eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
614 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 خادم. @Amraei0 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
📢📢📢📢 سلام علیکم💐 چله ی همنشینی باشهدا 🌷 (چله چهارم ) 👈 چله انس با قرآن و دعا ان شاالله از رو
مراقبتهای این چله ✅ 1-خواندن دعای افتتاح به نیابت از شهید روز ✅ 2-نماز استغاثه به امام زمان عج ✅3- دعای اللهم ادخل علی اهل القبور السرور ✅ 4- جزء خوانی هرروز از طرف شهید روز هدیه کنیم به تمام انبیا، صدیقین، وتمام حق وحق داران شهید روزمان ✅ 5 - خواندن حرز امام زین العابدین علیه السلام
شهیدحسین مرحمتی۱۳۴۵/۱۰/۱درجوارمرقداولین امام معصوم حضرت علی (علیه السلام) درشهرنجف اشرف دیده به جهان گشود.ودرسن ۸سالگی ؛سال۱۳۵۴براثرفشارحاکم بعثی عراق یعنی صدام ملعون؛به ایران بازگشت ودر جوارمقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام ازسایه امن امامی به پناه امام زاده ای هجرت کرده ودرآنجاسکنی گزید.اوفردی محجوب به حیاوغیوربودودوران کودکی راتماماَدرخانه گذراندوعلاقه ای به حضوردربیرون ازخانه نداشت.سرگرمی اوداشتن چندجوجه؛درست کردن قفس؛رنگ کردن دیوارهای حیاط ودرها هرچندماه یکباربود؛وخودش رادرمنزل سرگرم میکرد.به طوری که همسایه هابعدازچندسال که اورادیدندتعجب میکردندومیگفتندمانمی دانستیم شماپسری به این بزرگی داریدوتاحالااوراندیده بودیم... بخشی ازتحصیلات ابتدائی رادرمدرسه علوی درشهرنجف شروع وادامه آن رادرمدرسه محمدی (شهرری)گذراندودوره راهنمائی رادرمدرسه شهیدرجایی وعلامه طباطبایی درشهرری ادامه داد.کلاس دوم راهنمایی بودکه یک روزازمدرسه خیلی ناراحت وگرفته آمد.گفتیم شایدخسته باشدیاباکسی حرفش شده تاغروب غمگین وگرفته بود.مادرم سراغش رفت وپرسید:حسین چی شده؟چراناراحت وعصبانی هستی؟انگارکه منتظراین لحظه بودبلافاصله گفت :من دیگه مدرسه نمیرم.نمیخوام درس بخونم!!چرا؟گفت من شرمنده شماهستم .منوببخشید. امروزسرکلاس معلم عصبانی بودوبه همه بچه هاناسزاگفت‌.دونفرسرکلاس باهم دعواکردندولی اوبه همه فحش دادبه همه پدرومادرهاناسزاگفت.من سراون کلاس دیگه حاضرنمیشم.مادرم گفت:عیبی نداره پسرم عصبانی بوده.چیزی گفته.حسین تادوروزمدرسه نرفت .بعدازدوروزمادرم به برادربزرگم گفت.داری میری سرکار.حسین روببرمدرسه وغیبت اوراموجه کن.بااصرارحاجی ؛هردوبه مدرسه رفتندمدیرمدرسه ازاوتعهدگرفت که دیگرغیبت نکند.اماباکمال تعجب نوشت:من تعهدنمیدهم که غیبت نکنم ‌مدیرشان گفته بود.چرااشتباه نوشتی؟متن رودرست کن.جواب داده بود..خودت درستش کن.معلوم نیست من بتونم بیام وحسین دیگربه مدرسه نرفت..
تاده روزحسین کسالت شدیدداشت وبعدازبهبودی چندروز به دنبال کاربودتااینکه دریک کیف سازی درمیدان شهرری نزدحاج محمودقربانی؛مشغول به کارشد.خیلی زودکیف سازی رویادگرفت.حاج محمودازکارورفتارحسین خیلی راضی بودبااینکه ۱۴سال بیشترنداشت حقوقش خوب بودوکلّ آن راخرج منزل میکرد.درآن سالهااوضاع اقتصادی مااصلاخوب نبود.ازیک طرف بخاطرجابجایی ازنجف به ایران وازطرف دیگرپدرم شلغش که قنادی بودراازدست داده بودوسرمایه ای نداشت وازطرف دیگروام سنگین برداشته بودیم برای خریدمنزل که قسط آن زیادبود.همه اینهاباعث شدکه حسین حقوق هرماهش روکه ۳۰۰۰تومن بودروبین همه اعضاءخانواده تقسیم کند.ازپدرومادرگرفته تاخواهران وبرادران کوچکترازخودش کمک میکرد.حسین حدودابعدازیکسال کارکردن به سن تکلیف رسید.یک روزدیدیم شیرینی گردوئی ونارگیلی خریده ؛بادوچرخه رفته بازارشوش ویک صندوق سیب سرخ گرفته .یک جعبه اناردرجه یک که خیلی عاشقش بودوکمی آجیل(حسین خیلی اناردوست داشت وانارخوردنش معروف بود)وهمه مانده بودیم که چه خبره؟!!! گفت:امروزمن به سن تکلیف رسیدم ومیخواهم جشن تکلیف بگیرم .ماهمه خندیدیم 😅چون آن زمان اصلاجشن تکلیف مرسوم نبودوبرای هیچ کدوم ازبچه هااتفاق نیفتاده بود.مااولین باراززبان حسین شنیدیم که برای خودش جشن تکلیف میگرفت .اون شب خیلی خوش گذشت ...خواهرش تعریف میکندکه فرداصبح که برای نمازبلندشدم دیدم حسین درحال نمازخواندن بود.
بهشت زهرا.گلزارشهداء؛قطعه ۵۳؛ردیف ۱۰۲؛شماره ۹۵.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 آیا می دانستید حدود شهید در ماه مبارک رمضان🌙 شربت شهادت نوشیده اند؟ سلام بر ، مولا علی علیه‌السلام
. وقت افطار که در اُوجِ عطش بی حالم صحنه ای در نَظرم می رسد و می نالم ظهر گرما وُ بیابان وُ تنِ غرقِ به خون یادِ خشکیِ لبِ مردِ تهِ گودالم😭....
🌷🌿 🌷🌿 در بدو ورود هنوز حسرت بہ دليم و نگرانيم هنوز گويند: ڪہ آرزو بما عيبے نيسٺ يك ڪہ ما جوانيم هنوز 🌷 ❤️ @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماه رمضان آمده ای یار کجایی! ای روح سحـر، معنی افطار کجایی؟ ای صاحب این ماه ، عزیز دل حیدر عالم شده از هجر تـو بیمار کجایی؟! اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج صبحت بخیر آقا🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خورشید گو نخندد، صبحی تتق نبندد🌱 ای برق خنده هایت،😍 از آفتاب خوش تر✨ 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عبد، هر گره کوری داشته باشد، در ماه مبارک رمضان با ربّ خود در میان بگذارد، خداوند آن را باز می‌کند. پس، از ماه رمضان غفلت نکنید! (حاج آقا مجتبی تهرانی)
🌺🍀🌺 ترتیل کل قرآن كريم به صورت جزء به جزء با نوای استاد عبدالباسط 👇👇👇👇👇 دوم https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1395/3/18/4649821_793.mp3
🌺💫💐🌟💐💫🌺 🔹معارفی از جزء دوم قرآن کریم🔹 💫حرکت، سرعت، سبقت💫 : فَاسْتَبِقُواْ الْخَیرَْاتِ (148- بقره) 🔸توصیه قرآن کریم در انجام امور خیر و عمل صالح، ابتدا حرکت است و بعد سرعت است و سپس سبقت. ☘️آنچه که ما با آن امتحان می‌شویم؟ جهان، صحنه آزمون الهی است. کسی وارد بهشت نمی‌شود مگر آنکه با موفقیت این آزمون‌ها را که پیشینیان هم به آن آزموده شدند یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته و سربلند بیرون آید. 💫تقوا مهم‌ترین اثر و شاخص قبولی روزه💫 . هر کس به خود مراجعه کند و با توجه به تأثیری که روزه در تقوا سازی او داشته است به روزه خود نمره دهد و بداند که این کار، عمل به توصیه امیرالمؤمنین علیه‌السلام است که فرمود: حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا عملکرد جان خود را محاسبه کنید قبل از آنکه در قیامت آن را به حساب کشند 🔻دو شرط مهم در اجابت دعا🔻 یکی اینکه دعا باید حقیقتاً دعا باشد. «أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ» مانند آن است که بگوییم: عالم را احترام کن در صورتی که عالم باشد. این جمله یعنی آن عالمی را احترام کن که حقیقتاً عالم باشد و به علم خود عمل کند. جمله إِذا «دَعانِ» نیز می‌فهماند که وعده اجابت در مورد دعایی است که حقیقتاً دعا باشد یعنی قلب دعاکننده آن با زبانش موافق باشد؛ چون دعای حقیقی آن دعائی است که قبل از زبان سر، زبان قلب و فطرت که دروغ در کارش نیست آن را بخواهد. دوم اینکه فرمود «دَعَانِ؛ مرا بخواند». دعایی وعده اجابت دارد که دعاکننده واقعاً آن را از خدا بخواهد؛ پس اگر کسی به زبان، خدا را خواند و در دل، امیدش به اسباب عادی و امور وهمی بود چنین کسی خدا را به دل نخوانده و شرط اجابت دعا را رعایت نکرده است. 🔵 جنگ تا کی ادامه خواهد داشت؟ شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که این جنگ افروزی های دشمنان بر علیه اسلام و مسلمانی از هر دو نوع، نرم و سخت یا گرم و سردش تا به کی ادامه خواهد داشت؟ آیا این نظریه درست است که اگر ما دست دوستی به سوی آنان دراز کنیم و بر سر میز مذاکره به هم لبخند بزنیم و در مقابل دوربین‌های خبری دست یکدیگر به محکمی بفشاریم این فشارها بر داشته می‌شود؟ ی مسلمانان بدانید جنگ دشمن با شما پایانی ندارد؛ هدف دشمن، گرفتن دین شماست و او به کمتر از این راضی نیست؛ البته اگر بتواند. پس باید به هوش بود و فریب دست‌های مخملین و حرف‌های رویایی او را نخورد. مگر آنکه دست از دشمنی بردارد و بر تمام قراردادهایی که بین دو طرف بسته می‌شود به واقع پایبند باشداینجاست که جنگ خاتمه یافته اما بیداری و حفظ آمادگی ادامه می‌یابد. 🍃🌺 🌺🍃 🌺💫💐🌟💐💫🌺
🌷 (شهیدی که از مزارش بوی می آید) 🔰فرمانده آرپی چی زن‌های گردان عمار لشکر ۲۷ محمد رسول الله 🍂شهادت: ۶۶/۱/۲۲ - ۸ ✅یکی از آشنایان خواب را می‌بیند. او از شهید تقاضای شفاعت می‌کند که شهید پلارک به او می‌گوید: 🔴👈«من نمی‌توانم شما را کنم. تنها وقتی می‌توانم شما را شفاعت کنم که شما بخوانید و به آن توجه وعنایت داشته باشید. همچنین زبان‌هایتان را نگه دارید. در غیر اینصورت هیچ کاری از دست من برنمی‌آید». @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
🌷 #شهید_سید_احمد_پلارک (شهیدی که از مزارش بوی #گلاب می آید) 🔰فرمانده آرپی چی زن‌های گردان عمار لشک
🔸او فرمانده آر پی‌چی‌زن‌های گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود. در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز معمولی کار می‌کرد. 🔹 خدمت به رزمنده ها را دوست داشت. مثل همیشه برای سرکوبی و مبارزه با نفس داوطلبانه مشغول نظافت دستشویی ها بود برایش مهم نبود که بدنش همیشه بوی بد توالتها را بدهد. 🔸او همیشه مشغول نظافت توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد می‌کند و او شهید و در زیر آوار مدفون می‌شود. 🔹بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند، متوجه می‌شوند که بوی شدید "گلابی" از زیر آوار می آید. وقتی آوار را کنار می‌زدند با پیکر پاک این شهید روبرو می‌شوند که غرق در بوی گلاب بود. 🔸هنگامی که پیکر آن شهید را در بهشت زهرا تهران، در قطعه 26 به خاک می‌سپارند، همیشه سنگ قبر این شهید نمناک می‌باشد به‌طوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید، از آن طرف سنگ از گلاب مرطوب می شود. میگویند شهید پلارک مثل یکی از سربازان پیامبر (ص) در صدر اسلام، «غسیل الملائکه» بوده است. «غسیل الملائکه» به کسی می گویند که ملائکه غسلش داده‌ باشند و به همین علت مزار او همیشه خوشبو و عطرآگین است 🌷 ولادت : ۱۳۴۴/۲/۷ تهران شهادت : ۱۳۶۶/۱/۲۲ شلمچه ، عملیات کربلای ۸
مسعود عارفی صاحب‌دل و جوانی شاعر مسلک بود. شوخ طبعی و معرفت او سبب می‌شد، زبانزد همگان باشد. یگانگی نابی میان شهید «مسعود ملا» و شهید «علیرضا افتخاری‌پور» شکل گرفته بود، به نحوی‌که پس از شهادت علیرضا، شوخی‌های مسعود روز به روز کم‌رنگ‌تر شد و بی‌تابی او برای وصال به دوستانش بیش‌تر. هیچ‌گاه هق هق گریه‌های نیمه شب و نمازهای عاشقانه او را از خاطر نمی‌برم. وی ارادت بسیاری به حضرت رقیه (س) داشت و در مداحی و مناجات‌های خود، روضه دُردانه امام حسین (ع) را می‌خواند.
نوجوانی ۱۵ ساله بود که مداحی در مسجد «جعفر طیار» در محله نظام‌آباد را آغاز کرد. به خاطر دارم در یکی از صحن‌های حرم امام رضا (ع) جمعیت زیادی گرد جوانی که مداحی می‌کرد، ایستاده بودند و به سینه می‌زدند. زمانی‌که این صحنه را دیدم، به سختی از میان جمعیت عبور کردم تا ببینم صدای آشنا، متعلق به چه کسی است! مسعود بود! مداحی سوزناک برادر من سبب شده بود، چنین جمعیتی در حرم امام رئوف (ع) گردهم جمع بشوند. وی به همراه تعدادی از دوستان مسجد برای زیارت به مشهد مقدس آمده بود.
مسعود فرزند ششم خانواده ملا فروردین ماه ۱۳۴۴ در یک خانواده پرجمعیت متولد شد. او پسری خوش اخلاق، صبور و دوست داشتنی بود که قلب تک‌تک همرزمان و دوستان خود را فتح کرد. این مداح شهید به شدت بی‌قرار پیوستن به رفقای شهیدش بود. ارادت خود به اهل بیت (ع) و به خصوص حضرت زهرا (س) و حضرت رقیه (س) را با مداحی‌های ماندگار خود نشان می‌داد و مجروح شدن او از ناحیه پهلو مهر تاییدی بر این علاقه و ارادت بود. او مزد سال‌ها حضور خود در جنگ را سرانجام ۲۵ تیر ۱۳۶۷ با شهادت در یکی از آخرین و شجاعانه‌ترین عملیات‌ها، در تنگه ابوقریب کسب کرد، جایی که اگر مسعود و همرزمانش قهرمانانه با لب‌های تشنه و دست‌های خالی مقاومت نمی‌کردند، سرنوشت جنگ به نفع دشمن بعثی تغییر پیدا می‌کرد.