💐💐💕💕💕💕💕💕💐💐
#داستان۵١٢
👈خاطره زیبایِ
#امر_بمعروف_و_نهی_از_منکر توسط
#یکی_از_خادمان_حرم_امام_رضا_ع
در تاریخ ۹ آذر ۱۴۰۱
✨✨سوار اتوبوس شدم و دیدم یک دختر خانم خوش صورت و خوشگل نشسته و شالش روی شونه هاشه، آروم رفتم کنارش نشستم بعد از چند دقیقه گفتم دختر خشگلم شالت افتاده پایین ها!!!
💫دختر خیلی سرد گفت:
میدونم
گفتم :
خب نمیخوای درستش کنی؟
فورا گفت:
نه
🌸گفتم:
خب موهاتو گردنتو داره نامحرم میبینه،
نگاه کن اون پسرای جوون چشماشونو ازتو برنمیدارن دارن از نگاه کردن به تو لذت میبرن،
هم تو هم اونا دارین گناه میکنین #فدات_شم!
هنوز نزدیک _حرم_امام_رضاییم ها!!!
💫دختر برگشت به من نگاه کرد منتظر بودم هرلحظه شروع کنه به فحاشی و دعوا،
اما یهو زد زیر گریه سرشو گذاشت رو شونم و با گریه گفت:.
آخه شما
چی میدونید از زندگی من؟!
🌼صبح تاشب دوشیفت مثل سگ کار میکنم نمیتونم زندگی کنم پدرو مادرم هر دوتا مریضن،
پدرم نمیتونه کار کنه و خرج خونه و درمان اونا افتاده گردن منه بدبخت!
نه خواهر دارم نه برادر،
دیگه نمیتونم بریدم.
۲۱ سالمه ولی مثل ۵۰ ساله ها شدم!
💫به دختر گفتم :
عزیزم
#تو_سختی_های_زندگی
#به_خدا_توکل کن
برو پیش #امام_رضا_ع
بگو:
به خاطر تو حجابمو درست میکنم، تو هم این خواسته ی منو برآورده کن.
دختر گفت:
به خدا روم نمیشه چند ساله حرم نرفتم.
🌺همون لحظه یک خانم مانتویی متشخص و موجه سوار اتوبوس شد و روبروی ما نشست.
دختر گفت:
همون اطراف حرم دو جا فروشندگی میکنم ولی آخرماه کلا پنج شش میلیون بیشتر دستمو نمیگیره واقعاً خسته شدم.
💫گفتم:
با امام رضاع معامله میکنی یانه؟
با چشمای پر از اشک گفت:
آره.
همینجا جلوی شما به #امام_رضا_ع قول میدم حجابمو درست کنم ایشونم به زندگی سامان بده،
الانم میشه شما شالمو برام ببندین؟
🌼منم مشغول بستن شال شدم که یک دختر خانم محجبه همسن خودش اومد جلو و یک گیره ی خوشگل بهش داد و گفت:
اینم #هدیه_ی_من_به_شما به خاطر محجبه شدنت.
شالو که بستم، گفت:.
میشه یک عکس ازم بگیری ببینم چطور شدم؟
ازش عکس گرفتم همونطور که نگاه میکرد اون خانم مانتویی گفت:
دختر گلم اسمت چیه؟
دختر گفت:.
#عاطفه
🌱گفت:.
#عاطفه_جان
من پزشکم و منشی مطبم حامله است و دیگه نمیخواد بیاد سرکار.
دنبال یک منشی خوبی مثل خودت میگردم بامن کار میکنی؟
🍂دختر همونطور که چشماش پر از ذوق و خوشحالی بود گفت:
ولی منکه بلد نیستم
خانم گفت:
اشکال نداره یاد میگیری
#حقوقتم از ۸ تومان شروع میشه کار که یاد گرفتی تا ۱۰ تومان هم زیاد میشه قبول؟
دختر همونطور که بی اختیار میخندید
گفت :
قبول
🍃برگشت سمت من و محکم بغلم کرد و گفت :.
خدایا شکرت
#امام_رضا_ع دمت گرم.
همه خانم های داخل اتوبوس درحال تماشای اون بودن و خوشحال.
✨من یک کیسه پلاستیکی دستم بود دادم بهش گفت:
این چیه؟
گفتم:.
این غذای #امام_رضاست.
من خادمم و این ناهار امروزم بود هرهفته میبرم با پسرم و آقامون میخوریم این هفته روزی شما بود.
دوباره زد زیر گریه ولی از خوشحالی بود نمیدونست
چی بگه؟؟
#فقط_تشکر_میکرد
منکه رسیدم به مقصد و باید پیاده میشدم به سرعت گوشیش رو بیرون آورد و گفت:.
میشه یک سلفی باهم بگیریم؟
عکس گرفتیم و شماره منو گرفت و پیاده شدم...
💕💐🌱🌱🌱🌱🌱💐💕
#آخدا
میشه آیا
#امام_رضا_علیه_السلام
در همینجا
که شفیع ما هم بشه بدرگاه خودت؟
چون من
#یه_دختر_عموی_بزرگواری_دارم
چن وقته تو اصفهان #کسالت_داره
چون خودت خواسته ای وسرش منت گذاشته ای.و
#شده_چشم_وچراغ_یه_طایفه
آیامیشه قسمش🙈😭 بدیم به :
باب الحوائجی پدرش، #حضرت
#موسی_ابن_جعفر_علیه_السلام
#شفای_عاجل_شو_امضاء_کنه
تا ازش بخواهیم
#با_دعای_همه_ی_خوبانی_که
این متن رو میخونن
ایشون خصوصا ودیگر مریضهایی که چشم وامیدشون به دعای خوبانه
#بزودی_بپابوسی_امام_رضا_ع بیان
برای تشکر از لطف هر چه سریعتر #شما_اهل_بیت_علیهم_السلام
#خدایا
توفیقش بده تا
توکل کنه
کم هم نیاره
که محکمتر از اینی که تا حالا بوده، #بازم_باشه
به برکت #صلوات_علی_الدوام
#به_روح_امام_رضا_ع_و
#_پدر_و_پسرش
با احترام به خودت
وخاندان کرم، اهل بیت ع
حقیر کمترین
#محمدرضا_فرج_زاده
#بیست_وششم_آذرماه١۴٠١
✾📚 @Dastanayekhobanerozegar
📚✾ @dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از خبر آنلاین📡
💠شورای شهر تهران، نام خیابان روبروی سفارت انگلیس را، به "شهید رئیسعلی دلواری" تغییر دهد
🔰 قرارگاه سایبری 🇮🇷 در ایتا // اینستاگرام // تلگرام
🆔 @gharargah_saiberi
هدایت شده از داناب (داستانک+نکاتناب)
🔻صرفا جهت تأمل...
🔹همینکه جمهوری اسلامی حساب شقایق فراهانی را از گلشیفته فراهانی جدا دانسته و در پربینندهترین سریال تلویزیون به او فرصت بازی داده است، باید بفهمی که چقدر در این نظام بلندنظری و آزادی جریان دارد!
@DasTanaK_ir | داناب 👈
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #داستان_کسانیکه:
با عجله رفتن ارمنستان واکسن بزنن😂
دمش گرم هر کی اینو ساخته😂
مُردم از خنده 😂
.
😁😁😁😁😁😁
برای شادی دل مردم ایران
#صلوات
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#نهج_البلاغه
خدایا
بما معرفت
شناخت امام علی علیه السلام
و
نهج البلاغه عطا فرما
به برکت
#صلوات_بروح_مطهر
امام اول وعلی شناسان
ونهج البلاغه خوانان تاریخ تشیع
┅═✼🍃🌹🌷🌹🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دوربین_مخفی مهم !!!
🔴همه این کلیپ رو تا آخر ببینن،
دختر دارا ببینن،
خواهر دارا ببینن،
غیرتیا ببینن،
ایرانیا ببینن ...
قربونت برم من آخه 😭😭😭
✅ انتشارش هم پای همه ی ما وشما ...✋🏼
═══✼🍃💖🍃✼══
🌹#درس_اخلاق🌹
✨✨✨✨
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
#داستان۵١۳
#آیتالله_العظمی_مرعشی_نجفی میفرمودند:
محضر #آمیرزا_جواد_آقای_ملکی_تبریزی- اعلی اللّه مقامه الشّریف- بودم، کسی آمد و به ایشان گفت:
آقا!
من به نسخهای که برای شب خیزی به من دادید،
ه مو به مو عمل کردم امّا موفّق نمیشوم.
آیه آخر سوره کهف را خواندهام، دعایی را که دادهاید، خواندهام، صدقه هم فرمودید دادم، همه کار کردم امّا موفق نشدم.
آقا فرمودند:
گوشَت را جلو بیاور تا چیزی در گوشَت بگویم.
چیزی به او گفتند که دیدیم سرخ شد و عقب نشست.
بعد فرمودند:
این را انجام بده،
درست میشود!
#آیتالله_العظمی_مرعشی_نجفی فرمودند:
بعدها که آن شخص پیش من آمد، خودش برایم گفت:
آن روز آقا فرمودند:
تو چند روز است که در منزل بد اخلاقی میکنی و با همسر و بچّه هایت قهری،
با این حال می خواهی خدای متعال باز توفیق شب خیزی به تو بدهد؟!
هیهات!
این ها که هیچ، اگر #خضر نبی هم تعلیمی به تو بدهد، توفیقِ شب خیزی نخواهی داشت!
#نجفی
▶️
#نثار
روح علما ومراجع شیعه
#صلوات
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
🍃🍂 شفـــاے بیمــار 🍃🍂
💐 براے شفاے مریض خواندن "سوره الاعلیٰ" هر روزه مجرب است.
📚 کشکول لطیف ۴۱۸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان۵١۵
#دزد_شریف ...
#مولانا_در_مثنوی
داستان شیخی را تعریف می کند؛ که در تاریکی دم صبح افسار الاغش را جلو حمام به مردی که چهره اش نمایان نبود سپرد و به حمام رفت،
وقتی برگشت دید که افسار الاغش در دست دزد معروف ده است و شروع کرد به داد و بیداد.
#دزد_گفت :
چرا داد و بیداد میکنی؟
شیخ گفت:
ای دزد نابه کار افسار الاغ من در دست تو چه میکند؟
#دزد_گفت :.
تو خود در تاریکی الاغت را به من سپردی.
تازه مرا از کارم باز داشتی و حالا داد و بیداد هم میکنی.
شیخ پرسید:
پس چرا الاغ را ندزدیدی؟
#دزد_گفت:
تو الاغت را به من سپردی من دزدم نه خیانتکار و چیزی را که به من سپردهاند به آن خیانت نمیکنم.
#مولانا_سپس ادامه میدهد که:
به اندازه این دزد شرافت داشته باشید و به کسانی که اموال و سرنوشت خودشان را به شما سپردهاند خیانت نکنید.
🔹#تاریخ_ایران_.و
#جهان_باستان
.┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
خدایا بما بینش واقعی عطا کن
به حق #صلوات_برمحمدوآل محمدص
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
#داستان۵١۵
#دزد_شریف ...
#مولانا_در_مثنوی
داستان شیخی را تعریف می کند؛ که در تاریکی دم صبح افسار الاغش را جلو حمام به مردی که چهره اش نمایان نبود سپرد و به حمام رفت،
وقتی برگشت دید که افسار الاغش در دست دزد معروف ده است و شروع کرد به داد و بیداد.
#دزد_گفت :
چرا داد و بیداد میکنی؟
شیخ گفت:
ای دزد نابه کار افسار الاغ من در دست تو چه میکند؟
#دزد_گفت :.
تو خود در تاریکی الاغت را به من سپردی.
تازه مرا از کارم باز داشتی و حالا داد و بیداد هم میکنی.
شیخ پرسید:
پس چرا الاغ را ندزدیدی؟
#دزد_گفت:
تو الاغت را به من سپردی من دزدم نه خیانتکار و چیزی را که به من سپردهاند به آن خیانت نمیکنم.
#مولانا_سپس ادامه میدهد که:
به اندازه این دزد شرافت داشته باشید و به کسانی که اموال و سرنوشت خودشان را به شما سپردهاند خیانت نکنید.
🔹#تاریخ_ایران_.و
#جهان_باستان
.┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
خدایا بما بینش واقعی عطا کن
به حق #صلوات_برمحمدوآل محمدص
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
#داستان۵١۶
#دزد_شریف ...
#مولانا_در_مثنوی
داستان شیخی را تعریف می کند؛ که در تاریکی دم صبح افسار الاغش را جلو حمام به مردی که چهره اش نمایان نبود سپرد و به حمام رفت،
وقتی برگشت دید که افسار الاغش در دست دزد معروف ده است و شروع کرد به داد و بیداد.
#دزد_گفت :
چرا داد و بیداد میکنی؟
شیخ گفت:
ای دزد نابه کار افسار الاغ من در دست تو چه میکند؟
#دزد_گفت :.
تو خود در تاریکی الاغت را به من سپردی.
تازه مرا از کارم باز داشتی و حالا داد و بیداد هم میکنی.
شیخ پرسید:
پس چرا الاغ را ندزدیدی؟
#دزد_گفت:
تو الاغت را به من سپردی من دزدم نه خیانتکار و چیزی را که به من سپردهاند به آن خیانت نمیکنم.
#مولانا_سپس ادامه میدهد که:
به اندازه این دزد شرافت داشته باشید و به کسانی که اموال و سرنوشت خودشان را به شما سپردهاند خیانت نکنید.
🔹#تاریخ_ایران_.و
#جهان_باستان
.┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
خدایا بما بینش واقعی عطا کن
به حق #صلوات_برمحمدوآل محمدص
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان۵١٧
#ناصرالدين_شاه
حرمسرایی عریض داشت که وصف آن در تاریخ و سفرنامه های آن دوره آمده است
به سخن عینالسلطنه 112زن عقدی و صیغهای داشت که به همراه نوکر و کلفتها بیش از 2000 نفر بودند!
#خدایا
عاقبت مارو به خیر کن
به حق
#صلوات_بر محمدو آل محمدص.
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان۵١٨
اینجا
#آرامگاه_یعقوب_لیث_صفاری_است
بزرگمردی که #زبان_پارسی را ۲۰۰ سال #پس_از_ورود_اسلام_به_ایران،
#به_عنوان_زبان_رسمی_کشور #اعلام_کرد و
اینگونه این #زبان_را_نجات_داد و نامش در #تاریخ_ایران_جاودانه ماند...
#خدایا
#رحمتشون_کن
خدمتگذاران به ایران واسلام
را...
#در_این_سرزمین
به لطف
#صلوات_برپیامبروآلش
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از کانال سیداحمد معصومی نژاد
کدومشون دلش برای مردم میسوزه؟
مادری که همه زندگیش رو داد تا امنیت و دین مان محفوظ باشه، یا وطن فروشی که میخواد ۸۰ میلیون ایرانی فدای تک فرزندش باشه.
@samasouminejad1
هدایت شده از محمد حسین لواسانی
🔴جوان بوکانی به عنوان کوتاهقدترین مرد جهان در گینس ثبت شد
🔹افشین(محمد) قادرزاده، ۲۰ ساله با ۶۵.۲۴ سانتی متر در کتاب رکوردهای جهانی گینس به عنوان کوتاه قدترین مرد زنده شناخته شد.
✅ @qome_ziba
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
احکام:⬆️👆⬆️
💬 👈حکم کرم ساخت شده از روغن نهنگ ❓
پاسخ:⬆️⬆️
📚 ن. ahkam_din
.
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان ۵١٧
#گونهای_قارچ
در دل جنگل که به #قارچ_زامبی_شهرت_دارد.
این #قارچ_کابوسی_برای_مورچگان است.
زمانی که مورچهای در معرض هاگ این قارچ قرار بگیرد،
این هاگ به مغز مورچه نفوذ کرده و اختیار عمل مغز او را به دست میگیرد و حرکات عجیبی از خود نشان میدهد،
#مورچههای_کارگر به محض مشاهده چنین مورچهای او را #ازلانه_مورچگان_دور_میکنند.
مورچه تحت کنترل اثرات این هاگ به بالاترین نقطه صعود میکند و ساقهای را با آرواره خود گاز میگیرد،
هاگ زمان و مکان رشد را مناسب دیده و از مغز مورچه شروع به جوانه زدن میکند و دوباره به تولید هاگ برای به دام انداختن مورچگان دیگری میکند.
#انواع_دیگری_از_این_قارچ وجود دارد که:
#هدف_آنها_حشرات_دیگری
#در_جنگل است.
🔰 #عجیب_اما_واقعی
. ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از این نیز بگذرد
🍁بنام او آغاز میکنم
💐چرا که نام او
🍁آرامش دلهاست
💐و ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺳﻬﻢ دلیست
🍁ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺼﺮﻑ ﺧﺪﺍﺳﺖ
💐 خدایا به امید تو...
☄️⃟ @wonderss⃟☄️
هدایت شده از کانال انقلابی
🔹ماجرای خواب شهوانی و واکنش
عــجــیب شیـخ رجبعلـــی خیاط 😳
💎برای پاک شدن، خیلی باید مراقب بود ولی دستورش رو شیخ فرمود...................⬇️
👇 👇 👇 👇
https://eitaa.com/joinchat/596639820C3e139e7ae6
با این تکنیک میـتونید درجـا ۷۰۰ گنـاه تــون بخشیده شه دستوری بسیار عجیب و آسان
┄┄┅═✧✧❁❁••••❁❁✧✧═┅┄┄
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان۵١٧
داستان کوتاه
" #درویشی" #تهی_دست از کنار " #باغ_کریم_خان_زند" عبور میکرد.
چشمش به " #شاه" افتاد و با دست اشاره ای به او کرد.
#کریم_خان "دستور" داد درویش را به داخل باغ آوردند.
#کریم_خان گفت:
«این اشاره های تو برای چه بود؟»
#درویش گفت:
«"نام من" کریم است و "نام تو" هم کریم و "خدا" هم کریم.
آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»
#کریم_خان در حال "کشیدن قلیان" بود. گفت:
«چه میخواهی؟»
#درویش گفت:
«همین قلیان، "مرا بس است."»
چند روز بعد درویش قلیان را به "بازار" برد و قلیان بفروخت.
خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که میخواست نزد کریم خان رفته و "تحفه" برای خان ببرد، که از قلیان خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست.
پس "جیب درویش" پر از "سکه" کرد و قلیان نزد کریم خان برد.
چند روزی گذشت.
درویش "جهت تشکر" نزد خان رفت.
ناگه چشمش به قلیان افتاد و
گفت:
« #نه_من_کریمم_نه_تو.
#کریم_فقط_خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»
❖
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
#یا_کریم
کرم فرما و
#کریمانه دست مابندگان ضعیفت را بگیر
به برکت #صلوات_بر_پیامبر_اعظم_ص_وآل_او
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
📌 شهید ۱۷ ساله آملی بر نماز اول وقت تاکید کرد
🔹️فرازی از وصیت نامه شهید: نماز اول وقت را فراموش نکرده و در انجام فرائض دینی کوشا باشید
◇ خوِاهر شهید جواد اسماعیل تبار می گوید: در عالم خواب بهم خبر دادن که جواد شهید شده است.
◇ در عالم خواب باورم نمیشد، زمانی که از خواب بیدار شدم چند ساعت گذشت که به ما خبر دادند جواد شهید شده است...
#خواهر_شهید
ولادت: ۱۳۵۰/۶/۲۰
شهادت: ۱۳۶۷/۱/۲۴
محل شهادت: پادگان منتظران محمودآباد
مزار: گلزار شهدای امامزاده ابراهیم(ع)، آمل
#شهید_جواد_اسماعیلتبار
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال صبحانهای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
📌 شهید مدافع لرستانی: این ملت در برابر زر و زور و تزویر حق را انتخاب کرد
🔹️ شهید حرم قدرتالله عبدیان شهدای مدافع حرم لرستان است که در سال ۹۵ در راه دفاع از حرم حضرت زینبکبری(س) به شهادت رسید.
◇ در دستنوشته این شهید آمده است: «خدا را شاکر و سپاسگزارم در دورهای از زمان به ما نعمت حیات داد که بهترینها را بهنحوی درک کردم، در دورهای نفس کشیدم که رهبری شخصیتی را درک کردم که بدونشک پاکترین و بهترین شخصیت در این کره خاکی است.
◇ خدا را شاکرم ملتی را درک کردم از امت رسولالله در صدر اسلام بالاتر، بهتر و برتر است.
◇ ملتی که در دوران حیات خود ثابت کرد شاید تنها ملتی است که از صدر اسلام تاکنون در حالیکه زر و زور و تزویر در یک طرف جهت انحراف این ملت از مسیر خود با هم جمع شدند تا این ملت از مسیر حقی که انتخاب کرده است دست بردارد اما این ملت با بصیرت تمام در برابر زر و زور و تزویر حق را انتخاب کرد و این در تاریخ بیمانند است.
◇ اتفاقاتی که امروز در حال رخ دادن است بهنوعی دارد همان خوارج دوره امام علی(ع) را به ما نشان میدهد، همان معاویه و یزیدهای زمین در حال جولان هستند و این با چشم عادی هم قابل دیدن است.
◇ خون جاری بر پیشانی شهید است که زنگار از آینه وجودمان پاک میکند تا اوج بندگی، سیر و سلوک در عالم معنویت را از فداکاری آنها درس بگیریم
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال صبحانهای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
✨✨✨✨﷽✨✨✨✨
#داستان۵١٨
🕊✨🕊
سال نهم هجرت بود،
#پيامبر (صلى الله عليه و آله )، مسلمانان را براى يك جنگ بسيار سخت يعنى جنگ تبوك (جنگ با روميان ) آماده مى ساخت ،
هوا گرم بود،
آذوقه كم بود،
راه مدينه تا شام دور بود،
دشمن ، قوى بود،
در چنين شرائطى فرمان حركت به سوى روم صادر گرديد.
مسلمانان به حركت درآمدند، چند نفر منافق ، در اين جنگ ، شركت نكردند.
ولى يك نفر از مسلمانان بنام ابوخثيمه ، در پرتگاه بود،
هنوز تصميم براى شركت در جنگ نگرفته بود،
نزد همسران زيبايش كنار سايبانهاى خنك آمد،
از يكسو غذا آماده ، و از يكسو همسران در خدمت و...
ناگهان برقى درقلبش تابيد، و گفت :
از انصاف دور است كه من در اين جا زير سايبان خنك كنار همسران زيبا باشم ،
ولى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) در گرماى سوزان در بيابان در حركت باشد.
بى درنگ برخاست به همسران خود گفت :
به خدا سوگند ديگر يك كلمه با شما سخن نمى گويم ،
اين سخن را گفت و زاد و توشه سفر را برداشت و بر شتر سوار شده و به سوى جبهه حركت كرد،
همسرانش هرچه خواستند با او سخن بگويند،
يك كلمه نگفت ،
و حركت كرد تا خود را در بيابان به لشكر اسلام رساند.
مسلمانان ديدند سوارى كنار جاده مى آيد،
#پيامبر (صلى الله عليه و آله ) فرمود:
اى سوار، ابوخثيمه باشى بهتر است .
وقتى سوار، نزديك شد،
ديدند:
ابوخثيمه است ، شتر را بر زمين خواباند و به حضور #پيامبر (صلى الله عليه و آله ) رسيد و
سلام كرد و جريان خود را بازگو نمود،
#پيامبر (صلى الله عليه و آله ) به او خوش آمد گفت و برايش دعا كرد
آيه 117 سوره توبه در شان او نازل شد،
كه خود را در پرتگاه نجات داده و با تصميم آهنين ، حق را برگزيده و كششهاى شيطان را قطع كرده است (1) و
در حقيقت اين آيه يك تقديرنامه اى بود براى يك فرد مسلمان قاطع كه درپرتگاهها، خود را نجات مى دهد،
و قلبش را كه متزلزل شده بود، استوار نمود.
#خدا_مارو_هم_کمک_کنه تا بتونیم تصمیمات درست و بموقع بگیریم ...
به برکت
#صلوات_بر_محمدوآل_محمدص
بگید الهی آمین
استاد محمد مهدی اشتهاردی
داستان هایی از چهارده معصوم ع
1- اقتباس از مجمع البيان ج 5 ص 79 (ذيل آيه 117 سوره توبه )..
🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
.┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
✨✨✨✨﷽✨✨✨✨
#داستان۵١٨
🕊✨🕊
سال نهم هجرت بود،
#پيامبر (صلى الله عليه و آله )، مسلمانان را براى يك جنگ بسيار سخت يعنى جنگ تبوك (جنگ با روميان ) آماده مى ساخت ،
هوا گرم بود،
آذوقه كم بود،
راه مدينه تا شام دور بود،
دشمن ، قوى بود،
در چنين شرائطى فرمان حركت به سوى روم صادر گرديد.
مسلمانان به حركت درآمدند، چند نفر منافق ، در اين جنگ ، شركت نكردند.
ولى يك نفر از مسلمانان بنام ابوخثيمه ، در پرتگاه بود،
هنوز تصميم براى شركت در جنگ نگرفته بود،
نزد همسران زيبايش كنار سايبانهاى خنك آمد،
از يكسو غذا آماده ، و از يكسو همسران در خدمت و...
ناگهان برقى درقلبش تابيد، و گفت :
از انصاف دور است كه من در اين جا زير سايبان خنك كنار همسران زيبا باشم ،
ولى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) در گرماى سوزان در بيابان در حركت باشد.
بى درنگ برخاست به همسران خود گفت :
به خدا سوگند ديگر يك كلمه با شما سخن نمى گويم ،
اين سخن را گفت و زاد و توشه سفر را برداشت و بر شتر سوار شده و به سوى جبهه حركت كرد،
همسرانش هرچه خواستند با او سخن بگويند،
يك كلمه نگفت ،
و حركت كرد تا خود را در بيابان به لشكر اسلام رساند.
مسلمانان ديدند سوارى كنار جاده مى آيد،
#پيامبر (صلى الله عليه و آله ) فرمود:
اى سوار، ابوخثيمه باشى بهتر است .
وقتى سوار، نزديك شد،
ديدند:
ابوخثيمه است ، شتر را بر زمين خواباند و به حضور #پيامبر (صلى الله عليه و آله ) رسيد و
سلام كرد و جريان خود را بازگو نمود،
#پيامبر (صلى الله عليه و آله ) به او خوش آمد گفت و برايش دعا كرد
آيه 117 سوره توبه در شان او نازل شد،
كه خود را در پرتگاه نجات داده و با تصميم آهنين ، حق را برگزيده و كششهاى شيطان را قطع كرده است (1) و
در حقيقت اين آيه يك تقديرنامه اى بود براى يك فرد مسلمان قاطع كه درپرتگاهها، خود را نجات مى دهد،
و قلبش را كه متزلزل شده بود، استوار نمود.
#خدا_مارو_هم_کمک_کنه تا بتونیم تصمیمات درست و بموقع بگیریم ...
به برکت
#صلوات_بر_محمدوآل_محمدص
بگید الهی آمین
استاد محمد مهدی اشتهاردی
داستان هایی از چهارده معصوم ع
1- اقتباس از مجمع البيان ج 5 ص 79 (ذيل آيه 117 سوره توبه )..
🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
.┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#حدیث_روز
✍ #پیامبر_گرامی_اسلام_صَلی_الله_عَلیه_وَ_آلهِ_وَسَلّم_فرمودند:
وقتی با کسی دوست شدی از هیچ کس دربارۀ او سؤال مکن،
چون ممکن است به یکی از دشمنان او برخورد کنی که درباره او سخنی به خطا گوید و میان شما تفرقه اندازد.
📖 #نهج_الفصاحه
▶️┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار