eitaa logo
کتابخانه کانون گوهرشاد💕
105 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
411 ویدیو
42 فایل
رهبر معظم انقلاب::بهترین کتابها، کتابی است که انسان را به سمت خداوند و ارزشهای والا و انقلابی هدایت کند📚📚📚 #معرفی_کتاب #فروش_کتاب #تهیه_کتاب_مورد_نیاز اینجا هوای تورو داریم😍💕💕 آیدی ادمین @Im948_15_35_21 آیدی کانال @ketabgoharshad
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بغض قلم
داستانک (چرا دوستم نداری؟!) در یکی از سال‌ها که معاویه به حج رفته بود سراغ زنی به نام دارمیه را گرفت. دارمیه زنی سیاه پوست و بسیار چاق بود. معاویه تا دارمیه را دید گفت: دنبالت فرستادم تا از تو بپرسم چرا علی را دوست داشتی و از من بدت می‌آمد. چرا به علی محبت داشتی و با من دشمنی می‌کردی؟ دارمیه گفت: مرا از جواب معاف کن. معاویه گفت: باید جوابم را بدهی. دارمیه گفت: علی را به خاطر عدلش در میان مردم و تقسیم مساوی بیت‌المال دوست داشتم و از تو بدم می‌آمد، چون با کسی جنگیدی که از تو برای خلافت شایسته‌تر بود. آری به علی محبت ورزیدم، چون که درماندگان را دوست داشت و به در راه ماندگان بخشش می‌کرد و در دین عالم بود و از حق خودش می‌داد. تو را دشمن داشتم به خاطر دنیا طلبی و خون‌ریزی و اختلاف افکنی بین امت. معاویه سخت عصبانی شد و گفت: به همین خاطر شکمت باد کرده و سینه‌هایت بزرگ شده و کفلت درشت شده. دارمیه دندان‌هایش را بهم کوبید و داد زد: آی این حرف‌ها را به مادرت هند بگو. معاویه گفت: آرام باش آیا هرگز علی را دیده‌ای؟ دارمیه عرق از پیشانی گرفت و گفت: آری دیده‌ام! دست و پاهایش خشن بود. نعمت‌های دنیا او را به خود مشغول نکرد. معاویه گفت: سخنان‌ش چگونه بود؟ دارمیه دستی به نم چشمش کشید و ادامه داد: سخنانش دل‌ها را از کوری جلا می‌داد مثل جلا دادن ظرف زنگار گرفته با روغن. معاویه گفت: راست گفتی حاجتی داری؟ دارمیه گفت: صد ناقه سرخ مو و هزار گوسفند جوان قوی می‌خواهم که با شیرش خردسالان را غذا بدهم و میان عرب را اصلاح کنم. معاویه گفت: این‌ها را بدهم مرا هم مثل علی می‌بینی؟! دارمیه استوار ایستاد و گفت: نه، تو کمتر از اویی.‌ معاویه گفت: علی بود که به تو چیزی نمی‌داد. دارمیه خندید و گفت: معلوم است که چنین نمی‌کرد، علی کرک شتری از بیت‌المال را اضافه به من نمی‌داد. 🆔 https://eitaa.com/bibliophil 🆔 https://ble.ir/bibliophils