eitaa logo
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
1.7هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
6.6هزار ویدیو
172 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فردی هنگام راه رفتن پایش به سکه‌ای خورد. تاریک بود، فکر کرد طلاست. کاغذی را آتش زد تا آن را ببیند. دید سکه 2 ریالی است. بعد دید کاغذی که آتش زده، هزار تومانی بوده. گفت: چی را برای چی آتش زدم! و این حکایت زندگی خیلی از ماهاست که چیزهای با ارزش را برای  چیزهای بی‌ارزش آتش می‌زنیم و خودمان هم خبر نداریم. آرامش امروزمان را فدای چشم و هم چشمی‌ها و مقایسه کردن‌ها می‌کنیم و سلامتی امروزمان را با استرس‌ها و نگرانی‌های بی،مورد به خطر می‌اندازیم.
15.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 : 💐 🌸 🌷 انیمیشن (س)💐 💐 ایام ولادت حضرت زهرا (س) و روز مادر پیشاپیش بر تمام شیعیان مبارک باد💐💐💐
@GANJINE313 قصه انقلاب.pdf
حجم: 3.92M
👑👞 ویژه سالروز 🇮🇷 ✊✊✊✊✊ 📚 (داستان انقلاب) 👌 بخشی از جنایت های شاه پهلوی به زبان ساده و داستانی 🖼 📜 🎨
12.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 : 🌸 🌸(ع)_امام دهم 🌼(ع) 💐انیمیشن زیبا از زندگانی امام هادی (ع)با عنوان نگین انگشتری
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 مردی داشت در جنگل‌ قدم می زد که ناگهان صدای وحشتناکی که دایم داشت بیشتر می شد به گوشش رسید🍃. به پشت سرش که نگاه کرد دید شیر گرسنه‌ایی با سرعت باورنکردنی دارد به سمتش می‌آید و بلافاصله مرد پا به فرار گذاشت و شیر داشت به او نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد که ناگهان مرد چاهی را در مقابل خود دید که طنابی از بالا به داخل چاه آویزان بود🍃. سریع خود را به داخل چاه انداخت و از طناب آویزان شد.تا مقداری صدای نعره‌های شیر کمتر شد و مرد نفسی تازه کرد متوجه شد که در درون چاه اژدهایی عریض و طویل با سری بزرگ برای بلعیدن وی لحظه‌شماری می‌کند🍃. مرد داشت به راهی برای نجات از دست شیر و اژدها فکر می‌کرد که متوجه شد دو موش سفید و سیاه دارند از پایین چاه از طناب بالا می‌آیند و همزمان دارند طناب را می‌خورند و می‌بلعند🍃. مرد که خیلی ترسیده بود با شتاب فراوان داشت طناب را تکان می‌داد تا موش‌ها سقوط کنند اما فایده‌ایی نداشت و از شدت تکان دادن طناب داشت با دیواره‌ی چاه برخورد می‌کرد که ناگهان دید بدنش با چیز نرمی برخورد کرد🍃. خوب که نگاه کرد دید کندوی عسلی در دیواره‌ی چاه قرار دارد و دستش که آغشته به عسل بود را لیسید و از شیرینی عسل لذت برد و شروع کرد به خوردن عسل و شیر و اژدها و موش‌ها را فراموش کرد که ناگهان از خواب پرید🍃. خواب ناراحت‌کننده‌ای ی بود و تصمیم گرفت تعبیر آن را بیابد نزد شخصی رفت که تعبیر خواب می‌کرد🍃 و آن شخص به او گفت تفسیر خوابت خیلی ساده است:👇👇 🦁شیری که دنبالت می‌کرد ملک_الموت (عزراییل) بوده😱 😢چاهی که در آن اژدها بود همان قبرت است😳. 😢طنابی که به آن آویزان بودی همان عمرت است😱 ✨🔥و موش سفید و سیاهی که طناب را می‌خوردند همان اعمال خوب و بدت هستند✨🔥 مردی که این خواب را دیده بود گفت پس جریان عسل چیست؟🍃 آن شخصی که خواب را تفسیر کرد گفت: عسل همان دنیاست که از لذت و شیرینی آن مرگ و حساب و کتاب را فراموش کردی🍃🔥. عبرت ها چه فراوانند و عبرت_پذیران چه اندک 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱