4_5870806778475709674.mp3
12.21M
آخرین صوت شهید صدر زاده «سید ابراهیم »در روزتاسوعا
و روضه خوانی رزمنده ها قبل از شروع عملیات....🥀
زندگینامه شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده
پخش برای اولین بار
امروز ۸ شهریورماه
ساعت ۱۶
شبکه یک سیما
#معرفے_مختصر_شهید_صدر_زاده🌷
💢یه #جوان تو دل برویی بود،آدم لذت میبرد نگاهش کنه من واقعا عاشقش بودم، اونوقت این جوان رو چون ما راه نمی دادیم🚷 بیاد رفت #مشهد در قالب فاطمیون به اسم #افغانی ثبت نام کرد خودشو رسوند اینجا...
هیئتی🏴 راه انداخته بود بنام #حضرت_ابوالفضل وقتی مادرش علت این نامگذاری را جویا می شود میگوید بخاطر #ادب حضرت،آخه ارباب خیلی با ادب بودند👌 به امام حسین(علیه السلام ) خیلی ارادت داشتند من #شیفته ادب حضرت عباسم
💢دوستانش گفتند وقتی #شهید شد قمقمه اش پر از آب💧 بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبان #کربلا می انداخت او لب به آب نزده بود تا بعد #شهادت از جام ساقی کربلا آب بنوشد
💢 #نذر حضرت ابوالفضل علیه السلام بود، ده دقیقه الی یک ربع⏰ قبل از آذان ظهر تاسوعا یعنی دقیقا همان لحظه ای که 24 سال🗓 پیش نذر حضرت عباس(علیه السلام ) شده به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود🕊
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_مدافع_حرم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
هادیان نورخواهران شهرستان آرادان
آخرین صوت شهید صدر زاده «سید ابراهیم »در روزتاسوعا و روضه خوانی رزمنده ها قبل از شروع عملیات....🥀
#شهید_مصطفی_صدرزاده
*شهیدی که در لحظه تدفین دهان و چشمهایش بسته شد/شهیدی که زمان و چگونگی شهادتش را میدانست*
*شهید مصطفی صدر زاده*🌹
تاریخ تولد: ۱۹ شهریور۱۳۶۵
تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴
محل تولد: خوزستان/شوشتر
محل شهادت: حلب/ سوریه
🌹 *فرمانده گردان عمار لشکر فاطمیون* از او یک دختر به نام فاطمه و یک پسر به نام محمد علی به یادگار مانده است او به صورت داوطلبانه به سوریه اعزام شد.. یک روز به دوستش میگوید:
*من تا قبل از ظهر تاسوعا بین شما نفس میکشم و اگر شهید نشدم شما میتوانی من را تیرباران کنی یا از سوریه اخراج کنی مصطفی حتی به او میگوید من با یک گلوله شهید میشوم.*🕊🌺
همسرش میگوید:
وقتی تربت امام حسین(ع) و پرچم گنبد را روی مصطفی انداختند، قرآنم را درآوردم و گفتم که این قرآن را روی صورت مصطفی بگذارند و بردارند. به محض اینکه قرآن را روی صورت مصطفی گذاشتند، شاید به اندازه دو یا سه دقیقه نشده بود *که دیدیم دهان و چشم مصطفی بسته شد.*🖤🌺
همانجا گفتم: «میخواستی در آخرین لحظه، "عند ربهم یَرزقون" بودنت را نشانم دهی و بگویی که شهدا زنده هستند؟ همه اینها را میدانم...
*شاید به من بخندند و مسخره کنند ولی من با مصطفی هنوز زندگی میکنم*
مصطفی درست طبق حرفهایش *در ظهر تاسوعا با یک گلوله* شربت شهادت رو نوشید🕊🕋
شادی روحش صلوات💙🌹
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
عکس ازمزارشهیدصدرزاده🥀
هادیان نورخواهران شهرستان آرادان
#شهید_مصطفی_صدرزاده *شهیدی که در لحظه تدفین دهان و چشمهایش بسته شد/شهیدی که زمان و چگونگی شهادتش را
خوش به حال شهدا که پر کشیدن
خوش به حال شهدا بهشتو دیدن
خوش به حالشون که از دنیا بریدن
تو نمازاشون خدا خدا می کردن
شب حمله برا هم دعا می کردن
شب عاشورا، سخن از (نمیخواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم) بود...💔
روز عاشورا ،یاور و مددکار میخواست! هل من ناصر ینصرنی سر میداد... 💔
شب نگران بود مبادا خبیثی در بین طیبها باشد. روز نگران این که مبادا طیبی در میان خبیثها مانده باشد...
شب غربال میکرد تا فقط صالحان بمانند. و روز غربال میکرد تا فقط اشقیاء در مقابل او ایستاده باشند💔
آیتالله حائری شیرازی
#یه_خط_روضه
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است😭
مکن ای صبح طلوع...😭
ای وای حسین جان💔
روضهخوانی شب عاشورا .mp3
9.5M
امشب شهادتنامهی عشاق امضا میشود/ فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود
امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی/ فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا میشود
امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی/ فردا صدای الامان زین دشت برپا میشود
امشب کنار مادرش لبتشنه اصغر خفته است/ فردا خدایا بسترش آغوش صحرا میشود
امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسودهاند/ فردا به زیر خارها گمگشته پیدا میشود
امشب رقیه حلقهی زرین اگر دارد به گوش/ فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا میشود
امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان/ فردا کنار علقمه بی دست سقا میشود
امشب بُوَد جای علی آغوش گرم مادرش/ فردا چو گلها پیکرش پامال اعدا میشود
امشب گرفته در میان، اصحاب، ثارالله را/ فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها میشود
امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین/ فردا به دست ساربان این حلقه یغما میشود
امشب سر سرّ خدا بر دامن زینب بُوَد/ فردا انیس خولی و دیر نصارا میشود
ترسم زمین و آسمان زیر و زبر گردد "حسان"/ فردا اسارتنامهی زینب چو اجرا میشود
#روضه شب عاشورا