سوار بليزر بوديم. ميرفتيم خط. عراقيها همه جا را ميكوبيدند. حسن صداي اذان را كه شنيد گفت «نگهدار نماز بخوانيم.»
گفتيم: «توپ و خمپاره می آید، خطر دارد.»
گفت «كسي كه جبهه می آید، نماز اول وقت را نبايد ترك کند.»
|شهید حسن باقری|
🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران
@khademinostantehran
و قفسی است نَفْس...
براے روحے که تا بینہایت میلِ پرواز دارد!
هر یك بار که قربانیاش میڪنی؛
یك قدم به رهایی از این قفس نزدیك خواهی
شد؛
و هر بار به قدرِ قربانیاَت،
سہمی از طعم رهایی را خواهی چشید🌿
عیدقربان مبارك باشد؛
بر تمامی آنان که اهلِ رفتوآمدِ مداوم در قربانگاهِ وجودند🌹✨
🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران
@khademinostantehran
لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ.mp3
زمان:
حجم:
360K
دِل را به منایِ غمِ تو ذِبح نمودیم
از یاد مَبر این همه قربانیِ خود را...🌱
🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران
@khademinostantehran
آقا امیرالمومنینعلیهالسلام:
در نزدیک نمودن یا دور کردن افراد از خودت؛
#اعتدال و میانه روی را رعایت کن!
نهجالبلاغه،نامه۱۹|
۸روزتاغدیر
🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران
@khademinostantehran
روایت عشق و مردانگی.mp3
زمان:
حجم:
3.31M
🎧 #پادکست| با هندزفری گوش کنید
🔻کرمانشاه، کردستان و ایلام جایی است که در آن هنوز صدای مقاومت و ایثار را میشنوی
🎙به قلم و گویندگی: خادمین شهیدان
📌تهیه و تولید:
واحد رسانه خادمین شهدا استان تهران
@khademinostantehran
6.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀شب جمعـہ است،هوایت نکنم میمیـــــرم ...
🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران
@khademinostantehran
یادتباشد_قسمتچهلم.mp3
زمان:
حجم:
2.18M
🎧| کتاب صوتی |یادت باشد ...
✨زندگینامه شهید مدافعحرم "حمیدسیاهکالیمرادی"
📕| قسمت چهلم
🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران
@khademinostantehran
📔| #اسمتومصطفاست | قسمتصدوهفتادوشش
شمع که خاموش شد و کیک بریده شد، فاطمه بهانه گرفت: «تولد من بابا نبود، تولد سارا باباش هست!»
_عوضش بابا جان تورو برد پارک!
_ من بابای خودم رو میخوام!
به خانه که آمدیم تلفن زدم و تو با فاطمه صحبت کردی اما آخرش گفتی: «عزیز این تویی که باید بچه رو آروم کنی!»
دوروز بعد محمدعلی بغلم بود. جلوی آینه شعمدان سر طاقچه ایستاده بودم، در حالی که با تو حرف میزدم، فاطمه شکلک درمیاورد و محمدعلی غش غش میخندید. بغض کردی: «سمیه تورو به خدا دیگه اینکارو نکن! خیلی اذیت میشم وقتی صداش هست خودش نیست!»
چیشده بود که اینقدر حساس شده بودی؟ خیلی حرف ها آمد به زبانم، اما نوک زبانم را گاز گرفتم و نگفتم. آن روز تلفن را قطع کردم. چیزی داشت اتفاق میافتاد که نمیدانستم چیست، اما مثل شب پره ای دور سر من و بچه ها میگشت. تصمیم گرفته بودم بروم کلاس رانندگی. راجب به این موضوع چیزی نگفتم، میخواستم سورپرایز بشی. البته اجازهاش را خیلی پیشتر ها گرفته بودم.رفته بودم آموزشگاه منتظر تا ماشین بیاید و تمرینم را شروع کنم. پسام دادی: «به من زنگ بزن.»
زدم.
پرسیدی: «کجایی؟»
خواستم نگویم، ولی نمیتوانستم دروغ بگویم: «بیرون!»
_ کجا و چه میکنی؟
_ اومدم آموزشگاه رانندگی!
_ جدا؟ آفرین! الان چه مرحله ای هستی؟
_ آیین نامه رو آزمون دادم، قبول شدم، میرم فنی.
_ دستت درد نکنه خانمم!
_ از دست تو مجبور شدم!
_ چند وقت بود به تو میگفتم برو، ولی گوش نکردی!
_ من رانندع شخصی داشتم. حالا هم دلم میخواد بیشتر باتو باشم!
🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران
@khademinostantehran
روزهایی خواهد آمد
که من نخواهم بود
ولی هنوز
دوستت خواهم داشت.
صلی الله علیک یا اباعبدالله ♥️
#منباب_دلتنگی
🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران
@khademinostantehran
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪︎قراویز همچنان طنینانداز مظلومیت رزمندگان بهخصوص شیرمردان همدانیست که مخلصانه در گرمای طاقت فرسا و کشنده این ارتفاعات تا آخرین فشنگ اسلحه و قطره خون خود مردانه ایستادند ...
🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران
@khademinostantehran
بیهوده نبوده ست نبی مست تو بوده؛
نازم به خدایی که علی(ع)خلق نموده...✨
▪︎۷روزماندهتاعیدغدیر
🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران
@khademinostantehran
یادتباشد.mp3
زمان:
حجم:
1.13M
🎧| کتاب صوتی |یادت باشد ...
✨زندگینامه شهید مدافعحرم "حمیدسیاهکالیمرادی"
📕| قسمت چهلویکم
🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران
@khademinostantehran