🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
🍃❤️🍃
#فعالیت؛ اما ڪاملا متفاوت☺️👌
1- خودش می گفت: «من کیلومترے می خوابم☺️.» واقعاً همین طور بود👌. فقط وقتی راحت می خوابید که توی جاده با ماشین می رفتیم🚙. از شدتِ بی خوابی😴 یک باره فشارش می رفت روی هفت😑. تو عملیات خیبر وقتی کار ضروری داشتند، رو دست نگهش می داشتند🙂. تا رهاش می کردند، بیهوش می شد☹️. این قدر که بی خوابی کشیده بود. آنقدر غذا نخورده بود که زخم معده پیدا کرده بود😞 حتی یک بار مقدار زیادی خون استفراغ کرد.😣
2- ساعت چهار می رفتیم شناسایی تا ساعت نه، از نه شب به بعد تازه جلساتش شروع می شد. بعضی وقت ها صدای بچه ها در می آمد😫. همه مثل #حاجے که این قدر مقاوم نبودند.🙂
#شهید_ابراهیم_همت
#فـــرماندهدلهـــا❤️