eitaa logo
خانه کتاب کوثر
88 دنبال‌کننده
985 عکس
324 ویدیو
65 فایل
پیشنهادات و انتقادات خود را با مادرمیان بگذارید. ادمین @yaaghelatolarabs
مشاهده در ایتا
دانلود
📘کتاب: ✍️نویسنده: 🌹 🙎‍♂ 🌀معرفی: طرف از این رو به اون رو شده! ⬆️⬇️ قمار برایش حلال بود، شراب🥂 برایش حکم آب 🥛داشت. حرام برایش شیرین🍰 بود و کلا رنگ زندگی اش را خودش انتخاب می کرد. اما ته دلش❤️ یک قطره خون بود که او را گاهی حالی به حالی می کرد و آخر هم… کتاب طیب جذ اب وخواندیست زندگی این مرد که ازاین رو به آن رو می شود. ☘️ برگی از کتاب: در مقابل ساختمان شهربانی تهران، طیب خان پیاده شد. مسئول کلانتری از او اجازه گرفت و یک دستبند و یک پابند به او زدند. طیب خان در طبقه بالا پشت در اتاق تیمسار نصیری ایستاد آنجا یکی دیگر از دوستان طیب نیز حضور داشت. این دو نفر را نیم ساعت پشت در اتاق معطل کردند بعد هم که وارد شدند نصیری رو به دوست طیب کرد و شروع کرد به فحش دادن🙄😱. طیب خان سرش را بالا آورد و گفت: “….فکر نکنم حق داشته باشی به ما فحش بدی.”😡 نصیری بلند شد و گفت: مثلا اگر به توی فلان فلان شده فحش بدم چه غلطی می کنی؟😏 یک دفعه دیدیم طیب خان به سمت نصیری حمله کرد و گفت: به گور پدرت خندیدی😤 و بعد … @khaneketabkosar
خانه کتاب کوثر
📘کتاب:#طیب ✍️نویسنده:#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی 🌹 #انقلاب 🙎‍♂#جوان 🌀معرفی: طرف از این رو به
🔻 ندیده شما رو خریدیم 👤بخشی از خاطره محمد باقری درباره قیام ۱۵خرداد 1342 تهران 🔹️بعد از قیام خونین ۱۵خرداد و دستگیری طیب، تو دادگاه طیب رو به سرهنگ نصیری گفت:"ما تو قانون مشتی‌گری، با بچه های حضرت زهرا(س) در نمی‌افتیم. من این سید رو نمی شناسم؛ اما با او در نمی افتم." 🔹فردا شب، صدایی از سلول طیب آمد. فهمیدم دارن می برندشان برای اعدام. وقتی می‌رفتن، طیب زد به میله سلول من و گفت: 🔸"محمد آقا! اگه یک روز خمینی رو دیدی، سلام منو بهش برسون و بگو خیلی‌ها شما رو دیدند و خریدند ، ما ندیده خریدار شما شد‌یم." نیم ساعت بعد، صدای رگبار اومد و معلوم شد که تیربارونشون کردن.  🇮🇷