eitaa logo
کانال کربلا
13هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
9.5هزار ویدیو
84 فایل
﷽ گروه رسانه ایی کربلا ↓↓ www.karballa.ir 🔺ارتباط و تبلیغات در کانال های مجموعه ی رسانه کربلا: @tkarballa_ir 🔸تلگرام https://t.me/karballa_ir 🔸روبیکا https://rubika.ir/karballa__ir 🔸سروش https://splus.ir/karballa_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 از پرسيدند: تا بحال گريه نکردي زماني که جان بني آدمي راميگرفتي؟ عزرائيل جواب داد: يک بارخنديدم، يک بارگريه کردم، و يک بار . خنده ام زماني بود که به من داده شد جان مردي رابگيرم، او را در کنارکفاشي يافتم که به کفاش ميگفت: کفشم را طوري بدوز که يک سال دوام بياورد! به حالش و جانش راگرفتم... گريه ام زماني بود که به من دستور داده شد جان زني رابگيرم، او را در گرم و بي آب و درخت يافتم که در حال زايمان بود... منتظر ماندم تا نوزادش به دنيا آمد سپس جانش را گرفتم. به حال آن نوزاد بي سر پناه در آن بيابان گرم سوخت وگريه کردم... ترسم زماني بود که خداوند به من امرکرد جان را بگيرم نوري از اتاقش مي آمد هرچه نزديکتر ميشدم نور بيشترميشد و زماني که جانش را ميگرفتم از درخشش چهره اش زده شدم... در اين هنگام خداوند فرمود: ميداني آن عالم نوراني کيست؟ او همان ست که جان مادرش راگرفتي. من مسئوليت را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که با وجود من، موجودي در جهان بي سرپناه خواهد بود. 💯 @karballa_ir 🔙
❣ #امام_زمانم ❣ 🌻باران که میبارد🌧 #دلم برایت تنگ تر میشود💔 🌻راه میوفتم در خیابان بدون چتر ⛱ من #بغض میکنم و آسمان گریه ❤️ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ❤️ 🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹 💯 @karballa_ir 🔙
باران که میبارد برایت تنگ تر میشود راه میوفتم در خیابان بدون چتر من میکنم و آسمان گریه ❤️ ❤️ 💯 @karballa_ir 🔙
چیزی درونم مرده انگاری   #دلم تنگ است روی سرم می ریزد آواری        دلم تنگـ💔 است بعد از تو بیزارم ازین #شبهای غرق اشک😭 #هرروز در کابوس بیداری       دلم تنگ است😔 💯 @karballa_ir 🔙
🔴"چه مدت است که در ... فضای مجازی  ؟!  ✅حتما دوستانی دارید که نه تصویری از آنها دیده اید و نه صدایی از آنها شنیده اید ! ولی... ... بهشان علاقه مندید... حواستان به آنها هست... آنقدر دلتنگ می شوید که نمی شود حتی روزی با او ، صحبت نکرد ... اگر با او صحبت نکنید انگار چیزی گم کرده اید ... دوست ندیده ... حتی صدایش را نشنیده... ...  ...! خودم که اینگونه هستم ... دوستان زیادی دارم که ندیده ام آنها را و نه شنیده ام صدایی از آنها ... و چقـدر زود بــه زود  برایشان می شود ... بعضی از دوستان مجــازی ، چقــدر خوبن ... ... خواستم بگویم ...بیایید ... امام زمان (عج) را هم در حد یک دوست مجازی ...! او را هم ندیده و نشنیده خریدار باشیم ... با او ... آن هم از نوع واقعی ... چقدر رفاقت با امام زمان خوب است ... اگر هر روز با یاد او چشمانت را باز کنی ... و شب ، چشمانت را با یاد او ، ببندی ... برای فرج دل هایمان ... ... 💯 @karballa_ir 🔙
❣️ ❣️ آیا هنـوز مانده را صدا ڪنے نوبت نشد ڪہ داد دلـم را دوا ڪنے از شَر نَفس، ام پناهم نمےدهےپاسخ بہ التمـاس نمےدهے 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 💯 @karballa_ir 🔙
❣ آیا هنـوز مانده را صدا کنی نوبت نشد که داد دلـم را دوا کنی از شَر نَفس، خسته ام پناهم نمی دهی پاسخ به التمـاس نگاهـم نمی دهی 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 💯 @karballa_ir 🔙
📚 از پرسيدند: تا بحال گريه نکردي زماني که جان بني آدمي راميگرفتي؟ عزرائيل جواب داد: يک بارخنديدم، يک بارگريه کردم، و يک بار . خنده ام زماني بود که به من داده شد جان مردي رابگيرم، او را در کنارکفاشي يافتم که به کفاش ميگفت: کفشم را طوري بدوز که يک سال دوام بياورد! به حالش و جانش راگرفتم... گريه ام زماني بود که به من دستور داده شد جان زني رابگيرم، او را در گرم و بي آب و درخت يافتم که در حال زايمان بود... منتظر ماندم تا نوزادش به دنيا آمد سپس جانش را گرفتم. به حال آن نوزاد بي سر پناه در آن بيابان گرم سوخت وگريه کردم... ترسم زماني بود که خداوند به من امرکرد جان را بگيرم نوري از اتاقش مي آمد هرچه نزديکتر ميشدم نور بيشترميشد و زماني که جانش را ميگرفتم از درخشش چهره اش زده شدم... در اين هنگام خداوند فرمود: ميداني آن عالم نوراني کيست؟ او همان ست که جان مادرش راگرفتي. من مسئوليت را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که با وجود من، موجودي در جهان بي سرپناه خواهد بود. 💯 @karballa_ir 🔙
📚 از پرسيدند: تا بحال گريه نکردي زماني که جان بني آدمي راميگرفتي؟ عزرائيل جواب داد: يک بارخنديدم، يک بارگريه کردم، و يک بار . خنده ام زماني بود که به من داده شد جان مردي رابگيرم، او را در کنارکفاشي يافتم که به کفاش ميگفت: کفشم را طوري بدوز که يک سال دوام بياورد! به حالش و جانش راگرفتم... گريه ام زماني بود که به من دستور داده شد جان زني رابگيرم، او را در گرم و بي آب و درخت يافتم که در حال زايمان بود... منتظر ماندم تا نوزادش به دنيا آمد سپس جانش را گرفتم. به حال آن نوزاد بي سر پناه در آن بيابان گرم سوخت وگريه کردم... ترسم زماني بود که خداوند به من امرکرد جان را بگيرم نوري از اتاقش مي آمد هرچه نزديکتر ميشدم نور بيشترميشد و زماني که جانش را ميگرفتم از درخشش چهره اش زده شدم... در اين هنگام خداوند فرمود: ميداني آن عالم نوراني کيست؟ او همان ست که جان مادرش راگرفتي. من مسئوليت را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که با وجود من، موجودي در جهان بي سرپناه خواهد بود. 💯 @karballa_ir 🔙
از پرسيدند: تا بحال گريه نکردي زماني که جان بني آدمي راميگرفتي؟ عزرائيل جواب داد: يک بارخنديدم، يک بارگريه کردم، و يک بار . خنده ام زماني بود که به من داده شد جان مردي رابگيرم، او را در کنارکفاشي يافتم که به کفاش ميگفت: کفشم را طوري بدوز که يک سال دوام بياورد! به حالش و جانش راگرفتم... گريه ام زماني بود که به من دستور داده شد جان زني رابگيرم، او را در گرم و بي آب و درخت يافتم که در حال زايمان بود... منتظر ماندم تا نوزادش به دنيا آمد سپس جانش را گرفتم. به حال آن نوزاد بي سر پناه در آن بيابان گرم سوخت وگريه کردم... ترسم زماني بود که خداوند به من امرکرد جان را بگيرم نوري از اتاقش مي آمد هرچه نزديکتر ميشدم نور بيشترميشد و زماني که جانش را ميگرفتم از درخشش چهره اش زده شدم... در اين هنگام خداوند فرمود: ميداني آن عالم نوراني کيست؟ او همان ست که جان مادرش راگرفتي. من مسئوليت را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که با وجود من، موجودي در جهان بي سرپناه خواهد بود. 💯 @karballa_ir 🔙