⛔️ معجزه حسینی ⚠️ اثر نکردن آتش بر گوشتی که وارد حرم امام حسین(ع) می شود وقتی با کاروان #عتبات_عالیات به کشور #عراق رفتیم و به شهر کربلا رسیدیم ، به زیارت امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) مشرف شدیم . در مسافرخانه به یاد داستان ها و حکایت هایی که از نپختن #گوشت_هایی که زائرین از قصابی های کربلا می خریدند و همراه خود به حرم می برند ، افتاده بودم . از حضرت آیت الله سید احمد نجفی نیز در این مورد داستانی شنیده بودم و همچنین حضرت آیت الله لنگرودی هنگام خداحافظی ، به من فرمودند که اولاً نشانه ی استجابت دعا زیر قبه ی امام حسین (ع) اشکی است که قبل از ورود هنگام اذن دخول ریخته می شود ؛ ثانیاً از #قصاب_های اطراف حرم در مورد نپختن گوشت هایی که مردم به حرم می برند و نپخته است سؤال کن ، تا مطلب برایت روشن شود . به آقا عرض کردم : حالا که تا آنجا می روم ، خودم امتحان می کنم . در همان وقتی که کاروان مان گوسفندی را #ذبح کرده بودند و قصد داشتند آن را بین فقرا توزیع کنند ، در جمع کاروانیان اعلام کردم : من مقداری از این گوشت گوسفند را که تازه است برمی دارم و با خود به حرم امام حسین علیه السلام می برم و برمی گردانم تا همه ، این معجزه و کرامت حضرت را مشاهده کنیم . با قاطعیت اعلام کردم : اگر خدای نخواسته این اتفاق نیفتاد ؛ یعنی گوشت پخته شد ، من از طلبگی و حتی سیمای متدینان خارج می شوم . سپس با عده ای از آقایان به حرم امام حسین (ع) مشرف شدیم . گوشت را هم داخل پلاستیکی در جیبم قرار دادم . در حرم، خطاب به حضرت امام حسین (ع) عرض کردم : آقا جان ! ما شما را برای #پختن و #نپختن گوشت نمی خواهیم که در مناجات شعبانیه نیز تعلیم فرموده اید :« وَاِن اَدخَلتَنِی النّارَ اَعلَمتُ اَهلَها اَنّی اُحِبُّکَ» (اگر در آتش واردم کنی ، به همه اعلام می کنم که تو را دوست دارم.) الآن قضیه مانند #مباهله است و عده ای به این امر اعتقاد ندارند. بعد از انجام زیارت به طرف به طرف هتل برگشتیم و با چند نفر از جمله آشپز کاروان به آشپزخانه رفتیم گوشت را در #دیگ گذاشتیم و زیرش را روشن کردیم. تا آن لحظه هیچ حس خاصی نداشتم ؛ ولی به محض روشن شدن آتش، مثل اینکه در دل من هم آتشی برافروخته شد ؛ نگرانی عجیبی در دلم پیدا شد. به هر طریقی که بود به اتاقم رفتم و بعد از ساعتی به همراه دوستان به ظرف سر زدیم و چون آب تبخیر شده بود ، دوباره ظرف را پر از آب کردیم و بعد از امتحان ، معلوم شد که در این یک ساعت اصلاً پخته نشده است . این کار را چند مرتبه تکرار کردیم تا کاملاً مطمئن شویم ؛ اما آتش بر آن اثر نکرده بود . آن تکه گوشت دوازده ساعت داخل دیگ بود ؛ اما تازگی آن تغییر نکرده بود. شور و توسل عجیبی به ساحت مقدس سالار شهیدا (ع) داشتیم ؛ گوشت را که معجزه ای بود با خود به ایران آوردم . روز اول هر کسی که می شنید آن را به او نشان می دادم تا این که با یکی از اولیای خدا تماس گرفتم و قضیه را به ایشان گفتم . ایشان دستور دادند که گوشت را در #صحن یکی از امامزادگان اطراف شهر ، #دفن کنم . آن کار را انجام دادم ؛ ولی تا مدت ها مردم برای دیدن آن تکه گوشت به دیدارم می آمدند و از جریانی که اتفاق افتاده بود جویا می شدند. الحمدلله این کار به یقین همه ی مردم افزود و همه دیدند ؛ همان طور که در روایات داریم که زائر امام حسین (ع) بدنش برآتش جهنم حرام است. @keyfonas راوی:حجت الاسلام آقای موسوی مطلق 🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 ❤️

#آیت_الله_بهجت داروی عین‌ شین‌ قاف هر سال تابستان‌ها می‌آمد #مشهد. در حرم همراهش شده بودم. ایستاده زیارت می‌کرد. من اما بعد از مدتی خسته می‌شدم. این‌ پا‌ و آن‌ پا می‌کردم. بیشتر که #خسته می‌شدم، می‌نشستم. باز از نشستن #خسته می‌شدم، می‌ایستادم. اما پیر مرد تمام مدت ایستاده مقابل مرقد مطهر زیارت می‌کرد و ذکر می‌گفت. معمولاً زیارتش دو #ساعتی طول می‌کشید. یک‌ بار از حرم که بیرون آمدند، از ایشان پرسیدم : «شما خسته نمی‌شوید؟! ما که جوانیم، از پا افتادیم!»، جوابی ندادند. زیارت که تمام ‌می‌شد، تازه صحن‌های حرم امام رضا علیه‌السلام شروع می‌شد، به صحن‌ها می‌رفت، همه را یاد می‌کرد؛ سر مزار علما می‌رفت و برای‌شان فاتحه ‌می‌خواند. یک بار از #صحن که بیرون آمد، به من اشاره کرد: «بیا!»، از جیبش پولی درآورد و به من داد و گفت: برو عطاری، داروی «عین‌شین‌قاف» بگیر تا خسته نشوی! منظورشان این بوده است که اگر با #عشق و #محبت بخوانید خسته نمی‌شوید 📚این بهشت، آن بهشت، ص ٣١ @keyfonas