#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#ترکیب_بند
همیشه قوّت قلب تمام لشکر بود
امیرِ صف شکن جنگ نابرابر بود
زمانه سردتر از سرد میشد اما او
همیشه مایه ی دلگرمی پیمبر بود
به کوری همه هندهای این عالم
رشید بود و جگر داشت، یک دلاور بود
رسید و کوه احد را به یک نظر لرزاند
اگر غلط نکنم قوم و خویشِ حیدر بود
میان معرکه هرچند ذوالفقار نداشت
خم دوابروی او ذوالفقار دیگر بود
قدم قدم شده جنگ، رنگ دشمن زرد
چقدر مثل علی حمله میکند این مرد
گرفته جذبه ی نامش تمام میدان را
زمین زده کمر قوم نامسلمان را
خبر دهید همان شیر آمده، آنکه
شکسته فرق ابوجهل های دوران را
گرفته است دو شمشیر در نبرد به دست
گریز داده یکی جسم را یکی جان را
علی و حمزه، بنازم به عرصه ی جنگی
که جلوه گر شده طوفانِ پشت طوفان را
شبیه شیر حق، آماده ی شکارست او
به جنگ بدر قسم، ماهِ روزگارست او
چنان به شانه علم بعد او نهاده علی
که با وجود نود زخم، ایستاده علی
به تیغ ابروی مستش قسم که در پیکار
نکرده است ز شمشیر استفاده علی
به حفظ جان پیمبر موظف است اگر
ز داغ پر زدنِ حمزه جان نداده علی
علی و حرف نود زخم معنی اش این است
که بعد حمزه نجنگیده است ساده علی
صدا زدند: نبی کشته شد..._خیالات است_
بگو پیمبر ما خوانده است نادعلی
دوباره خار به چشم، استخوان میان گلوست
فقط اشاره به تاریخ میکنم ای دوست:
علی که گفت برای نبی به جان سپرم
و از جدال به این سادگی نمیگذرم
گریختند فلان و فلان، دلیل نخواه
خودم نخواستم اسمی از آن دوتا ببرم
مرا به سینه غمی هست جانگداز، چنان
که تیر میکشد از یاد آن تمام سرم
"اُحُد" مقدمه ای بود بر "جمل"، بگذار
به لعن عایشه قدری خنک شود جگرم
به حمزه نیزه، به تابوت مجتبی هم تیر
من از شباهت این زن به هند باخبرم
زن است و مرده به کرّات روح عاطفه اش
هزار مرتبه لعنت به تیر و طائفه اش
#مسعود_یوسف_پور
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
.
#ترکیب_بند شهادت آیت الله رئیسی شهید خدمت و هیئت همراه
دردی به دل افتاده که درمان شده شیون
از داغ تو انگار که گریان شده شیون
ای بت شکن از داغ تو بستان شده شیون
برخیز ببین کشور ایران شده شیون
دردا که غمت خون به دل خونجگران کرد
داغی که بهاران وطن را چو خزان کرد
------
جمهور وطن در غم تو بانگ و نوا داشت
با ناله و فریاد وطن را به عزا داشت
در ماتم آن مرد که قلبی ز طلا داشت
هر لحظه و هرجا به لبش نام خدا داشت
مردم همه در داغ تو فریاد کشیدند
جز آتش جانسوز تو در سینه ندیدند
-------
ای خادم فرزانه ی خورشید خراسان
ای باور مردم به تو ای جلوه ی باران
ای گم شده در جنگل و در کوه و بیابان
ویرانه وطن از نفست یافته سامان
جز طعنه که از هم سخنانت نشنیدی
جز ظلم که از یار طلبکار ندیدی
-------
جز خدمت بر مردم ایران به سرت نیست
جز کار و سپس کار دگر در نظرت نیست
جز توسعه انگار که فکر دگرت نیست
حقّا که به جز دست دعا بال و پرت نیست
با خدمت پیوسته و دائم که نمودی
افسانه پیروزی خدّام سرودی
---------
ای شعر بهارانه ی خدمت به سلامت
ای واژه ی پر نور صلابت به سلامت
ای معنیِّ زیبای رشادت به سلامت
وی مست جمال تو شهادت به سلامت
تو خادم خوش آتیه ی کوی رضایی
تو ذوب شده از نفس و هُرم ولایی
-------
#سیدالشهدای_خدمت
#محمدحسین_علیرمضانی✍
.
.
#ترکیب_بند
#میلاد_حضرت_زهرا
از ساق عرش رایحهی کوثر آمده است
نور خدا به خانهی پیغمبر آمده است
مرضیه ای که راضیه و کوثر و بتول
صدیقه و مطهره و اطهر آمده است
در خانهی خدیجه که جای ملال نیست
حوریهای به صورت انسان در آمده است
تفسیر ناب بضعه منی و انما
خاتون عرش و شافعهی محشر آمده است
الگوی پاکدامنی و عفت و حجاب
مصداق شان و منزلت مادر آمده است
شرح حدیث قدسی "لولاک و هل اتی"
هم داستان و هم نفس حیدر آمده است
تنها علیست آن که پس از حضرت رسول
از عهدهی محبت زهرا برآمده است
در جاده های عشق علی هم رکاب اوست
او زهرهی علی و علی آفتاب اوست
#####
دارند خوشه خوشه تبسم می آورند
از کشتزار عاطفه گندم می آورند
دستاس او همین که بچرخد هزار ماه
از چشمه سار قدر تلاطم می آورند
تصویر سبز آیهی " اکمال و نور" را
همراه با " لیذهب عنکم" می آورند
عطر غدیر می وزد و ساقیان عرش
جامی طهور از طرف خُم می آورند
حبل المتین مردم یکتاپرست را
از رشته های چادر خانم می آورند
هر روز از مدینه شمیم بهشت را
بر شانهی ملائکه تا قم می آورند
از قم که صحن و مرقد زهرای دیگریست
زوار رو به قبلهی هشتم می آورند
حال و هوای شعر چه " شمس الشموسی" است
کار جهان و خلق جهان پای بوسی است
####
زهرا قیام کرد و قیامت شروع شد
با خطبه های فاطمه نهضت شروع شد
آدم به درک منزلت پنج تن رسید
از این طریق عرض ارادت شروع شد
بر بادبان کشتی خود " یا علی" نوشت
نوح از دمی که بارش رحمت شروع شد
جان خلیل ذوب شد از عشق اهل بیت
از نسل او سلالهی عترت شروع شد
موسی به نام فاطمه در تور خیمه زد
باران نور آمد و حیرت شروع شد
مریم مسیح را به طواف " حسین" برد
وام از " حسن" گرفت و کرامت شروع شد
عالم چهارده نفس از عمق جان کشید
دوران پر تلاطم غیبت شروع شد
نزدیک قله ایم و دل آگاه می رویم
پشت سر ولی خدا راه می رویم
#####
تا عرش و فرش تشنهی باران فاطمه است
عالم رهین لطف فراوان فاطمه است
کعبه شبیه مسجد الاقصای قهرمان
مایل به سمت قبلهی چشمان فاطمه است
وقتی حسین نیمه شب از خواب می پرد
باز این چه شورش است که در جان فاطمه است
خوشبخت آن کسی که ولایت مدار شد
خوشبخت آن که بر سر پیمان فاطمه است
در وعده های صادق ایران مقتدر
آیات" فتح" بر لب یاران فاطمه است
بی حرمتی به بارگه بانوی دمشق
بی حرمتی به تربت پنهان فاطمه است
هشدار می دهیم به آل یهود، هان!!
این سرزمین فاطمه، ایران فاطمه است
غافل از آن حقیقت دیرین نمی شویم
ما بی خیال حق فلسطین نمی شویم
######
باید به نام نامی او اقتدا کنند
دل را به عشق آل علی مبتلا کنند
آنانکه خاک فضه و اسما و قنبرند
آیا شود که گوشهی چشمی به ما کنند
مولای ما کسیست که "شق القمر" کند
یا شمس را بخاطر او جابجا کنند
ما را مطیع امر ولی آفریده اند
یارب روا مدار که یک دم رها کنند
ما ملت امام حسینیم و سالهاست
آماده ایم تا سرمان را جدا کنند
ایمان بیاورید که " قطعا سَنَنتَصر"
بی شک به عهد خویش شهیدان وفا کنند
با لطف بی نهایت بانوی بی نشان
آیا شود که روزی ما کربلا کنند
آن روز می رسد که علی اصغر حسین
با محسن بن فاطمه محشر به پا کنند
این دو همین که دست تظلم بر آورند
ارکان عرش را به تلاطم در آورند
#احمد_علوی ✍
#ولادت_حضرت_زهرا ۱۴۰۳
.