دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ #دعای_عهد #شـــهــــیــدانـــه @karbala_ya_hosein

#السلام_علے_العشـق ❤️ صبحی که در آن ذکر لبم نام حسین است ای جان دلم صبح من آن روز بخیر است #صبحتون_حسینی🌿

📌#صـــــــبحانه_با_معـــــــــــــرفت 📒با موضوع: #حکمت۱۵۵ #حکمت۱۵۶ 📆 ۱۸ آذر ۱۴۰۲ 🎤 با سخنرانی: #حجت_الاسلام_مهدوی_ارفع #نهج_البلاغه #صبحانه_با_معرفت #حکمت155 #حکمت156 ❇️روزانه 15 دقیقه از کلام امیر لذت ببریم و دیگران را نیز دعوت کنیم تا در ثوابش شریک شویم.🌺 👇👇لیـــــــــنک دعوت 👇 📤 https://eitaa.com/mahdavi_arfae

شُكراً لِعنايتك الدَائِمَة بِروحِي المُتعَبَة سَيدِي حُسَيْن... از مراقبت دائمی شما برای روحِ خسته‌ام‌ سپاسگزارم آقای امام حسین...

✅ پاسخ به شایعه سه چهارم ایرانیا تو انتخابات شرکت نمی‌کنند!🔰 📵 به تازگی برخی رسانه‌ها از انتشار نتایج یک نظرسنجی انتخاباتی خبر دادند. بر اساس این نظرسنجی 77 درصد از شرکت کنندگان اعلام کردند که در انتخابات شرکت نمی‌کنند. #همه_می_آییم✌️ #انتخابات

✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت707 گذر از طوفان✨ نزدیک های شرکت صدای زنگ گوشیم بلند شد گوشی رو از جیبم بیرون آوردم نگاهی به صفحه ش انداختم و تماس رو وصل کردم _الو پریسا _سلام کجایی؟ _سلام جلوی در شرکت میخوام بیام بالا _باشه منتظرتم گوشی رو قطع کردم و داخل جیبم گذاشتم پله ها رو بالا رفتم در نیمه باز شرکت رو هل دادم و سر به زیر داخل رفتم اگر اثری از گریه م روی صورتم مونده باشه کسی نبینه بخاطر نبود شفقت نفس راحتی کشیدم خانم خادمی از جلوی در آبدارخونه سلام کرد جوابش رو دادم و سمت اتاق رفتم به محض رسیدنم به چهار چوب در پریسا از روی صندلی بلند شد و گفت _کل متن رو تایپ کردم کدوم پوشه باید ذخیره ش کنی بیا ذخیره کن تا چاپش کنی جلو تر رفتم لبخندی زدم _دستت درد نکنه شرمنده م کردی نگاهش روی صورتم ثابت موند _گریه کردی ؟ سرم رو تکون دادم _چرا مگه چی شده؟ روی صندلی نشستم _بهت میگم نگران گفت _زود تربگو ببینم چی شده صدای طاهر وسط حرف زدنمون توی اتاق پیچید _خانم نیکجو؟ از روی صندلی بلند شدم پریسا هم سمت در چرخید هر دو تا سلام کردیم و جواب گرفتیم خدا کنه جلوی در بگه چکار کنه و سمت میز نیاد _بفرمایید؟ _پوشه واریزی های این ماه اینجاست؟ پریسا قبل از من جواب داد _تحویل خانم خوشنام دادیم طاهر نوچی کرد _پس چرا میگه پیشش نیست ممنونی گفت روی پاشنه پا چرخید بیرون رفت پریسا دستم رو تکون داد یهوی آخ آرومی گفتم نگاه متعجبش توی چشم هام جابجا شد _ دردت گرفت ؟ نفس عمیقی کشیدم _چیزی نیست صبر کن بریم بیرون از شرکت برات تعریف میکنم "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫

سلام روزتون منور بھ عطرِ خانم جانمون#حضرت‌زهرا(س) دوستان سی و یک میلیون خرده ای روی کارت گروه جهادی جمع شده ۲۷میلیون برای مادری که مشکل بدهی داشتن و مریض هستن۴میلیون خرده ای برای خرید گوشت یا قربانی روز نیمه شعبان عزیزان هرکدوم در حد توانتونه از پنج هزار تاهرچقد میتونید کمک کنید یا صدقه بدید اگر برای قربانی نیمه شعبان بگید برای قربانی اگر برای کمک بدهی مادری که مریض بگید بدهی یاعلی بگید این۱۳میلیون بدهی هم جمع بشه گره از کارشون باز کنیم

سلام عزیزان متن بخونید 🙏😊

💎امام صادق«ع» میفرمایند: 👈هر کس یک درهم خرج امام زمان«عج» کند آن یک درهم از دو میلیون درهم در کارهای نیک فضیلتش بالاتر است.

#بیست‌ویک‌چراغ رو اعضای خوبمون روشن کردن 😍خدا خیر دنیا وآخرت بهشون بده منتظر روشن شدن چراغ های بعدی هستیم🙏

✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت708 گذر از طوفان✨ بعد از چند دقیقه ای که منتظر خانم خزایی بودیم پریسا گوشیش رو بیرون آورد شماره ش رو گرفت بعد از سلام و احوال پرسی گفت _خانم خزایی کجایید ؟ سرش رو تکون داد حرفی که شنید رو تایید کرد و خدا حافظی کرد _فعلا بریم داخل شرکت روی پله ها بشینیم _دیر میاد؟ _توی ترافیکه مانتوم رو جمع کردم روی یکی از پله ها نشستیم _نمیخوای بگی چرا گریه کردی؟ از لحن عصبانی پریسا خنده م گرفت _چرا میزنی ؟یه نفر توی داروخانه مزاحمم شد نگاه نگرانی بهم انداخت _ای بابا کاش خودم باهات می اومدم چه آدم های بیشعوری پیدا میشه ،اذیتت کرد؟ _بزور میخواست شماره بده منم نگرفتم بلند شدم سمت در داروخونه رفتم _خب؟ _یه آقا اومد داخل متوجه پسره و ترس من شد گفت بهش کجا رو نگاه میکنی پسره پررو گفت مگه کلانتر محله هستی آقا خواست بزنش که پسره فرار کرد _توام نشستی گریه کردن، خدا خیرش بده اون آقا چه به موقعه رسیده نفس عمیقی کشیدم _آره با ورود طیب و فروغی باهم سریع از روی پله بلند شدیم و سلام کردیم ناخواستم نگاهم سمت دستش رفت بخاطر نبودن پانسمان روی دستش نگران و متعجب سرم رو بالا آوردم متوجه نگاهم شد طیب پرسید _سرویستون نیومده؟ پریسا جواب داد _توی ترافیک هستن دارن میان با صدای تک بوق ماشینی، پریسا ببخشیدی گفت از کنار طیب و فروغی رد شد و سمت در رفت چرخید و گفت _خانم خزایی اومد بیا بریم قبل از اینکه از پله ها پایین برم طیب گفت _خانم نیکجو کلید اتاق بایگانی رو لطف کنید بهم بدید فردا بهتون تحویلش میدم متعجب گفتم _مشکلی پیش اومده ؟ لبخندی زد _نه یه سری پرونده رو لازم داریم نمیخوام شما تا دیر وقت شرکت باشید خودم پیداشون میکنم سرم رو تکون دادم _آها کیفم رو باز کردم کلید رو بیرون آوردم و سمتش گرفتم _بفرمایید _ممنون چند پله رو بالا رفت قبل از اینکه از کنار فروغی رد بشم با صدای خیلی پایینی گفت _پانسمان رو باز کردم داداش شوکه نشه بپرسه چی شده نگران نباش دستم خوبه از دست بی فکریش نگاه پر از حرصی به چشماش دادم زیر لب گفتم _خدا حافظ _مواظب خودت باش خدا نگهدار "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫

دوستان با #پنج تومن و #ده تومن یه #چیپس و #پفک هم نمیشه برای یه بچه بخریم ولی اگر #دسته‌جمعی جمع بشه میتونیم گره از کار بنده خداهای گرفتار هستن باز کنیم به نیت #اهل‌بیت به #نیت‌امواتتون به #نیت‌شهدا #پنج‌تومن هم که شده یا کمک کنید یا صدقه بدید بتونیم کار این بنده خدا رو درست کنیم و قربانی نیمه شعبان هم انجام بدیم خدا خیر دنیا و آخرت بهتون بده 😊🙏 بزنیدروی شماره کارت کپی میشه

5892107046105584

کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر رسید واریزی رو برای ادمین ارسال کنید🙏ممنون از همراهیتون👇👇👇👇 @Karbala15 اجرتون باحضرت مادر مستندات رو داخل کانال میتونید ببینید👇https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c عزیزان اگرواریزی ها بیشتر باشه برای کمک بعدی یا کارفرهنگی هزینه میشه

#بیست‌ونه چراغ رو اعضای خوبمون روشن کردن 😍خدا خیر دنیا وآخرت بهشون بده منتظر روشن شدن چراغ های بعدی هستیم🙏

#سی‌وهشت‌چراغ رو اعضای خوبمون روشن کردن 😍خدا خیر دنیا وآخرت بهشون بده منتظر روشن شدن چراغ های بعدی هستیم🙏

✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت709 گذر از طوفان✨ لباس هام رو عوض کردم نگاهی به ساعت انداختم صدای ترانه گفتن بابا بلند شد از اتاق بیرون رفتم _جانم بابا؟ _بابا جان این دارو هارو باید از امشب بخورم؟ کنار بابا نشستم لبخندی زدم _نمیدونم عمو گفت قبل از اینکه بیاد اینجا میره پیش دکتر ازش میپرسه نیلو کنارم وایساد لبهاش رو کنار گوشم گذاشت دستش رو جلوی لبهاش گرفت و گفت _آبجی یه شیر کاکائو و کیک برام میخری؟ بابا نگاهش روی نیلو ثابت موند لبخندی زد و گفت _دخترم آبجی خسته س باید استراحت کنه فردا برات میخرم با تعجب بعد از حرف بابا گفتم _سه بطری شیر کاکائو خریدم چرا انقد زود تموم شد؟ نیلو نگاهی به در اتاق انداخت و گفت _مامانی برای هر نفری یه لیوان شیر کاکائو ریخت تموم شد نفسم حرصی کشیدم بابا کلافه ناز بانو رو صدا زد از اتاق بیرون اومد _بله حاجی؟ _ترانه شیر کاکائو برا نیلو خریده یا تقسیم کردن بین بچه ها اخمی کرد و طلبکار گفت _وقتی نیلو شیر کاکائو میخواد نمیشه بقیه نخورن و نگاه کنن نیلو با صدای بچه گونه ش معترض گفت _مامان اول که برا یاسین و یسنا شیر کاکائو ریختی ناز بانو با لحن تندی گفت _وقتی ترانه حاضر جوابه باید این بچه هم یاد بگیره بابا تند و محکم گفت _چه ربطی به ترانه داره برای توجیه کار خودت بقیه رو وسط ننداز الانم داد و بیداد نکن سرم درد میگیره "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫

📌#صـــــــبحانه_با_معـــــــــــــرفت 📒با موضوع: #حکمت۱۵۷ و #حکمت۱۵۸ و #حکمت۱۵۹ و #حکمت۱۶۰ و #حکمت۱۶۱ 📆 ۱۹ آذر ۱۴۰۲ 🎤 با سخنرانی: #حجت_الاسلام_مهدوی_ارفع #نهج_البلاغه #صبحانه_با_معرفت #حکمت157 #حکمت158 #حکمت159 #حکمت160 #حکمت161 ❇️روزانه 15 دقیقه از کلام امیر لذت ببریم و دیگران را نیز دعوت کنیم تا در ثوابش شریک شویم.🌺 👇👇لیـــــــــنک دعوت 👇 📤 https://eitaa.com/mahdavi_arfae

#چهل‌چراغ رو اعضای خوبمون روشن کردن 😍خدا خیر دنیا وآخرت بهشون بده منتظر روشن شدن چراغ های بعدی هستیم🙏

همسر شهید طاهر نیا بعد از هشت سال به همسرش پیوست... 💔 #ختم‌ده‌صلوات‌یک‌حمدوتوحید هدیه به روح #شهیدسجادطاهرنیاوهمسرش

#ختم‌ده‌صلوات‌یک‌حمدوتوحید هدیه به #مدافع_حرم‌شهیداكبرزوارجنتى از فرزند شهید #مدافع_حرم اكبر زوار جنتى خواستن شعر بخونه؛ گفت: ميشه دعاى فرج بخونم؟آخه من روزی هزار بار دعای فرج می‌خونم! اینقدر‌ می‌خونم‌ تا #امام‌_زمان‌ ظهور كنه. ميگن اگه آقا بياد، شهدا هم باهاش ميان.شاید يه بار دیگه بابامو ببینم... به سوز دل اين فرزند #شهيد😔 #اللهم_عجل_لوليك_الفرج ✍محمدمهدى عبدالهى