eitaa logo
خانه کودک
258 دنبال‌کننده
77 عکس
291 ویدیو
1 فایل
اینجا دنیای کودکی رابراتون ترسیم میکنیم و کلی کلیپو تصویر بامزه ازکودکان رامنتشر خواهیم کرد اگر شما هم دوست دارید میتونید تصاویر دلبندتان رابرای ما ارسال کنیدتا به اسم خودتون منتشر کنیم همچنین کلی مطالب آموزشی،ترانه های کودکانه،کارتون و...داریم @mmr_1390
مشاهده در ایتا
دانلود
6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ آموزش ایجاد آرامش عمیق برای نوزاد 🥀🥀🥀❤️🥀🥀🥀 👼 💝 @khanekoodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ جااااااانم 😘😍😍 💐خنده هایش چه زیبا و دلنشین است چون معصوم است 👼 💝 @khanekoodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مامان عزیز سعی کنید از هشت ماهگی غذای انگشتی به کوچولوهاتون بدین میتونید با پوره سیب زمینی و تخم مرغ و هویج شروع کنید میکس زیاد ❌ فقط با پشت چنگال یه کم له کنید ✔️ راستی این اموزش عالی رو بفرست برا دوستات ✈️ فوروارد کن برای مامانای که نینی دارن 😍👇 👼 💝 @khanekoodak
‍ 🐃🐸🐊گاو های وحشی می آیند🐊🐸🐃 همه رفتند تا به خاله تمساح و بقیه‌‌ی حیوان‌های برکه کمک کنند. حتی لاک‌پشت و قورباغه‌ی پیر هم دنبال آن‌ها راه افتادند فقط تمساح دروغگو بود که همان‌جا ماند. تسمی نگاهی به او کرد و پرسید: «چرا آن تمساح بزرگ به کمک ما نیامد؟» تتمی گفت: «اصلاً از او حرف نزن. حتی به او نگاه نکن او یک تمساح دروغگوی تنبل است. نمی‌دانم چرا مادرم او را از برکه ما بیرون نمی‌اندازد.» تسمی باز برگشت و به تمساح دروغگو نگاه کرد و گفت: «ولی ... او که خیلی قوی و پرزور است. من دلم می‌خواهد وقتی بزرگ شدم مثل او بشوم.» تتمی گفت: «وای نه! اگر مثل او بشوی خودم از برکه بیرونت می‌کنم... ولی راستش من هم می‌خواستم مثل او بشوم تا وقتی‌که فهمیدم او چقدر دروغگو است.» تسمی چند بار دیگر برگشت و تمساح دروغگو را نگاه کرد؛ و گفت: «حیف شد حالا دیگر نمی‌دانم چه جور تمساحی بشوم.» تتمی گفت: «من می‌خواهم یک تمساح برکه ساز بشوم مثل مادرم...» تسمی گفت: «چه خوب. من هم به تو کمک می‌کنم.» رفتند و رفتند و رفتند. هوا خیلی گرم شده بود آقا فیله وقتی دید آن دو خسته شده‌اند آن‌ها را با خرطومش بلند کرد و روی سرش گذاشت. بعد هم قورباغه و لاک‌پشت را برداشت و روی پشتش گذاشت. وقتی رسیدند. خورشید به وسط آسمان رسیده بود. همه‌ی حیوان‌های برکه‌ی تسمی حالشان بد بود. برکه خشک خشک شده بود. آقا فیله با خرطومش شیپوری زد و همه آب توی خرطومش را روی برکه پاشید. مامان تسمی که پوستش بدجوری آفتاب سوخته شده بود کمی حالش بهتر شد. مامان تمساح زخم‌های او را با برگ‌های خشک بست و او را کمک کرد تا راه بیفتند توی برکه پر بود از بچه قورباغه و لاک‌پشت. آقا فیله آن‌ها را به زور توی خرطومش جا داد. لاک‌پشت و قورباغه پیر هم یک لاک‌پشت و یک قورباغه را روی پشتشان گذاشتند. تتمی و تسمی چند تا «لارو» سنجاقک و چند پروانه تشنه را برداشتند. ولی همین‌که خواستند راه بیفتند سروصدای وحشتناکی بلند شد. آقا فیله فریاد کشید. صبر کنید همه بیایید پیش من. مامان تمساح زود خاله تمساح را پیش آقا فیله آورد. صدای وحشتناک بلند و بلندتر شد. تتمی از مادرش پرسید: «مامان تمساح این صدای چیست!» مامان تمساح گفت: «این صدای پای یک گله گاو وحشی است. آن‌ها دنبال آب می‌گردند همه تشنه هستند خدا کند زیر پای آن‌ها له نشویم.» تتمی دیگر صدای مادرش را نشنید گاوهای وحشی به آنجا رسیدند و صدای وحشتناک پای آن‌ها و گردوخاکی که درست کرده بودند همه‌جا را پر کرد. آقا فیله که خودش را روی زمین انداخته بود همه را توی بغل گرفته بود و با خرطومش روی آن‌ها را پوشانده بود. اگر او نبود همه زیردست و پای گاوهای وحشی له‌شده بودند. وقتی رفتند مامان تمساح با نگرانی پرسید: «آقا فیله شما دیدید که به کدام طرف رفتند.» آقا فیله با غصه سرش را تکان داد و گفت: «آن‌ها دنبال آب می‌گردند... حتماً به‌طرف برکه ما رفتند.» تتمی فریاد زد: «برکه‌ی ما؟ ولی برکه ما زیردست و پای آن‌ها خراب می‌شود. همه‌ی درخت‌های من می‌شکنند. همه‌ی ماهی‌ها می‌میرند. همه‌ی آب برکه را می‌خورند.» مامان تمساح از جا بلند شد و گفت: «خدا کند که این اتفاق نیفتد.»  👼 💝 @khanekoodak
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شما روزانه به بچه‌هاتون تخم‌مرغ میدین؟ حالا با این صحبت‌ها نرید زیاده روی کنید بیش از حد به بچه‌هاتون تخم‌مرغ بدید، همون روزی یکی کافیه😁👌 اگه بچه‌هاتون تخم‌مرغ دوست ندارن و نمیخورن با این روش‌ها بهش بدید👇 _پودینگ تخم‌مرغی _فرنچ تست _پنکیک _کیک _کوکو _کتلت _املت _نیمرو _آبپز کنید و تو فرنیش رنده کنید _آبپز کنید و تو انواع غذاها و سوپش رنده کنید. 👼 💝 @khanekoodak
AUD-20220809-WA0196.mp3
1.12M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دویدم و دویدم به کربلا رسیدم میون باغ‌ گلها🌺 یه دونه غنچه دیدم اسمش چی بود رقیه یه دختر سه ساله تو دست اون یه گل بود گل قشنگ لاله🌷 منم شدم شاپرک🦋 رو دامنش نشستم گفتم رقیه جونم منم دوست تو هستم من شنیدم دشمنا دل تو رو شکستن بال و پر شما رو با قفل کینه بستن رقیه جون پر بزن برو به آسمون‌ها منتظر تو هستن چشمای ناز بابا 👼 💝 @khanekoodak
🚨مضرات خوردن ترشی در بارداری 🔺کاهش میزان پتاسیم در بدن 🔻ایجاد ورم 🔺افزایش فشار خون 🔻کم آبی بدن 🔺افزایش سوزش معده 👼 💝 @khanekoodak