eitaa logo
🏴کیف الناس🏴
377 دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
8.1هزار ویدیو
143 فایل
«بسم الله القاصم الجبارین» «وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ» 💯کانالی متفاوت👌 😊 برای سرگرمی اسلامی ☺️ ارتباط با ادمین @amirmehrab56 آغاز فعالیت دوباره....۱۴۰۱/۰۷/۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
اسلام به این دروغ ها ندارد... ✅آیا با و وسیله ناحق میتوان برای هدف کار کرد؟ ✅برای حق باید از حق استفاده کرد. معنی این این است: اگر من بدانم چنانچه یک حرف ناحق و نادرست، یک دروغ بگویم یا یک ضعیف، حدیثی که خودم می‌دانم دروغ است برای شما بخوانم همین همه گنهکارانِ شما توبه می‌کنند و همه شما نمازشب خوان می‌شوید، [در عین حال‌] اسلام به من چنین کاری را اجازه نمی‌دهد. ✅آیا اسلام می‌دهد ما دروغ بگوییم که مردم برای امام حسین اشک بریزند؟ آن که می‌شنود که نمی‌داند دروغ است، ریختن برای امام حسین هم که شک ندارد اجر و دارد، آیا اسلام اجازه می‌دهد؟ ابداً. اسلام به این دروغها ندارد. حق را با باطل آمیختن، حق را از میان می‌برد. وقتی حق را ضمیمه باطل کرد، حق دیگر نمی‌ایستد، خودش می‌رود. حق تاب اینکه همراه باقی بماند ندارد. 📚سیری درسیره نبوی،ص ۱۲۳ @keyfonas
آیا عزرائیل هر روز بارها را صدا کرده و او را از نزدیک‌بودن آگاه می‌کند؟ ✅روایاتی دارد که در آنها گزارش شده که حضرت عزرائیل(ع) روزی پنج‌بار به انسان می‌آید و او از نزدیک بودن با خبر می‌سازد. به عنوان نمونه: 1. پیامبر(ص) فرمودند:  هیچ خانه اى نیست، مگر این‌که ملک الموت روزى مرتبه به آن‌جا سرکشى مىکند. پس هر وقتى که یکى از مردم، مدّت زندگانى‌اش تمام شده و رزق دنیائی او نیز به پایان رسیده باشد، غم و اندوه بر او افکنده خواهد شد. 2. در همین زمینه امام باقر(ع) از پیامبر(ص) و آن‌حضرت از فرمود:  هیچ خانه‌ای در ده و و خشکى و دریا نیست، جز این‌که من در هر شبانه‌روز پنج‌بار هنگام پنج وقت نماز آن‌را بازرسی می‌کنم، به‌گونه‌ای که کوچک و را از خودشان بهتر می‌شناسم. 📚کافی ج 3، ص 137 @Keyfonas
✅پیامبر اکرم(ص): هر زنی که شوهر خود را بیازارد، خداوند هیچ و عوض و کار نیکی را نمی پذیرد تا او را کند، حتی اگر روزها روزه بگیرد و شبها به عبادت بگذراند. چنین اولین کسی است که وارد آتش خواهد شد، و همچنین است اگر مرد به ستم روا دارد. 📚وسائل الشیعه ج20 ص211 @keyfonas خدا شناسی یکی از بشر در‌‌ محاسبه و مقایسه صفات و اعمال خود با آنجاست که عمل خود و خدا را یک شکل میداند. ✅به یک نمونه توجه کنید: حَکم بودن خدا به معنای صدور حکم برای مجرم. در دنیا وقتی با حکم قاضی مواجه میشود، حق دارد و احتمال تغییر در مجازات و حکم قاضی وجود دارد. اما در مدل قضاوت الهی اینگونه نیست که مثلا حکم الهی در مورد گناهکار صادر شود و بعد بتوان این حکم را با تغییر داد. ✅صفات و اعمال خداوند و انسان یکی نیست، در مقایسه اشتباه نشود @keyfonas دروغ و امام علی(ع): لا یجد عبد طعم الایمان حتی یترك الكذب هزله و جده هیچ بنده ای ایمان را نمی چشد، مگر این كه را چه و چه ترك كند. 📚اصول کافی، ج۴، باب الکذب، ح۱۱. ✅ یکی از کسب‌های حرام، کسب از طریق کذب و است. در گذشته اکتساب از راه کذب، کمتر وجود داشت. امّا در زمان ما این وجود دارد. امروزه عده‌ای در دنیا از طریق دروغ گفتن می‌خورند!  ✅ با دروغ گفتن تفاوت دارد. در که براحتی افراد دروغ میگویند؛ جایگاه و اثری ندارد. @keyfonas
آیا سبک شمردن و با عجله خواندن باعث تأخیر در رسیدن به حاجتهای می‌شود؟! روایتی به این مضمون وجود دارد که وقتی کسی را با عجله می‌خواند تا به برسد، خداوند می‌فرماید آیا بنده من نمی‌داند که من باید حوایج او را برآورده کنم؟ قرآن کریم و روایات معتبر، افرادی را که به نماز خود چندانی نمی‌دهند مورد نکوهش قرار داده‌اند: امام باقر(ع): مردى به که رسول خدا(ص) در آن بود وارد شده و خواندن نماز شد، اما سجده‌اش را بیش از اندازه کوتاه انجام داد. پیامبر(ص) فرمود: گویا مانند کلاغ به زمین نوک می‌زند! اگر او به همین وضع بمیرد، بر دین محمد(ص) نمرده است. در همین راستا، معتبری نیز وجود دارد و بیانگر آن است که افراد نباید برای رسیدن به کارهای دنیوی خود، را با عجله بخوانند: وقتى بندهاى بخواند و آن‌را به سرعت تمام کند، خداوند به فرشتگانش میفرماید: این مرا نمی‌بینید؟! گویا او گمان می‌کند که برآورده شدن خواسته‌هایش به دست غیر من است! آیا او نمی‌داند که خواسته‌هایش به دست من است؟! ✅اگرچه در دو فوق اشاره‌ای بدان نشده است که چنین بنده‌ای لزوماً به حاجت خود نخواهد رسید، اما در برخی موارد ممکن است پروردگار جهت گوشزد کردن این واقعیت، او را به خواسته‌اش نرسانده و یا رسیدن به آن‌را با مواجه کند. 📚کافی، ج 3، ص 269 📚محاسن،  ج 1، ص 252. @keyfonas
از ابن عباس است كه به ايشان، اطلاع دادند كه على (ع) عده اى انسان(مرتد) را است. ابن عباس گفت: اگر من بجاى او مى‌بودم، آنها را نمى‌سوزاندم. زيرا نبى‌اكرم فرمود: ” مردم را با خدا (آتش) عذاب ندهيد.”بلكه آنها را مى‌كشتم همانطور كه پیامبر فرمود: “هركس دينش را تغيير داد او را بكشيد.” [مختصر صحيح بخارى، باب٧٠، ص٦٤٩ ] این‌ امام شیعیان است!! ✅آنچه در مورد افراد توسط پیشوایان مسلمین نقل شده است باید به دقت بررسی شود چون این عمل را نمی توان با اسناد به کسی نسبت داد مخصوصا کسانی که مهربان ترین انسانها بوده اند و صدها روایت تاریخی صحیح، این مسئله را می کند. یکی از راویان این عکرمه است که به اقرار علمای اهل سنت فردی دروغگو بوده است: جریر بن عبدالحمید از یزیدبن ابی زیاد نقل می کند که روزی به دیدار علی بن عبدالله بن عباس رفتم و را دیدم که بر درب نخلستان بسته شده بود، پرسیدم: چرا عکرمه را بسته ای؟ گفت: او بر پدرم دروغ می بندد. [1] قضیه دروغ بستن عکرمه بر ابن عباس بین مشهور بود تا جائی که ضرب المثل شده بود کما اینکه یحیی بن بکا می گوید از ابن عمر شنیدم که به نافع می گفت: از خدا بترس و بر من نبند همان گونه که عکرمه بر ابن عباس می بست. [2] گفته شده که بر رأی خوارج بوده است به همین خاطر امام مالک و مسلم از او روایتی نقل نکرده اند. [3] قاسم به عثمان بن مرة گفت: ای برادر! عکرمه دروغگوئی است. صبح یک حدیثی را نقل می کند و غروب از حدیث خود بر می گردد. [4] با توجه به این این نقل نمی تواند به عنوان سند قابل اعتماد محسوب شود. 📚 منابع: [1]. سیر أعلام النبلاء، ج5، ص23. [2]. همان، ج7، ص237. [3]. تذکرة الحفاظ، ج1، ص74. [4]. تهذیب الکمال، ج20، ص286 @keyfonas
روان‌شناسی خودکشی: چرا گاهی یک خودکشی می‌کند؟ ✅اشتباه می‌کنی که می‌کنی یک دهان داری و از همین یک دهان باید به تو غذا برسد؛ صدها داری. از همه اینها باید به تو غذا برسد. یکی از این دهان‌های تو دهان عبادت است. تو باید روح خودت را به کردن راضی کنی، یعنی این حق و حظ را باید به او بدهی. تو یک موجود «ملکوتی صفات» هستی، باید پرواز کنی به سوی آن عالم. وقتی این را زندانی می‌کنی، آیا می‌دانی بعد چه عوارض و ناراحتی‌های زیادی دارد؟ ✅یک وقت شما می‌بینید یک مرفّه، جوانی که همه وسایل برایش فراهم بوده است، به یک بهانه کوچک خودکشی می‌کند. همه می‌گویند نمی‌دانیم چرا کرد. این موضوع که خیلی کوچک بود! چرا کرد؟! نمی‌داند که در وجود او نیروهای مقدسی زندانی بوده؛ آن نیروهای مقدس از این زندگی رنج می‌برده‌اند، طاقت نمی‌آورده‌اند، درنتیجه طغیانی به آن شکل به وجود آمده است. ✅«راه لذت از درون دان نز برون احمقی دان جُستن از و حصون» برای اینکه یک لذت‌هایی هم هست که از درون انسان باید به او برسد نه از بیرون، و آنها «لذت‌های معنوی» است. 📚آزادی معنوی، ص۱۱۷-۱۱۶ @Keyfonas
آیا شیطان در برزخ هم وجود دارد؟ : اگر منظور از وجود شيطان در برزخ اين باشد که: آيا اکنون شيطان براي کساني که در جهان برزخ هستند، وسوسه گري و اغواگري دارد يا خير؟ با ورود به جهان برزخ، پرونده عمل انسان بسته شد مگر تا الصالحات و صدقات جاريه يا ايجاد سنت هاي حسنه يا سیئه اي که آثاراش تا قيامت باقي است، لذا شيطان نسبت به اين افراد، اضلال و گمراهي ندارد. هم چنين است در آخرت. ضمن این که شیطان تنها در عالم که دار است (دنیا) دست به وسوسه می زند تا آدمی را از عمل به آن باز دارد ودر برزخ چون جای تکلیف نیست هم آنجا وجود ندارد. اگر مراد این است که آيا در عالم برزخ و آخرت راه پيدا مي کند يا به بيان ديگر آيا مانند ساير انسان ها داراي مرحله برزخ و قيامت هستند؟ در بايد گفت: در مورد آخرت حتما شيطان وجود دارد، زيرا شيطان بايد در صحنه محشر محاکمه و مورد قرار بگيرد. اما در مورد اين که آيا داراي برزخ هم هست يا نه؟ بايد گفت: تا آنجا که جستجو شد، نصوص ديني در اين باره ساکت هستند و ما نيز اصلاع چنداني از ورود به جهان برزخ نداريم. @keyfonas
آیا اعتراف و یا بازگو کردن نزد دیگران اشکال دارد؟ : ✅از نظر اسلام اجازه ندارد گناهان (کوچک یا بزرگ) خود را در مقابل دیگران بازگو کند و اسرار خود را فاش نماید. چون اولا: آبروی و ارزش انسان ها آنقدر زیاد است که به گناه تنها باید در پیش گاه پروردگار متعال آنهم به جهت و درخواست بخشش باشد. انسان با اعتراف به گناه نزد خداوند کسب ارزش و آبرو می کند. و این ویژگی مخصوص است اما غیر خداوند هر چند رازدار باشد توانایی برگشت دادن ارزش و آبروی از دست رفته انسان (در اثر اعتراف نزد آنان) را ندارند تا چه رسد به زیاد نمودن آن. ثانیا: از نظر اسلام و براساس بینش تنها موثر حقیقی در جهان هستی خداوند است، غیر خداوند بدون اذن و اجازه خداوند، نمی توانند تأثیری داشته باشند و در منابع دینی اسلام به شخص یا شخصیتی مقام بخشش گناهان داده نشده است. در این رابطه توجه به چند نکته حائز اهمیت است: ۱-اعتراف در مقابل بنده ی خدا گناه نیست مگر آنکه سبب تحقیر و ذلت فرد گردد، مثلا انسانی مرتکب گناهی شده است به اشتباه خود پی برده است و به این اشتباه خود در نزد دیگران اعتراف می کند. ۲-حقوق در منظر تربیت دینی بر دو قسم است: ۱-یا حق الله است ۲-یا حق الناس، این قضایا هم حق الله است در صورتی که حقوق بندگان در آن دخیل نباشد در این صورت رضایت صاحب حق باید در نظر گرفته شود. ۳-اینکه خداوند سبحان به یک طریقی می خواهد انسان را رها نکند و با او در ارتباط باشد و بنده اش به این نتیجه برسد که همه چیزش خداست. ۴-اینکه این کار یک سری آثار پسندیده دارد و یک سری آثار غیر پسندیده. آثار پسندیده آن این است که انسان به خطای خودش اعتراف می کند و از دیگران کمک میگیرد ودر صد جبران و رضایت بر می آید البته به شرط آنکه آن بنده که در نزد او اعتراف به خطا می کنیم راز دار باشد و راهنمائی خوب، آثار غیر پسندیده آن این است که در آینده ممکن است برای معترف در دسر ساز باشد واینکه بهترین راز دار خدا است و فقط حرف دلت را با او مطرح نما که ستار العیوب و بینا به حال بندگانش است. ۵-اعتراف کردن به گناهان در نزد بنده خدا روشی است مرسوم در بین کنیسه ها و این روش صحیحی نیست. البته اعتراف به گناه در واقع نوعی پشیمانی است و پشیمانی از گناه توبه است وبه فرموده امام باقر (ع) پشیمانی خود توبه است وشخص ممکن است با اقرار به کار خود ندامت خود رانشان بدهد. و حرفش را میخواهد برای کسی بگوید که او را سرزنش نکند ودر واقع او را در راه رسیدن به هدفش یاری نماید. 📚خصال ترجمه مدرس گیلانی ج۱ص / ۱۴ @keyfonas
نقد درباره یک تصور غلط درباره کمک مالی به دیگران ممکن است برخی کنند که انفاق تنها فلسفه‌اش پر شدن خلأهای اجتماعی است، و لذا می‌گویند اگر این مسئله را حکومت و دولت به عهده بگیرد و با سازمان‌هایی که تشکیل می‌دهد مشکلات و مسکنت را حل نماید، دیگر نیازی نیست که به صورت انفاق‌های فردی انجام گیرد. ولی این‌چنین نیست، یعنی انفاق فلسفه‌اش تنها پر شدن خلأها نیست، بلکه رابطه‌ای با «ساخته شدن» دارد. اینکه چیزی داشته باشد و از خود جدا کند و مظهر رحمانیت پروردگار بشود، نقش بزرگی در ساختن انسان دارد. که از ماده عطف است -یعنی تمایل و توجه به دیگران، با دیگران یکی شدن و دل به جای دل آنها نهادن- خود هدف است، هدفی اساسی و قابل اهمیت. اگر چنین مفهومی در جامعه نباشد، عیناً مثل آن است که در محیط خانواده محبت و مفقود گردد و به جایش مؤسسات تربیتی تشکیل شود. 📚آشنایی با قرآن، ج2، ص67 @keyfonas
خودت را میشناسی؟ انسان برخلاف آنچه كه خودش خيال مى كند، يك شخص نيست. يك واحد است اما يك شخص مركّب نه بسيط؛ يعنى ما كه اينجا نشسته ايم (به همان تعبيرى كه در حديث آمده است) يك جماد اينجا نشسته است، يك گياه هم اينجا نشسته است، يك حيوان شهوانى هم اينجا نشسته است، يك سَبُع و درنده هم اينجا نشسته است، يك شيطان هم اينجا نشسته است و يك فرشته هم در همين حال اينجا نشسته است. گاهى آن حيوان شهوانى كه مظهر آن را مى دانند، زمام امور را به دست مى گيرد و مجال به آن درنده و شيطان و فرشته نمى دهد. يك مرتبه در ناحيه يكى از اينها عليه او مى شود، تمام اوضاع به هم مى خورد و يك حكومت جديد بر وجود انسان حاكم مى گردد. گنهكار آن انسانى است كه حيوان وجودش بر وجودش مسلط است يا شيطان وجودش بر او مسلط است يا آن درنده وجودش بر او مسلط است؛ يك ، يك قواى عالى هم در وجود او محبوس و گرفتار هستند. يعنى آن قيام درونى، اينكه مقامات عالى وجود انسان عليه مقامات دانى وجود او - كه زمام امور اين كشور را در دست گرفته اند - يك مرتبه انقلاب مى كنند، همه اينها را مى گيرند و به زندان مى اندازند و با قوا و جنود و لشكريان خود زمام امور را در دست مى گيرند. 📚 استاد شهید مطهری، آزادی معنوی، ص 114 @keyfonas
چه کنیم نفس، ما را به آسانی به نکشاند؟ ✅اگر انسان را در اختیار خودش نگیرد یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد می‌کند؛ یعنی انسان نیاز به تمرکز قوّه خیال دارد. اگر قوّه خیال آزاد باشد، منشأ اخلاق انسان می‌‌شود. ✅امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک؛ یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، او تو را به خودش می‌‌کند. ✅یک چیزهایی است که اگر آنها را به کاری نگمارد طوری نمی ‌شود، مثل یک جماد است. این را که من به انگشتم می‌ کنم، اگر روی طاقچه‌ ای یا در جعبه‌ ای بگذارم طوری نمی‌ شود. ✅ولی نفس جور دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید و الّا اگر شما به او نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش می ‌خواهد وادار می‌ کند و آن وقت است که دریچه خیال به روی انسان باز می‌ شود؛ در رختخواب فکر می‌ کند، در فکر می‌ کند، همین‌ طور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه می ‌کشاند. اما برعکس، وقتی که انسان یک کار و یک دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود می ‌کشد و می ‌کند. 📚تعلیم و تربیت در اسلام، ص278 @keyfonas
صفت خداوند یکی از بشر در‌‌ محاسبه و مقایسه صفات و اعمال خود با آنجاست که عمل خود و خدا را یک شکل میداند. ✅به یک نمونه توجه کنید: حَکم بودن خدا به معنای صدور حکم برای مجرم. در دنیا وقتی با حکم قاضی مواجه میشود، حق دارد و احتمال تغییر در مجازات و حکم قاضی وجود دارد. اما در مدل قضاوت الهی اینگونه نیست که مثلا حکم الهی در مورد گناهکار صادر شود و بعد بتوان این حکم را با تغییر داد. ✅صفات و اعمال خداوند و انسان یکی نیست، در مقایسه اشتباه نشود @keyfonas