🇮🇷خانه شهید بندر ماهشهر🇮🇷
🌷 خاطرات شهدای بندر ماهشهر ✴️ زندگینامه سردار شهید محمود رئیس قنواتی ◀️ قسمت سی و سوم الآن شب
🌷 خاطرات شهدای بندر ماهشهر
✴️ زندگینامه سردار شهید محمود رئیس قنواتی
◀️ قسمت سی و چهارم
صدای گلوله ها به اندازه ای نزدیک بود که ما می گفتیم این طرف جاده همه درگیر شدند . صدای مسلسل ها به صورتی بود مثل اینکه چندین نفر از نزدیک دارند قلیون می کشند و صدای همه نوع اسلحه ها باهم قاطی شده بود و من خیلی خوشحال بودم و میگفتم آخر با دشمن تن به تن رو به رو خواهم شد . درگیری تا ساعت ۳ با نهایت شدت ادامه داشت . ما هر لحظه بیشتر آماده می شدیم و تیر تک تیراندازان و ترکش توپخانه ی دشمن نمی گذاشت که ما از سنگر دور بشویم. ساعت ۳ بود که صدای مسلسل ها رو به کاهش گذاشت تا آنجا که دیگر هیچ شلیکی نشد . ما که نیم ساعت به تمام شدن پستمان داشتیم ، این نیم ساعت هم به طور آماده باش ایستادیم ولی دیگر خبری نشد و ما بعد از تمام شدن نیم ساعت، نگهبانی بعدی را که بهرام و محمود بودند ، بیدار کردیم. من دیشب تقریباً ۲ساعت هنوز کمتر خوابیدم. زیرا خوابم نمیبرد. از اول شب تا موقع پستمان که بعد از ساعت ۴ ، که بعد خوابم برد.
حالا هر لحظه گوش به زنگ هستیم ببینیم دیشب چه خبر بوده است ولی هنوز کسی خبری به ما نرسانده است.
⬅️ ادامه دارد...
📚منبع کتاب: خاطرات شهدای بندر ماهشهر صفحه ۸۹_۸۷
📝مؤلفان: عادل شیرالی و نرگس شامحمدی
📍انتشارات قدر ولایت
#دفاع_مقدس
#دلاوران_ماهشهری
#انتخابات
#خانه_شهید_بندر_ماهشهر
https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr
🌷 خاطرات شهدای بندر ماهشهر
✴️ زندگینامه سردار شهید محمود رئیس قنواتی
◀️ قسمت سی و پنجم
ساعت در حدود ۵:۲۵ عصر دوشنبه است. من در سنگر نشسته ام و دارم می نویسم. بچه های هندیجان ظهر تعویض شدند و رفتند و من باز هم ماندم.من کمی ناراحت شده ام که باز دوباره دوستانی را که به آنها انس گرفته بودم از پهلویم می روند.محمود و بهرام خیلی اصرار کردند من هم با ایشان بروم و بروم در سپاه هندیجان.پنج نفر از بچه های جدید هندیجان جای آنها آمدند که از جمله کریم شکاری است و همین یک ساعت پیش هم چند نفر جدید از بچه های ماهشهر آمدند.ازجمله پرویز نیکخواه که دوست من است و در بسیج ماهشهر است،آمده است و هم سنگر بهمن شده است.چند نفر بسیجی دیگر آمده اند.من که قرار بود بروم از اسحاق اجازه گرفتم.ولی گفته تا فردا یا پس فردا بمان و برو سه چهار روز بمان و باز بیا اینجا.زیرا به تو احتیاج داریم و به منطقه و مسائل اينجا آشنا هستی.البته من دودل هستم که بروم در سپاه هندیجان یا سرجایم بمانم.دشمن دارد شدیداً به طرف ما شلیک می کند.صداهای شلیک دشمنان مرا به بیرون سنگر بُرد برای نگاه کردن.تیرها پشت سر هم می آیند.من امروز کمی گرفته هستم از بی برنامگی و بی نظمی و هم از رفتن بچهها. امروز به ما لباس گرم که اصلاً گرم نمی کند،دادند و مهرداد موقعی که می خواست لباس گرم قبلی را دربیاورد،پاچه آن داخل پایش ماند و همانجا پاره شد که ما را به خنده واداشت. فعلاً نوشته هایم را قطع می کنم تا به بیرون سر بِکِشَم.اگر سَرَم به تیر دشمن نرود،ببینم که تیرهای آنها کجا اصابت می کند.
⬅️ ادامه دارد...
📚منبع کتاب: خاطرات شهدای بندر ماهشهر صفحه ۹۳_۸۹
📝مؤلفان: عادل شیرالی و نرگس شامحمدی
📍انتشارات قدر ولایت
#دفاع_مقدس
#دلاوران_ماهشهری
#انتخابات
#خانه_شهید_بندر_ماهشهر
https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr
5.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـــ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🌹
« سالروز آسمانی شدن شهید سید شُبَر اصل هاشمی مبارک باد ».🇮🇷
تاریخ تولد : ۱۳۴۵/۱/۲ اروند کنار
تاریخ شهادت : ۱۳۶۷/۴/۳
محل شهادت : میمک🌷
مزار شهید: ماهشهر 🌸
#دفاع_مقدس
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#انتخابات
#خانه_شهید_بندر_ماهشهر
https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr
🕊⚘️شهید سید شُبَر اصل هاشمی
سید شُبَر، فرزند سیدهادی، در دوم فروردین ۱۳۴۵ در اروند کنار نهر سعدونی دیده به جهان گشود. او تا پایان دوره دبیرستان درس خواند و با فرا رسیدن سن خدمت، به لشکر ۸۴ خرم آباد ارتش رفت و از آن طریق به جبهه اعزام شد. او در سوم تیر ۱۳۶۷ در میمک، بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار شهید اصل هاشمی در بندر ماهشهر قرار دارد (سن شهید: ۲۲ سال).
📚منبع: جلد سوم کتاب سرافرازان ابدی، صفحه ۳۴
📝مؤلفان: عادل شیرالی_نرگس شامحمدی
انتشارات:قدرولایت
#دفاع_مقدس
#دلاوران_ماهشهری
#انتخابات
#لبیک_یا_خامنه_ای
#خانه_شهید_بندر_ماهشهر
https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr
2.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـــ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🌹
« سالروز آسمانی شدن شهید عبدالعباس آلبوغبیش مبارک باد ».🇮🇷
تاریخ تولد : ۱۳۴۸/۸/۴ ماهشهر
تاریخ شهادت : ۱۳۶۷/۴/۴
محل شهادت : جزیره مجنون 🌷
مزار شهید: ماهشهر 🌸
#دفاع_مقدس
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#انتخابات
#خانه_شهید_بندر_ماهشهر
https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr
🕊⚘️ شهید عبدالعباس آلبوغبیش
عبدالعباس، آلبوغبیش،فرزند مظلوم، در بیست و چهارم آبان ۱۳۴۸ در بندر ماهشهر زاده شد. پدرش کارگر شرکت شیمیایی رازی بندر ماهشهر بود. دوران کودکی عبدالعباس در بندر ماهشهر سپری شد و تا دوم راهنمایی درس خواند. او به عضویت سپاه پاسداران بندر ماهشهر درآمد و برای نبرد علیه دشمنان بعثی به جبهه رفت. در چهارم تیر ۱۳۶۷ ، با سمت فرمانده گروهان پیاده گردان امام حسین (ع) بندر ماهشهر، در جزیره مجنون مفقودالاثر شد. با گذشت چند سال، اعلام شد که عبدالعباس در جزیره مجنون به شهادت رسیده است و پس از تفحص پیکر شهید عبدالعباس آلبوغبیش به بندر ماهشهر منتقل شد و در گلزار شهدای بندر ماهشهر آرام گرفت (سن شهید: ۱۹ سال).
📚منبع: جلد سوم کتاب سرافرازان ابدی، صفحه ۲۲
📝مؤلفان: عادل شیرالی_نرگس شامحمدی
#دفاع_مقدس
#دلاوران_ماهشهری
#انتخابات
#خانه_شهید_بندر_ماهشهر
https://eitaa.com/khane_shahid_mahshahr