شادی و نکات مومنانه
🌸 سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت ۲) #قسمت_دوم ◾️عمویم دوباره صورتش را به من نزدیک کرد و شهادتین ر
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۳)
◾️عجب پروندهای! کوچکترین عمل خوب یا زشت مرا در خود جای داده بود.
در آن لحظه تمام اعمالم را حاضر و ناظر میدیدم...
💠در فکر سبک و سنگین کردن اعمال خوب و بد بودم که رومان پرونده اعمالم را بر گردنم آویخت، بطوریکه احساس کردم تمام کوههای عالم بر گردنم آویختهاند.
💥چون خواستم سبب این کار را بپرسم گفت: اعمال هرکسی طوقی است بر گردنش.
گفتم تا چه زمان باید سنگینی این طوق را تحمل کنم؟
گفت: نگران نباش. بعد از رفتن من نکیر و منکر برای سؤال کردن میآیند و پس از آن شاید این مشکل برطرف شود.
🍀رومان این را گفت و رفت..
✅هنوز مدت زیادی از رفتن رومان نگذشته بود که صداهای عجیب و غریبی از دور به گوشم رسید. صدا نزدیک و نزدیک تر میشد و ترس و وحشت من بیشتر...
🔘 تا اینکه دو هیکل بزرگ و وحشتناک در جلوی چشمم ظاهر شدند. اضطرابم وقتی به نهایت رسید که دیدم هر یک از آنها آهنی بزرگ در دست دارند که هیچکس از اهل دنیا قادر به حرکت آن نیست، پس فهمیدم که این دو نکیر و منکراند.
☑️در همین حال یکی از آن دو جلو آمد و چنان فریادی کشید که اگر اهل دنیا میشنیدند، میمردند.
✨ لحظهای بعد آن دو به سخن آمده و شروع به پرسش کردند: پروردگارت کیست؟ پیامبرت کیست؟ امامت کیست؟
⚜ از شدت ترس و وحشت زبانم بند آمده بود. و عقلم از کار افتاده بود.، هرچند فهم و شعورم نسبت به دنیا صدها برابر شده بود، اما در اینجا به یاریم نمیآمدند.
⚡️ سرم به زیر افتاد، اشکم جاری شد و آماده ضربت شدم.
💥درست در همین لحظه که همه چیز را تمام شده میدانستم، ناگهان دلم متوجه رحمت خدا و عنایات معصومین علیهم سلام شد و زمزمه کنان گفتم: ای بهترین بندگان خدا و ای شایستهترین انسانها، من یک عمر از شما خواستم که شب اول قبر به فریادم برسید، از کرم شما به دور است که مرا در این حال و گرفتاری رها کنید.
💠و این بار آنها با صدای بلندتری سؤالشان را تکرار کردند. چیزی نگذشت که قبرم روشن شد، نکیر و منکر مهربان شدند،
🌺دلم شاد و قلبم مطمئن و زبانم باز شد. با صدای بلند و پر جرأت جواب دادم: پروردگارم خدای متعال(الله)، پیامبرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، امامم علی و اولادش، کتابم قرآن، قبلهام کعبه میباشد...
🔷نکیر و منکر در حالیکه راضی به نظر میرسیدند از پایین پایم دری به سوی جهنم🔥 گشودند و به من گفتند: اگر جواب ما را نمیدادی جایگاهت اینجا بود،
💐 سپس با بستن آن در، در دیگری از بالای سرم باز کردند که نشان از بهشت داشت. آنگاه به من مژده سعادت دادند.
با وزش نسیم بهشتی قبرم پر نور و لحدم وسیع شد. حالا مقداری راحت شدم.🍀
🍂از اینکه از تنگی و تاریکی قبر نجات یافته بودم، بسیار مسرور و خوشحال بودم.
سرور و شادمانیم ار اینکه در اولین امتحان الهی سربلند بیرون آمدم، چندی نپایید و رفته رفته نوعی احساس دلتنگی و غربت به من روی آورد.
❄️ با خود اندیشیدم: من کسی بودم که در دنیا دوستان، اقوام و آشنایان فراوانی داشتم؛ با آنها رابطه و انس فراوان داشتم. اما اینک دستم از همه آنها کوتاه است.
♦️سر به زیر گرفتم و بی اختیار گریه را آغاز کردم. چندی نگذشت که عطر دل انگیز و و روح نوازی به مشامم رسید، عطر بیشتر و بیشتر میشد.
✨در حالیکه پرونده اعمال بر گردنم سنگینی میکرد با زحمت سرم را بلند کردم و ...
ادامه دارد...
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خلاصه اگه تو کلاه بذاری سر بقیه، بقیه هم یاد میگیرن سرت کلاه بذارن
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارتون خاله ریزه و قاشق سحرآمیز
قسمت چهارم
درخواستی اعضا
🏴اخبار داغ سلبریتی ها🏴
┄┅┅❅📀🖥📀❅┅┅┄
@BaSELEBRTY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارتون دختری به نام نل
از سری کارتونهای دهه شصت
قسمت دوازدهم
🏴اخبار داغ سلبریتی ها🏴
┄┅┅❅📀🖥📀❅┅┅┄
@BaSELEBRTY
کانال اخلاقی و مفید داری بیا تبلیغ بزنم👇😁
http://eitaa.com/joinchat/4161601553C24a9ad89ab
💝💝لباس بچه گونه💝💝
دنبال لباسهای شیک و تک برا کوچولوت هستی؟
😍ژوررنالی با قیمت عالییی😍
💖 همه رقم 🎀 همه مدل 💖
https://eitaa.com/joinchat/257622096C5fd0f42366
❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
بیا ببین🌺😳
مدلای آف زده شده بخر
عجله کن تا تموم نشده 🚶🚶🏃♀🏃♀🏃♀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠نمایش نیک و بد اعمال در برزخ
▪️این قسمت: دست گیر
▫️تجربه گر: خانم جلیلیان
💢لینک فیلم کامل در تلوبیون:
http://www.telewebion.com/episode/2558040
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موبایل رو هر جایی نذاریم😑
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
شادی و نکات مومنانه
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۳) ◾️عجب پروندهای! کوچکترین عمل خوب یا زشت مرا در خود جای داده ب
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۴)
💠همان طور که به راه خویش می رفتیم، صدای وحشتناکی، توجه مرا به خود جلب کرد.
💥 به سمت چپ بیابان نگاه کردم، آنچه دیدم باعث شد که وحشتزده خود را از دوش نیک به زمین اندازم و بی اختیار خود را پشت او مخفی کنم.
❌دو شخص با قیافه هایی بزرگ و سیاه که از دهان و بینی شان، آتش و دود شعله ور بود و موهایشان بر زمین کشیده می شد، در حالی که در دست هر کدام یک گرز آهنی تفتیده به چشم می خورد، در حرکت بودند...🔥
🔅با نگرانی به نیک گفتم: اینها کیستند، نکند به سمت ما می آیند؟!
نیک لبخند زنان گفت: نترس. اینها نکیر و منکرند، می روند از کافری که تازه از دنیا آمده، بپرسند آنچه از تو پرسیدند.
❇️ گفتم: اینها وحشتناک ترند. گفت: زیرا با کافر سروکار دارند.
فاصله ای نشد که صدای فرود آمدن چیزی، زمین زیر پاهایم را به شدت لرزاند، وقتی از نیک علت را جویا شدم، گفت: ضربه آتشی بود که بر آن کافر فرود آمد.
⭕️از این به بعد نیز این گونه صداها که زمین را به لرزه می آورد بسیار خواهی شنید.
🔰 نیک مسیر راه را از روی تپهها و گاه از درون درههایی کوچک و بلند انتخاب میکرد تا اینکه به ناگاه خود را لب پرتگاه بزرگ و عظیمی دیدم.
🌀 از نیک پرسیدم: باید از پرتگاه نیز بگذریم؟ گفت: آری.
با وحشت به ته دره نگاه کردم، به قدری عمیق بود که انتهایش پیدا نبود. برگشتم و به نیک گفتم: تو که دوست و همراه منی چرا اینهمه آزارم میدهی؟! گفت: چطور؟ گفتم: آیا واقعا در این برهوت راه دیگری، که اندکی راحتتر باشد وجود ندارد؟!
🔶نیک دستی به سرم کشید گفت: راه عبور در این وادی بسیار است، اما هرکس را مسیری است که به ناچار باید از آن بگذرد.
🔘 با ناراحتی گفتم: آیا لیاقت من این بود که از بالا، آتش و دود آزارم دهد و از پایین، تپهها و درههای سخت و جان فرسا محل عبورم میباشد؟!
♦️یک لبخندی زد و گفت: دوست من بدان این زجرها، بازتاب کردارهای زشت تو در دنیاست. اگر در این مسیر عذاب آنها را تحمل نکنی هرگز به وادی السلام نخواهی رسید. کوچکترین عمل زشت تو در دنیا ضبط گردیده، اینها تاوان آنهاست...
⚡️ مدتها با رنج و مشقت بسیار مشغول پایین رفتن از دره بودیم که ناگاه، صدای ریزش سنگلاخها، از بالای دره، مرا به خود آورد. فورا خود را به نیک رساندم، تا چنانچه مشکلی پیش آید، به کمکم بشتابد
☄ وحشتزده و مضطرب، در حالیکه چشمانم از حدقه بیرون آمده بود، دیدم که مردی همراه با سنگهای کوچک و بزرگ در حال سقوط به ته دره میباشد.
🌷نیک به من اشاره کرده و گفت: نگاه کن!
به بالای دره نگاه کردم، هیکل بزرگ و سیاهی که قهقه زنان شادی میکرد، بر بالای دره ایستاده بود.
نیک گفت: این هیکل، گناه آن شخص است که در حال سقوط بود و به واسطه قدرتی که داشت، توانست بر عمل نیک آن مرد چیره گردد و در نتیجه او را به ته دره پرتاب کند...
✍ادامه دارد...
.┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
یبار داشتم بچمو میخوابوندم،
بعد شوهرم بلند بلند شروع کرد اواز خوندن،
داشت میگفت،سیاهه...(جناب خان)اومدم بگم یواشتر🤫،
ی دفه گفتم نارگیله👏👏😂😂
یه بار وسط دعوا با شوهرم میخواستم مثلاخودمو از تراس بندازم پایین.پامو بردم بالا هی نمیشد مثلا قدم نمیرسیدهمسرم گفت بزاربرم چهارپایه بیارم😐😐😐😂😂😂😂😂😂
┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄
@sotikodak
من ی عمه ی پیر دارم که مریض شده بود داداشم میبرش دکتر
ازدکتره که نسخه گرفته بودن داداشم به عمم میگ تو نمیتونی بیای ، دم مطب بشین تامن برم داروهاتوبگیرم بیام،
عمم لباس سبزپوشیده بوده
حال ندار هم که بوده ،مردم فکر میکنن گداس کلی پول میریزن جلوش😂
حالا عمم میگفته پول ندین من فقیر نیستم ولی کسی متوجه حرفاش نمیشه😂
داروخونه شلوغ بوده تا داداشم برمیگرده میبینه کلی پول جلوی عمس،پولاروجمع میکنن میان خونه😂😂
┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄
@sotikodak
#کفاشی_که_کفش_امام_زمان_راتعمیر_نکرد
عبدالكريم كفاش ؛ پيرمرد كفاشي بود كه وجود امام زمان هر هفته به مغازه او مي آمدند
روزي از او سوال كردند كه اگر يك هفته نيايم چه مي كني ؟ عرضه داشت : آقا قطعا دق مي كنم .
آقا فرمودند : اگر غير از اين بود نمي آمدم
روزی امام زمان در مغازه عبدالکریم کفاش نشسته بودن که رو میکنند به عبدالکریم و میگویند:
عبدالکریم کفش های منو ببین نیاز به وصله دارن
عبدالکریم جواب میدن:آقا به روی چشم اما اجازه بدهید اول سفارش های مردم رو تموم کنم بعد به کفش های شما برسم(البته چون آقا امر نكرده بودند اين جواب را داد)
امام زمان برای بار دوم می فرمایند:عبدالکریم کفش های من نیاز به وصله دارن برام بدوزش
بازم هم عبدالکریم همان پاسخ را میدهند.
برای بار سوم امام زمان می فرمایند عبدالکریم کفش های منو برام بدوز
این بار عبدالکریم کفاش از جایش برمیخیزد و به جلوی آقا میره و آقا رو بغل میکنه و محکم فشار میده و میگه آقاجان قربونت برم من که گفتم چشم اما اگه بار دیگه بگین همینجوری که تو بغلم گرفتمت داد میزنم آی مردم بیاین که امام زمان اینجاست.
امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) می فرمایند عبدالکریم اگه اینطوری نبودی هرگز به سراغت نمی اومدیم...
📚منبع:کتاب روزنه هایی از عالم غیب
✍نویسنده:آیت اللَّه سید محسن خرازی
.
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلطان غم چشم و چراغم مادر😭
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب
http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان شنیدنی رزمنده جوان
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
خیلی سال پیش که دوم راهنمایی بودم امتحان عربی داشتیم منم متنفر بودم از عربی راضی به مرگ بودم اما حس خوندن این درسو نداشتم از قضا معلم عربیمونم توجه خاصی به من داشت سر امتحان با خیال راحت کتاب باز کرده بودم داشتم معنی لغت هارو مینوشتم مطمئن هم بودم دبیرمون نمیبینه چون توی کیفم باز کرده بودم کتابو، که یهو معلممون گفت فلانی پاشو پنجره رو باز کن هوا گرمه ...
منم انقد هول شدم که کتابمو گرفتم دستم با همون پنجره رو باز کردم 😥😥😂😂
معلممونم دید ولی خدا رو شکر به روم نیاورد خودم بعدا فهمیدم چه دست گلی به آب دادم🤦♀
┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄
@sotikodak
دلیل خبر فوت مهناز افشار و ریحانه پارسا بازیگر فیلمپدر👇
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
اول ازدواجمون برا وام ازدواج رفتیم بانک
گفتن بیا...
همه کارکناشون میخندیدن😕
رفتم جلو گفتم مشکلی پیش اومده؟
گفت نه یه چیزی دیدیم بی سابقه تو تاریخ کاریمون 😂
گفتم چی
نشونم داد اسم و فامیلمو زده بودم بعدش زده بود فرزند:
بجای اسم بابام زده بودم فرزند اول خانواده 🙈
وای فقط از بانک رفتم بیرون تا یک هفته نمیرفتم بانک
شوهرم چقدر خندید بهم هنوزم میگه بیا فرزند اول😁
مرده گفت مگه به فرزند اولا وام میدیم ما😂😂
┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄
@sotikodak
ی باررفتم مغازه داداشم سوپرمارکت داره
خودش رف جایی کارداش من جاش بودم
ی پسره اومد اب معدنی بگیره خورده نداشتم
نمیدونم چرا بقیه پولشو ی سیگاردادم دستش😑
اونم گف ببخشید اهلش نیسم
خیلییی بد ضایع شدم
😂😂 خاک بر سرمم😁🤦♀
┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄
@sotikodak
هدایت شده از تبلیغات گسترده پایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به این فیلم #فکر نکنید😰 👆
🌕 کودکان مشاهده نکنند🔞
🤔دیدن ادامه ماجرا اینجا ضربه بزنید.🖥
مشاهده اصل ماجرا لینک زیر 👇
https://eitaa.com/joinchat/4188274736Cc6e3f318a0
این بشر واقعا تندخوان است؟🤔
بله
خیر
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
🧐🧐
🧛🏻♂چرا حجاب، برای زنان اجباری شده؟
👨🏼⚕فایده علمی حجاب🔞
Ⓜ️دلیل علمی حجاب
🧛🏼♀چرا خلوت با نامحرم، حرام شده؟
👩🏼⚕علت از دید پزشکی🔬🔞
🌕تاثیر مخربش بر بدن🌡
این کانال عالی را از دست ندید👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2061369427Cc5c0894323
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحقیقاستادرائفیپوربرروی
موسیقیهاییکهبرعکسشونمیکنن
معنیهایشیطانپرستیمیده..‼️
#شدیداپیشنهادی
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
الان وانتیه داشت رد میشد. با همون صدای جذاب و خش دارش میگفت:
پیاز دارم
گوجه دادم
خیار دارم
سیب زمینی دارم
بعد برگشت عقب وانتش و نگاه کرد، گفت:
نه سیب زمینی ندارم، ببخشید🤩😄
بعد زد تو سر بغلیش گفت: خاک توسرت، سیب زمینی ها کو؟🤩😄😂
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
@tanzist
همچین میگه سوغاتی اصفهان پولکیه،
انگار بقیه جاها مجانیه😒😅😐😄😂
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
@tanzist