eitaa logo
مؤسسه مداحی کریمه
21.4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
108 فایل
آموزش اصول وفنون مداحی،روضه خوانی و سینه زنی ومولودی خوانی و...باتمرکزبرمهارت افزایی 📌به صورت حضوری،مجازی وخصوصی 📌اعطای گواهینامه معتبر 📌اساتید مجرب حوزه و دانشگاه پشتیبانی:@karimeadmin 🏢قم،عطاران
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ روضه ی یازدهم محرم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا اباعبدالله از لطف زهرا(س) ما گرفتار حسینیم شکر خدا گرمی بازار حسینیم (الحمدالله) شب دوازدهم محرم، بازم اومدیم مهمان روضه ی اربابیم، هر کس که پرسید از مقام ما بگوئید ما جزو نوکرهای دربار حسینیم این رفت و آمدهای ما معنیش این است دیوانۀ یک لحظه دیدار حسینیم نمیدونم هر کدوم از شماها چند وقته کربلا نرفتید یک ماه، دوماه، سه ماه، یکساله چند وقته کربلا نرفتی اما دلت برا کربلا یه ذره شده هی این شبا میای تو مجلس روضه میگی ارباب خوبم، تو رو به جان علی اصغرت بطلب مارو، این اربعین بیایم کربلا به پابوست، دلت تنگ شده برا کربلا ،آره؟اما من یه خانومی روضه میشناسم مثل امشبی فقط یه روزه داداشش، حسین رو ندیده، خیلی دلتنگش شده، نمیدونم روز یازدهم کی بود زینب یه فرصتی پیدا کرد اومد تو گودال قتلگاه، ای سربریده بال و پرم را نگاه کن داغی که مانده بر جگرم را نگاه کن ای حسین، از دیشب تا حالا خیلی تازیانه خوردم، ای حسین، پاشو معجرم رو به غارت بردن پاشو کمک بده که سوار شتر شوم نامحرمان دور و برم را نگاه کن ای حسین با شمر و حرمله طرف کوفه میروم برخیز همسفر ، سفرم‌ را نگاه کن همینطور که داشت با بدن بی سر برادرش، درددل می‌کرد یه مرتبه دید سکینه اومد بالای گودال، دید عمه یه بدن بی سرو رو دست گرفته داره باهاش حرف میزنه، صدا زد یا عمتی، هذا نعش من؟؟! عمه جون این بدن کیه؟! سکینه نشناخت بدن بابا، حق داره نشناسه، زینب صدا زد عزیز دلم، هذا نعش ابیک الحسین، این بدن بابای غریبت حسینه، اما بگم چرا نشناخت روز یازدهم عمر سعد ملعون دستور داد همه ی اجساد کشته هاشونو به خاک سپردند کار تمام شد، نوبت رسید به بدن‌های پاک بچه های زهرا، یه نگاه کرد سمت گودال قتلگاه، صدا زد کی حاضره با اسب بر بدن حسین فاطمه بتازونه، ده نفر داوطلب شدن صدا زدن یا امیر ، ما به اسبهامون نعل تازه زدیم، حالا فهمیدی چرا سکینه بدن باباشو نشناخت، اومد خودشو انداخت رو بدن بی سر بابا، نگفت بابا منو تازیانه زدن، نگفت بابا میخان مارو به اسارت ببرن، صدا زد ابتا، پاشو ببین دارن عمه مو با تازیانه میزنن هر جا نشستی ناله بزن یا حسین ای حسین بسوی شام و کوفه ام چه ظالمانه می‌برند نمی‌روم ولی مرا به تازیانه می‌برند سر تو را به روی نی زدند این ستمگران نمی روم ولی مرا به این بهانه میبرن هر کجا نشستی ناله بزن یا حسین.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد او ماند که در کنار زینب باشد سجّاد که سجّاده به او دل می‌بست تدبیر خدا بود که در تب باشد (ع)🥀 🏴 https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
161K
بند اول یه عمره از داغت میسوزم داغت برام تازه ست هنوزم میگذره با غم شب و روزم هر روز،تیره و تاره برام با روضه هات هر روز،میسوزم به یاد خشکیه لبات ای وای ای وای هر روز ،روضه ها پیش چشام مرور میشه هر روز خاطرم زخمی دود و آتیشه ای وای ای وای بند دوم بنی اسد وقتی رسیدن پیکر بی سرت رو دیدن رو یه حصیر تنت رو چیدن سخت بود ،پیدا کردن تموم بدنت سخت بود ، اینکه بوریا شد آخر کفنت ای وای ای وای سخت بود ، اینکه از قفا جدا شده سرت سخت بود ، بوسه دادم به رگای حنجرت ای وای ای وای بند سوم یادم نمیره شام و ازار امون از این مردم بی عار خیلی شلوغ شد سر بازار سخت بود، دست بسته رفتنِ با سلسله سخت بود، خنده های شوم شمر و حرمله ای وای سخت بود، همسفر شدن با اون حرومیا سخت بود، طعنه و زخم زبون شامیا ای وای
واحد شهادت امام سجاد علیه السلام گوشواره : یادم نمیره/ اشکای عمه هامو یادم نمیره/ رو نی سر بابامو یادم نمیره / مصیبتای شامو بند اول: خیلی سخت بود/که ببینم/ به اسیری میبرن اهل حرم رو خیلی سخت بود/ که ببینم/ با غل و زنجیر بستن خواهرم رو خیلی سخت بود / که ببینم / چشم نامحرم سوی حرم میفته خیلی سخت بود / که ببینم / از رو ناقه داره همسرم میفته یادم نمیره/ دستای در طنابو یادم نمیره/ اشک چش ربابو یادم نمیره / اون مجلس شرابو بند دوم: خیلی سخت بود/ که ببینم / دست ناموسمو با سلسله بستن خیلی سخت بود/ که ببینم/ شامیا میگن اینا خارجی هستن خیلی سخت بود/ که ببینم/ خواهرم رقیه رو با گوش پاره خیلی سخت بود/ که ببینم/ صورتش نیلی ، کف پاش پره خاره یادم نمیره/ آتیش و خیمه گاهو یادم نمیره/ طفلان بی پناهو یادم نمیره/ جسم تو قتلگاهو بند سوم: خیلی سخت بود/ که شنیدم /داره قران میخونه رو نیزه بابام خیلی سخت بود/ که شنیدم/ دشمنا به ما میدادن سب و دشنام خیلی سخت بود / که شنیدم / خنده های حرمله پیش ربابو خیلی سخت بود/ که شنیدم / صحبت از کنیزی تو بزم شرابو یادم نمیره/ نمک به زخممونو یادم نمیره/ اون چوب خیزرونو یادم نمیره/ لبای پر ز خونو مرتضی کربلایی
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥 شهادت امام زین‌العابدین، حضرت سجاد علیه‌السلام تسلیت باد https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ آنقدر داغ بود از تب که آب اگر بود بر لبش می‌سوخت احتیاجی نبود بر آتش خیمه هم داشت از تبش می‌سوخت درد را چاره‌ای اگر بکند چه کند با غمِ پریشانیش نیست آبی که دستمالی خیس بگذارند روی پیشانیش خویش را می‌خورَد ، ندارد جان قوَتی نیست جز تقلا حیف یک به یک می‌روند یاران و چاره‌ای نیست جز تماشا حیف بارها شد به دست بی جانش پرده‌ی خیمه را به بالا زد شاهدِ مقتل همه ، هربار به سرِ خویش دستِ خود را زد دید از خمیه روی یک نقطه لشکری را که بی هوا می‌ریخت دید در بین راه تا به حرم چقدر اکبر از عبا می‌ریخت بین بستر نشست در خیمه زد به سر با دو دست در خیمه تا صدای برادرش آمد کمرِ او شکست در خیمه باز هم پرده را کناری زد قاسمش بود و سنگ باران بود یک یتیم و هزارها می‌دید لحظه‌ی پایکوبیِ سواران بود ناله‌ی دختران به او فهماند دستهایی میان راه اُفتاد دید از خیمه خواهرش غَش کرد مادری بینِ خیمه‌گاه اُفتاد پرده را زد کنار و گفت: ای وای حرمله آمده گلو بزند او خجالت کشید وقتی دید پدرش رفته است رو بزند بی برادر شدن چه حسی داشت کمرش را دو مرتبه خَم کرد تشنه‌ای بود یک سپاهی که هرچه آورده بود دَرهَم کرد چند باری فقط برای وداع پدرش بوسه‌اش زد و برگشت دید در قتلگاه خولی را سمت گودال آمد و برگشت او گرفت از عصا که برخیزد تا پدر تکیه داد بر نیزه او زمین خورد تا حسین اُفتاد داد می‌زد بجای سرنیزه گرد و خاکی بلند شد فهمید آخرش شمر با سنان آمد غم ناموس دارد او یعنی عمه‌اش هم نفس زنان آمد عمه فریاد می‌زند که نزن چکمه بردار، احترامش کن چقدر کُند می‌بُرد تیغت زیر و رویش نکن تمامش کن  شاعر حسن لطفی *خواهر که رسید توی گودال، حسین چشماش  رو بست، گفت: دوباره یادِ روزِ دوشنبه افتادم، روزی که توی مدینه به مادرم جسارت کردن... چه جوری مگه کارِ حسین رو تموم کردن؟ زیارت ناحیه مقدسه اینجوری میگه:...* دارند زنده زنده ترا دفن میکنند برجسم نیمه جان تو رحمی نمی کنند از جای آب، نیزه به خورد تو می دهند بر خشکی دهان تو رحمی نمی کنند فهمیدم از گرفتن مویت به دست شمر بر موی دختران تو رحمی نمیکنند شاعر محمد جواد پرچمی *اومد خدمت امام صادق، آقاجان چرا اینقدر برا مصیبت جدتون گریه می کنید؟ شما خانواده ی شهادت هستید... آقا فرمودن: همه ی گریه ما برا اون ساعتی بود که حسین هنوز داشت با خواهرش حرف میزد" یَا أُختَاه! إِرجِعِی إِلَی الفُسطَاط" خواهرم برگرد به خیمه ها...نانجیب تا دید زینب داره میاد بدن رو برگردوند، سر رو از قفا جدا گرد... ناله بزن بگو: یا حسین..
. (زبانحال خواهربه برادر!)👇 مـی‌روم و نمی‌رود از سر کوی تـو دلم زنده به ظاهرم ولی داغ تـو گشته قاتلم من به میان مقتل و تو بـه کنـار محملم نعش تو روی سینه‌ام رأس تو در مقابلم دوش فقط تو بوده‌ای حرف دل شکسته‌ام شـاهد گفتـه‌ام بــوَد نافلـة نشسته‌ام **** سینه، ریاض زخم تن، دل شده کربلای تو روی به هر طرف کنم، می‌دوم از قفای تو اشک روان مـن شده مرهم زخم‌های تو خندة دشمنان بـه مـن گریة من برای تو حال که رفتم از برت باش به یاد خواهرت از ره دور می‌زنم بوسه به زخم حنجرت ای به لبان خشک من، جانِ به لب رسیده‌ات مانـده نشـانِ بوسـه‌ام بـر گلوی بــریده‌ات رفتم و مانده در برم جسم به خون کشیده‌ات نیست رفیق نیمـه ره خواهـر داغدیـده‌ات به دوری‌ات رضا شوم؟- نه، به خدا نمی‌شوم من کـه بـه اختیار خود از تو جدا نمی‌شوم **** زبانحال برادر به خواهر!👇 خواهـر داغدیده‌ام دست خدا به همرهت بـار بـلا کشیده‌ام دست خدا بـه همرهت زخم زبان شنیده‌ام دست خدا به همرهت سرو ز غم خمیده‌ام دست خدا به همرهت یگانـه دختـر عـلی‌ ‌حسین دیـگر علی محمل تو در این سفر هماره سنگـر علی **** تـو طایران خستـه را ز آشیانـه می‌بـری هـزار کـوه ابتـلا بـه روی شانـه می‌بـری در این سفر ز کعب نی به تن نشانه می‌بری بـار امـانت مـرا بــه تازیانــه می‌بـری لحظه‌به‌لحظه خون به دل بهر اسارتت‌کنم منتظرم کـه بـاز هم کوفـه زیارتت کنم تو کوفه را مُسَخَّر از منطق جانفزا کنی به ذوالفقار نطق خود مُعْجِز مرتضا کنی تو بعد از این حسین را فاتح کربلا کنی تـو در نمـاز نافلـه حسین را دعا کنی دمی که ظلمِ خصم را نطق تو بر ملا کند سـر بریده‌ام تـو را بـر سر نی دعا کند ✍️غلامرضاسازگار
Rozeh.Shab 12.Beytozahra97.mp3
10.12M
دوازدهم محرم 🎤حجت‌الاسلام والمسلمین میرزامحمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 🏴 ⚫آسمون اشکامو دیده ⚫ناله‌هام به عرش رسیده ◾آبرو گرفته دین از ◾خونی که از سلسله چکیده ▪ 🥀یا حضرت سجاد ع ▪🖤سلام برآقایی که ▪🥀آب می دیــــــد ▪🖤به فکر فرو میرفت ▪🥀نوزاد می دیـــــد ▪🖤اشک می ریخـــت ▪🥀طفلان و کودکان را ▪🖤می دید ناله می کرد. 🌱‌⃟🌸๛ =====🍃🌺🍃===== 🖤الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَجْ🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا