۰۰۰:
📖 #خاطرات_شهدا
🌷 شهید حامد جوانی 🌷
#شهیدابوالفضلی
همه جای بدنش #ترڪش بوده و به گفته پزشڪان 85 درصد از مغزش در اثر ترڪش آسیب دیده بود، و افتخار پیدا ڪرد که در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید.
در عراق و سوریه بیش از ایران حامد جوانی را به عنوان #شهید_ابوالفضلی میشناسند ڪه بدون دست شهید شد.
برای زدن حامد از چهار سمت فیلمبرداری شده بود و سه ماه شهادت حامد را ڪه معروف به #حمزه بود در شبڪه #داعش پخش میڪردند.
🔸بنابه گفته پدر:
حامد تنها شهیدی بود ڪه در #سوریه به صورت ویژه دنبالش بودند و #ترورش ڪردند.
يڪی از فرماندهان در سوریه:
هرچند حامد جوانی ۲۵ ساله بود اما بسیار شجاع و نترس و تنها نیرویی بود ڪه می توانست مثل #آچار_فرانسه عمل ڪند؛ یعنی هم می توانست در توپخانه فعالیت ڪند و هم به صورت زمینی.
ڪامیون را پر از #مهمات می ڪرد و راه می افتاد، وقتی هم می گفتیم داعش در یڪ ڪیلومتری ماست، می گفت داعش چه ڪار می تواند بڪند! فرماندهان رده بالا گفته اند حامد نیرویی بود ڪه داعش از دستش در امان نبود.
همرزمانش این طور می گفتند ڪه اگر شنیدید هزار نفر داعش در #لاذقیه به درڪ واصل شده اند، بدانید ڪه پانصد نفر آنها را حامد ڪشته است.
آرزو داشت ڪه مثل #حضرت_عباس (ع) شهید بشود ڪه همین اتفاق هم افتاد، هر دو #دستش قطع شده و بر اثر انفجار #چشمانش تخلیه میشود، علاوه بر این بدنش هم تمام بر اثر همین ترڪشها زخمی میشود.
🔹پدر شهید:
آنجا مدافعان حرم اسم #مستعار دارند، وقتی ما در بیمارستان های سوریه دنبالش میگشتیم و میگفتیم حامد جوانی ،ڪسی او را نمیشناخت اما میگفتند یڪ ایرانی داریم ڪه مثل #حضرت #ابوالفضل شهید شده...
#سالروزشهادتش 🌷🕊
🌷 http://eitaa.com/khaterat_shohada
🌹 #یادشهداباصلوات🕊🕊🕊
#خاطره:
به نقل ازهمسر شهید
قبل از اعزام به سوریه به ما می گفت:
که برای اولین بار اربعین پیاده می رود #کربلا.
نگران بودم اما کم کم موقع رفتن که شد انگار راضی شدم و قانع شدم به اینکه به #سوریه برود.
خلاصه رفت و بعد از 20 روز گفت که دارد بر می گردد خیلی خوشحال شدم که فقط مجروح شده بود.
3 روز توی بیمارستان دمشق و 3 روز را تو بیمارستان بقیه ا.. تهران بستری بود.
وقتی برگشت،
گفتم :چرا ترکشها را از تنت بیرون نیاوردی؟
گفتم: من اینجا برات نوبت میگیرم تا ترکشها را از تنت بیرون بیاوری.
گفت: نه نیازی نیست اینها که به من کاری ندارند،
یکی #سوغات حضرت زینب (سلام ا... علیها) و یکی #سوغات حضرت رقیه (سلام ا... علیها) است.
👈برای بار دوم که میخواست برود بهش گفتم: که کل سوغاتی را گرفتی، دیگر نیازی نیست بروی سوریه.
👈در جوابم گفت: تا جان در بدن دارم از حرم دفاع میکنم.
شهید.مدافع.حرم.حسن.رجایی.فر
یادش با صلوات❤️
http://eitaa.com/khaterat_shohada
#خاطرات_شهدا 🌷
✍ به روایت #همسرشهید
🔰اردیبهشت بود که آمد. شب #لیلۀالرغائب. شبی که آرزوی دیدن مرتضی برایم مستجاب شد😍. همه فامیل و دوست و آشنا رفتیم فرودگاه🛬 استقبالش. تمام یک ماهی که بود، روز و شب مهمان داشتیم. همه میآمدند ببینند #سوریه چه خبر است.
🔰دو سه سالی که تا #شهادتش سوریه بود، مرتضی دیگر آن مرتضای سابق نبود✘. رشد وجودی و #روحیاش را با تمام وجود حس میکردم. با ما هم که بود مدام دلشـ❤️ پیش نیروهایش بود. مدام با بچههایش در تماس📞 بود.
🔰وقتی از آزادی #نبل_والزهرا میگفت به وضوح برق شادی توی چشمهایش😃 دیده میشد. چقدر ذوق میکرد وقتی میگفت: «مردم از خوشحالی و به نشانه تشکر، روی سر بچههای ما #برنج خشک میریختند😅.»
🔰کوچکترین اتفاقی کمصبرش میکرد؛ #عملیات میشد، فلان نیرویش شهید🌷 میشد، فلان منطقه #سقوط میکرد. مرتضی دیگر دلش با ما نبود🚫. هربار که میآمد، خستگی را به وضوح روی شانههایش #حس میکردم.
🔰مرتضی تا قبل از رفتنش به #سوریه، موهایش یکدست مشکی بود ولی از روزی که رفت، میدیدم #موهایش دارند سفید میشوند. شهید 🕊که شد، 13 تار مویش سفید شده بود.
🔰بین خواب و بیداری حس کردم #مرتضی روی تپهای ایستاده. داشت از سرما❄️ میلرزید و دندانهایش به هم میخورد😖. سرما به جان من هم افتاد. آنقدر سردم شده بود که از خواب پریدم🗯. بلافاصله به مرتضی پیام📲 دادم. به همان اسمی که توی گوشیام برایش انتخاب کرده بودم: #نورچشمم. جواب نداد.
🔰دلم طاقت نیاورد💔، زنگ زدم ولی باز هم جواب نداد😥. دیگر خوابم نمیبرد. جدای از سرما، #نگرانی هم بیخوابم کرده بود. دم اذان صبح بود که تماس☎️ گرفت. بی سلام و احوالپرسی گفتم: «مرتضی! چرا اینقدر لباس کم پوشیدی که #سردت بشه؟ نمیگی سرما میخوری؟»
🔰 مهربان جواب داد: «چی کار کنم #مریمجان، عملیات بود. همین یکدست لباس #نظامیام تمیز بود که پوشیدم🙂.» فهمیدم واقعا سردش بوده. مثل همیشه،قبل ازعملیات #غسل_شهادت کرده بود و با همان یکدست لباس 👕سردش شده بود.
#شهید_مرتضی_عطایی
#شهید_عرفه
#فرمانده_ایرانی_تیپ_فاطمیون
🌹http://eitaa.com/khaterat_shohada
🌹🕊
🌹🕊🌹
🌹🕊🌹🕊
#خاطرات_شهدا 🌷
💠مادر شهید مدافع حرم
#شهیدمحمدامین_کریمیان
🔸↫محمد امین دانشجوی ترم ۶ #فلسفه و مسلط به دو زبان انگلیسی و عربی بود و از یک دانشگاه در #آلمان بورسیه شده بود
🔹↫اما همه را رها کرد و برای جهاد به #سوریه رفت.به مدت دوسال هم در کلاس نقد و بررسی فیلم شرکت کرده بود
🔸↫و اخیراً که #حضرت_آقا در یکی از سخنرانی های خود فرمودند: جای افرادی مثل #شهیدآوینی در کشور خالی است و نیاز است جوانان ما راهش را ادامه دهند
🔹↫محمد امین تصمیم گرفت دوره #ارشد خود را در رشته فیلم سازی ادامه دهد و حتی برای این کار دوربین فیلم برداری سفارش داد که چند روز بعد از #شهادتش به دست ما رسید.
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khaterat_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
#خاطرات_شهدا 🌷
💠شهید عطایی درباره همراهےاش با شهید صدرزاده میگوید:
♥️✨با شروع درگیری های #سوریه تصمیم گرفتم برای دفاع از حرم عمه سادات به سوریه بروم. راه های مختلف را بررسی کردم تا از طریق یکی از دوستان با #فاطمیون آشنا شدم و با مدارک جعلی به سوریه رفتم و در انجا عضو #گردان_عمار به فرماندهی سید ابراهیم شدم.
♥️✨در کنار #سید_ابراهیم در عملیات های مختلفی در سوریه از جمله در ✓تل قرین، ✓تدمر و ✓جنوب حلب شرکت کردم و مدتی هم #جانشین گردان عمار بودم و بعد از شهادت سیدابراهیم مدتی فرمانده گردان عمار بودم ...
♥️✨رشادت های #ابوعلی در درگیری های ✓تل قرین، ✓تدمر، ✓دیرالعدس، ✓بصرالحریر، ✓القراصی و ✓خانطومان به عنوان جانشین تیپ عمار لشکر #فاطمیون نام او را به کلمه ای رعب آفرین برای تکفیری ها تبدیل کرده بود.
♥️✨در نهایت پس از رشادت های فراوان و چند بار مجروحیت های گوناگون، جانباز سرافراز #مرتضی_عطایی در ۲۱ شهریور ماه سال ۱۳۹۵ و همزمان با #روز_عرفه در منطقه لاذقیه به مقام رفیع شهادت نائل آمد و به یاران شهیدش پیوست.
#شهید_مرتضی_عطایی(ابوعلی)
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khaterat_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
خاڪریزشهـدا
#به_وقت_چادر 🌹 ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛
#تلنــگـــــــر 🔔🔔
💢شـنـیـده ام که این روزها حال و هوای #جهاد دلتـ❤️ را زیـر و رو کـرده.از دلتـنـگـی هایت بر روی صـفـحـه ی کاغذ📝 دیده بودم...❗️
💢از نوشته های #شهید_مشلب
دختران حواستان باشد 👌
#حجاب حجاب حجاب
حواستان به #فضای_مجازی باشد...
💢دخترانی را میبینیم که عکسهایشان را با #نامحرمان به اشتراک میگذراند
من منظورم با همه نیست❌
من هم از #فیسبوک استفاده میکنم
⚡️اما تاکنون همچین اتفاقاتی رخ نداده😊....
💢 #دلنوشته_هایت را خـوانـده ام امـا
آنـلاین📱 ک میـشوی #هـشـدارها♨️ را جدی بگیر؛عکس پروفایلش را ک دیدی!!! انگشتانت را برای تایپ ب تـبـعیـد ببر...✔️
💢مبادا پروفایل #نامحرم را مجـوز ورود بدانی📛 هر چند اگر عکسش #چادرخاکی کوچه های #مدینه باشد...
💢 #بـرادر،آرزوی #شـهـادتت رابا #نامحرم قسمت نکن❌ .آری ... درد ودل کردن تو را امیدوار میکند✌️ .اما یادت نرود این گفتگو تو را از خاک #سوریه و شام...به سواحل آنتالیا میکشاند..
💢رفته رفته آرزوی #شهادتت به رابطه ی پنهانی تبدیل میشود. اندک اندک جای عکس دوستان شهید، عکس #نامحــرم جایگزین میشود🚫
💢طرز فکرت عوض میشود😔
تا جایی ک میگویی: #جهاد برای خودشان ما در داخل دفاع خواهیم کرد ،اگر دفاعی درکار باشد...
💢بـرادر هوشـیار باش🚨؛دلـسـرد شدنت رام احساس میکنی..⁉️
فـــــقــــــط یـــــادت بــــــاشـــــــد🚫
جلو جلو عواقب #چت 📱کردنت را ب تو یادآوری کـردم ؛روز #مـحـشـر نگویی که ندانسته وارد پـرتـگاه شدم
💢من آنروز به آگاهیت شهادت میدهم یادت باشد☝️ شیرینی شهادت که #کمرنگ شود غلظت #شهوت بالا میرود
💢راسـتـی اول مـاجـرا را بـیـاد داری⁉️
اولین پی ام ات #سـلام_خـواهـر بود...
از بعدی ها دیگر نـمیـگـویـم😔
♨️فــقــط یــک ســوال
هنوز هم #نامحــرم را خواهرصدا میزن😔
#التـمـاس_کـمـی_تـفـکـر😭
#شهید_احمد_مشلب
#ظـــــهـــور_نـــزدیـــڪـــ_اســـتـ...
┏•━✨⚜••⚜✨━•┓
@khaterat_shohada
┗•━✨⚜••⚜✨━•┛
#خاطرات_شهدا 🌷
💠▫️تا آخر بخوانید
#خواهر_شهید
(هو الحَقُّ المُبین)
همیشه روضه شنیده ایم ⚡️اما #دیدنش هم عالمی دارد...
💢▫️صحنه اول:
محمدرضا از #سوریه تماس گرفته؛ پشت تلفن التماس میکند:
-مامان! توروخدا دعا کن #شهید بشم.
+تو #خالص شو، شهید میشی...
-به خدا دیگه خالص شدم. دیگه یه ذره ناخالصی تو دلم نیست🚫.
+پس شهید میشی🕊.
_ حالا که راضی شدی، دعا کن #بی_سر برگردم.
💢▫️صحنه دوم:
مهمان #معراج_شهدا شدیم. قرار است بدنِ پاره جگرمان را تحویل بگیریم و وداع کنیم. بعد از #چهل روز دلتنگی، با خودم گفتم محکم در آغوشش می گیرم و التماسش میکنم سلام و ارادت و دلتنگی مرا به #سیدالشهدا برساند. اما...
⇜ به سینه اش دست نزن🚫.
⇜نمی شود در آغوشش بگیری.
⇜صورتش را آرام ببوس و اذیتش نکن.
⇜به #سرش زیاد دست نزن.
مضطر به روی ماهش نگاه کردم و پرسیدم: #برادر! چه کردی با خودت⁉️
💢▫️صحنه سوم:
شب قبل از #تشییع است. مادر بی تاب شده، قرار ندارد. دست به دامان شهدای #کهف_الشهدا شدیم . مادر با همرزم محمدرضا در کهف خلوت کرده:
_ بگو محمد چطور شهید شد؟
+بگذرید...
_ خودش گفت دوست دارد بی سر برگردد.
+همانطور که دوست داشت شد؛ #بی_سر و #اربا_اربا...
💢▫️صحنه چهارم:
برای بدرقه اش نشسته ایم کنار منزل جدیدش
#آرام_در_خاک_خفته
بی ترس و بی درد و آرام.
متحیر ایستاده و این پا و آن پا می کند،
_ پس چرا #تلقین نمیخوانی⁉️
_ #بازویی نیست که تکان دهم و تلقین بخوانم...
🔸حالا میدانیم
⇜اربا اربا یعنی چه
⇜ #ذبیح یعنی چه،
⇜ #خَدُّ_التَّریب یعنی چه،
⇜ #شکستن_صورت یعنی چه
🔹از تو ممنونیم که به اندازه بال مگسی، #درد سیدالشهدا را به ما چشاندی، گوارای وجودت نازنینم.
🌾آسان و سختِ عشق، سوا كردنى نبود!
🌾ما نيز مهر و قهر تو در هم خريده ايم
#شهید_محمد_رضا_دهقان
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khaterat_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
🍁 تازه #نامزد کرده بود😍
اومد پیش #فرماندش☺️
گفت : حاجی😊
گفتش: جانم😄
گفت : حاجی اجازمو بده برم #سوریه😢
حاجی گفتش: میزارم ولی الان نه😔
گفت حاجی دارم زمین گیر میشم
حاجی بذار برم😞
(میترسید عشق به خانومش باعث شه نره برای دفاع از حرم)😊😢
#شهید_عباس_دانشگر
#شهید.روز 😍
❣کانال خاکریز❣
@khakriz_shohada
#خاطرات_شهدا 🌷
💠خواهرانه
🔰از شیرینیهای سنتی به ویژه شیرینی #پادرازی برای الیاس پختم🍩 تا در #سوریه خود و همرزمانش👥 بخورند، به او گفتم مقداری از شیرینیها را هم برای #خادمان حضرت زینب(س) ببرد
🔰وقتی برای #بار_آخر بعد از اعزام از پشت تلفن☎️ به من زنگ زد گفت: که این #سفارش من را انجام داده است✔️ صدایش از پشت تلفن گرفته بود و بهخوبی حس میکردم گریه کرده😭
🔰در آخرین صحبتهایمان به من #وصیت کرد که فراموش نکنم❌ که همیشه کنار #همسر و فرزندانش باشم و نگذارم تنها💕 بمانند.
🔰متأسفانه بعد از #شهادت برادرم گاهی بسیار بیتابش💓 میشدم و دلتنگی برای #الیاس اذیتم میکرد😔 بااینحال هیچگاه از رفتن او برای #دفاع از حریم اهلبیت(ع) ناراحت و پشیمان نبوده و نیستم🚫
🔰 من معتقدم #شهدا برگزیده شده👌 خداوند برای قرار گرفتن در این راه هستند و براساس #راهی که اعتقادات آنها نشان میدهد حرکت میکنند👣 و همین موجب شده با #ثبات و محکم در این مسیر قدم بردارند. به نظرم این #برگزیده شدن یکروزه به وجود نمیآید❌ بلکه از همان کودکی👶 نشأت میگیرد.
🔰الیاس همیشه تأکیـ💥ــد داشت پیرو #ولایتفقیه باشیم و به بانوان هم سفارش میکرد #حجاب خود را همواره حفظ کنند. این سیره همه شهدا🌷 چه در ایام دفاع مقدس و چه اینک در میان #شهدای_مدافع_حرم دنبال و نسل به نسل انتقال داده میشود✅
راوی: خواهر شهید
#شهید_الیاس_چگینی🌷
#شهید_جاویدالاثر_مدافع_حرم
┏━✨⚜️ ⚜️✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜️✨━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥برای #اولین_بار انتشار فیلم لحظه شهادت و در خون غلطیدن #شهید_مصطفی_صدرزاده
در #عشق دو رکعت است که وضوی آن درست نیاید الا به خون.....
چه پایان شیرینی.....🌷
#سوریه
❣️ڪانال خاڪریز❣️
┏━✨⚜️ ⚜️✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜️✨━┛
#همسر_شهید:
🔸وقتی که از مراسم #وداع با شهید برگشتم ساعت⏰ یازده صبح بود که با همان چادر سیاه خسته #خوابم برد....
🔹در خواب «حسین» را با همان لباسهای #خاکی در ضریح حضرت بیبی #زینب (سلام الله) دیدم😍 دستمال سفید در دستش بود و با لبخند گفت: اجازه میدهی #ضریح را تمیز کنم⁉️
🔸من هم با #چادر سیاه که به سر داشتم و با چشمان گریان😭 روبهروی او ایستاده بودم. سرم را به علامت #تأیید تکان دادم. در صورتی که من تا حالا نه #سوریه رفته بودم که ببینم ضریح بیبی زینب (سلام الله) به چه صورت است و ✘نه عکسی از آنجا دیده بودم.
🔹وقتی که عکس #ضریح را به من نشان دادند دیدم دقیقاً👌 همان چیزی است که در خواب دیدم....
#تخریب_چی_مدافع_حرم
#شهید_حسین_هریری🌷
#سالروز_شهادت
❣ڪانال خاڪریز❣
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
☆❣★در آرزوی شهـادت★❣☆
🔸عباس در آخرین روزهای قبل از رفتنش می گفت: بعضیها میگویند کسانی باید به جنگ بروند که #تجربه داشته باشند
🔹ولی در این جنگ مانند #دفاع_مقدس، جوانان خط شکن لازم است و #عباس یکی از این جوانان خط شکن و فدایی بود
🔸تنها ۴۰روز قبل از اینکه به #سوریه اعزام شود نامزد? کرده بود. تقریباً ۴۰ روز بعد از اعزام هم به #شهادت رسید.
🔹میگفت این همه شبکههای ماهوارهای و اینترنت و شبکههای اجتماعی فضای شهر را پر کردهاند، اما #خودمان باید دیندار باشیم
🔸اینکه توانستیم دیندار بمانیم یعنی به مرز #شهادت رسیدیم و شهیدیم پس باید مراقب باشیم #ایمانمان را از دست ندهیم
#شهید_عباس_دانشگر
#شهید_مدافع_حرم
❣ڪانال خاڪریز❣
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
💥سقوط پایتخت۶
✍ شاید به جرات بتوان ادعا کرد یکی از موفق ترین و پر بیننده ترین مجموعه های چند سال اخیر کشور سریال *#پایتخت* به کارگردانی *#سیروس_مقدم* و نویسندگی *#خشایار_الوند* بوده است اما تغییر نویسنده این سریال ، آن را از آسمان آفتابی #سوریه با مخ در خاک خشک و بی آب و علف #سومالی زمین کوبید.
با یک مقایسه عامیانه نه کارشناسانه درباره پایتخت های گذشته و قسمت ششم آن ، به راحتی میتوان تفاوت تهیه کننده ارزشی (سازمان فرهنگی اوج) را با تهیه کننده غیرارزشی امسال(فروردین ۱۳۹۹) به وضوح مشاهده کرد.
در *پایتخت ۵* تبلیغ استقامت ، مبارزه با داعش، جانفشانی برای حفظ حریم خانواده ، احترام به پدر و حتی عکس پدر(بهبود) ، افتخار قهرمان ملی ، توجه و خدمت به پدر پیر ، غرور ملی ، خواندن نماز در شرایط سخت ، احترام به شعائر دینی و ساده زیستی به نمایش درآمد ...
اما در *پایتخت ۶* تبلیغ دختر بازی ، حرمت شکنی نسبت به والدین و بزرگترها ، ایستادن مقابل پدر و مادر ، بد دهنی ، خانه مجردی ، دست بلندکردن روی بزرگتر ، فساد در فضای مجازی ، نگهداری از حیوانات خانگی ، سودآور بودن مواد مخدر ، زندگی لاکچری ، پول پرستی ، رقص و آواز ، عملهای زیبایی ، تزریق ژل و بوتاکس ، خالکوبی های نامتعارف و پنهان کاری جوانان مقابل والدین به تصویر کشیده شد ...
باتوجه به همه این نقص ها از مدیران *#صدا_و_سیما* دوستانه استدعا داریم برای ساخت قسمت آخر این سریال حتی اگر بهترین مسائل اخلاقی را هم رعایت کنند هزینه ای برآورد نکنند.
حال برای اینکه تا حدودی ذهنیت شما عزیزان خواننده با حقایق پشت پرده این قسمت از سریال پایتخت همسو شود به گوشه هایی از آن اشاره میکنم:
1️⃣ *#ارسطو_عامل* که حمل کننده ضریح و گلدسته بود و همه را با افتخار برای زیارت امام رضا علیه السلام می برد حال برای چک برگشتی به زندان افتاده میشود حامل موادمخدر.
و مدام از علائم گروهای شیطان پرستی استفاده میکند
2️⃣*#نقی_معمولی* با ایجاد جای مهری بر پیشانی هم نیروهای ارزشی را مسخره میکند هم با رفتارهایش به سخره میگیرد. ضمن اینکه پس بازگشت از مکه ، بهتاش که در تمام قسمت های سریال مبلغ فساد اخلاقی است موقع توزیع *#آب_زمزم تبرکی* با اصطلاح *#مشروب_خواران* و به شکلی که ساقی گری بزم شراب را القا کند به #ارسطو_عامل میگوید برای من سر پر بریز ، برا بقیه ته استکانی.
3️⃣*#هما* که درتمام قسمت های قبلی سریال اسطوره زنی درست کار و پاک است دراین قسمت به نقی درباره سفر دخترهایش برای اردوی رزمی و مسائل دیگر چندین بار دروغ میگوید و مخفی کارهای زیادی دارد.
4️⃣*#بهتاش* که حرمت دایی خود (نقی) ، مادرش ، ارسطو و بقیه را نگه نمیدارد مدام باوجود مخالفت مادرش جلوی او با دخترهای مختلف ارتباط میگیرد ، بزرگترهایش را به اسم صدا میزند ، شوخی های رکیک و خلاف ادب میکند و هنرش فقط رقاصی و چشم چرانی است.
5️⃣ *#سارا_و_نیکا* دخترهای نقی که بدون اجازه پدر و مادر آب هم نمیخوردند دراین قسمت خود سر شدند ، بی اجازه پدرشان به اردو می روند و به نصاب ماهواره سفارش کار میدهند.
6️⃣*#رحمان_و_رحیم برادران رحمت* که در قسمت های قبلی آدم های ساده ای بودند و به برادر بزرگشان احترام خاصی میگذاشتند ، دراین قسمت تریاکی شده و رحمت را کتک میزنند.
7️⃣*#فهیمه* که زنی ساده و با اخلاق بود ، دراین قسمت ناگهان میشود زنی قرتی.
8️⃣ *#جمیله همسر تقی* که تا این قسمت خبری از او نبود ناگهان میشود بزن بهادر و راه به راه شوهرش را کتک میزند.
9️⃣*#بهروز* پسر کوچک خانواده آقای فریبا که بسیار پرخاشگر و در توهین به بزرگترها و خبرچینی بعداز بهتاش نفر اول است.
تغییر شدید محتوایی در قسمت ششم سریال پایتخت و انتخاب نویسنده ای ناآشنا بنام آرش عباسی که البته اکثرا محسن تنابنده را نویسنده اصلی می دانند که گرایش آشکاری به سوی #جریان_اصلاحات دارد مرا یاد انتخاب اشتباه سال ۹۶ ریاست جمهوری می اندازد که با رای دادن به #حسن_فریدون(روحانی) جامعه به نابودی کشیده شد.
#دل_نوشته_طلبه
#استاد_عزیزی
کـانـاݪ خـاڪریز←↓
🍃🌹 @khakriz_shohada 🌹🍃
خاڪریزشهـدا
کـانـاݪ خـاڪریز←↓ 🍃🌹 @khakriz_shohada 🌹🍃
بِسمـ ربـّ الشهداوالصِدیقینـِ♥👑
همسرِشهیدمدافعـِ حرم عیسےِ برجے♥👑
سختـ استـِ کهـ دخترباشےِ🙃💓
مظهرعِشقُ محبتـٍ باشےِ🦋😍
دلـ ببندے.|
عاِشقـ معشوُقـ باشے😊♥
امـــــــاٰ تابیایےِ عاشقےٍ ڪنےِ خبرشہادتـ معشوقتـرابفهمے😔🌸
گویامعشوقمـ هِمـ عاشق بود😌
ارےعاشقـ خــــــُدا♥🥀
شهادتـ جزاینـ نیستِ ڪهـ تشنهـ ایےبهـ ابـِ برسد🙃🙈
عاشقےِ بهـ معشوُقـ♥🌸
انـ همـ نهـ یباربلڪهـ دوُبارهرباربعداز9ماهـِ عاشقے♥👑
طُ بمانےوخانهـ ایےکهِـ براےبعدازمراسمـ ازدواجـ امادهِ ڪرده بودے🌸
طُ وهمسرِےِ ڪهـ بهـ حضرتِ زهرابخشیدهِ ایش😌♥سختـ استـ گراسمتـ ایهـ هـــَم باشدوقرارباشَدچونـ اسمت ایہـ ایےشوےِتنهاذڪرےکهـ ازلبتـ خارج شوداینـ باشدخدایامنـ صبرڪردمـ وبازهمـ صبرمےڪنم🙃💓
ایهـ شحادهِ دخترلبانےِ16سالهـ ڪمترازسہـ سال هردوُ نامزدش رادرستـ قبل ازمراسمـ عروسےاشـ تقدیمـ بہـ حضرت زهراڪردداغ سنگینےکهـ بردل دارد ڪمترڪسےاستـ ڪهـ اورانشناختهـ است♥🌸•|
دوستشـ داشتمَ براےباردومـ عاشقِ شدم همهـ تزمحبتشـ نسبتـ بهـ من باخبربودند نگران این بودندڪهـ اسیبےببیندمنـ تنهابمانمـ مینشستیمـ درموردزندگےایندهِ ارزوهایمانـ میگـــُفتیمـ وقتـ هایےڪهـ عیسےمیرفـ من مشغول اماده سازےوسایل خانهـ میشدم♥شبـ قبلشـ من باگریہـ میگفتمـ ڪهـ راهےمنطقهـ نشوطاقتـ دوباره داغ دیدنـ راندارمـ امااو باحرف هایشـ ارامم مےڪردڪهـ برمےگرددفڪرنمےڪردمـ ڪهـ بهـ همینـ تنهایمـ بزارداماشهادتشـ ضربهـ سنگینےبرایمـ بوددنیا ازنظرمـ تاریکـ بود فراموش نمےڪنمـ رورےڪهـ درڪفن دیدمش
صورتشـ سردبود هروقت دستایش یخ مےڪردبادست هایمـ گرمش مےڪردمـ یاداونـ لحظه ایےافتادمـ ڪهـ بهم گفت ایہـ جان اگرگرفتارےپیش امدگلایہ نڪن من همیشہـ پیش ط همـ حتےتوےبهشتـ من حورالعینـ نمےخاهمـ ط حوالعینـ منے♥🌸
#شهید_عیسی_برجی
#شهدا #عاشقانه
#عشق #عاشقانه_مذهبی #شهادت #اینستاگرام #لبنان #سوریه #مدافعان_حرم #خدا #مداحی #کربلا #مشهد
کـانـاݪ خـاڪریز←↓
🍃🌹 @khakriz_shohada 🌹🍃