‌ #سرود_مقدس: شعر اول 🌹 رهبر انقلاب: اگر زنها حماسه‌ی جنگ را نمیسرودند، اگر زنها در میان خانه‌ها جنگ را به‌عنوان یک ارزش تلقّى نمیکردند، مردها اراده و انگیزه‌ی رفتن به میدان جنگ را پیدا نمیکردند. ۱۳۶۸/۰۹/۱۵ 🔸️🔸️🔸️ درخواب دیدم آمده‌‌ای خانه دیوارهای کوچه چراغانی است هم قرص ماه در دل شب پیداست هم آسمان گرفته و بارانی است دلتنگم و گلایه ندارم هیچ هرگز نخواستم که تو برگردی حس می کنم کنار منی «روله»! عطر بهار با خودت آوردی همچون شهاب رد شدی از دنیا کوتاه و دلپذیر و شگفت انگیز پشت لبت همین که کمی شد سبز رفتی به سمت شور و ‌شر پاییز همسایه ای به طعنه به من میگفت +خانم دلت خوش‌است پسر داری؟ آری! دلم خوش است و سرم بالاست فرزند من #شهید شده است آری! من دلخوشم به چفیه و پوتینت گاهی خیال می کنم اینجایی وقتی نشسته ام سر سجاده یک جای خانه غرق تماشایی دستت به دست حضرت عباس است اصلا که گفته است که ناکامی این کوچه هم به نام تو خواهد شد نام آوری اگرچه که گمنامی 📝 ریحان ابراهیم زادگان #حلقه_شعر_ریحانه ❣ @Khamenei_Reyhaneh

#سرود_مقدس: شعر دوم 🌹 رهبر انقلاب: اگر زنها حماسه‌ی جنگ را نمیسرودند، اگر زنها در میان خانه‌ها جنگ را به‌عنوان یک ارزش تلقّى نمیکردند، مردها اراده و انگیزه‌ی رفتن به میدان جنگ را پیدا نمیکردند. ۱۳۶۸/۰۹/۱۵ 🔸️🔸️🔸️ دردهای ناتمام و زخم هایت مِهر من غربت و تنهایی بی انتهایت مهر من روضه خوانی های قلب بی قرارم سهم تو در دل شب گریه های بی صدایت مهر من قامت چون پهلوانت نذر میهن شد اگر پیکر پر تَرکش و درد آشنایت مهر من گرچه چشمانت نمی بیند مرا این روزها چهره ی نورانی و رنگ خدایت مهر من ای که با جانبازی‌ات دل را هوایی کرده‌ای! پر زدن همچون کبوتر در هوایت مهر من چند سالی می‌شود از درد می‌نالی ولی خنده‌های گاه گاه و با صفایت مهر من 📝 سمانه رحیمی #حلقه_شعر_ریحانه ❣ @Khamenei_Reyhaneh

#سرود_مقدس: شعر سوم 🌹 رهبر انقلاب: اگر زنها حماسه‌ی جنگ را نمیسرودند، اگر زنها در میان خانه‌ها جنگ را به‌عنوان یک ارزش تلقّى نمیکردند، مردها اراده و انگیزه‌ی رفتن به میدان جنگ را پیدا نمیکردند. ۱۳۶۸/۰۹/۱۵ 🔸🔸🔸 قول دادم كه مردِ خانه شوم غير مادر، كمی پدر باشم نگُذارم كسی بفهمد اگر چند روز از تو بی‌خبر باشم قول دادم كه در نبودن تو روی پايم بايستم چون كوه خم نيفتد به ابرويم از درد هر قَدَر سخت باشد و انبوه قول دادم كه پيش چشم كسی ضربه‌ای به غرورمان نخورَد از من و قول‌ها، خيالت تخت! آب هم در دلت تكان نخورَد✋ پسرم دائم از تو می‌پرسید: " آب، بابا..... کجاست پس بابا؟ نکند دوستم نداشت که رفت من چه کردم که مانده‌ام تنها؟" شب به شب در کنار لالایی از تو و رفتنت -که خاطره شد- قصه‌های تو را به او گفتم: "آن شبی که پدر محاصره شد..." از فداکاری‌ات به او گفتم غیرتت را به او نشان دادم تا به معنای عشق پی ببرد سال‌ها به دلش زمان دادم عاقبت در کشاکش دوران امنیت را به چشم‌هایش دید تازه فهمید قدر کار تو را جای نام‌پدر نوشت: شهید روزها یک‌به‌یک گذر کردند قصه‌ی غیرتت جهانی شد پیکرت گرچه برنگشت اما همه گفتند "آسمانی" شد *** دیشب از قد و قامتت پرسید از جوانی که دید بین خیال قاب عکس تو را نشان دادم: "نصف سن تو بود، بیست و دوسال!" 📝 نفیسه سادات موسوی #حلقه_شعر_ریحانه ❣️ @Khamenei_Reyhaneh

#سرود_مقدس: شعر ششم 🌹 رهبر انقلاب: اگر زنها حماسه‌ی جنگ را نمیسرودند، اگر زنها در میان خانه‌ها جنگ را به‌عنوان یک ارزش تلقّى نمیکردند، مردها اراده و انگیزه‌ی رفتن به میدان جنگ را پیدا نمیکردند. ۱۳۶۸/۰۹/۱۵ 🔸🔸🔸 تو ، شانزده رمضان، سفره دار ِ من بودی فقط نه "سیدِ من"! بلكه یارِ من بودی تو قول دادی و ماندی بروی قول خودت دقیق,هفته ی اول کنار من بودی! همیشه پیش نگاه منی... یقین دارم كه دستِ حضرت زهراست، سایه ی سرِمان به صبرِ زینب كبری قسم! كه روزِ حساب شهیدِ شافع ِمن باش پیش مادرمان! چه شیرمرد نبردی! كه لرزه میاُفتاد اگر كه نام تو را زیر لب، كسی میبُرد اگرچه بعد تو دشمن، نفس کشید شبی ولی شکست بدی از سپاهیانِ تو خورد اگرچه مانده ام اما مدافعم خواندی منم زنی كه به راهت، قیام خواهد كرد. مدافعانِ حجاب و حیای فاطمه را سپاهِ فاطمیون، ثبتِ نام خواهد كرد چقدر بی تو در این شهر، ماندنم سخت است بخواه ماهِ بلندم! مرا به سوی خودت شبِ فراقِ من اما شبِ وصالِ تو شد مبارک است... رسیدی به آرزوی خودت! 📝 عارفه دهقانی #حلقه_شعر_ریحانه ❣️ @Khamenei_Reyhaneh

#سرود_مقدس: شعر هفتم 🌹 رهبر انقلاب: اگر زنها حماسه‌ی جنگ را نمیسرودند، اگر زنها در میان خانه‌ها جنگ را به‌عنوان یک ارزش تلقّى نمیکردند، مردها اراده و انگیزه‌ی رفتن به میدان جنگ را پیدا نمیکردند. ۱۳۶۸/۰۹/۱۵ 🔸🔸🔸 دخترت را ببین! بزرگ شده شده آن گونه که تو می خواهی لحظه لحظه به فکر عزت توست بی خبر نیستی و آگاهی تو نبودی و قد کشیدم من تو نبودی و مادر اینجا بود در تمام دقایق بغضم چشمهایش به رنگ دریا بود گوشه ای از اتاق کوچکمان خاطراتی مصور از جنگ است قاب عکس و پلاک و یک سربند یادگاری معطر از جنگ است نیستی تا بگویم از دردم از جهان بدون لبخندت طعنه هایی که زخمی ام کردند زخمی ام! مثل زخم سربندت تلخ کامی زیاد و درد زیاد حرفهای کُشنده بسیارند پیش خود فکر می کنم شاید کینه از قهرمانی ات دارند با ترازوی مال می سنجند قیمت خونبهای پاک تو را کاش با چشم خویش می دیدند بدن چاک چاک چاک تو را مادرم صبر زینبی دارد خون پاک شماست در رگ من با صبوری شکست خواهم داد غم تلخ فراق را حتما من همان می شوم که می خواهی با صلابت، نجیب، آزاده دختری از تبار غیرت تو درس پاکی که مادرم داده 📝 نصیبا مرادی #حلقه_شعر_ریحانه ❣️ @Khamenei_Reyhaneh