eitaa logo
مؤسسه مداحی کریمه
20.7هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
108 فایل
آموزش اصول وفنون مداحی،روضه خوانی و سینه زنی ومولودی خوانی و...باتمرکزبرمهارت افزایی 📌به صورت حضوری،مجازی وخصوصی 📌اعطای گواهینامه معتبر 📌اساتید مجرب حوزه و دانشگاه پشتیبانی:@karimeadmin 🏢قم،عطاران
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ماه‌بیت دلپذیر است در آغوش تو بیدار شدن در حسینیه‌ی اشک تو گرفتار شدن با خیالِ حرمت تشنه‌ی دیدار شدن تکیه‌درتکیه به‌عشق تو میاندار شدن دل به دریای غمی تازه و دیرینه زدن در غمت بر سر و بر صورت و بر سینه زدن آسمان در غم تو غرق ترنم شده است خیمه یادآورِ آن کوچه و هیزم شده است دودمه وردِ زبان همه مردم شده است (باز هم طفل یتیمی ز حرم گم شده است) آخرین بار شنیدند که نجوا می‌کرد طلب از گم‌شده‌گانِ لب دریا می‌کرد کم‌کم از تشنگی او دل دریا خون شد از غم اکبر لیلا دوجهان مجنون شد دشت ماتم‌زده از خون تنش گلگون شد کفر اگر نیست بگویید خدا محزون شد او که بر دست جوانان بنی‌هاشم بود موقع بردنش آن‌روز، عبا لازم بود... هرکه مجنون بشود خانه‌ی ما خانه‌ی اوست زینب آن کوهِ صبور است که پروانه‌ی اوست بارِ اندوهِ جهان است که بر شانه‌ی اوست (این‌حسین کیست که‌عالم همه دیوانه‌ی اوست) شده زیر علمش امن‌ترین جای جهان هیچ‌کس نیست به‌اندازه‌ی زینب نگران (یارب آن نوگل خندان که‌سپردی به‌منش) بوریا گشت در این غربت صحرا کفنش جگرم سوخته از کهنگی پیرهنش جان به‌قربان حسین و پسران حسنش دوش وقت سحر از روضه‌ی‌قاسم می‌خواند روضه آن بود که "حاج اکبر ناظم" می‌خواند عاشقم عاشق آن درد که بی‌درمان است آسمان باخبر از تشنگی طفلان است پس بخوان نوحه از آن داغ که بی‌پایان است (امشبی را شه دین در حرمش مهمان است) ظهر فردا، شود آشوب در این دشت، شروع ای شب تیره بمان و مکن ای صبح طلوع... تشنه‌ی علقمه هستیم که دلدار آنجاست ماه‌بیتِ غزلِ حیدر کرار آنجاست ساقیِ تشنه‌لبان، سید و سالار آنجاست آه، ای اهل حرم میر و علمدار آنجاست سال‌ها بر سر این سفره نمک‌گیر شدیم ما غلامیم و در خانه‌ی او پیر شدیم... آه ای قله‌ی سرسختِ هر اندازه بلند ای تبرخورده‌ترین سروِ سرافرازِ بلند باز هرگز نهراسیده ز پرواز بلند (چه شد آن دست بلندی که به آواز بلند دعوی اش بود که من بازوی حیدر دارم) پدری مثل علی فاتح خیبر دارم. ای رباب آب در این معرکه نایاب شده تیر از چله، به یک چلچله پرتاب شده دل سنگ از غم شش‌ماهه‌ی تو آب‌شده به روی دست پدر بوده و سیراب شده نکند حرمله با تیر و کمان آمده است؟ اصغرت از چه‌زمانی به زبان آمده است؟ حُر که سرمست شد و نعره کشید از شادی بود بر روی لبانش، چه مبارک‌بادی حضرت عشق به او گفت که تا جان دادی بنده‌ی عشقی و از هر دوجهان آزادی نینوا بین که عجب شور و نوایی دارد مطرب عشق عجب کرببلایی دارد رو به‌سمت حرم قبله‌ی حاجات کنید با قمر ساده و بی‌پرده ملاقات کنید به طواف حرم عشق مباهات کنید آخر روضه به این شکل مناجات کنید؛ بنبی عربی و رسول مدنی و اخیه اسدالله مسما بعلی...
کاش در دروازه ی ساعت زمان می ایستاد نیزه ها می رفت اما کاروان می ایستاد کاش وقتی قلب زینب روی نیزه می تپید قلب دنیا می گرفت وناگهان می ایستاد کوفیان دیدند،وقتی لب به گفتن می گشود ناگهان زنگ شتر ها از تکان می ایستاد کائنات انگار تحت امر زینب می شدند آن چنان که گفته اند:«آب روان می ایستاد» او که با صبر وغرور وهمت زهرایی اش باحجابش روبروی دشمنان می ایستاد زینبی که خطبه ها را حیدری می خواند وبعد روی حرفش چون علی تا پای جان می ایستاد با وجودی که غمی سنگین به روی شانه داشت هم چنان می ایستاد و هم چنان می ایستاد روضه ی گودال را اصلا نخوانم بهتر است شمر در خون می نشست اما سنان می ایستاد آفتاب داغ می تابید بر تن ها،ولی قاتل خورشید زیر سایبان می ایستاد بیت آخر سهم خولی می شد و با خواندش بر زمین میخورد وقتی روضه خوان می ایستاد
. از ساق عرش رایحه‌ی کوثر آمده است نور خدا به خانه‌ی پیغمبر آمده است مرضیه ای که راضیه و کوثر و بتول صدیقه و مطهره و اطهر آمده است در خانه‌ی خدیجه که جای ملال نیست حوریه‌ای به صورت انسان در آمده است تفسیر ناب بضعه منی و انما خاتون عرش و شافعه‌ی محشر آمده است الگوی پاکدامنی و عفت و حجاب مصداق شان و منزلت مادر آمده است شرح حدیث قدسی "لولاک و هل اتی" هم داستان و هم نفس حیدر آمده است تنها علی‌ست آن که پس از حضرت رسول از عهده‌ی محبت زهرا برآمده است در جاده های عشق علی هم رکاب اوست او زهره‌ی علی و علی آفتاب اوست ##### دارند خوشه خوشه تبسم می آورند از کشتزار عاطفه گندم می آورند دستاس او همین که بچرخد هزار ماه از چشمه سار قدر تلاطم می آورند تصویر سبز آیه‌ی " اکمال و نور" را همراه با " لیذهب عنکم" می آورند عطر غدیر می وزد و ساقیان عرش جامی طهور از طرف خُم می آورند حبل المتین مردم یکتاپرست را از رشته های چادر خانم می آورند هر روز از مدینه شمیم بهشت را بر شانه‌ی ملائکه تا قم می آورند از قم که صحن و مرقد زهرای دیگری‌ست زوار رو به قبله‌ی هشتم می آورند حال و هوای شعر چه " شمس الشموسی" است کار جهان و خلق جهان پای بوسی است #### زهرا قیام کرد و قیامت شروع شد با خطبه های فاطمه نهضت شروع شد آدم به درک منزلت پنج تن رسید از این طریق عرض ارادت شروع شد بر بادبان کشتی خود " یا علی" نوشت نوح از دمی که بارش رحمت شروع شد جان خلیل ذوب شد از عشق اهل بیت از نسل او سلاله‌ی عترت شروع شد موسی به نام فاطمه در تور خیمه زد باران نور آمد و حیرت شروع شد مریم مسیح را به طواف " حسین" برد وام از " حسن" گرفت و کرامت شروع شد عالم چهارده نفس از عمق جان کشید دوران پر تلاطم غیبت شروع شد نزدیک قله ایم و دل آگاه می رویم پشت سر ولی خدا راه می رویم ##### تا عرش و فرش تشنه‌ی باران فاطمه است عالم رهین لطف فراوان فاطمه است کعبه شبیه مسجد الاقصای قهرمان مایل به سمت قبله‌ی چشمان فاطمه است وقتی حسین نیمه شب از خواب می پرد باز این چه شورش است که در جان فاطمه است خوشبخت آن کسی که ولایت مدار شد خوشبخت آن که بر سر پیمان فاطمه است در وعده های صادق ایران مقتدر آیات" فتح" بر لب یاران فاطمه است بی حرمتی به بارگه بانوی دمشق بی حرمتی به تربت پنهان فاطمه است هشدار می دهیم به آل یهود، هان!! این سرزمین فاطمه، ایران فاطمه است غافل از آن حقیقت دیرین نمی شویم ما بی خیال حق فلسطین نمی شویم ###### باید به نام نامی او اقتدا کنند دل را به عشق آل علی مبتلا کنند آنانکه خاک فضه و اسما و قنبرند آیا شود که گوشه‌ی چشمی به ما کنند مولای ما کسی‌‌ست که "شق القمر" کند یا شمس را بخاطر او جابجا کنند ما را مطیع امر ولی آفریده اند یارب روا مدار که یک دم رها کنند ما ملت امام حسینیم و سال‌هاست آماده ایم تا سرمان را جدا کنند ایمان بیاورید که " قطعا سَنَنتَصر" بی شک به عهد خویش شهیدان وفا کنند با لطف بی نهایت بانوی بی نشان آیا شود که روزی ما کربلا کنند آن روز می رسد که علی اصغر حسین با محسن بن فاطمه محشر به پا کنند این دو همین که دست تظلم بر آورند ارکان عرش را به تلاطم در آورند ۱۴۰۳ .
🏴 به‌مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب) ای عموی حضرت خورشید، ای فرزند ماه ای برای آخرین پیغمبرِ حق، تکیه‌گاه بهترین یار و ملازم، بهترین پشت و پناه ذوب در دین خدا گردیدی از آغازِ راه عطر اَکملت لکم با تار و پودت شد عجین نوش جانت باد آغوشِ امیرالمؤمنین وارث کعبه تو هستی؛ سید بطحا تویی ابن ساقی و ابا ساقی تویی، سقا تویی ما سراپا تشنه‌ایم و حضرت دریا تویی صاحب نورِ علیِ عالیِ اعلا تویی ای که هردم می‌چکد از هر دمت جوشن کبیر دستگیر عالمی؛ پس دست ما را هم بگیر لحظه‌ای که بوی باران ابابیل آمده از فراز آسمان‌ها سیل سجیل آمده یا سپاه ابرهه با لشگر فیل آمده یا زمانی که به کوهِ نور، جبریل آمده شاهدِ اعجاز و اسرارِ نبوت بوده‌ای بر سرِ سجاده‌های وحی، دعوت بوده ای لحظه‌ای که کعبه آغوش خودش را باز کرد یاعلی گفت و مسیری تازه را آغاز کرد جعفر طیار با عشق علی پرواز کرد تا فلک این ذکر زیبا را طنین انداز کرد نسل در نسلِ تو با شور شهادت زنده است با رشادت‌های تو، دین خدا پاینده است رسم تو دلدادگی بود؛ اسم تو عبد مناف در شب موی محمد می‌نمودی اعتکاف یار غارش بودی و با دشمنانش در مصاف سال‌ها گِردِ رسول الله بودی در طواف کعبه‌ی حاجات تو، چشم رسول الله بود دیده‌ی حق‌بین تو تفسیرِ لا اکراه بود غرق بودی در شکوه قل هوالله احد مست بودی دائم از صهبای الله الصمد معنی نورٌ عَلی نورید با بنت اسد از ازل نور علی با توست تا شام ابد پس بخوان در هر سحر با حضرت پروردگار لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار غربتِ شعبِ ابی‌طالب پریشانت نکرد تندبادِ حادثه درگیر طوفانت نکرد ای پدر! این ناگواری‌ها پشیمانت نکرد تو مسلمان بوده‌ای، احمد مسلمانت نکرد بی‌گمان مشمول لطف حضرت صاحب شده است هر که مجنون علی بن ابیطالب شده است ✍ ┄┅•••✧❁•🌸•❁✧•••┅┄ مرکز تخصصی آموزش مداحی کریمه https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af