🇮🇷خانه شهید بندر ماهشهر🇮🇷
#ارسالی_مخاطب #کوروش_قپانچی_زاده خاله عزیز و شهید پرور وصبورم، سلام ما را هم به محمود جان برسان شا
#ارسالی_مخاطب
#حاج_یعقوب_اصلاحی
📌 باسلام به دوستان عزیز
انشاءالله امروز پنجشنبه ۱۴۰۳/۳/۱۰ ساعت ۱۸:۱۵ عصر در مزار شهدا جمع می شویم وانشاءالله ازانجا میرویم سر مزار مادر شهید سردار محمود رئیس قنواتی زیارت عاشورا میخوانیم . دوستان به حرمت شهید سعی کنید حضور داشته باشید.✅️
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جهاد_تبیین
#صلوات
#خانه_شهید_بندر_ماهشهر
https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr
به همین سادگی زندگی میکردند؛
امّا چون سَدّ آهنین در مقابل دشمن
میایستادند ...
#دفاع_مقدس
#قهرمانان_وطن
#زندگی_در_جنگ
#مــردان_بی_ادعــا
#دلاوران_ماهشهری
#خانه_شهید_بندر_ماهشهر
کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇
https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr
♨️ نامه حضرت آیتالله خامنهای به دانشجویان حامی مردم فلسطین در دانشگاههای ایالات متحده آمریکا
✍ بسم الله الرّحمن الرّحیم
🔹این نامه را به جوانانی مینویسم که وجدان بیدارشان آنها را به دفاع از کودکان و زنان مظلوم غزّه برانگیخته است.
🔹جوانان عزیز دانشجو در ایالات متّحدهی آمریکا! این، پیام همدلی و همبستگی ما با شما است. شما اکنون در طرف درست تاریخ ــ که در حال ورق خوردن است ــ ایستادهاید.
🔹شما اکنون بخشی از جبههی مقاومت را تشکیل دادهاید، و در زیر فشارِ بیرحمانهی دولتتان ــ که آشکارا از رژیم غاصب و بیرحم صهیونیست دفاع میکند ــ مبارزهای شرافتمندانه را آغاز کردهاید.
🔹جبههی بزرگ مقاومت در نقطهای دور، با همین ادراک و احساسات امروز شما، سالها است مبارزه میکند. هدف این مبارزه، توقّفِ ظلمِ آشکاری است که یک شبکهی تروریست و بیرحم به نام «صهیونیستها»، از سالها پیش بر ملّت فلسطین وارد ساخته و پس از تصرّف کشورشان، آنها را زیر سختترین فشارها و شکنجهها گذاشته است. نسلکشیِ امروز رژیم آپارتاید صهیونیست، ادامهی رفتار بشدّت ظالمانه در دهها سال گذشته است.
🔹فلسطین یک سرزمین مستقل است با ملّتی متشکّل از مسلمان و مسیحی و یهودی، و با سابقهی تاریخی طولانی. سرمایهداران شبکهی صهیونیستی پس از جنگ جهانی، با کمک دولت انگلیس، چند هزار تروریست را بتدریج وارد این سرزمین کردند؛ به شهرها و روستاهای آن هجوم بردند؛ دهها هزار نفر را کشتند یا به کشورهای همسایه راندند؛ خانهها و بازارها و مزرعهها را از دست آنان بیرون کشیدند، و در سرزمین غصبشدهی فلسطین، دولتی به نام اسرائیل تشکیل دادند.
🔹بزرگترین حامی این رژیم غاصب، پس از نخستین کمکهای انگلیسی، دولت ایالات متّحدهی آمریکا است که پشتیبانیهای سیاسی و اقتصادی و تسلیحاتی از آن رژیم را یکسره ادامه داده و حتّی با بیاحتیاطی غیر قابل بخشش، راه برای تولید سلاح هستهای را به روی او گشوده و به او در این راه کمک کرده است.
🔹رژیم صهیونیست از روز اوّل، سیاست «مشت آهنین» را در برابر مردم بیدفاع فلسطین به کار گرفت و بیاعتنا به همهی ارزشهای وجدانی و انسانی و دینی، روزبهروز بر بیرحمی و ترور و سرکوبگری افزود.
🔹دولت آمریکا و شرکایش، حتّی از یک اخم در برابر این تروریسم دولتی و ظلم مستمر، دریغ کردند. امروز هم برخی اظهارات دولت ایالات متّحده در قبال جنایت هولناک غزّه بیش از آنچه واقعی باشد، ریاکارانه است.
🔹«جبههی مقاومت» از دل این فضای تاریک و یأسآلود سر برآورد و تشکیل دولت «جمهوری اسلامی» در ایران، آن را گسترش و توانایی داد.
🔹سردمداران صهیونیسم بینالمللی که بیشترین بنگاههای رسانهای در آمریکا و اروپا متعلّق به آنها یا زیر نفوذ پول و رشوهی آنها است، این مقاومتِ انسانی و شجاعانه را تروریسم معرّفی کردند! آیا ملّتی که در سرزمین متعلّق به خود در برابر جنایتهای اشغالگران صهیونیست از خود دفاع میکند، تروریست است؟ و آیا کمک انسانی به این ملّت و تقویت بازوان او کمک به تروریسم به شمار میرود؟
🔹سردمداران سلطهی قهرآمیز جهانی، حتّی به مفاهیم بشری هم رحم نمیکنند. رژیم تروریست و بیرحم اسرائیل را دفاعکننده از خود وانمود میکنند، و مقاومت فلسطین را که از آزادی و امنیّت و حقّ تعیین سرنوشت خود دفاع میکند، «تروریست» مینامند!
🔹من میخواهم به شما اطمینان دهم که امروز وضعیّت در حال تغییر است. سرنوشت دیگری در انتظار منطقهی حسّاس غرب آسیا است. بسیاری از وجدانها در مقیاس جهانی بیدار شده و حقیقت در حال آشکار شدن است. جبههی مقاومت هم نیرومند شده و نیرومندتر خواهد شد. تاریخ هم در حال ورق خوردن است.
🔹بجز شما دانشجویانِ دهها دانشگاه در ایالات متّحده، در کشورهای دیگر هم دانشگاهها و مردم به پا خاستهاند. همراهی و پشتیبانی استادان دانشگاه از شما دانشجویان حادثهی مهم و اثرگذاری است. این میتواند در قبال شدّت عمل پلیسیِ دولت و فشارهایی که بر شما وارد میکنند، تا اندازهای آرامشبخش باشد. من نیز با شما جوانان احساس همدردی میکنم و ایستادگی شما را ارج مینهم.
🔹درس قرآن به ما مسلمانان و به همهی مردم جهان، ایستادگی در راه حق است: فَاستَقِم کَما اُمِرت؛(۱) و درس قرآن دربارهی ارتباطات بشری این است: نه ستم کنید و نه زیر بار ستم بروید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون.(۲) جبههی مقاومت با فراگیری و عمل به این دستورها و صدها نظائر آن به پیش میرود و به پیروزی خواهد رسید؛ باذن الله.
توصیه میکنم با قرآن آشنا شوید.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۳/۳/۵
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جهاد_تبیین
#فلسطین_مظلوم
#خانه_شهید_بندر_ماهشهر
https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr
#ارسالی_مخاطب
باسلام پنج شنبه مورخ ۱۴۰۳/۳/۱۰ مزار مادر شهید سردار محمود رئییس قنواتی بر گزاری زیارت عاشورا تو سط گروه دیدار با خانواده شهدا.
#خانه_شهید_بندر_ماهشهر
https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr
🇮🇷خانه شهید بندر ماهشهر🇮🇷
🌷 خاطرات شهدای بندر ماهشهر ✴️ زندگینامه سردار شهید محمود رئیس قنواتی ◀️ قسمت بیست و سوم الان ک
🌷 خاطرات شهدای بندر ماهشهر
✴️ زندگینامه سردار شهید محمود رئیس قنواتی
◀️ قسمت: بیست و چهارم
حسن محمودی همراه خود جگر ، دل و قلوه آورده بود که ما اول به علت باران آنها را کباب نکردیم ولی بعد از مدتی دیدم فایده ای ندارد، باید جگرها را کباب کرد. من و مهرداد جگرها را تکه تکه کردیم و حسن آمد تا آتش روشن بکند ، و بعد او، و کسانی که همراه او بودند رفتند. من در سنگر خودمان بودم . مرتضی آمد کمی نشستیم و سنگر را کمی درست کردیم . بعد من به مرتضی گفتم باید آنها را کباب کنیم ولی باران بود و مرتضی می گفت نمیشود . من از سنگر رفتم بیرون و دنبال قوطی فلزی بزرگی میگشتم که در آن آتش روشن بکنم. با وجودی که باران داشت روی سرم میبارید و هیچ کس بیرون نبود، دله ای پیدا کردم و توی باران نصف آن را بریدم ، چوب هم آماده کردم و گوشت ها را هم آوردم و به مرتضی که داخل سنگر بود ، دادم و بعد آمدم داخل . حالا بود که مرتضی برای کباب داغ شده بود داخل سنگر آتش روشن کردیم . بعد از چند دقیقه ، سنگر پر از دود شد طوری که داشتیم خفه می شدیم ، فوری آتش را که در داخل قوطی بود بیرون گذاشتیم و من رفتم بیرون ، باران هم داشت میبارید. من نصف در سنگر و نصف بیرون ایستادم و آتش را درست کردم و مرتضی از داخل سنگر به من جگرها را میداد و من آنها را همین طوری داخل آتش انداختم و با فوت کردم و باد زدن تا توانستم آنها را کباب کنم. البته چند تکه از آن سوخت و من حالا حسابی خیس شده بودم که باران قطع کرد و مجید و محمود آمدند بیرون.
⬅️ادامه دارد...
📚منبع کتاب: خاطرات شهدای بندر ماهشهر
صفحه ۵۱-۵۳
📝مؤلفان: عادل شیرالی و نرگس شامحمدی
📍انتشارات قدر ولایت
#دفاع_مقدس
#دلاوران_ماهشهری
#گردان_شهدا
#سیدالشهدا_ی_خدمت
#خانه_شهید_بندر_ماهشهر
https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr
هدایت شده از رفیق شهیدم فاضل شیرالی
مــادر نبـــودهای کـــه بـدانـی غم پســـــر
آتـش بـه جـــــان مــــــادر دلتنـگ میزند
🥺💔
#ارسالی_شما
#دا
💌 کانال شهید فاضل شیرالی
✓ https://eitaa.com/shahidfazelshirali
هدایت شده از رفیق شهیدم فاضل شیرالی
بازسازی هنری چهره شهدا
💌 کانال شهید فاضل شیرالی
✓ https://eitaa.com/shahidfazelshirali
🇮🇷خانه شهید بندر ماهشهر🇮🇷
🌷 خاطرات شهدای بندر ماهشهر ✴️ زندگینامه سردار شهید محمود رئیس قنواتی ◀️ قسمت: بیست و چهارم حسن
🌷 خاطرات شهدای بندر ماهشهر
✴️ زندگینامه سردار شهید محمود رئیس قنواتی
◀️ قسمت : بیست و پنجم
مجید که دید من دارم کباب درست می کنم ، فوری دعوا می شد و همه با هم دست خود را داخل آتش میکردیم که یکی با چوب می زد و نمی گذاشت برداریم ، یکی هول می داد یکی سوک میداد که ما اینجا حسابی زده بودیم زیر خنده . چرا که داخل این باران ماندن و روی کباب دعوا کردن ، مزه ای داشت ، یک دفعه مرتضی نوک چاقوی خود را برای تکه ای که کباب کرده بود به آن زد و آن را برداشت که بخورد ولی مجید فوری پرید و آن را گرفت و خورد که ما حسابی زدیم زیر خنده و محمود هم که نمیتوانست کاری بکند ، تکه ای بزرگتر از جگر را به چوب کرده بود و روی آتش گرفته بود که کباب نمیشد ، من با زرنگی جگر خیلی خوردم و آخر هم گازی از تکه ی بزرگ جگر محمود زدم و آمدم داخل سنگر که پیراهن و شلوارم تمام خیس شده بود . پیراهنم را در آوردم و دراز کشیدم . مرتضی خودش تنها بیرون ماند و تکه ای دیگر از جگر را برای خود کباب کرد وقتی آمد داخل حسابی خوشحال بود و می خندید و می گفت من جگر بیشتر از همه ی تان خوردم و دو تایی دراز کشیدم ، تا حالا که بلند شدیم و شروع به نوشتن کردم و مرتضی هم برای خودش تا بحال میخواند که همین الآن به من گفت کمپوت را باز کنیم و من جواب مثبت به او دادم. حالا من میخواهم کمپوتی را که از قبل داشتیم ، خودم و مرتضی بخوریم . نوشته هایم را به امید نوشتن خاطره ی پیروزی قطع میکنم. خدایا ، پیروزی را نصیب تمام مسلمانان بکن.
⬅️ادامه دارد...
📚منبع کتاب : خاطرات شهدای بندر ماهشهر
صفحه ۵۷_۵۳
📝مؤلفان: عادل شیرالی و نرگس شامحمدی
📍انتشارات قدر ولایت
#گردان_شهدا
#دلاوران_ماهشهری
#دفاع_مقدس
#سیدالشهدا_ی_خدمت
#خانه_شهید_بندر_ماهشهر
https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr