شهادت پایان نیست،آغاز است،تولدی دیگر است... عجب صدقِ این جملات، بعد از رفتنت بر همه مان ثابت شده مردِ رؤیایی! تو ، که هستی که در خلوت و شلوغیِ روح مناجات هایمان، اینقدر حضور داری؟! تو که هستی که با هر سلام ما خدمت اربابمان در کنارمانی؟! تو که هستی که در ابتدا و انتهای همه ی دعاهایمان ، تصویر چهره ی پاکت از جلوی چشمِ ذهنمان، دور نمی شود؟! تو که هستی که روز های حسرت نداشتنت تمام نمی شود؟!... زندگی و حیات، به جسم نیست... کاش ما هم کمی طعم زندگی را بچشیم... تو با شهادتت آغاز شدی... زنده تر شدی... بیشتر هستی... آری مزدِ بندگی چیزی جز این نیست... یک عمر برای خدا زیستن را خدا زیبا جبران میکند. و چه نیکو عاقبتی ... دستمان را رها نکن که بد جور نیازمندیم و گرفتار... مردِ بزرگ و رویایی! ... #دلنوشته #زهره_قاسمی #وصال @khalvatevesal

{ من به اعجازِ دعای تو که عادت دارم ... #وصال @khalvatevesal

روزم از عطر حرم پر شده آقا، انگار در دل عاشق من نیز رواقی دارید.. #چهارشنبه‌های_رضوی♥️ #یا_رئوف🌱 @sher_narenj🍊

این دلِ عاشق من باز هوایی شده است من همان اهل جنونم که تویی درمانش ... #زهره_قاسمی #وصال #بداهه @khalvatevesal

+دلم تنگشه ... _خاطراتشو مرور کن +میمیرم! _قشنگه ... #وصال @khalvatevesal

مرحله ی قبلِ مُردن 👈😭😭 ..

شبیه دانه ی اشکی ، میان قلبِ منی و سبز می شوم آخر به یک اشاره ی دوست ... #زهره_قاسمی #وصال #بداهه @khalvatevesal

خدایا می بینیمان؟! می شنویمان؟! این ماییم بنده هایت ، فقیرانت ، بیچارگانت و عاشقانت ... که هر کداممان سالهای قبل ، مثل امشب و فردا در گوشه ای از دنیای معرفت و حیات مشغول عشق بازی بودیم... عده ای در عرفات و عده ای در کربلا اما ما، همان بندگان قدیمی ات هستیم که امشب و فردایمان را در پستوهای خانه ، سر بر دیوارِ غصه ، اشکِ حسرت می شماریم و در کنج عزلت ، دست لرزان به سمتت بالا می آوریم : یا ارحم الراحمین یا اقدر القادرین یا رب العالمین اغفرلی الذنوب التی تغیّر النعم ... یا ربنا به اشکِ مولای غریبمان ، که امشب در وعده گاه عرفات ، تنها به دور خیمه های عاشقی میگردد و منتظرانش را صدا میکند ، قسم ببخشمان... و رحممان کن... که بیش از این، طاقت ایام نباشد ... #دلنوشته #زهره_قاسمی #وصال @khalvatevesal

التماس دعا ...

از سفير تو كه اينگونه پذيرايى شد واى بر آخر قصه كه علم مى افتد او لب خشكِ كه را ديد ، ميان كاسه لرزه از تير سه شعبه به تنم مى افتد كوفيان روى تنش مشق وقاحت كردند تيرِ كينه ، به دلِ شاه كرم مى افتد تا شنيد از غرضِ غارتِ نسوان مسلم زخم ، كارى شد و اينبار قدم مى افتد مسلم از نامه خود گشت پشيمان اى واى روى نيزه نگران است و قلم مى افتد.. ديد از كنگره ی كاخ عدو شير عقيل عاقبت كار ستمگر به ندم مى افتد از نگاه همه در روز دعا مى بارد قدمم باز دوباره به حرم مى افتد؟!! ... #زهره_قاسمی #وصال #بداهه @khalvatevesal

♥️🍃 در روز جزا غم به دلم راه ندارد پرونده ی عشّاق ، به امضای حسین است ... #زهره_قاسمی #وصال @khalvatevesal