💌 | پیامکی از بهشت ✍ فرازی از وصیت نامه شهید: ناصر بهبهانی نیا ❣به ضد انقلاب منافقین گول خورده عرض می‌کنم که به رهبری امام امت روحی له الفداء و مسائل عظیم انقلاب اسلامی روحیه شهادت طلبی رزمندگان و ایثار و تحمل مصائب مردم در مبارزه با ابرقدرت‌ها و کفر و نفاق و دشمنی آشکار و نهان ابرقدرت‌های استعمارگر را ببینید ❣ و از آن طرف به اصطلاح رهبران خود را ببینید که چگونه در آغوش ابرقدرت‌ها و استعمارگران و جانی تاریخ صدام ، نشسته‌اند. ❣آنها می‌خواهند در کنار آمریکا و شوروی و صدام خلق‌ها را آزاد کنند و عملاً همچنین شده که نه فقط خلق‌ها را آزاد نمی‌کنند، بلکه در از بین بردن این مردم به ابرقدرت‌ها کمک می‌کنند. چقدر احمق اند که در کنار صدام که دستش به خون همین مردم آغشته است، دم از ایران و خلق ایران می‌زنند. ❣ از این فرصت‌ها استفاده کنند و توبه کنند. 🌷شهید: ناصر بهبهانی نیا 📆 تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۲/۱۵ 📍محل شهادت: نهر جاسم ‌‌‌‌‌‌ ┅═🔹🍃🌸🍃🔹═┅ #خانه_شهید_بندر_ماهشهر https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃

🔺️بندر ماهشهر در دفاع مقدس 📌 فصل اول قسمت چهل 🔰 پشتیبانی از خرمشهر و آبادان با توجه به گرمای هوا و دمای بالای ۵۰ درجه دسترسی به یخ و آب سرد از نیازهای اصلی رزمندگان شده بود. عبدالمحمد سلطانی در این باره می‌گوید، هنگامی که جنگ شروع شد، ما دو کارخانه یخ سازی در سربندر و بندر ماهشهر داشتیم و بی‌درنگ، برای تامین یخ مهاجران و رزمندگان اعلام آمادگی کردیم. تا دو سال نخست جنگ روزانه ،حدود ۴ تا ۵ هزار قالب یخ از دو کارخانه به صورت رایگان به دست رزمنده‌ها و مهاجران می‌رساندیم .دو کارخانه ما شبانه روزی کار می‌کرد و حمل یخ باکامیون‌های پشتیبانی ارتش یا سپاه ،و گاهی، با کامیون‌های کارخانه صورت می‌گرفت. پس از اتمام محاصره آبادان ، کار ما سبک‌تر شد؛ اما حتی در زمستان هم روزانه، حدود ۱۰۰۰قالب یخ ارسالی داشتیم و این وضع همچنان تا پایان جنگ ادامه داشت. روز به روز، ورود مهاجران به بندر ماهشهر افزایش پیدا می‌کرد و پشتیبانی از آنان، با توجه به امکانات موجود، کار آسانی نبود. کم کم امداد و کمک رسانی از شهرهای دیگر به سوی بندر ماهشهر سرازیر شد: برخی از داوطلبان اعزام به جبهه و خدمت رسانی به مردم از اصفهان وارد بندر ماهشهر شدند،دو نانوایی جدید ساختند و شروع به کار کردند. شماری هم از تهران آمدند و در ساختمان کمیته امداد، آشپزخانه‌ای راه اندازی کردند. روزانه، ۵۰ دیگ بزرگ غذا طبخ می‌شد و به دست ۵۰ هزار تن از مهاجران می‌رسید. آرد کافی در اختیار مردم قرار می‌گرفت، صندوق‌های چوبیِ شرکت ایران _ژاپن برای سوخت به مردم داده می‌شد و آنان می‌توانستند به راحتی نان بپزند. گاهی اوقات به سبب کمبود هیزم، از دمپایی استفاده می‌کردند و آن را می‌سوزاندند. در آن دوران، گازکشی نبود و سیلندر گاز هم بسیار نادر یافت می‌شد. 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 📚منبع :کتاب بندر ماهشهر در دفاع مقدس ۱۳۶۰_ ۱۳۵۹/ جلد اول صفحه ۶۰_۵۹ 🖊مولفان عادل شیرالی نرگس شاه محمدی 🗞 انتشارات قدر ولایت #خانه_شهید_بندر_ماهشهر https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr

چشمان منتظر.... 🔹️شهید عبدالرحیم درویشی، اهل امامزاده عبدالله، از توابع شهرستان هندیجان بود. سال ۱۳۵۸ وارد سپاه شد. با شروع جنگ تحمیلی، در جاده آبادان _ماهشهر به اسارت نیروهای بعث عراق درآمد . 🔹️ خانواده تا سال ۱۳۶۲ از او خبر داشتند. اما پس از آن دیگر خبری از رحیم به دست نیامد. پدر و مادرش تا آخر عمر چشم به راه او بودند. آنها در روستای مالکی از توابع شهرستان هندیجان زندگی می‌کردند. 🔹️ برخی روزها پدر رحیم پیاده از روستا به سمت جاده هندیجان_ دیلم می‌آمد ،می‌نشست و به ماشین‌های در حال عبور نگاه می‌کرد ، امید داشت که رحیم از یکی از آن ماشین ها پیاده شود؛ اما رحیم هیچ وقت نیامد و پدر و مادرش در آن دنیا به دیدارش شتافتند. کتاب: بندرماهشهر دردفاع مقدس #شهیدعبدالرحیم درویشی #دفاع_مقدس #خوزستان #خانه_شهید_بندر_ماهشهر https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr

🔺️بندر ماهشهر در دفاع مقدس 📌 فصل اول قسمت چهل و یکم 🔰 پشتیبانی از خرمشهر و آبادان آبادان در آغاز جنگ ،چند مخزن و انبار بزرگ ذخیره بنزین داشت که مقداری از سوخت شهر را تامین می‌کرد ،اما کافی نبود و کمبود سوخت از بندر ماهشهر باید تامین می‌شد. یک دوبه ی(یدک کش) بزرگ در مسیر بندر امام به بندر چوئبده وجود داشت که مخزن و بشکه‌های ۲۲۰ لیتری را در آن گذاشته بودیم. مخازن به وسیله ی تلمبه پر ،و دربندرچوئبده تخلیه می‌شد. رسیدن سوخت از طریق دوبه‌ها ،برای پشتیبانی آبادان بسیار مهم بود و کمبود سوخت به این وسیله تامین می‌شد. هنگام محاصره آبادان، تانکرها انواع سوخت، مانند بنزین،گازوئیل و نفت را از اصفهان و شیراز به بندر ماهشهر می‌رساندند و از آنجا به جبهه و آبادان می‌رفت. در سال ۱۳۵۹ در بندر ماهشهر برای نخستین بار، کوپن بنزین طراحی شد و بعدها به نقاط دیگر کشور راه یافت. با هر کوپن، ۳۰ لیتر بنزین تحویل داده می‌شد. با گذشت چند هفته از ورود مهاجران اندک اندک ،نیازهای اساسی آنان مانند حقوق، مسکن ،لباس، پوشاک و جز آن تامین شد. کارمندان دولت از فرمانداری می‌خواستند تا حقوق معوقه آنها را از سازمان‌ها و ادارات مربوطه مطالبه کند. برخی به منظور کسب مجوز وسیله نقلیه برای انتقال وسایل زندگی‌شان از آبادان به بندر ماهشهر، به فرمانداری مراجعه می‌کردند. از سویی، مردم وسایلشان را می‌خواستند و از سویی دیگر ، به سبب مشکلاتی مانند نبودن سوخت کافی، نبود کامیون و ناامنی جاده آبادان _بندر ماهشهر، صدور این گونه مجوزها برای فرمانداری تا حد زیادی سخت بود. شماری از مهاجران هم پس از اقامتی چند ماهه در بندر ماهشهر ، تصمیم می‌گرفتند به شهرهای دیگر بروند و هماهنگی وسایل نقلیه و ارتباط با شهر مقصد هم بر عهده فرمانداری بود. 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 📚منبع :کتاب بندر ماهشهر در دفاع مقدس ۱۳۶۰_ ۱۳۵۹جلد اول صفحه ۶۱_۶۰ 🖊مولفان :عادل شیرالی نرگس شاه محمدی 🗞 انتشارات قدر ولایت #طوفان_الأقصى #لبیک_یا_خامنه_ای #کشف_حجاب_حرام_شرعی_سیاسی #خانه_شهید_بندر_ماهشهر https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr

💌 | پیامکی از بهشت ✍ فرازی از وصیت نامه شهید: بهرام حیدری ❣برادران هرچه می‌توانید به اسلام خدمت کنید و امام عزیزمان و ولایت فقیه را رها نکنید همیشه پشت سر آنها باشید. من را حلال کنید همه ما باید در راه عقیده کشته شویم لباس سبز کفن جهت دفاع از ناموس است. ❣ امام خمینی بت شکن است و باید پشت سر او باشیم و شهید شویم.گمان نکنید آن‌هایی که در راه خدا کشته می‌شوند مرده هستند. بلکه شهید می‌باشند . ❣وظیفه همه جوانان دفاع از وطن و دین و ناموس خود در برابر شرق و غرب است تا بتوانیم اسلام عزیز را زنده نگه داریم. 🌷شهید: بهرام حیدری 📆 تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۵/۲۳ 📍محل شهادت: جاده آبادان_ماهشهر ‌‌‌‌‌‌ ┅═🔹🍃🌸🍃🔹═┅ #خانه_شهید_بندر_ماهشهر https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃

مهمان ویژه ی امروز 😍😍