eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
57.5هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
30.6هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
2.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️فرق هیئت رفتن مجردی و متأهلی؟؟ خانواده های دو طرف در این شرایط اقتصادی آسان بگیرند.. سن ازدواج در حال بالا رفتنه.. دوازده میلیون جوان مجرد در کشور هست.. کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
⚠️معصومیت از دست رفته... در ارتباط با سخت گیری والدین در مورد ازدواج جوانان، من یه تجربه ی بد دارم، شاید بیانش خالی از لطف نباشه. ما سه تا خواهر و برادر بودیم، من که فرزند بزرگ خانواده بودم ۱۷ سالگی ازدواج کردم، برادرم هم ۲۱ سالگی زن گرفتن، اما مادرمون روی برادر کوچکمون خیلی حساس بود و دوسش داشت، وقتی اون گفت زن میخوام، مادرم این طوری شدن😡😡😡 برادرم دانشجوی شریف بودن، ترم سوم، از ترم اول زمزمه میکرد من زن میخوام، ولی مامانم مسخرش میکرد. کار به جایی کشید که از او اصرار از مامانم بی محلی😔 میگفت نمیخوام تنها بشم، خواهر و برادرت رفتن سر خونه زندگی شون، تو هم بری تنها میشم. (ما پدرمون چندسالی بود، فوت کرده بود) برادرم خیلی متعهد و مهربون و اهل نماز شب و روضه و... بود. یک زمان برا مامانم مشخص که تا این موقع برام برید خواستگاری وگرنه خودم اقدام میکنم. بعد هم با دوستایی آشنا شد که در این مورد راهنماییش کنن.... یادش دادن آدم باید وقتی ازدواج بکنه که هیجان شهوانیش آروم گرفته باشد، و حرفایی که وقتی به من میگفت، دیگه برادر خجالتی و باحیام مرده بود. الان بعد از ۹ سال مامانم التماسم بکنه زن بگیره، قبول نمیکنه و کاملا یه آدم دیگه ای شده..... روزی هزار بار مامانم خودشو لعنت میکنه، چون خودشو مقصر میدونه، الان تحت تاثیر اون ارتباط گرفتن با دوستان به ظاهر دلسوز، نماز و دین و آخرت رو قبول که نداره هیچ، دشمنی هم میکنه. من دلم برا معصومیت از دست رفتش میسوزه، خواهشا والدین انقدر خودخواه نباشن. که دنیا و آخرت یک جووون رو نابود کنن. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
💎💎💎 💎💎 💎 ❇️❇️خاطرات جالب استاد قرائتی❇️❇️ مگه جشن ازدواج بدون آویزون کردن قالی نمی‌شه؟😁 برای جشن دامادی ام اطرافیان گفتند : برای تزئین مجلس و آویزان کردن در مجلس جشن که آن زمان رسم محّلی بود ، از تجّار فرش مقداری فرش درخواست کنیم . اوّل تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم ، امّا بعد به خود گفتم : چرا برای چند ساعت جشن ، سَرم را پیش این و آن خَم کنم ، مگر جشن بدون آویزان کردن قالی نمی شود ؟ و خلاصه این کار را نکردم . 🌼✨ شیـــــــــخِ شـــــــــوخ ✨🌼 🌼✨ @sheykhe_shukh✨🌼 🤲اگه‌لذت بردید یه صلوات‌بفرستید🤲 💎 💎💎 💎💎💎
هدایت شده از ارشیوووو سلبریتی
۴۳۷ من از موقعی که عضو این کانال شدم انگیزه ام برای فرزند بیشتر از ۱۰ برابر شده. ممنون از تجربه های گرانبهاتون. سال ۹۷ آخرین سال دانشگاهم بود و تمام وقت فعالیت فرهنگی میکردم، چون واقعا خود واقعیم رو تو اون فضا پیدا میکردم. خواستگار زیاد داشتم ولی خانواده ام رضایت به هیچکدوم نمیدادن و از هر کدوم یه ایرادی میگرفتن. تا اینکه دوستم یکی از آشناهاشون رو بهم معرفی کردند، ایشون خیلی درباره من تحقیق کرده بودن، بعد پا پیش گذاشته بودن، بقول همسرم مشکل جوونا امروز این که قبل از ازدواج به شناخت همدیگه اهمیت نمیدن و ملاک هایی مثل ظاهر و مادیات اولویت قرار گرفته. خلاصه ایشون درباره رفتار و کردار و اخلاق بنده از طریق آشناشون اطلاعات کسب کرده بودن و با چشم باز جلو اومدن. خانواده من خیلی سخت گیر بودن، ولی برای ایشون هیچی نگفتن و گفتن هر جور خودت میدونی.. با توجه به شناختی که از دوستم داشتم و میدونستم بی جهت و اغراق آمیز از کسی تعریف نمیکنه، راضی به این خواستگاری شدم. وقتی اومدن خواستگاری یه جوان ساده بودن که با درآمد خیلی کم روزگار میگذروندن. همون جلسه اول، شیفته ی رفتار و افکار شون شدم و جواب مثبت دادم.😍 همسری ازم درخواست کردن تو خرج های اول سخت نگیرم وخانوادمم راضی کنم. راضی کردن خانوادم خیلی سخت بود، ولی بخاطر همسرم این سختی رو به جون خریدم و با حداقل ترین ها شروع کردیم. واقعا همسرم با هیچی شروع کرد. ولی برکت از روز اول تو زندگیمون بود. باور کنید هنوزم نمیدونیم چجوری با هیچی، همه چی جور شد. تو ۱ سال عقدمون چندبار توفیق رفتن به کربلا و مشهد رو پیدا کردیم. که تو هیچ برهه ای از زندگیمون طی یکسال این همه توفیق معنوی نصیبمون نشده بود. باور این قضیه، شاید برای خیلی ها سخت باشه و حتی خود من قبل ازدواج واقعا معنی برکت رو به این شکل تجربه نکرده بودم. بعد از آخرین سفر کربلا، یه مراسم ساده گرفتیم و قرار شد خونه بگیریم بعد عروسی ولی متاسفانه نشد. چون همسرم منبع درآمد نداشتن و در یکی از اتاقای خونه خانواده همسرم زندگی مشترک رو شروع کردیم. اون روزها اصلا به این فکر نکردیم که صبر کنیم شرایطمون درست بشه و بعد بچه دار بشیم. مطمئن بودیم برکت بچه قبل از اومدنش میاد. همینطور هم شد. سه ماه بعد از عروسی فهمیدم پسر گلم قراره بیاد تو زندگیمون😍 ۴ماهه باردار بودم که منبع درآمد همسرم هم به لطف خدا درست شد و ما خونه مون رو جدا کردیم. همسرم میگن مومنین باید از هم مشکل گشایی کنند، باید بهم رحم کنیم و هوای همو داشته باشیم، به همین خاطر، با فروش مقداری از طلاهام، مبلغی فراهم شد که همون رو هم قرض میدادن به دوست و آشناشون و به صورت قسطی پس میگرفتن. یه جورایی پولمون در گردشه همیشه. به نظرم برکت این کار باعث شده که بعد از یکسال این پول مبلغش ۳ برابر بشه. با درآمد کم ایشون وقتی روی برگه حساب میکردیم، احتمال میدادیم آخر ماه کم بیاریم. ولی جالب بود کم که نمیاوردیم هیچ، یه مقداری هم پس انداز میکردیم. همیشه وقتی با همسرم به این موضوع فکر میکنیم، میخندیم و میگیم حساب و کتاب خدا با ما خیلی فرق داره... دو هفته قبل از به دنیا اومدن میوه دلم حقوق همسری ۳ برابر شد و این شرایط رو خیلی بهتر میکرد برامون. پسرم رو به سختی با زایمان طبیعی دنیا آوردم(تو فامیل ماهمه سزارین میکنن و خیلی ها بهم گفتن چرا میخوای خودتو اذیت کنی؟ ولی من هدفم این بود که بچه زیاد داشته باشم و با سزارین کمی سخت میشد به هدفم برسم). زایمان سختی داشتم، در حدی که ماماها ناامید شدن و گفتن زنگ بزنید دکترش بیاد که سزارین بشه، بعد از ۱۳ساعت درد، همچنان دلم نمیخواست سزارین بشم. همون جا ماما پرسید با این وضعیت بازم بچه میخوای؟ منم گفتم آره😂 گفت تو تنها کسی هستی که دیدم تو اوج دردش بگه بازم بچه میخوام. اوایل به دنیا اومدن پسرم، شرایط خیییلی سخت بود برام ولی با کمک ها و حمایت های همسرم تونستم پشت سر بذارم شرایط رو. اما الان که چند ماهی از دنیا اومدنش میگذره و ماشاءالله بزرگ شده، از الان به فکر دومی هستم. منتها صبر کردم تا کوچولومو از شیر بگیرم و اگر خدا لایق بدونه منو، فرزندهای بعدی هم به فاصله ۲ سال به دنیا بیارم. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
10.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان ازدواج علامه حلي در 15 سالگي حتي يك شب ، بعد از بلوغ ، نمي خواهم تنها بخوابم. ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
2.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک فعال توئیتری با انتشار این مراسم شب یلدا توسط یک عروس و داماد نوشت؛ 🔹آنقدر به حواشی مساله ازدواج مشغول باشید؛ آنقدر خرج کنید؛ و خرج بتراشید؛ تا کلا ازدواج تو جامعه منتفی بشه ...😭🙈😭 🔹تک تکتون در گناه رنجی که دختران و پسران مجرد، بدلیل بدعت‌ها و سنن جاهلی شما متحمل میشن شریکید.🙊🙉🙊 کانال رهبر❤️👇😍👇 @khamenei_ir .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
9.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 خانم‌ها و خانواده‌های غیرمذهبی نبینن❌✋🏼 💠 چون زیاد ازشون توقعی نداریم که این شکلی باشن🙏🏼 💠 اما خانواده‌های مذهبی که ادعای پیر و پیغمبری دارن، ببینن👀 💠 کدوم‌تون حاضرین به این آسونی، دختر شوهر بدین؟ اونم به یه جوون غیرایرونی ✴️ ازدواج خانم لبنانی با پسر ایرانی در پیاده روی اربعین 🔅خدایا طرز تفکر دختران لبنانم آرزوست ☺برای در ایران 📣رسانه باشید... بصیرت افزایی🇮🇷 📲 @basiratafzayi
9.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 خانم‌ها و خانواده‌های غیرمذهبی نبینن❌✋🏼 💠 چون زیاد ازشون توقعی نداریم که این شکلی باشن🙏🏼 💠 اما خانواده‌های مذهبی که ادعای پیر و پیغمبری دارن، ببینن👀 💠 کدوم‌تون حاضرین به این آسونی، دختر شوهر بدین؟ اونم به یه جوون غیرایرونی ✴️ ازدواج خانم لبنانی با پسر ایرانی در پیاده روی اربعین 🔅خدایا طرز تفکر دختران لبنانم آرزوست ☺برای در ایران 📣رسانه باشید... .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
۷۲۱ همیشه فکر می کردم تو سن ۱۸ سالگی ازدواج می کنم، همیشه حساب می کردم کی میشه ۱۸ سالم. تو فکر ۱۸ سال بودم که سال ۸۴ تو سن ۱۴ سالگی اولین خواستگار من اومد و من، هم ذوق داشتم هم استرس... خوب من تو ذهنم ۱۸ سالگی بود😜 یادمه بابا جونم خیلی بهم روحیه می داد، می گفت چیزی نیست اگه دوست نداری بگو نه... منم گفتم نه. دوباره با اصرار های مامان و مامان بزرگم راضی شدم و بعد چند روز اومدن خواستگاری. شب خواستگاری که تموم شد یه انگشتر دست من کردن و فردای اون روز دایی مادر بزرگم من و همسر جونی رو عقد دائم خوندن و بعدش به ما گفتن برید با هم صحبت کنید😍 دیگه حرفی نداشتیم چون اگه به تفاهم نمی‌رسیدیم باید خطبه طلاق می خوندیم 😄 الان خیلی خوشحالم که هیچ صحبتی نکردیم چون اگر پایبند به اون حرفا نبودیم، همیشه می گفتیم خودت گفتی این کارو می کنم. فقط یادمه تنها کاری که کردیم خواهر شوهرم اون انگشتری که شب تو دستم کردن در آوردن دوباره همسرم گذاشتن تو دستم😍 اون موقع ها ما شهرستان بودیم، همسرم تهران. برا همین من هر موقع تعطیل می شد، میومد پیشم. یادمه یه بار عید فطر اومد، از یه شیرینی فروشی خوب تو تهران برام شیرینی خریده بود. دو تا النگو و یه روسری برام خریده بود که همون شب اومدم النگو رو دستم کنم دیدم یکیشون شکست و من همون طوری نگه داشتم نبینه ناراحت بشه آخه تو خالی بودن اما بعداً بهم گفت صدای شکستنش اومده اون موقع ها خیلی وضع مالی خوبی نداشتیم آخه تازه رفته بود سر کار. اون موقع ها یادمه بهم قول داد که بعد عروسی یه سرویس طلا یک میلیونی برات می خرم. بعد ها که بهش میگفتم می گفت هنوز بعد عروسیه😄 اما الان میگه برو یه سرویس یک میلیونی پیدا کن تا برات بخرم. اما خیلی خدارو شکر می کنم که تو سن کوچیک ازدواج کردم، خیلی راحت می گرفتیم و دنبال هیچ تجملاتی نبودیم. فقط به فکر خوش گذرانی بودیم. بعد از ده ماه دوران نامزدی رفتیم خونه خودمون تو سن ۱۵ سالگی 😍 عروسی ما شهرستان بود، عروسی که تمام شد، فرداش باید میومدیم تهران. دوست داشتم چند روز دیگه اون جا باشیم اما نشد موقع خدا حافظی خیلی سختم بود، موقعی که می خواستم با بابام خداحافظی کنم گریه امونم نمی‌داد.😭 بعد از ۶ ساعت به خونه مون رسیدیم و زندگی دو نفره رو شروع کردیم😍 یادمه اون اوایل گریه می کردم و دلم تنگ میشدم بعد یه مدتی بهتر شدم و به کلاس خیاطی رفتم و خودمو مشغول کردم چون که سنم پایین بود برام سخت بود برم مدرسه بزرگسالان آخه محیطشو دوست نداشتم و باید تا دیر وقت کلاس می رفتم. تصمیم به استخاره شد که زنگ زدم، گفتن استخاره تون خیلی بده و هلاکت داره. دیگه بعد از سه سال که از زندگیمون می گذشت همه می گفتن بچه بیارید و ما هم می گفتیم کوچیکیم بعد از چهار سال از زندگیمون تصمیم گرفتیم که بچه دار بشیم. 👈 ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خرید ضایعات بهانه است کوچه به کوچه میگردم که تو را پیدا کنم😂😂 این بنده خدا هم دنبال زنه، نیسان آبی هم داره👌 🔸 ولی بعضی هامون دیگه خیلی دنبال شاهزاده با اسب سپید میگردیم... در روایات داریم که اگه خواستگار مومن بود و خوش اخلاق بود بهش دختر بدید! کانال شادی و نکات مومنانه ┄┅┅❅🟤🌼🟢🌸🔴🌺🟣❅┅┅┄                @khandehpak ‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌ کانال شادی و نکات مومنانه ┄┅┅❅🟤🌼🟢🌸🔴🌺🟣❅┅┅┄                @khandehpak ‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌
الا یا ایهاالساقی ادر کاسا و ناولها ... که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد تالار و شام و عاقد و عکاس و آرایشگر و فیلم و لباس و تاج و کفش و کیف و ساک و سکه و شمش و پلاک و شمعدان و ساعت و زنجیر و سرویس طلا ... آنهم از آن سرویس خوشگلها... و از این جور مشکلها😅😅😂 💠💠💠💠💠 ❌این روش اسلامی نیست... از بعضی‌ها وقتی می‌پرسیم که شما چرا برای دو نفری که می‌خواهند زندگی بکنند، بازار را می‌خواهید خالی کنید که جهیزیّه برای خودتان درست کنید؟! می‌گویند: خب ما داریم. چون داریم می‌خواهیم بکنیم. آیا این استدلال کافی است؟ چون داریم! نه... این استدلال به هیچ وجه کافی نیست. استدلال غلطی است. در یک جامعه همه جور انسان زندگی می‌کند. شما باید کاری کنید که آن دختری هم که ندارد، اگر خواست شوهر بکند، بتواند و الّا این جهیزیّه‌ای که شما دارید برای دخترتان درست می‌کنید، این مهریّه‌ای که شما دارید به عروستان می‌دهید، این دیگر دَرِ ازدواج را برای دیگران خواهد بست. این روش انسانی نیست. این روش اسلامی نیست. شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 @dotakafinist1