eitaa logo
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
1.8هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.4هزار ویدیو
165 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 قربانِ آن دل سلامتی فرمانده صلوات
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ هـر شــ🌙ــب 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ الان یک هفته است از سر صلاة صبح تو رادیو تا اخبار پس از شامگاهی تو تلویزیون اعلام می‌کنه زنهار!! آگاه باشید و هوشیار که هوا این هفته سرد خواهد شد! حالا چی؟ چند درجه فقط چند درجه ناقابل هوا قراره سرد بشه مطمئنم که کل سیستم هواشناسی رو این جدیدی‌ها اداره می‌کنند که اینقدر هول برشون داشته وگرنه قدیمی‌ترها یادشونه زمستون‌های سرد و بخاری‌های نفتی پِت پِتی رو!! برف‌های سفید و چکمه‌های رنگی کفش ملی رو از اول مهر هوا رو به خنکی می‌رفت آبان دیگه سرد بود مدرسه‌ها بخشنامه داشتند از وسط آذر بخاری روشن می‌کردند قبلش باید دیگ دیگ می‌لرزیدی تو کلاس از همون اول پائیز لباس کاموایی‌ها از تو بقچه درمیومد، کی با یه تا پیرهن می‌گشت تو خونه؟ دو لا، سه لا لباس می‌پوشیدی یه بافتنی مامان دوز هم روش جوراب از پامون کنده نمی‌شد اوایل آبان بخاری‌های نفتی و علاءالدین‌های سبز و کرمی رنگ از تو انباری‌ها درمیومد تویست هم بود که ژاپنی بود و با کلاس تازه بو هم نمیداد بخاری نفتی‌ها اکثراً یا ارج بودند یا آزمایش همشون هم سبز و سیاه ملت یا بشکه دویست و بیست لیتری نفتی تو حیاط داشتند یا مثل ما اگه باکلاس بودند یه تانکر بزرگ ته حیاطشون نفت آوردن نوبتی بود، پسر و دختر هم نداشت اگه زرنگ بودی و یادت بود تا قبل از غروب بری و سهمت رو بیاری که هیچ وگرنه تاریک و ظلمات باید می‌رفتی ته حیاط بشکه به دست عین هو کوزت برف که اکثراً بود رو زمین شده دو سانت برف هم اگه نبود یخ زده بود زمین باید تاتی تاتی می‌رفتی تا دم تانکر گاهی مجبور بودی از تو بشکه‌های بیست لیتری نفت رو منتقل کنی به بشکه‌های کوچیک اون موقع یه وسیله کارآمدی بود که هیچ اسم خاصی هم نداشت از قضای روزگار یه لوله کرم رنگ با یه چی آکاردئون مانند نارنجی به سرش و شیلنگی که عین خرطوم فیل آویزون بود خدایی اسم نداشت ولی کار راه بنداز بود بخاری رو میذاشتن تو هال و بسته به شرایط جوی و گذر فصل دکوراسیون خونه رو هی تغییر می‌دادند، یعنی سرد و سردتر که می‌شد در اتاق‌ها یکی یکی بسته می‌شد و محترمانه منتقل می‌شدی به وسط هال دی و بهمن عملاً خونه یه هال داشت با دمای قابل تحمل و یه آشپزخونه گرم اتاق‌ها در حد سیبری سرد بودند و اگه یه وقت قصد می‌کردی بری تو اتاقت و یه چیزی برداری باید یه نفس عمیق می‌کشیدی درو باز می‌کردی به دو می‌رفتی و به دو برمی‌گشتی تو همون زمان حداقل چهار نفر با هم داد می‌زدند درو ببند!! سوز اومد!!! باد بردمون!!! گاهی که خسته می‌شدی و دلت می‌خواست بری تو اتاقت یا امتحانی چیزی داشتی یه بخاری برقی قرمز با دو تا لوله سفالی سیم پیچ شده می‌دادند زیر بغلت بدیش به این بود که باید می‌رفتی تو بغلش می‌نشستی تا گرم بشی دو قدم دور می‌شدی نوک دماغت قندیل می‌بست بخاری محل تجمع کل خانواده بود موقع سریال همه از هم سبقت می‌گرفتند که نزدیکترین جا رو به بخاری پیدا کنند حتی روایته شام هم نصفه ول می‌کردند از هول دور موندن از بخاری پشت بخاری معمولاً مخفیگاه جوراب‌های شسته شده بود که باید خشک می‌شد تا صبح به پا بکشی و بری مدرسه و اما روی بخاری آشپزخونه دوم مامان بود همیشه یه چیزی بود برای خشک شدن اگر هم نبود پوست‌های پرتقالی بود که بابا شکل آدمک و ترازو و گربه ردیف می‌کرد رو بخاری تا بوی بد نفت زیر عطر پوست پرتقال‌های نیم سوز گم بشه موقع خواب دل شیر می‌خواست سرت رو بذاری رو بالش یخ زده، پتو و بالش رو پهن می‌کردیم رو بخاری بعد هم جلدی تاش می‌کردیم که گرمیش نره سرت رو که می‌ذاشتی رو بالش گرم انگار گرمی آفتاب وسط تابستون که آروم لابه لای موهات نفوذ می‌کرد پتوهای ببر و طاووس نشان و لحاف‌های پنبه‌ای ساتن دوز رو تا زیر چونه بالا می‌کشیدیم بیرون سرد بود، خیلی سرد ولی دلمون گرم بود گرم به سادگی زندگیمون به سادگی بچگیمون، دلمون گرم بود به فرداهایی که میومد فرداهایی که سردیش اثری نداشت تو شادیمون، شادی بچه‌هایی که با چکمه‌های رنگی کفش ملی تو راه مدرسه گوله برفی رو سمت هم پرتاب می‌کردند بچه‌هایی که گرچه دست‌هاشون مثل لبو قرمزِ قرمز بود ولی دل‌هاشون گرمِ گرم بود ✿⃟🌸 ‌‌‎• @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
خـ♡ـدایا درهای رحمت تو همواره به روی خواهندگان باز است و دست عطایت گشاده بندگان تو هر زمان که صدایت کنند پاسخ می‌دهی و اگر خالصانه آرزو کنند می‌بخشى امشب اما شب دیگری است شب آرزوهاسـت دعای خیر همه را برآورده بفرما دستانم لايق شكوفه‌هاى اجابت نيستند اما از آنجائی که پروردگارم را رحمان و رحيم می‌شناسم بهترین‌ها را در شب آرزوها برايتان طلب می‌كنم شبتـ🌙ـون پـر از عطـر خـدا🌟 ✿⃟🌸 ‌‌‎• @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💯🔴📣 بنیاد غدیر استان همدان با همکاری موسسه کلامی احیا همدان و ستاد اقامه نماز استان همدان برگزار می کند👇👇👇 💯😍0⃣6⃣هدیه نقدی برای ۶۰ نفر برگزیده🎁🎁🎁 📌زمان ۲۶بهمن ماه مصادف با تولدامیرالمومنین علی علیه السلام اطلاعات بیشتر در کانال زیر 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/476774485Cbca8965924
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
💯🔴📣#مسابقه_کتابخوانی_شیعه_پاسخ_میگوید بنیاد غدیر استان همدان با همکاری موسسه کلامی احیا همدان و ستا
سلام 😍 عزیزان کانال تربیتی خادم اینجوری که من شنیدم هدیه هاشون هم ویژه هست 🎁☺️ پیشنهادمیدم عضو بشید و در مسابقاتشون شرکت کنید👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سـلام همراهان گرامی🌷 روزتــون بخیـر و شـادی جمعـه‌ها کانال تعطیل می‌باشد میتونید از مطالب بالا استفاده کنید ان شاءالله در کنار خانواده و عزیزانتون لحظه‌هاتون پر از شادی و آرامش باشه در پنـاه خـدای مهـربان🌹🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃جمعـه‌ها بهـار صلوات هست دهانمـان را خوشبـو کنیـم به ذکر شریـف صلـوات بر حضـرت محمـد ﷺ و خانـدان مطهـرش🍃🌸 (🌸)اَللّهُـمَّ ✨(🌸)صَـلِّ 🌸✨(🌸)عَـلىٰ ✨🌸✨(🌸)مُحَمَّـدٍ 🌸✨🌸✨(🌸)وَ آلِ ✨🌸✨🌸✨(🌸) مُحَمَّـدٍ 🌸✨🌸✨(🌸)وَ عَـجِّلْ ✨🌸✨(🌸)فَرَجَهُـمْ 🌸✨(🌸)وَ اَهْـلِکْ ✨(🌸)اَعْدَائَهُـمْ (🌸)اَجْمَعِیـن ✿⃟🌸 ‌‌‎• @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20210305-WA0095.m4a
3.38M
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی به سفارش اقاصاحب الزمان ارواحنا له الفداء🌸 هرعملی رودرعصر جمعه ترک کردی این صلوات رو ترک مکن. التماس دعای فرج.🌹