#نوجوان
❕تلاش براى خوب بودن از خصوصيات فطرى نوجوانان است.
آنها هميشه فكر مى كنند كه خوب هستند. والدين بايد همواره اين احساس را در آنان تقويت كنند.
تشويق و تقويت والدين و مربيان موجب تقويت حس عزت نفس نوجوانان مى گردد و بهتر شدن رفتار آنان كمك شايانى مى كند.
زمانى كه نوجوان يك عمل خوبى (مثل كمك به ديگران) انجام مى دهد و يا چيزى را به دوستش مى بخشد، بايد به رفتار او ارج نهند و تشويق نمايند. اين عمل در ذهن او به صورت يك عادت مثبت نقش مهمى ايفا مى كند.
❗️ نکته مهم این است که هر عملی را تشویق نکنید. تشویق و تذکر و تنبیه باید همراه باهم بکار روند ولی تشویقِ هوشمندانه بسیار موثر است.
➕➖➕➖➕➖➕➖➕
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
#رنج_مقدس
#نرجس_شکوریان_فرد
#قسمت هشتم
مسعود باشیطنت های همیشگی و ناتمامش و سعید با مهربانی هایش. دوبرادر دوقلوی غیرهمسان که نه چهره هایشان شبیه هم است ونه ادا و آدابشان.
مسعود با آن قد دیلاق و چهره ی سبزه ی پرنمکش. اگر مادر بود حتما چشم غره می رفت که :
- وااا. بگو ماشاالله، بچه ام قد رشید داره.
ودست می برد بین موهای مشکی اش و سر آخر صورتش را هم می بوسید.
این پنج سانت بلندتری اش از علی شده مهر رشادت.هرچند دو سانت آن به خاطر موهایش است که روبه بالا شانه می کند. چشم و ابروی مشکی اش به صورت سبزه اش حالت شیرینی می دهد، ولی تا جادارد حاضر جواب است.چنان شر و شوری به خانه می دهد که آجرها هم برای استراحت التماسش می کنند. شاید همین روحیه اش هم باعث می شود که خبط و خطاهای ریز و درشتش،گاه مادر را مضطر می کند و پدر را در سکوت فرو می برد و علی را به تلاش می اندازد. خداراشکر، معماری قبول شد؛رشته ایی که تمام انرژی اش را می گیرد و خسته اش می کند.
برعکس سعید با آن صورت سفید و موهای قهوه ایی موج دار وریش هایی که خیلی خواستنی اش می کند. دخترسوم مادر حساب می شود و مادر دوم مسعود.همیشه فکرمی کنم اگر سعید نباشد، این مسعود را هیچ کس نمی تواند ترجمه و تحمل کند. به نظرم سعید با آن نگاه های عمیق و سکوت های متفکرانه اش باید فلسفه می خواند. هرچند که خودش معتقد است می خواهد طرحی نو دراندازد. عاشق خانه های قدیمی است؛ مخصوصا خانه مان در طالقان. قرار شده زن که گرفت به جای آپارتمان بروند در خانه ای کاهگلی که اتاق های دوری و طاق ضربی و تاقچه های پهن تورفته دارد،زندگی کنند. درهای اتاقش چوبی باشد و شیشه ها هم، رنگی لوزی لوزی. وسط حیاط یک حوض و دور تا دورش یک باغچه باشد.خودش کنار نقشه کشی هایش، مرغ و خروس و گاو و گوسفند را جمع و جور کند و زنش هم به جای موبایا بازی و فیلم دیدن گلیم ببافد، نان بپزد و مربا درست کن .
موبایل بازی و فیلم دیدن گلیم ببافد، نان بپزد و مربا درست کند. مسعود و علی هم دارند با سعید طرح شهرک کاهگلی را می ریزند. از تصور دفتر مهندسی شراکتی سه برادر و شهرکی که قرار است جدای از همه ی شهر ها با معماری سنتی بسازند، لذت می برم. قرار است خانه ای هم به من بدهند که وسطش حوض بزرگ فیروزه ای داشته باشد، با باغچه ای بزرگ و اصطبلی با چند اسب. موقع عروسیم داماد با اسب سفید بیاید دنبالم. از تصور اسب سواری ام با لباس عروسی خنده ام می گیرد.
سعید سینی چایی به دست می آید :
- همیشه به خنده، خبریه؟ بوی کیک هم میاد، اما خودش نیست؟!
لبخندم راجمع می کنم و اسبم را در همان اصطبل خیالی شهر خوشبختی ام می بندم و می گویم :
- من هم مثل شما همین سوال رو دارم. فقط فهمیدم که مامان واسه ی شما عزیز کرده هاش پخته و در مخفی گاهی دور از دسترس پنهانیده.
- ((پنهانیده)) هووم. خوبه. فرهنگ اصطلاحات نوین. نترس همه مون مجبوریم طبق برنامه ی مامان جلوبریم.
شکلات تلخی را باز می کند و می دهد دستم.
- بخور... مثل حقیقت تلخه. دوست داشته باش!
ادامه دارد ...
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
⁉️انسان قوی
💪🏻جوانان مسلمان سرگرم زورآزمایی و مسابقه وزنه برداری بودند.سنگ بزرگی آنجا بود که مقیاس قوت و مردانگی جوانان به شمار می رفت ، و هرکس آن را به قدر توانایی خود حرکت می داد.
در این هنگام رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسید و پرسید : ((چه می کنید؟))
- ((داریم زورآزمایی می کنیم. میخواهیم ببینیم کدامیک از ما قویتر و زورمندتر است.))
- ((میل دارید که من بگویم چه کسی از همه قویتر و نیرومندتر است ؟))
- ((البته ، چه از این بهتر که رسول خدا داور مسابقه باشد و نشان افتخار را او بدهد.))
🤔افراد جمعیت همه منتظر و نگران بودند ،که رسول خدا کدامیک را به عنوان قهرمان معرفی خواهد کرد؟ عده ای بودند که هر یک پیش خود فکر می کردند ، الان رسول اکرم دست او را خواهد گرفت و به عنوان قهرمان مسابقه معرفی خواهد کرد.
🔆رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : (( از همه قویتر و نیرومندتر آن کس است که اگر از یک چیزی خوشش آمد و مجذوب آن شد ، علاقه به آن چیز او را از مدار حق و انسانیت خارج نسازد و به زشتی آلوده نکند. و اگردر موردی عصبانی شد و موجی از خشم در روحش پیدا شد ، تسلط بر خویشتن را حفظ کند ، جز حقیقت نگوید و کلمه ای دروغ یا دشنام بر زبان نیاورد. و اگر صاحب قدرت و نفوذ گشت و مانع ها و رادع ها از جلویش برداشته شد ، زیاده از میزانی که استحقاق دارد دست درازی نکند.))
داستان راستان ـ متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
خانه آرام من(موسسه بصیر)
#آقایان_بخوانند https://eitaa.com/khaneAram_Basir
بسم الله الرحمن الرحیم
🍁🍂🍁🍂🍁🍂
#آقایان_بخوانند:
✅ سه راهکار ابو علی سینا برای #مدیریت_منزل:
دانشمند بزرگ ابو علی سینا سه راهکار برای تدبیر منزل و مدیریت آن به مردها ارائه می دهد:
1️⃣هیبت و اقتدار مرد
2️⃣ تکریم زن
3️⃣ مشغول داشتن زن و اجتناب از بیکاری
شیخ الرئیس معتقد است هیبت مرد به این است که احترام خود را در خانه حفظ کند، از دین و مروت خود مراقبت کند و به وعده هایش عمل کند. همچنین در مورد تکریم زن میگوید: راه اداره زن، تکریم است و بس! اجبار و تهدید راه به جایی نمی برد!
📚تدبیر المنازل ص 32 - 38 به نقل از کتاب ( خانواده در نگرش اسلام و روان شناسی)
🌸💐🌸💐🌸💐
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
#کودک
#تکنیک های تقویت صبر ⁉️⁉️راههای تقویت صبر به صورت مفهومی
🔆مامان من عروسک میخوام همین الان .پس کی میخری؟
🔅🔅برات میخرم اما تا دو هفته ی دیگه
🔅شما باید به تعداد روزهایی که فرزند شما قراره صبر کنه تا به خواسته اش برسه دایره .گل و یا هر شکلی که کودک دوست داره رو روی کاغذ نقاشی کنید ودربیارید تا او هر روز یکی از آنها را در قلک یا جعبه ای در بسته بریزد تا روزها برایش قابل شمارش وقابل تحمل شوند .
❌❌حواسمان باشد تا سر موعد مقرر به عهد خود وفا کنیم .
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
#رنج_مقدس
#نرجس_شکوریان_فرد
#قسمت نهم
حقیقتاً دوست دارم بدانم نوشتههای دفتر علی، خیالی است یا داستان جوانی که از اصل قضیه کناره گرفته و حالا احساسش فروکش کرده، با تسلط و تحلیل، گذشتهاش را نوشته است. همیشه این دیر فهمیدنها چقدر زجر آور است؛ وقتی میفهمی که زمان گذشته است و دیگر نمیتوانی کاری انجام بدهی.
قالیچه را بر میدارم. کتابم را زیر بغلم میگیرم و در پناه سایهی دیوار حیاط دراز میکشم. اگر نمیترسیدم که اهل خانه بیدار شوند، فوارهی حوض را باز میکردم و از صدای آب لذت میبردم. در این فضا حال و حوصلهی خواندن دربارهی تاریخ آمریکا را ندارم. کتاب را بالای سرم میگذارم که نبینمش. دستم را زیر سر ستون میکنم. بوی ریحان و تره حالم را جا میآورد.
به قول مسعود: چینه دان احساسم پر از لذت میشود. خیره میشوم به قامت کشیدهی ریحانها و برگهایی که از دو طرف دستشان را باز کردهاند. ماچ صدا داری برایشان میفرستم که صدای خندهی علی متوقفم میکند:
_ حال میکنی ها.
لبم را تو میکشم و نگاهن را بالا میآورم، دمپایی میپوشد و میآید:
_عشقاند این ریحونها.
با تعجب چشمانش را گشاد میکند:
_دیگه نه به این غلظت.
این جنس مذکر، اگر کمی دلش را روغن کاری میکرد، دنیا خیلی قشنگتر میشد. اصلاً کجا ظرافت و لطافت را میشود حالی اینها کرد. هر چند که هروقت دلشان بخواهد، قوهی ادراکهی تشخیص زیباییشان بالاست. و الا که مثل بُلَها فقط نگاهت میکنند و تو باید ممنون باشی که قضاوتت نمیکنند.
مینشینم تا علی هم بنشیند. میگوید:
_ خوشمزگی و خوشبوییشو قبول میکنم، اما درک لذت عشق را باید دفاع کنی.
شانه بالا میاندازم و میگویم:
_ تو دراز بکش و از زاویهی دیدی که من داشتم چند دقیقه نگاه کن، بعد حست رو بگو.
بلند میشوم و کمی از قالیچه فاصله میگیرم تا تمرکزش بهم نریزد. علی دراز میکشد؛ حالا دارم از بالا ریحانها را میبینم. همهی دستها رو به آسمان بلند شدهاند. چه با نشاط ... یاد باغچهی طالقانمان میافتم. ظهرها و غروبها با چه ذوقی سبزی میچیدم. دلم برای آن روزها تنگ شده است. پدربزرگ وقتی سبزی میکاشت و به درختها رسیدگی میکرد، هم صحبتشان میشد، گاهی برایشان حافظ و سعدی زمزمه میکرد. گاهی همینطور که بیل میزد درد دل هم میکرد، زمانی خسته کنار جوی آبشان مینشست و تسبیحش را به یاری میگرفت و لذتمند نگاهشان میکرد. فرق آن میوهها و سبزیها را فقط موقع خوردن میفهمیدی.
ادامه دارد ..
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
#کودک
#تکنیک های تقویت صبر
⁉️⁉️برای تقویت خویشتن داری فرزندتان برای او برنامه هدفمند کوتاه مدت طراحی کنید
🔅🔅مثلا به او چند دانه از یک نوع حبوبات بدهید وبا کمک شما آنها را در گلدانی کاشته واز آن مراقبت,کند در صورتی که گیاه رشد کرد و خوب از کار درآمد پاداشی دریافت خواهد کرد.
https://eitaa.com/khaneAram_Basir