eitaa logo
ختم انتظار 🇵🇸
394 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
96 فایل
﷽؛ #اللّهـمّ‌صلّ‌علی‌محمّـد‌و‌آل‌محمّـد‌و‌عجّل‌فرجهم‌ #و‌اهلک‌اعدائهم‌اجمعین • اطلاع رسانی ختم قرآن، نهج البلاغه و ... خانه‌ی قرآن حضرت معصومه علیهاالسلام • دیگر کانال‌های خانه‌ی قرآن: https://eitaa.com/IimamzamanI
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6012734690031568847.mp3
7.78M
﷽؛ 🎼 ماهِ مو سپیدم! سردارِ شهیدم ... 🥀
9.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽؛ 💎 شفاعتِ مادر روزیت می‌شه ... اگه، پایِ وایستی!✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽؛ 🔈🔇 جهر و اِخوات ثواب یادگرفتن‌ و عمل‌کردن‌ بهش هدیه به 🌱🎁 قسمت‌اول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽؛ 🥀 گلبرگی از یاس 🦋 مثل ابر بهار هر دو ،اشک می باریدند ... گویی وداع آخر است، همین هم بود ... ⁉️ یکی از حاضران پرسیدند پیامبر خدا گریه‌تان برای چیست ؟ 🔆 پیامبر خدا فرمودند: گویا می‌بینم چه ستم‌ها بر دخترم روا می‌دارند، در حالی که او مرا به فریاد می‌خواند، ولی کسی او را یاری نمی‌کند .... 💔 🦋 پدر دست نوازش بر سر دختر مهربانش کشید ... دختر با چشم‌های بارانی گفت: پدر جان، گریه‌م برای مصیبت‌های خودم نیست ... گریه فراق است و غم از دست دادن شما ... ❣ 📚 بحارالانوار جلد ۴۳ صفحه ۱۵۶ 🕯
﷽؛ 🥀 گلبرگی از یاس کنیزک پیش آمد .... به چشم‌های خانم خانه نگریست ... - بانوی من! شما را چه شده! چه چیزی شما را اینگونه پریشان کرده؟! + در تمام زندگی تلاش کرده‌ام، چشم نامحرم مرا نبیند؛ حال نگران حجاب بعد از مرگم هستم! بانو که تعجب را در چشم‌های کنیز خوانده بود ادامه داد، + این تابوت‌هایی که مرسوم است، خیلی پوشیده نیست هر چند روی جنازه را پارچه می‌کشند، اما حجم بدن در برابر دیده نامحرم هاست!! اسماء کنیزک مهربان بانو گفت: - من در سرزمین مادری‌ام دیده‌ام تابوتی درست می‌کنند که دیواره دارد ... و اندام در مقابل دیده دیگران نیست. بانو به اسما توصیه نمود یکی از آن تابوت‌ها را برایش درست کند. 🦋 هیچ کس حضرت زهرا علیها‌السلام را از زمان رحلت پدرش تا آن روز که توانسته بود برای پوشش بعد از مرگش هم، کاری کند آنقدر خوشحال ندیده بود. 📚 کنزالعمال، جلد ۱۲، صفحه ۶۸۶ 🕯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽؛ 🥀 خانه‌اش همیشه تمیز و مرتب بود ... به نظافت منزل، خیلی بها می‌داد، به آراستگی کودکان بیشتر! هیچ مسئله باعث نشد از وظیفه‌ای که به دوش داشت کوتاهی کند ... مثل همیشه خانه را آب و جارو کرد، غذا را آماده و امور خانه اش را تدبیر نمود .. با آنکه می‌دانست ساعتی بیش در این دنیای فانی نخواهد ماند! بستر بیماری‌اش را رو به قبله پهن نمود، تا لحظه جان سپردن با خاطری آسوده، راهی دیار باقی شود ... 📚بحارالانوار جلد ۴۳ صفحه ۲۰۰ 🕯
﷽؛ 🥀 با چشمی که مرواریدِ اشک می‌بارید بالای سر بانو نشسته بود .... چشم گشود ... نگاهش که به نگاه علی علیه السلام گره خورد، قطرات اشک بر چهره‌اش دوید! - فاطمه جان ... تو چرا گریه می کنی!! این منم که چون تویی را از دست می‌دهم .... + علی جان، گریه‌ام برای غم خودم نیست! برای آن همه مصیبت، رنج و سختی که بعد از من به تو روانه می‌دارند، می‌گریم! گریه‌ام برای مظلومیت توست ... زمانی که زهرایت نیست که یاریت کند ...🥀 📚 منهاج البیان، صفحه ۵۰۶ 🕯
﷽؛ 🥀 آرامش علی علیه‌السلام بود ... داشت می‌رفت و آرام و قرارِ علی را با خود می‌برد ... دل دریایی مولا را طوفانی کرده بود .... غمِ زهرا علیهاالسلام شوخی نبود! یاورش ... هستیش .... دختر رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ پیش چشم هایش پر پر می‌شد ... او مثل پروانه پرپر می‌زد و علی علیه‌السلام مثل شمع می‌گداخت ... از این می‌سوخت که زهرایش با آن همه مصیبت سنی نداشت ... چطور دلش می‌آمد پاره‌ی جگرش را در خاک دفن کند ... کسی را که دیدار چهره‌اش، گره‌گشای غم‌های حیدر بود ... 📚بحارالانوار جلد ۴۳ صفحه ۱۳۴ 🕯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا