eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.9هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
‹.🙂💛.› کسایی‌که‌میجنگن،زخمی‌هم‌میشن.. دیروزباگلوله،امروزباحرف..💔!' شهداوقتی‌تیرمیخوردن میگفتن‌فداسرمهدی‌فاطمه:) تویی‌که‌داری‌برای‌امام‌زمانت‌کارمیکنی ‌شب‌روز...!' وقتی‌مردم‌باحرفاشون‌بهت‌زخم‌زدن، تو‌دلت‌باخودت‌بگو: 'فداسرمهدی‌فاطمه..' آقاخودش‌بلده‌زخمتودرمان‌کنه..!
‌ نزدیک‌ شدن به خداوند در این است که همه چیز را از او بخواهی و نزدیک‌شدن به مردم در این است که از آنها چیزی نخواهی. «امیرالمومنین»
🌹حـســیــن گــفــتـن مــا تـــحــت دولـت حـســـن اســـت... سلام.
✨ 🍃 ✨ 🍃 🔔 بداخلاقی با خانواده ✅ آیت الله سعادت پرور: یک بار در جوانی در خانه با خانواده بداخلاقی کردم. در عالم معنا به من گفتند: بیست سال ناله‌های تو بی اثر شد.
🌹امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام)فرمودند: ✍اعتماد به هرکسی پیش از آزمودن، نشانه‌ی کم خردی است .
🌷 یادی کنیم از سردار بی‌سر، هدیه به که به کارگزینی نامه نوشت حقوقم زیاد است، در اسرع وقت از حقوقم کسر نمایید.
5397246966.mp3
4.21M
اینم استودیویی‌ِ این مداحیه هست که تازه اومده، با کمی تغییرات😍😭 چرا انقدر من اینو دوست دارم؟
دعا میکنم بـمـانـی برایم دعا کن بمـــانـم به راهــت...♥️ 🇮🇷
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت140 گذر از طوفان✨ در اتاق رو باز کردم ناز بانو رو صدا زدم بعد
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ کیفم رو برداشتم روبروی آینه وایسادم شالم رو مرتب کردم با صدای زنگ آیفون از اتاق بیرون رفتم سمت مبل های گوشه هال چرخیدم بابا رو صدا زدم _جانم عزیزم؟ _میخوام برم لباس های فرم مدرسه رو تحویل بگیرم چیزی از بیرون نمیخواید بخرم؟ _نه دخترم چرا نگفتی زنگ بزنم سلمان بیاد تنها نری _تنها نیستم با پریسا وخواهرش میریم _باشه بابان جان برو مواظب خودت باش _چشم سمت در راهرو رفتم گوشی آیفون رو برداشتم _پریسا ؟ _کجایی بیا دیگه _ببخشید اومدم گوشی آیفون رو سر جاش گذاشتم در راهرو رو باز کردم کفش هام رو پوشیدم و بیرون رفتم به محض باز کردن در حیاط پریسا گفت _چه عجب خانم زیر پام علف سبز شد دستم رو سمت پونه دراز کردم لبخند زد دستم رو گرفت سلام کردم وجواب گرفتم _امروز چته سرت به کجا خورده فکر کردم غرهات پشت تلفن تموم شده _آخرین روز تعطیلات تابستونی باید غر بزنم از فردا ماه درس ومشق شروع میشه پونه خنده ش گرفت _بجای نمک ریختن راه بی افتید بریم قبل از تاریک شدن هوا برگردیم پریسا چشم کشیده ای گفت پشت سر پونه حرکت کردیم سمت خیابون رفتیم آروم طوری که خواهرش نشنوه کنار گوشم گفت _برای بدهی قصابی ومیوه فروشی چکار کردی؟ _راضی شدن با چهار قسط تسویه کنم _خوبه پس منم کمکت میکنم نگران نباش _دستت درد نکنه همیشه به من لطف داشتی و داری چند لحظه ای سکوت کردیم آروم اسمش رو صدا زدم _جانم _بنظرت صارمی قبول میکنه روزای که کارشون زیاده بریم آشپزخونه روزانه حساب کنه؟ _خانمش که گفت راضیش میکنه _خداکنه راضی بشه وگرنه برای قسط هاو خرج خونه کم میارم _قبول کرد دستشون درد نکنه اگرم گفتن نه دنبال یه کار دیگه میگردیم فعلا که شرکت رو داریم نگران نباش "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
🌷 یادی کنیم از سردار بی‌سر، هدیه به که به کارگزینی نامه نوشت حقوقم زیاد است، در اسرع وقت از حقوقم کسر نمایید.
دعا میکنم بـمـانـی برایم دعا کن بمـــانـم به راهــت...♥️ 🇮🇷
.گذر از طوفان پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨ نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
✋🏻 🌤صبح ها را به سلامی به تو پیوند زنم... ✨ای سر آغازترین روز خدا صبح بخیر... ✨به امیدی که جوابی ز شما می آید... ✨گفتم از دور سلامی به شما، صبح بخیر... @karbala_ya_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 فرشته‌ها در «تمام نقاط ایران» جشن می‌گیرند! 🔹در ادامه استقبال بی‌نظیر مردم از پویش «» این پویش در مدارس، مساجد، محله‌ها و امکان متبرکه ادامه دارد. 👌 این کلیپ زیبا از فرشته‌های مسجد مقدس @karbala_ya_hosein
السلام علیک یا حجة الله فی ارضه سلام بر تو ای حجت خدا در زمینش باران صدای پای استجابت است...🌧 اللهم عجل لولیک الفرج
بیهوده نگردید به تکرار در این شهر او طرز نگاهش به خدا شعبه ندارد!♥️
شهـید خدایا معیار سنجش اعمال ، خلوص است من میدانم اخلاصم کم است، اما اگر مخلص نیستم امیدوارم.. هدیه به
حضور رهبر انقلاب بر مزار شهید آرمان علی‌وردی
عجب حڪایتی دارد این شهید والامقام:  هدیه به 🔹در ۷ تیر متولد می شود  🔸در ۷ تیر اسمش برای حج در می آید 🔹در ۷ تیر به عضویت سپاه در می آید 🔸در ۷ تیر عازم جبهه می شود  🔹در ۷ تیر ازدواج می کند  🔸در ۷ تیر تنها دخترش بدنیا می آید  🔹در ۷ تیر هم به شهادت می رسد...  اللهم ارزُقنا شهادة فی سبیلک  
امیرالمومنین علی علیه السلام را گفتند: ‌ یاعلی، مٰا فَعَلت حَتیٰ تَصیرَ عَلیا؟! چه کردی که علی شدی؟! ‌ حضرت فرمودند: إنی کُنْت بَواباً لِقَلبی ‌ نگهبان دلم بودم!🌸 ‌‌
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت141 گذر از طوفان✨ کیفم رو برداشتم روبروی آینه وایسادم شالم رو م
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ صدای زنگ آخر پخش شد به دبیر ریاضی خسته نباشید گفتیم کوله پشتیم رو برداشتم بعد از بیرون رفتن خانم غلامی پشت سرش بیرون رفتیم پریسا دستش رو دراز کرد بند کوله پشتیم رو درست کرد _گرسنته نیست؟ _زیاد نه گرسنته؟ _آره سوار ماشین بشیم نهارمون بخوریم _صبرکن برسیم شرکت اونجا نهار میخوریم شاید یکی از مسافرا گرسنه ش باشه نمیشه بهش تعارف نکنیم _وای نه تا برسیم ضعف میکنم _پس روی یکی از نیمکت های کنار ایستگاه بشینیم غذا بخوریم بعد سوار ماشین بشیم _خب اینطوریم دیر میرسیم،مامان ساندویچ سالاد الویه برامون درست کرده بوش داخل فضای ماشین نمیپیچه اگر مسافری قبل ما سوار شده بود بهش تعارف میکنیم _دست مامانت درد نکنه ،باشه بریم سمت ایستگاه تاکسی ها حرکت کردیم به یکی از تاکسی های زرد اشاره کرد _فعلا مسافر نداره تند تر قدم بردار زودتر سوار بشیم قبل از اینکه کسی بیاد ساندویچ هامونو بخوریم _فکرکنم مسابقه دو میدانی داریم میریم پام درد گرفت یواش تر راه برو _بیا دیگه ناز نکن نفس نفس زنان کنار ماشینی که پریسا اشاره کرده بود رسیدم مسیر رو به راننده ای که روی صندلی های ایستگاه نشسته بود گفت سرش رو به نشونه تایید تکون داد در ماشین باز کرد سوارشدیم کوله پشتیش رو روی پاش گذاشت زیپش روباز کرد ساندویچ های که بسته بندی کرده بود رو سمتم گرفت _یکی کافیه _بزارش داخل کیفت شاید گرسنه ت شد سرکار میخوریش دوتا ساندویچ رو ازش گرفتم وتشکر کردم یکیش رو از داخل پلاستیک بیرون آوردم در سکوت کامل مشغول خوردن نهار شدیم پریسا لقمه آخرش رو خورد وگفت _ترانه دیشب با محمد حرف زدم گفت از فردا تا آخر هفته که خونه س کار با کامپیوتر رو بهمون یاد میده پلاستیکی دور ساندویچ پیچیده بود رو توی دستم جمع کردم _دستش درد نکنه من که خیلی استرس دارم کاش آقا طیب بیخیال ثبت سیستمی میشد _پونه گفت خیلی سخت نیست چند بار تمرین کنیم قلق کار دستمون میاد به شیشه ماشین اشاره کردم دستم رو سمتش راز کردم _ببخشید میشه این پلاستیک رو بندازی داخل سطل آشغال اگر دستت نمیرسه بزارمش داخل کیفم پلاستیک رو از دستم گرفت با یه پرتاپ داخل سطل انداختش _عه پریسا این چکاری بود اگر کسی رد میشد بهش میخورد صدای خنده ش بلند شد _فعلا که نخورد،راستی لپ تاپ رو میزاری پیش خودت باشه؟ دستم رو تکون دادم _نه اصلا ،یه روز حواسم نباشه ناز بانو بخاطر اینکه سر از کارمون دربیاره سعی میکنه بهش نزدیک بشه روشنش کنه بیچاره مون میکنه "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
4_5924560385834222036
6.83M
زیر بارون آسمون همیشه حرمت داره... زیر بارون دل من حس زیارت داره...