eitaa logo
خادمین شهدا هرمزگان(خواهران)
1.3هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
593 ویدیو
20 فایل
این کانال به واحد خواهران کمیته مرکزی خادمین استان هرمزگان اختصاص دارد و اخبار و اطلاعات مربوط به خادمی در این کانال بار گزاری می شود... . @Khahar_khadem_hrm
مشاهده در ایتا
دانلود
. 💞 🔅 بعضی ها خیال می کنند که و توی هتل چنین و چنان رفتن، سالن های گران گرفتن، خرج های زیاد کردن، عزت و شرف و سربلندیِ دختر و پسر را زیاد می کند. ✳️ نخیر عزت و شرف و سربلندی دختر و پسر به انسانیت و و پاکدامنی و بلند نظری ِ آن هاست نه به این چیزها... . 📚 خاطرات سردار شهید حسن آقاسی زاده، ص 121 . 🕊کمیته خادمین شهدا هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgan
. 💞 💞 🍃🌸 سه تایی رفتیم خرید؛ من و و مادرم. اذان مغرب بود اول نماز خواندیم، بعد هم راه افتادیم توی بازار. یک آینه و شمعدان خریدیم؛ یک مانتو، یک دست بلوز و دامن، دوتا هم چادر. می خواستیم همه چیز ساده باشد. هر چند خیلی ها خریدمان را که دیدند تعجب کردند. من و یونس بودیم، اهمیتی نداشت دیگران چه می گویند. 🌷 🌷 فرمانده تیپ امام حسین علیه السلام لشکر 41 ثارالله . 🕊کمیته خادمین شهدا هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgan
. 💞 💞 ✳️ صیغه را حضرت امام خواندند. بعد از مراسم عقد، با هم رفتیم . عهد بستیم تا زمانی که زنده ایم، در باشیم و رهرو راه . 🔅 سر خرید عقد، دو تا گرفتیم. روی هر دویش حک شده بود " " 🌷 🌷 به روایت . 🕊کمیته خادمین شهدا هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgan
. 💍 💞 🎊 آن زمان هم رسم و رسوم ازدواج زیاد بود، بیداد می کرد؛ ولی ما از همان اول، شروع کردیم. خریدمان؛ یک بلوز و دامن برای من بود، و یک کت و شلوار برای مرتضی. چیز دیگری را لازم نمی دانستیم. به ها و رسم و رسوم هم کاری نداشتیم. خودمان برای زندگی مان تصمیم می گرفتیم. همین ها بود، که می کرد. به روایت همسر 🌷 🌷 . 🕊کمیته خادمین شهدا هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgan
. 💍 💞 🔅 همان جلسه اول گفت: من تو دار دنیا چیزی ندارم. برام ماشین، خونه، مبل و این جور چیزا داشته باشیم یا نه، در عوض دوست دارم توی زندگی مشترک مون، ... 🌷 🌷 مزار: مزار شهدای اسلام آباد غرب . 🕊کمیته خادمین شهدا هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgan
. 💞 💍 . ❇️ شب عقد کلی کردیم. سفره نینداختیم، یک سجاده پهن کردیم رو به قبله، و یک جلد قرآن هم مقابلش. مهریه را هم بر خلاف آن زمان سنگین نگرفتیم؛ اما مراسم مان شلوغ بود. همه را دعوت کرده بودیم؛ البته نه برای ریخت و پاش، برای اینکه ازدواج مان را ببینند؛ این که می شود ساده ازدواج کرد و شد. 💟 عروسی مان هم از این ساده تر بود. اصلا مراسمی نبود، شب نیمه ی شعبان، خانواده علی آمدند خانه ی ما، دور هم شام خوردیم، بعد هم من و علی رفتیم خانه ی بخت. 🌷شهید علی نیلچیان🌷 فرمانده گردان عمار، لشکر 14 امام حسین علیه السلام مزار گلزار شهدای اصفهان . 🌷کمیته خادمین شهدا هرمزگان🌷 @khademineshohadahormozgan
. 💞 💍 . 💐 دو ماه بعد از ازدواج، فهمیدم سر مصطفی مو ندارد؛ تازه این را هم خودم نفهمیدم، یکی از دوستانم گفت. 🍃🌸 بس که محو روح بزرگش بودم، دیگر ظاهرش برایم مهم نبود؛ آن هم برای من که از هر خواستگار هزار جور ایراد می گرفتم و به هر بهانه جواب رد می دادم. 💌 مهریه ام به نظر خیلی ها عجیب و فریب بود. یک مهریه استثنایی و بر خلاف رسم معمول شهر صور؛ بی آن که پولی برایش تعیین شده باشد: «یک جلد قرآن، تعهد داماد به هدایت عروس خانم در راه تکامل و اهل بیت و اسلام.» . 🔺 از برای همه ی دوران های زندگی الگو بگیرید... . 🕊کمیته خادمین شهدا هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgan
. 💞 🔹 نوه دایی ام بود. کم و بیش رفت و آمد داشتیم. خواستگاری ام که آمد، پدر و مادرم بی چون و چرا قبول کردند؛ ولی خودم تردید داشتم. دو سه بار آمدند و رفتند؛ جواب مثبت ندادم. همان ایام مریض شدم و افتادم توی بستر. نزدیک ظهر آمد خانه مان. از پشت در احوالم را پرسید و بعد آماده شد برای نماز. آن قدر قشنگ اذان و اقامه گفت و نماز خواند، که یادم رفت مریضم. همان نماز کار خودش را کرد. شدم عروس خانه محمدناصر ناصری... 🔰 به روایت همسر شهید 🌷 🌷 . 🔸 هنگامی که مردی از شما خواستگاری کرد که از دین و اخلاق او راضی بودید به ازدواج با او رضایت دهید. مبادا فقر او تو را از این رضایت بازدارد. 📚 میزان الحکمه، ج ۴، ص ۲۸۰ . 🕊کمیته خادمین شهدا هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgan