🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
زندگی نامه #شهید_عبدالحمید_دیالمه #قسمت_پنجم
نشر فرامين #امام_خمينی (ره) مبنی بر دوری جستن از حزب منحوس رستاخيز و هشدارهای ايشان در مورد نقشههای صهيونيسم از نمونه كارهای او در دانشگاه بود، همچنين شركت فعال در حركتهای عليه شاه معدوم در اوج خفقان سالهاي 54 و 55 در مشهد و اعلام #مرجعيت و زعامت #امام (ره) به اشكال مختلف از جمله مواردی بود كه در دو نوبت موجب هجوم ساواك رژيم پهلوی به خانه او و دستگيری وی شد.
مهمترين ويژگي #شهيد_ديالمه در دردمندي او بود.
خصوصيتي كه شرط آن ، خردمندي و درك درست دين و حساس بودن به آن است.
#شهيد_ديالمه از جمله كساني بود كه به شدت در برابر هجوم به دين حساس بود.
در زماني كه امت به پا خاسته و #مسلمان ايران و به خصوص نسل جوان تشنۀ #اسلام، آماده فراگيري هر گونه اعتقادي بودند و گروههاي مختلف در قالبهاي گوناگون در مسير انديشههاي اين تشنگان قرار گرفته و با عناوين فريبنده توانستند مريداني براي خويش بسازند، #شهيد_ديالمه با قدرت ايماني كه در او بود توانست مفاهيم ناب #دين_اسلام اصيل و ژرفاي آموزههاي آن را نشان دهد و كج رويها را آشكار سازد...
روحمان با یادش شاد.......
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
زندگی نامه #شهید_عبدالحمید_دیالمه #قسمت_ششم
تأثير گذاري شگرف او در جامعه از باب بيان مطالب جديد و واژگان روشنفكري و مانند اينها نبود بلكه به سبب روش پسنديده او در عرضهي #اسلام بود .
قدرت بيان او در تبيين و تفهيم مسائل و احتياجات فكري جوانان دانشگاهي آن هم بدون ترس و هراس از سرزنش سرزنش كنندگان، از او شخصيتي محبوب و قابل توجه ساخته بود. شخصيتي كه در مقابل برچسبها و انگهاي گوناگون مقاومتي سختتر از مقاومت كوه را نشان ميداد كه : المؤمن أصلب من الجبل.
همزمان با اوج گيري #انقلاب شكوهمند اسلامي، تشكيلات فكري و مبارزاتي او كه براي شكلگيري آن، سالها زحمت كشيده بود به نام "مجمع احياء تفكرات شيعي" اعلام موجوديت رسمي و علني كرد و با اين اعلان جوانان متعهدي كه منتظر بروز چنين محور استواري در ميان آن همه تبليغات زهرآگين دشمنان اسلام بودند به استقبالش شتافتند.....
روحمان با یادش شاد......
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
زندگی نامه #شهید_عبدالحمید_دیالمه #قسمت_هفتم
جلسات سخنراني عمومي در دانشگاههاي مختلف #مشهد و كلاسهاي مجمع احياءتفكرات شيعي براي عمق بخشيدن به مباني فكري و اعتقادي-سياسي جوانان، فرصتي بود براي درخشش جواني كه مأموريت خود را تبلور تكليف در نفوس آگاه و متعهد ميدانست .
بسياري از گزارهها از قبيل کتاب های ضوابط حركت بر صراط مستقيم، در تنهايي ثقلين، اگر فاطمه نبود، جايگاه و موقعيت زن در جامعه اسلامي و...كه امروز كليشه شده و به راحتي به زبان آورده ميشود، در عصر او در ميان دانشجويان و جوانان كه با رژيم ستم شاهي مبارزه ميكردند مطرح نبود و شايد بتوان گفت در دانشگاهيان آن روز چنين عباراتي غريب مينمود.
اوبراي اولين بار در سطح دانشگاه به جاي مباحثي چون: جامعه ي بي طبقه توحيدي، خود سازي انقلابي و مانند اينها كه رايج بود ضوابط حركت بر صراط مستقيم را موضوع سخنان خود قرار داد تا نشان دهد كه دغدغهها و دل مشغوليتهاي او از سنخ ديگري است.
كلاسهاي مجمع با تفاوتي آشكار از حيث محتوا با ساير كلاسهاي آن روز كم كم جاي خود را در ميان نسل جوان باز ميكرد و البته اين تفاوت فقط در محتوا نبود، جدا سازي كلاسهاي خانمها از آقايان براي اولين بار در قشر دانشجويي آن روز به منظور حفظ حدود و #تقواي_الهي، پيام بزرگي در بطن خود داشت كه فضاي كلاسها را در ظاهر متفاوت نشان ميداد.
با استخراج و طبقه بندي واژگان، اصطلاحات و تعابير به كار رفته در مباحث مطروحه توسط هر شخص ميتوان پي برد كه حساسيتهاي او در چه حوزههايي بوده است، چرا كه پيامبر (ص) فرمودند : من احب شئياً أكثر ذكره (هر كس چيزي را دوست بدارد زياد يادش ميكند).
براي شناخت آرمانها و دغدغههاي #شهید_ديالمه كليد واژههاي پر تكرار او را چنين مييابيم :
#مذهب
#انسان
#زمان
#صراط_مستقيم
#وجود_معصوم
#انديشه_اسلامي_شيعي
#احياء
#روحانيت_و_مرجعيت
#اهلبيت
#ثقلين
#غدير
#عاشورا
#انتظار
#فاطمه(س)
#امام_سجاد (ع)
اينان قاموس فكري #شهيد بود كه نشانگر شخصيت و انديشه او است...
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
زندگی نامه #شهید_عبدالحمید_دیالمه #قسمت_هشتم
سخنرانيهاي او با سخنان شخصيتهاي ديگر يك تفاوت و تمايز چشمگير داشت، در كلام آنان بيشتر از #اسلام سخن ميرفت و جز در موارد ضرورت به #تشيع اشاره نميشد، اما او بر #اسلام_شيعي پاي ميفشرد....
فضاي حاكم بر كلام او فضايي #شيعي بود و رنگ و بوي #تشيع_علوي درآن غلظت و شّدت داشت.
چندان با حرارت از #قرآن و #اهلبيت(ع) سخن ميگفت كه گويي سرنوشت آن را فقط به او سپرده اند و او يكّه و تنها بايد رسالتهاي الهي را ابلاغ كند ، هنگامي كه از #عاشورا و #غدير سخن ميگفت تو گويي كه آن را از لابه لاي كتابها در نيافته بلكه آنها را ديده و لمس كرده است، او همه چيز را جدي ميگرفت و جدي ميگفت، حتي واژهها هنگامي كه بر زبان جاري ميشدند: #مسلمان؛ #عالم؛ #انقلابي_شيعه، آنان را به جِّد اراده ميكرد و از آنها انتظار ويژه داشت، به گونهاي كه انگيزه و هدف به مخاطب ميداد و افق جديدي به روي او ميگشود كه منجر به تحول ميشد.
گر چه سخنرانيهاي او آينه تمام نماي وجود او نبود و هرگز ابعاد شخصيت او را نمينماياند، كه او بسيار بزرگتر از آن بود كه در كلامش تجلي يابد.
اين نكته را تنها كساني در يافتند كه افتخار مصاحبت با او را داشتند ، او عملش بيشتر از كلامش بود.
سال 1359 همزمان با اولين انتخابات #مجلس شوراي اسلامي، پنچ تن از علماي طراز اول #مشهد، #شهید_ديالمه را به عنوان كانديداي خود به مردم معرفي كردند و يك بار ديگر پيامبر گونه #اسامهي زمان خود را بر بسياري از كبار و سالخوردگان ترجيح دادند و او نيز به هدف اداي تكليف با رأي قاطع مردم #مشهد وارد سنگر #مجلس شد و به تهران آمد.
آغاز دوران نمايندگي #مجلس همزمان با رياست جمهوري بني صدر نقطه عطف ديگري در حيات #شهيد بود كه ابعاد ديگري از شخصيت او را نمايان ساخت.
#شهيد_ديالمه اولين كسي بود كه قبل از رياست جمهوري، افكار بني صدر را مطالعه و نقادي نموده و نقاط ضعف بينش التقاطي وي را يافته بود و افكار او را در كتابهايي مثل تعميم امامت ، مخالف #ولايت_فقيه ميدانست. لذا با رياست جمهوري او مخالفت كرد و اعلام كرد:
" رياست جمهوري بني صدر براي اسلام و جامعه اسلامي ايران يك فاجعه است"
و براي آن كه اين مخالفت در شعار و انديشه خلاصه نشود با جمعي از دوستان مجمع به عنوان اعتراض در محل روزنامه انقلاب اسلامي تحصن كردند.....
روحمان با یادش شاد......
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
زندگی نامه #شهید_عبدالحمید_دیالمه #قسمت_نهم
#شهيد_ديالمه جريانات انحرافي منافقين را در سال 54 با انتشار اعلاميههايي در سرتاسر دانشگاه #مشهد به عموم مبارزين هشدار داده بود، پس از پيروزي انقلاب آن را كالبد شكافي كرده و در دهها سخنراني به نام " تبيين تبيين جهان" به نقد و بررسي كتاب ايدئولوژيك سازمان منافقين پرداخته وريشههاي انحراف را بر اساس مباني دين آشكار ساخت و به جرأت اعلام كرد كه ايدئولوژي سازمان چيزي جز افكار ماركسيستي مزين شده به آيات قرآن نيست.....
بسياري در آن روزگار اين حركتها را تند و با شتاب ميدانستند اما او كه التقاط اين مباني برايش آشكار بود و اشخاص و گروهها را با محك ارزشها و عقايد ديني مي سنجيد، بنا نداشت كه با هيچ كس بر سر اصول و ارزشها معامله كند.
آري او فريادش از تفكرهاي جانبي كه به #اسلام نزديك ميشد بلند بود، آن گونه كه او را در مقابل همه كساني كه ميخواستند به دين هجوم ببرند آشفته مييافتي.
نكته قابل توجه اين بود كه مبارزات او با فرقان، منافقين، فدائيان خلق، حزب توده، حزب خلق مسلمان و ساير گروههاي انحرافي آن روز حتي مخالفتش با بني صدر ريشه ي اعتقادي داشت. او جريانهاي اجتماعي و انحرافات فكري را ميشناخت لذا تنها كسي بود كه مبارزاتش با گروههاي سياسي منحرف و مخالف انقلاب، ايدئولوژيك و بر اساس مباني فكري بود و نه بر اساس عملكردهاي سياسي، و درست به همين خاطر، آنچه را همگان سالها بعد، وقتي تصويرش بزرگ ميشد و نزديك ميآمد، درك ميكردند، چشمان تيز بين او سالها جلوتر ميديد و از آن سخن ميگفت.
خودش ميگفت:
جرم من آن است كه حرفهايم را زودتر از زمان مي زنم....
و درست به همين خاطر بود كه نوك تيز حمله دشمنان و منافقين به سمت او بود و وحشتي كه دشمنان از زبان او داشتند از حركتهاي ديگران نداشتند.
دقت و تأمل در مباحثي كه #شهيد ضرورت طرح آنان را حس كرد و تبيين نمود ما را به كشف دو نگاه ويژه در او سوق ميدهد: يكي نگاه دشمن شناسي كه منجر به درك و طرح ريشههاي تفكر منافقين و ساير گروههاي انحرافي گرديد و نگاه ديگر ضرورت طرح معارف ديني در حد نيازهاي آن روز تا نشان دهد كه معرفت ديني تنها محدود به آنچه مبارزان آن روز مي پنداشتند، نيست....
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
زندگی نامه #شهید_عبدالحمید_دیالمه #قسمت_دهم
نكتهاي كه نبايد از آن غفلت كرد باور جدي #شهيد به جايگاه #مرجعيت و #روحانيت_اصيل_شيعه بود ، او فقاهت شيعي را ملجأ و مرجع مردم ميدانست و بر عكس بسياري از روشنفكران دانشگاهي آن عصر كه اگر حرفي براي گفتن داشتند عادتاً #روحانيت را مورد هجوم قرار ميدادند، او همواره مدافع حريم مرجعيت و در رأس آنان #ولايت _فقيه بود.
سخنراني پر مغز او در تبيين جايگاه #ولايت_فقيه از پايگاه دانشگاه، نكتهاي بود كه او را ازمبارزان و روشنفكران هم عصرش جدا ميكرد و البته اين دفاع تنها در بعد نظري نبود كه او به واقع تابع و پيرو راستين #امام (ره)، #رهبر_كبير_انقلاب بود.
زماني كه #امام (ره) به دليل شرايط حساس كشور در سخنراني خويش اشاره نمودند كه رياست جمهوري نبايد تضعيف شود ، #شهيد_ديالمه علي رغم همه اسناد و مداركي كه بر عليه بني صدر و حمايتهاي استعماري از او و نقشههاي خائنانهاش داشت لب فرو بست و به مدت 2 ماه همه سخنرانيهاي خود را به تبعيت از #كلام_رهبر تعطيل نمود و گفت:
اگر از من در باره ي بني صدر بپرسند نمي توانم خلاف آنچه باور دارم بگويم، از طرفي #امام صلاح دانسته اند كه كلامي گفته نشود بنا بر اين در مجالس حضور نخواهم يافت.....
روحمان با یادش شاد.......
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
زندگی نامه #شهید_عبدالحمید_دیالمه #قسمت_یازدهم
بالاخره آن زمان كه لحظه تاريخي رأي #مجلس به عدم كفايت سياسي بني صدر فرا رسيد علي رغم همه توطئههايي كه بر عليه او شد تا اسنادش را در #مجلس طرح نكند، نگاه او اين بود كه من براي تاريخ حرف مي زنم تا نباشد كه آيندگان اينطور قضاوت كنند كه اولين #مجلس_شوراي_اسلامي در رأي به عدم كفايت سياسي اولين رئيس جمهور خود مدارك و مستندات متقني نداشت......
آري بسيارند كساني كه چون شناخته نشوند دوست داشتني اند اما چون تجزيه و تحليل شوند لايق دوستي نيستند.
اما #شهيد_ديالمه هر چه شكفتهتر شد و هر چه حوادث تاريخي بيشتر او را مينماياند، گرانبهاتر گشت، به گونهاي كه اختلافش با ديگران ،كه در نظر اول مشهود نبود، آشكار ميگرديد.
به رغم اين كه #شهيد_ديالمه شخصيتي كاريزماتيك و پر جاذبه داشت؛ امّا هيچ گاه مريد تراشي نكرد و در حالي كه كساني براي به دست آوردن مريد تدبير ميانديشيدند، او متاع شهرت را به فلسي نخريد......
جمله مشهور او در هنگام انتخابات كه " من كيسه براي رأي جمع كردن ندوخته ام " نشان اوج #اخلاص او بود.......
روحمان با یادش شاد......
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
زندگی نامه #شهید_عبدالحمید_دیالمه #قسمت_دوازدهم قسمت آخر
او دغدغه نام و مقام نداشت و علي رغم 400 ساعت سخنراني براي جامعه جوان آن روز ،هماره از شهره شدن گريخت و هرگز از خويش سخن نگفت، در مصاحبهاي با روزنامه آزادگان آنگاه كه از او خواسته شد در مورد فعاليتهاي سياسي خود قبل از #انقلاب و فعاليتهاي انتخاباتي براي ورود به #مجلس توضيح دهد گفت:
من سعي كردهام در زمان فعاليتهاي انتخاباتيام نه زندگي نامهاي براي خود بنويسم و نه در جايي مسائلي از گذشتهام مطرح كنم؛ علت هم اين بود كه فكر ميكنم ما بعد از #انقلاب بايد نشان بدهيم كه چه ميخواهيم انجام دهيم، تكيه بر گذشته فقط از ما يك سوپرمن ميسازد كه در ذهنمان تصور كنيم كاري كرديم و كم كم امر برخودمان هم مشتبه شود ...
آري او در پي خود نميرفت و همين امر هم سبب شد كه سرانجام گمشدهاي شود در ميان جوانان اين سرزمين، به پندار عدهاي: يكي از نمايندگان مجلس؛ يا يكي از جوانان انقلابي و يا مسلماني پر شور........
و حال آنكه او فقط همين نبود...
او #جواني بود كه با مرزباني از حوزه #تفكر_شيعي در اين راه پرچم افراشته و به پايگاه عزت خورشيد رسيد......
و همين امر نيز سبب شد كه هدف سهمگين ترين تبليغات سوء دشمن قرار گيرد تا آنجا كه حقايق و واقعيات شخصيت او علي رغم همه فضايلش بر بسياري از دوستان نيز پوشيده و پردههاي ابهام همچنان باقي ماند.......
سرانجام يكشنبه 7 تيرماه 1360 در حادثه انفجار بمب كينه توسط منافقين در حزب جمهوري اسلامي به همراه 72 تن ديگر از ياران امام (ره) به #شهادت رسيد.....
پيكر پاكش در #قم در صحن مطهر #حضرت_معصومه (س) #مقبره_شهيد_مفتح به خاك سپرده شد تا يكبار ديگر تجلي عملي همه كوششهايي باشد كه به جهت ايجاد وحدت حوزه و دانشگاه از اين مجاهد جوان تبلور يافت.......
روحمان با یادش شاد......
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
شب سخنراني در #مهديه بود ، قرار بود #شهيد_ديالمه آن شب به دنبال سخنراني تند #امام برعليه بني صدر در مهديه تهران سخنراني كند.....
نيم ساعت قبل از حركت بچه هايي كه به آنجا رفته بودند با ايشان تماس گرفتند كه جمعيت تمام خيابان هاي اطراف نشسته است زودتر بيائيد، يكباره ديديم كه چهره اش به فكر فرو رفت گويي دچار ترديد شده است، گفتم چه شد ؟
گفت نمي دانم بروم يا نه؟
اگر وعده نكرده بودم نمي رفتم با تعجب پرسيدم آخر چرا؟
گفت از سيل جمعيت خبر دادند مي ترسم بخاطر #خدا نروم و نيتم #خالص نباشد.....
به جرأت مي توانم بگويم كه در سراسر سال هاي مبارزه اولين بار بود كه مي ديدم او در كارش ترديد مي كند.....
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
در طول دو، سه نوبتي كه به #مجلس رفتم #آقای_خامنه_اي، دكتر #ديالمه، دكتر #آيت و حجت الاسلام #محمد_منتظري را هم ديدم و با آنها راجع به #جنگ، فداكاريهاي مردم و اوضاع #خرمشهر صحبت كردم.
آنها ميگفتند كساني كه بايد اين صحبتها و واقعيتها را به گوش #امام برسانند كوتاهي ميكنند....
امثال شما بايد بيايند و خبررساني كنند.
شخصيت #آقای_خامنه_اي و دكتر #ديالمه خيلي در نظرم محكم و در عين حال لطيف آمد.
با دكتر #ديالمه كه حرف ميزدم، #خشوع و فروتنياش آدم را شرمنده ميكرد.
معصوميت خاصي در چهرهاش وجود داشت. خيلي آرام صحبت ميكرد. ميگفتند دكتر #ديالمه جزء اساتيد است......
او كسي است كه اولين #دعاي_كميل را به راه انداخت.....
روحمان با یادش شاد.....
📚كتاب "دا" نوشته سيده زهرا حسيني ص 619
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
پیدایش نمیکردیم
صبح که آمد گفتیم کجا بودی؟؟؟؟
گفت : حوصله و نایی برای حرف زدن برایم نمانده....
دیروز که #آقای_خامنه_ای را در #مسجد_ابوذر ترور کردند تاصبح پشت در اتاقشان توی بیمارستان بودم......
#شهید_عبدالحمید_دیالمه
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
#کلام_شهید
برای بسیاری از ما ملاک های زندگی خوش آمدن یا بد آمدن دیگران است.
و در واقع دیگران بیشتر از خودمان در ما زندگی می کنند.....
در حالیکه #شیعیان_واقعی اتصال شان فقط به ملاک های #الهی است و تحت تأثیر رأی و نظر دیگران نیستند.
انسان در درجات معنوی هر چقدر بالاتر برود، منیت هایش پایین تر می آید......
#شهید_عبدالحمید_دیالمه
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
#کلام_شهید
اگر هوشیاری را از شما گرفتند و در مقابل چیزهایی ک ب اسم اسلام مطرح کردند دلیل و مدرک نخواستید و نگفتید کجای قرآن....؟
کجای حدیث....؟
کجای #روایت چنین مساله ای هست...؟
مطمئن باشید زاویه ای ایجاد می شود و هر روز این زاویه شاخه هایش باز تر می شود وبعد زمانی میرسد ک شما این #انقلاب را از دست خواهید داد..
#شهید_عبدالحمید_دیالمه
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
#کلام_شهید
واما..
ما باید هرچه سریع تر #رشد_فرهنگی را در سطح عموم ملت بالا ببریم
چرا ک یک خطر اساسی ما را تهدید می کند وآن نسلی ست ک باید در آینده #تداوم_انقلاب بدست او انجام گیرد و امروز خیلی از گروه های منحرف آن را بازیچه ی خودشان قرار داده اند و افکارشان مسموم می کنند و این #نسل را آماده میکنند که برای دوره های بعد بتوانند #انقلاب را به جهت خودشان برگردانند....
#شهید_عبدالحمید_دیالمه
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
#کلام_شهید
آیا وقتي ما در برابر #خداوند قرار ميگيريم با زماني كه #علي(ع) در مقابل خدا قرار ميگرفت يكسان است؟!
با زماني كه #امام_كاظم (ع) يا #امام_سجاد(ع) در مقابل #خدا قرار ميگرفت يكسان است؟!
اگر ما در هنگام #دعا، همان خضوع و خشوع را داریم چه شده كه آنها دربرابر خداوند استكبار نميورزيدند و وقتی به #سجده ميافتادند دائماً #اشک ميريختند تا جایی که زير پيشاني گل ميشد، ولی ما این چنین نیستیم؟
✨دلیل نبود خضوع و خشوع در دعا، « #قساوت » است.
يكي از خطرناکترين بيماريهاي كنوني جامعه ما «بیماری قساوت» است به طوري كه غالبا در برابر خشيت الهي ترس و خضوع و خشوع نداریم.
تأكيد زيادي در #روايات وجود دارد که گريه قلب انسان را شستوشو و جلا ميدهد.....
حتي در در روايات مکرر آمده است كه اگر فردی نميتواند گريه كند، سعی کند يك قطره اشک از چشمش بيايد. براي اينكه اين فرد به مرور زمان ياد بگيرد چگونه بايد قلبش را شستوشو دهد.
ما بايد عادت كنيم كه خضوع و خشوع در برابر خداوند را در خود ایجاد کنیم. اين راهها تماماً به اين خاطر هست كه به مرور قساوت در ما از بين برود.
#شهید_عبدالحمید_دیالمه
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
#کلام_شهید
متاسفانه بعضی از مردم در همه جا #تخصص را قبول دارند مگر در #دین، وقتی پای #دین به میان میآید همه متخصص میشوند!!!
#شهید_عبدالحمید_دیالمه
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
#حدیث_روز
قال الامام الحسين عليه السلام :
مَنْ اَحَبّنَا كَانَ مِنّا اَهْلَ الْبَيتِ
حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
كسى كه ما را دوست بدارد، از ما اهل بيت است
نزهة النّاظر و تنبيه الخاطر، ص ۸۵ ح۱۹
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
#امام_خامنه_ای :
زماني که اين #شهيد_عزيز وارد #جنگ مي شود، نه معلومات دانشگاهي دارد و نه عنوان و تيتر رسمي دارد، اما آنچنان در کار #مديريت_جنگ پيشرفت مي کند که به مقامات عالي ميرسد و شخصيت برجستهاي مي شود، شخصيت جامعالاطرافي که مثلا #فرمانده_تيپ مي شود و بعد هم به #شهادت مي رسد.
ايشان اگر چنانچه به #شهادت نمي رسيد، مقامات خيلي بالاتر - از لحاظ رتبههاي ظاهري - را هم طي مي کرد.....
به نظر من #شهيد_برونسي و امثال او را بايد نماد يک چنين حقيقتي به حساب آورد، حقيقت پرورش انسان هاي بزرگ با معيارهاي الهي و اسلامي، نه با معيارهاي ظاهري و معمولي.
به هر حال هر چه از اين بزرگوار و از اين بزرگوارها تجليل بکنيد زياد نيست و بجاست........
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷
عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت #سید_الشهداء علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت #حجت_ابن_الحسن "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در سومین روز #ماه_صفر همراه و همنوا با دلباخته حضرت زهرا(سلام الله علیها) #شهید_عبدالحسین_برونسی
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
همسر #شهید_عبدالحسین_برونسی
#مشهد كه آمديم، بچه ي دومم را حامله بودم. موقع به دنيا آمدنش، مادرم آمد پيشم. سرشب، #عبدالحسين را فرستاديم پي قابله.
به يك ساعت نكشيد، ديديم در ميزنند.
#خانم موقر و سنگيني آمد تو. از #عبدالحسين ولي خبري نبود....
آن #خانم نه مثل قابلهها، و نه حتي مثل زنهايي بود كه تا آن موقع ديده بودم. بعد از آن هم مثل او را نديدم.
آرام و متين بود، و خيلي با جذبه و معنوي. آنقدر وضع حملم راحت بود كه آن طور وضع حمل كردن براي هميشه يك چيز استثنايي شد برايم.....
آن #خانم توي خانه ي ما به هيچي لب نزد، حتي #آب هم نخورد. قبل از رفتن، خواست كه اسم بچه را #فاطمه بگذاريم.
سالها بعد، #عبدالحسين راز آن شب را برايم فاش كرد....
ميگفت: وقتي رفتم بيرون، يكي از #رفقاي_طلبه رو ديدم. تو جريان #پخش_اعلاميه مشكلي پيش اومده بود كه حتما بايد كمكش ميكردم.
#توكل_بر_خدا كردم و باهاش رفتم. موضوع قابله از يادم رفت. ساعت دو، دو و نيم شب يك هو ياد قابله افتادم. با خودم گفتم ديگه كار از كار گذشته، خودتون تا حالا حتماً يه فكري برداشتين......
گريه اش افتاد. ادامه داد: اون شب من هيچ كي رو براي شما نفرستادم، اون #خانم هر كي بود، خودش اومده بود.....
روحمان با یادش شاد.......
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
صورتش را كه ديدم جا خوردم. اندازه چند سال پير شده بود.
ساواكيها يك دندان سالم هم توي دهانش باقي نگذاشته بودند؛ چند وقت مجبور شد دندان مصنوعي بگذارد.
آن روز هر چه اصرار كردم برايم بگويد چه بلاهايي سرش در آوردهاند، فقط گفت: چيز خاصي نبوده.
يك بار كه داشت براي چند تا از دوستانش تعريف ميكرد، اتفاقي حرف هايش را شنيدم. شكنجههاي وحشيانهاي داده بودندش؛ شكنجههايي كه زبان آدم گفتنش شرم دارد و قلم از نوشتنش عاجز است. او ميخنديد و ميگفت......
من گريه ميكردم و ميشنيدم....
#شهید_عبدالحسین_برونسی
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
همسر #شهید_عبدالحسین_برونسی
گفت: ميخوام برم زاهدان، ميآي؟ گفتم: ماموريته؟ گفت: نه، مسافرته.
ميدانستم توي بحبوحه #انقلاب به تنها چيزي كه فكر نميكند، مسافرت است.
خيلي پيلهاش شدم تا ته و توي كار را در بياورم، ولي نشد. در لو ندادن اسرار، قرص و محكم بود.
يك دبه روغن خريد. همان روز راه افتاديم.
زاهدان، مرا گذاشت توي يك مسافرخانه، خودش رفت. هرچه اصرار كردم مرا هم ببرد، قبول نكرد. گفتم: پس منو چرا آوردي؟
گفت: اگر لازم شد، بهات ميگم.
دو روز بعد برگشت؛ بدون دبه روغن. گفت: بريم. گفتم: بريم؟ به همين راحتي....
باز هر چه اصرار كردم بگويد كجا رفته، چيزي نگفت.
تا بعد از #پيروزي_انقلاب آن راز را پيش خودش نگه داشت. بعد از #انقلاب، يك روز بالاخره رضايت داد بگويد كه قضيه چه بوده است.
گفت: من اون روز رفتم پيش #حاج_آقا_خامنه_ای، از يكي از #علما نامه داشتم براشون، دبه روغن رو هم براي ايشون برده بودم....
روحمان با یادش شاد......
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
همسر #شهید_عبدالحسین_برونسی
پسرم از روي پله ها افتاد؛ دستش شكست.....
بيشتر از من #عبدالحسين هول كرد؛ بچه را كه داشت به شدت گريه مي كرد، بغل گرفت.....
از خانه دويد بيرون؛ چادر سرم كردم و دنبالش رفتم.
ماتم برد وقتي ديدم دارد مي رود طرف خيابان.
تا من رسيدم به اش،يك تاكسي گرفت.
درآن لحظه ها #ماشين_سپاه جلوي خانه پارك بود....
روحمان با یادش شاد......
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
از اينكه آنجا چه كاره است و چه مسوليتي دارد هيچ وقت چيزي نمي گفت؛ ولي از #مسائل_معنوي_جبهه زياد حرف مي زد برام.....
يك بار مي گفت:
داشتيم #مهمات بار مي زديم كه بفرستيم منطقه.
وسط كار يك دفعه چشمم افتاد به يك #خانم_محجبه با #چادر_مشكي پا به پاي ما كار مي كرد و #مهمات مي گذاشت توي جعبه ها؛ تعجب كردم......
تعجبم وقتي بيشتر شد كه ديدم بچه هاي ديگر اصلا حواسشان به او نيست و انگار نمي ديدنشون.......
رفتم جلو؛ سينه اي صاف كردم و خيلي با احتياط گفتم: #خانم؛ جايي كه ما #مردها هستيم شما نبايد زحمت بكشيد.....
رويش طرف من نبود؛ به تمام قد ايستاد و فرمود:
مگر شما در راه #برادر_من زحمت نمي كشيد؟
ياد #امام_حسين از خود بي خودم كرد و گريه ام گرفت.....
#خانم فرمود: هركس #ياور ما باشد؛ ما هم ياري اش ميكنيم.....
#شهید_عبدالحسین_برونسی
روحمان با یادش شاد......
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
با يك موتور گازي آمد جلوي در #مسجد. #سلام كرد. جوابش را با بياعتنايي دادم.
دستانش روغني بود و سياه. خواست موتور را همان جلو ببندد به يك ستون، نگذاشتم.
گفتم: اينجا نميشه ببندي عمو؛ با نگراني ساعتم را نگاه كردم. دوباره خيره شدم به سر كوچه.
سه، چهار دقيقه گذشت و باز هم خبري نشد. پيش خودم گفتم:
مردم رو ديگه بيشتر از اين نميشه نگه داشت؛ خوبه برم به #مسئول_پايگاه بگم تا يك فكري بكنيم.....
يك دفعه ديدم بلندگوي #مسجد روشن شد و جمعيت صلوات فرستادند.....
مجري گفت: #نمازگزاران عزيز؛ در خدمت #فرمانده_بزرگ_جنگ #حاج_عبدالحسين_برونسي هستيم كه به خاطر خرابي موتورشان كمي با تأخير رسيدهاند......
روحمان با یادش شاد......
@khademinekoolebar