعجیل در فرج امام زمان عج باکمک وهمراهی شما عزیزان انجام میدیم در روز (س)انجام بدیم دوستان توجه داشته باشید اگر هزینه ای که به نیت صدقه برای سلامتی وتعجیل در فرج امام زمان جان واریز میشه به حدنصاب برسه گوسفندبرای قربانی خریداری میشه اگرم هزینه کمتری جمع بشه گوشت قرمز بهمون اندازه خریداری میشه وتوزیع میشه عزیزان چون در پیش داریم اگر هزینه بیشتر از خرید گوسفند جمع بشه برای چند خانواده نیازمند اقلامی رو تهیه میکنیم پس از به صدقه بدید مطمئن باشید برکتش به زندگیتون برمیگرده 5894631547765255 محمدی رسید واریزی رو برای ادمین ارسال کنیدممنون از همراهیتون👇👇👇👇 @Karbala15 اجرتون باحضرت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋🏻 🌤صبح ها را به سلامی به تو پیوند زنم... ✨ای سر آغازترین روز خدا صبح بخیر... ✨به امیدی که جوابی ز شما می آید... ✨گفتم از دور سلامی به شما، صبح بخیر... @karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
یارب نصیب هیچ غریبی دگر نکن..! دردی که گیسوانِ حسن را سپید کرد..؛ 😔
اخلاق مهدوی .جلسه.۲ استاد نیلی پور.mp3
3.22M
🔊 🔰 🔸جلسه دوم 🎙حجه الاسلام و المسلمین نیلی پور
امام صادق(ع)میفرماید: «هر مؤمنی که گرفتاری مؤمنی را بر طرف کند، خداوند هفتاد گرفتاری دنیا و آخرت را از وی دور می‌کند؛ (مستدرک الوسائل ، ج ۱۲، ص۴۱۳) دوستان برآنیم که این ماه که به نیت سلامتی وتعجیل در فرج امام زمان عج باکمک وهمراهی شما عزیزان انجام میدیم در روز (س)انجام بدیم دوستان توجه داشته باشید اگر هزینه ای که به نیت صدقه برای سلامتی وتعجیل در فرج امام زمان جان واریز میشه به حدنصاب برسه گوسفندبرای قربانی خریداری میشه اگرم هزینه کمتری جمع بشه گوشت قرمز بهمون اندازه خریداری میشه وتوزیع میشه عزیزان چون در پیش داریم اگر هزینه بیشتر از خرید گوسفند جمع بشه برای چند خانواده نیازمند اقلامی رو تهیه میکنیم پس از به صدقه بدید مطمئن باشید برکتش به زندگیتون برمیگرده 5894631547765255 محمدی رسید واریزی رو برای ادمین ارسال کنیدممنون از همراهیتون👇👇👇👇 @Karbala15 اجرتون باحضرت مادر
🦋حاج سیدرمضان علمدار، پدر بزرگوار شهید سیدمجتبی علمدار دعوت حق را لبیک گفت و به فرزند شهیدش پیوست ♦️مراسم تشییع، امروز ۲۶ آذر، ساعت ۱۴، مسجد جامع ساری
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت75 گذر از طوفان روی یکی از صندلی های ایستگاه اتوبوس نشستم دستم
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ پریسا دستش رو بالا آورد نگاهی به ساعت مچیش انداخت ترانه خانم پنج دقیقه دیگه ساعت یازده، بیا بریم داخل تا این فروغی سوناتا نشین بیرون نیومده از حرف آخرش خنده م گرفت _این کلمات از کجا میاری _والا بچه پولدار بودن همینه دیگه من که شانس ندارم شاهزاده با سوناتای سفید بیاد دنبالم توام نهایت ماشینش پژوه مگر کنکور دندون پزشکی قبول بشیم اون وقت پول جمع کنیم شاید بعد چند سال بشه بخریم اون وقت من دیگه عمرأ ازدواج نمیکنم هرلحظه صدای خنده م بلند تر میشد بزور جلوی خنده م رو گرفتم _بیا بریم بالا تا یکی ندیده مون فکر کنه دیونه ایم _کجامون شبیه دیونه هاست! _هیچ جا،ولی نمیدونن که دوست سرخوش من داره رویا بافی میکنه منم بهش میخندم دستش رو روی پشتم گذاشت سمت پله ها هولم داد _اگر مریض هامو فرستادم دارو خانه ت بعد میفهی _اوه اوه بیچاره شدم خانم ازکجا معلوم دندون پزشک نمیشم _اصلا دوتایی یه رشته میریم اینطوری اگر مریضی ناراضی باشه کارشو میندازم گردن تو جلوی در شرکت لبم رو به دندون گرفتم که جلوی خنده م رو بگیرم دو تا نفس عمیق کشیدم دوتایی با هم داخل رفتیم نزدیک میز شفقت وایسادیم پریسا تک سرفه ای کرد شفقت که مشغول نوشتن بود خود کار رو روی میز گذاشت وسرش رو بالا آورد ازدیدنمون جا خود و ابروهاش بهم گره خورد _بازم شما دوتا !چرا متوجه نمیشید میگم استخدام نداریم پریسا لبخندی زد سلام کرد پشت سرش من هم سلام گفتم باحرص جوابمون رو داد _برای بار صدم استخدام نداریم یه بار دیگه برگردید زنگ میزنم به پلیس ناخواسته وسط حرفش پریدم باصدای بلندی گفتم _پلیس چرا مگه چکار کردیم! شفقت هول کرد و آروم گفت _بله پلیس به عنوان ایجاد مزاحمت ازتون شکایت میکنم پریسا جلوتر رفت به تلفن اشاره کرد _همین الان زنگ بزنید بیاد شفقت ضربه آرومی روی میز زد وعصبی گفت شما دوتا اگر عرضه کار کردن داشتید مینشستید خونه بجای مادراتون کار میکردید اصلا خانواده هاتون چرا اجازه میدن توی شهر بخرید حرفش غم نبود مامانم رو برام تازه کرد چشم هام پراشک شد وسط بحث وکل کل شفقت وپریسا صدای کسی که کمک ازم خواسته بود بلند شد _اینجا چه خبره ؟ شفقت مثل برق گرفته ها از روی صندلی بلند شد من وپریسا چرخیدیم با فروغی که دست به سینه کنار در اتاق ایستاده بود روبرو شدیم "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫