واحد شهادت امام سجاد علیه السلام
گوشواره :
یادم نمیره/ اشکای عمه هامو
یادم نمیره/ رو نی سر بابامو
یادم نمیره / مصیبتای شامو
بند اول:
خیلی سخت بود/که ببینم/ به اسیری میبرن اهل حرم رو
خیلی سخت بود/ که ببینم/ با غل و زنجیر بستن خواهرم رو
خیلی سخت بود / که ببینم / چشم نامحرم سوی حرم میفته
خیلی سخت بود / که ببینم / از رو ناقه داره همسرم میفته
یادم نمیره/ دستای در طنابو
یادم نمیره/ اشک چش ربابو
یادم نمیره / اون مجلس شرابو
بند دوم:
خیلی سخت بود/ که ببینم / دست ناموسمو با سلسله بستن
خیلی سخت بود/ که ببینم/ شامیا میگن اینا خارجی هستن
خیلی سخت بود/ که ببینم/ خواهرم رقیه رو با گوش پاره
خیلی سخت بود/ که ببینم/ صورتش نیلی ، کف پاش پره خاره
یادم نمیره/ آتیش و خیمه گاهو
یادم نمیره/ طفلان بی پناهو
یادم نمیره/ جسم تو قتلگاهو
بند سوم:
خیلی سخت بود/ که شنیدم /داره قران میخونه رو نیزه بابام
خیلی سخت بود/ که شنیدم/ دشمنا به ما میدادن سب و دشنام
خیلی سخت بود / که شنیدم / خنده های حرمله پیش ربابو
خیلی سخت بود/ که شنیدم / صحبت از کنیزی تو بزم شرابو
یادم نمیره/ نمک به زخممونو
یادم نمیره/ اون چوب خیزرونو
یادم نمیره/ لبای پر ز خونو
مرتضی کربلایی
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥 شهادت امام زینالعابدین، حضرت سجاد علیهالسلام تسلیت باد
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
آنقدر داغ بود از تب که
آب اگر بود بر لبش میسوخت
احتیاجی نبود بر آتش
خیمه هم داشت از تبش میسوخت
درد را چارهای اگر بکند
چه کند با غمِ پریشانیش
نیست آبی که دستمالی خیس
بگذارند روی پیشانیش
خویش را میخورَد ، ندارد جان
قوَتی نیست جز تقلا حیف
یک به یک میروند یاران و
چارهای نیست جز تماشا حیف
بارها شد به دست بی جانش
پردهی خیمه را به بالا زد
شاهدِ مقتل همه ، هربار
به سرِ خویش دستِ خود را زد
دید از خمیه روی یک نقطه
لشکری را که بی هوا میریخت
دید در بین راه تا به حرم
چقدر اکبر از عبا میریخت
بین بستر نشست در خیمه
زد به سر با دو دست در خیمه
تا صدای برادرش آمد
کمرِ او شکست در خیمه
باز هم پرده را کناری زد
قاسمش بود و سنگ باران بود
یک یتیم و هزارها میدید
لحظهی پایکوبیِ سواران بود
نالهی دختران به او فهماند
دستهایی میان راه اُفتاد
دید از خیمه خواهرش غَش کرد
مادری بینِ خیمهگاه اُفتاد
پرده را زد کنار و گفت: ای وای
حرمله آمده گلو بزند
او خجالت کشید وقتی دید
پدرش رفته است رو بزند
بی برادر شدن چه حسی داشت
کمرش را دو مرتبه خَم کرد
تشنهای بود یک سپاهی که
هرچه آورده بود دَرهَم کرد
چند باری فقط برای وداع
پدرش بوسهاش زد و برگشت
دید در قتلگاه خولی را
سمت گودال آمد و برگشت
او گرفت از عصا که برخیزد
تا پدر تکیه داد بر نیزه
او زمین خورد تا حسین اُفتاد
داد میزد بجای سرنیزه
گرد و خاکی بلند شد فهمید
آخرش شمر با سنان آمد
غم ناموس دارد او یعنی
عمهاش هم نفس زنان آمد
عمه فریاد میزند که نزن
چکمه بردار، احترامش کن
چقدر کُند میبُرد تیغت
زیر و رویش نکن تمامش کن
شاعر حسن لطفی
*خواهر که رسید توی گودال، حسین چشماش رو بست، گفت: دوباره یادِ روزِ دوشنبه افتادم، روزی که توی مدینه به مادرم جسارت کردن...
چه جوری مگه کارِ حسین رو تموم کردن؟ زیارت ناحیه مقدسه اینجوری میگه:...*
دارند زنده زنده ترا دفن میکنند
برجسم نیمه جان تو رحمی نمی کنند
از جای آب، نیزه به خورد تو می دهند
بر خشکی دهان تو رحمی نمی کنند
فهمیدم از گرفتن مویت به دست شمر
بر موی دختران تو رحمی نمیکنند
شاعر محمد جواد پرچمی
*اومد خدمت امام صادق، آقاجان چرا اینقدر برا مصیبت جدتون گریه می کنید؟ شما خانواده ی شهادت هستید...
آقا فرمودن: همه ی گریه ما برا اون ساعتی بود که حسین هنوز داشت با خواهرش حرف میزد" یَا أُختَاه! إِرجِعِی إِلَی الفُسطَاط" خواهرم برگرد به خیمه ها...نانجیب تا دید زینب داره میاد بدن رو برگردوند، سر رو از قفا جدا گرد... ناله بزن بگو: یا حسین..
.
#واحد
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
(زبانحال خواهربه برادر!)👇
مـیروم و نمیرود از سر کوی تـو دلم
زنده به ظاهرم ولی داغ تـو گشته قاتلم
من به میان مقتل و تو بـه کنـار محملم
نعش تو روی سینهام رأس تو در مقابلم
دوش فقط تو بودهای حرف دل شکستهام
شـاهد گفتـهام بــوَد نافلـة نشستهام
****
سینه، ریاض زخم تن، دل شده کربلای تو
روی به هر طرف کنم، میدوم از قفای تو
اشک روان مـن شده مرهم زخمهای تو
خندة دشمنان بـه مـن گریة من برای تو
حال که رفتم از برت باش به یاد خواهرت
از ره دور میزنم بوسه به زخم حنجرت
ای به لبان خشک من، جانِ به لب رسیدهات
مانـده نشـانِ بوسـهام بـر گلوی بــریدهات
رفتم و مانده در برم جسم به خون کشیدهات
نیست رفیق نیمـه ره خواهـر داغدیـدهات
به دوریات رضا شوم؟- نه، به خدا نمیشوم
من کـه بـه اختیار خود از تو جدا نمیشوم
****
زبانحال برادر به خواهر!👇
خواهـر داغدیدهام دست خدا به همرهت
بـار بـلا کشیدهام دست خدا بـه همرهت
زخم زبان شنیدهام دست خدا به همرهت
سرو ز غم خمیدهام دست خدا به همرهت
یگانـه دختـر عـلی حسین دیـگر علی
محمل تو در این سفر هماره سنگـر علی
****
تـو طایران خستـه را ز آشیانـه میبـری
هـزار کـوه ابتـلا بـه روی شانـه میبـری
در این سفر ز کعب نی به تن نشانه میبری
بـار امـانت مـرا بــه تازیانــه میبـری
لحظهبهلحظه خون به دل بهر اسارتتکنم
منتظرم کـه بـاز هم کوفـه زیارتت کنم
تو کوفه را مُسَخَّر از منطق جانفزا کنی
به ذوالفقار نطق خود مُعْجِز مرتضا کنی
تو بعد از این حسین را فاتح کربلا کنی
تـو در نمـاز نافلـه حسین را دعا کنی
دمی که ظلمِ خصم را نطق تو بر ملا کند
سـر بریدهام تـو را بـر سر نی دعا کند
✍️غلامرضاسازگار
Rozeh.Shab 12.Beytozahra97.mp3
10.12M
#روضه_حضرت_زینب_س
دوازدهم محرم
🎤حجتالاسلام والمسلمین میرزامحمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_دوازدهم_محرم_به_روایتی🏴
#شهادت_امام_سجاد_علیهالسلام🏴
⚫آسمون اشکامو دیده
⚫نالههام به عرش رسیده
◾آبرو گرفته دین از
◾خونی که از سلسله چکیده
▪ 🥀یا حضرت سجاد ع
▪🖤سلام برآقایی که
▪🥀آب می دیــــــد
▪🖤به فکر فرو میرفت
▪🥀نوزاد می دیـــــد
▪🖤اشک می ریخـــت
▪🥀طفلان و کودکان را
▪🖤می دید ناله می کرد.
🌱⃟🌸๛
=====🍃🌺🍃=====
🖤الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَجْ🖤
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیه امام سجّاد علیه السلام
تو خطبه خواندی و ملائک پَر درآوردند
بر منبرِ کـوفه مـگـر پـیغمبـر آوردند!!!
یک عمر مولا گفت در کوچه چه شد آخر...
در شهرِکـوفه دسـتبسته حیدر آوردند
آغاز شد خطبه پس از نام رسولُ اللّه
پس سر درآوردند که با خود سر آوردند
لحنِ علیِّ ابنِ حسینِ ابنِ علی این است
افتادهاند از پا اگـر چه لشکـر آوردند
بر دست و پایِ تو غـُل و زنجیرهایی بود
که دستشان با هـر دعـای تو بَر آوردند
دیدنـد مثـل مـادرت ساکـت نخواهی شد
بر روی نیـزه پیشِ رویِ تو سر آوردند
عالَـم فدای گریههایـت حضرتِ سجـّاد
در چشـمهایت ندبه را با کـوثر آوردند
#شهادت #کوفه #غزل #یا_زین_العابدین #امام_سجاد_علیه_السلام #مدح_مرثیه
#حسین_ایمانی
Hossein Pooyanfar - Azamallah Ojoorana (320).mp3
4.05M
اعظم الله اجورنا
بمصابنا
بالحسین
لالنا الا حسین
💔🥀💔
ساکنم زیر پرچم تو
میزنم سینه با غم تو
محرمم تو محرم تو
یا حسین
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_زمزمه
#شب_دوازدهم_محرم
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
گرفته امـشب این دلـــم /به یاد غـربت بقـیع
میرســـه بر مشــام جان /نســیم تربت بقیع
سلام بر بقیـــع و بر / چـهار قبـــر بی حـــرم
سلام ما به مـــــادرِ / چهــــار امام محـــترم
به یادگار کـــــربلا / به زین الــعابدین سلام
به سجده گاه و قبله ی/سید ساجدین سلام
سلام بر آقایـــی که / کشـــته زهر کیـن شده
به غربت امامـــی که/ فــــدای راه دیـن شده
همیشـــه می گفتی آقا / امـــان از شـــام بلا
توی مدینه هـم نشـــد / نصیبتون رســم وفا
با غصـــه های کربلا / شکسـتی و پـیر شدی
با این همــه داغ جگر /از زندگـی ســیر شدی
یه عمــری روزه بودی و / چله نشــین کربلا
گریه اَمونــت نمی داد / با دیــدن آب و غذا
با دیدن آب و غذا/زنده می شـد سوز عطش
توی دلت خیمه می زد/روضه جانسوزعطش
تمام اینهـا یه طـرف / غــم اسارت یه طرف
تموم بی حرمتی و / حرف جسارت یه طرف
سه روز بعدِ واقعــه / پیـکــــر پاک شـــهدا
به زیر آفــتاب داغ / مونـــده بـودن تو کربلا
بنی اســد به همـــراهِ/ امـام ســجـاد اومـدن
برای دفـــن شـــهدا / بدون غســل و بی کفن
برای دفـــن پیکـــرِ / عـزیـــز و شــاه نینوا
پیدا نشد توو کـربلا / کـــفـن به غیـــرِ بوریا
امــام سـجــاد نشسـت / کـــنار پیکــــر بابا
غریبــونه بغل گرفـت / پیـکـر بی ســـــر بابا
زخمای روی پیکرش /که بیشــــتر از هزاربود
انگاری روی آفـــتاب / ســتاره، بی شمار بود
نه دستی داره به بدن/ نه انگـشت وانگشتری
سینه پاره پاره ای / که مونده جـــای خنجری
صاحــب عـــزای کربلا /امام زیــن الـعابدین
اعضای پاره پاره رو/جمـع می کرداز رو زمین
رو زخـم سیـــنه ی پدر/ علی اصغر و گذاشت
پایین پـای پــدرش / پیکـــر اکـبر و گذاشت
گریه و نوحه ســـر دادن / کـــنار پاره پاره تن
الهی جـان عاشــــقان / فـدای شـــاه بی کفن
غــریبونه به خاک رفت /عـــزیز جـان مصطفا
عزا به پا شـد میوونِ / ملائـک عــــرش خــدا
می اومد از عـــرش خدا / ناله و آه و زمـزمه
روضه میخونددوباره باز/پهلو شکسته فاطمه
غریب حسین غریب حسین(۴)
(دفن شهدای کربلا)
هستم علی دوم(از نسل رسول الله)۲
می گریم و می سوزم(در ماتم ثار الله)۲
من که بر فاطمه نور دو عینم
بنی اسد عزادار حسینم
واویلا واویلا آه و واویلا۲
بنی اسد این پیکر(باشد علی اکبر)۲
با رفتن خود این گل(سوزانده دل خواهر)۲
برادر من گل ام لیلا
پیکرش از کینه شد اربا اربا
واویلا واویلا آه و واویلا۲
بنی اسد آن لحظه(شد غربت من احساس)۲
دستش ز بدن افتاد(شد نقش زمین عباس)۲
در کنار نهر علقمه جان داد
بر روی دامان فاطمه جان داد
واویلا واویلا آه و واویلا۲
بابای غریب من(با این بدن صد چاک)۲
با پیکر غرقه خون(افتاده به روی خاک)۲
از سوز داغ بابایم می سوزم
بر دل عالم من شعله افروزم
واویلا واویلا آه و واویلا۲
بنی اسد آن مردم(غربت حسین دیدند)۲
در رو به رویش از کین(گل های حسین چیدند)۲
پرده ی حرمت او را دریدند
سر پاکش را از قفا بریدند
واویلا واویلا آه و واویلا۲
بنی اسد از این غم(خون شد جگرم مردم)۲
آتش زده بر جانم(داغ پدرم مردم)۲
ای بنی اسد بوریا بیارید
پیکر پاکش بر رویش گذارید
واویلا واویلا آه و واویلا۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_زینب_زینب_زینب
#دفن_شهدای_کربلا
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی