آسمانی ترین مهربانی: روایاتی از زندگی کریم ترین بخشنده زمین، امام جواد(ع).
#آسمانی_ترین_مهربانی 📚
نوشته ی🖊: #سید_مهدی_شجاعی
نشر: #نیستان
#جوان
#اهل_بیت
#امام_جواد علیه السلام
📜معرفی:
می خواستم تو را خورشید بنامم از روشنایی منتشرت، دیدم که خورشید، سکه صدقه ای است که تو هر صبح از جیب شرقی ات درمی آوری، دور سر عالم می چرخانی و درصندوق مغرب می اندازی.
و بدین سان استواری جهان را تضمین می کنی.
می خواستم تو را ابر بنامم؛ از شدت کرامتت،
دیدم که نسیم، فقط بازدم توست که در فضای قدسی فرشتگان تنفس می کنی.
به اینجا رسیدم که:
زیباترین و زیبنده ترین نام، همان است که خدا برای تو برگزیده است، ای کریم ترین بخشنده ی روی زمین، ای جواد!
✂️بریده کتاب📖:
پیش از خداحافظی از امام پرسیدم: چرا در تمام این یک سال به سراغ من نیامدید؟ در حالی که من شما را بسیار طلب کرده بودم.
امام در قالب این سوال پاسخ فرمود: تو کی ما را به اخلاص طلب کردی؟
دیدم که جز همان شب آخر در تمام یک سال گذشته، هرگز امام را به اخلاص طلب نکرده بودم. امام را می خواندم اما چشم امیدم به دوستانی بود که در دربار مامون داشتم
@khaneketabkosar
نامیرا: برداشتی آزاد از واپسین روزهای زندگی
📚 #نامیرا
✍🏻 نویسنده #صادق_کرمیار
🌀نشر #نیستان
🧔🏻 #جوان
🔖 #رمان
خواندن این کتاب سوارشدن بر درشکه تاریخ و چرخیدن در فضای وهم آلود و پرفتنه است.اگر می خواهید متوجه شوید در زمان حضرت ولی عصر امام را همراهی می کنی یا مقابلش می ایستی، این کتاب را بخوان و جایگاه خودت را پیدا کن.
برگــــ🍀ـــے از ڪتاب:
خود از رسول خدا شنیدم که فرمود به زودی فرزندم حسین در عراق کشته خواهد شد، پس هرکس که در آن زمان حاضر بود ، او را یاری کند .ام وهب گفت: به خدا سوگند هر کس جز انس بن حارث که از صحابه ی رسول خداست این سخن را می گفت باور نمی کردم. بعد پرسید : امانمی فهمم چرا تو در نینوا مقیم شده ای؟
╔ ✾" ✾ "✾ ════╗
📚@khaneketabkosar
╚════ ✾" ✾" ✾
معرفی کتاب :
نوشتن داستانی که مخاطب، آخرش را میداند کار آسانی نیست. و اینجاست که کرمیار با نگاه درست به عاشورا و استفاده از عنصر «رمانس» به خوبی بهره گرفته است. دریغ جدی اینجاست که ای کاش سریال #مختارنامه را بعد از خواندن «نامیرا» میدیدیم تا باورمان شود در کوفهای که ۱۸هزار نامه برای امام حسین علیهالسلام ارسال میشود چطور یکباره ورق بر میگردد و آدمهایی که تا دیروز مشتاق استقبال از پسر پیامبر و علی علیهماالسلام بودند، ناگهان با زرق و برق سکههای پسر مرجانه پشت او را خالی کردند، سفیرش را کشتند و بزرگان کوفه ناگهان یار قدیمی ابنزیاد شدند؟
کتاب را که تا انتها بخوانی معلوم میشود «نامیرا» ریشه در مفهوم «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» دارد. مفهومی که میگوید پهنهی سرزمین کربلا به #اندازهی_کل_زمین وسعت پیدا کرده و عاشورا همیشه نامیراست.
در «نامیرا» است که میفهمی بخشی از انبوه مردمی که به امام نامه نوشتند حضور امام را برای منافع شخصی خود میخواستند. امضاها به خاطر درد دین نبود بلکه برای طایفهای سؤال این بود که چرا معاویه شام را برتر از کوفه دانسته است. وقتی که ابنزیاد سر کیسه را شل کرد و از بیتالمال کیسههای طلا بخشید، دیگر آمدن امام فایدهای برای این قوم نداشت.
«نامیرا» یک مشخصهی بارز دارد. یک دورهی #فتنه_شناسی است برای کسانی که در پی حق هستند و میخواهند بدانند که حق و باطل چگونه جابهجا میشوند. که حتی «عبدالله بنعمیر» با آن همه سابقه در جهاد با کفار تردید میکند که چرا پسر پیامبر به مقابله با یزید برخاسته است؟
#رمان
#صادق_کامیار
#نیستان
📚نام کتاب: #کشتی_پهلو_گرفته
✍️نام نویسنده: #سید_مهدی_شجاعی
🌀انتشارات: #نیستان
☘️برگی ازکتاب:
❣️🔹گریه نکنید عزیزان من!
از این پس جای گریستن بسیار دارید.
🍂🔹بر هر کدام از شما مصیبت ها می رود که جگر کوه را کباب می کند و دل سنگ را آب.
🥀🔹حسن جان! این هنوز ابتدای مصیبت است، رود مصیبت از بستر حیات تو عبور می کند.
مظلومیت جامه ای است که پس از پدر قاعده ی تن تو می شود...
💔🔹حسین جان! زود است برای گریستن تو!
تو دیگر گریه نکن! تو خود دردانه ی #اشک آفرینشی....
💠 کمی دیرتر 💠
🔸 کتاب «کمی دیرتر هستم» داستانی از #سید_مهدی_شجاعی نویسندهی ایرانی است که در سال 1390 از سوی انتشارات کتاب #نیستان منتشر شد.
🔸 این اثر شامل چهارفصل زمستان، پاييز، تابستان و بهار است که نگاهی انتقادی و دلسوزانه به #مدعیان_انتظار امام زمان دارد.
🔸 این نویسنده این داستان را با جشن شلوغ و محبوب #نیمه_شعبان در میان منتظران امام دوازدهم آغاز میکند که در آن پسری برخلاف خواستهی بقیه جمع فریاد میزند آقا نیا.
🔸 درخواست او متفاوت از سایرین است زیرا معتقدان به حضور امام زمان همواره دعای ظهور ایشان را میکنند و مخالفت این پسر باقی جمع را با شوک روبهرو میکند.