🕋 دین، سنّتی تاریخی
🔸 علامهی شهید محمدباقر صدر معتقد است؛ از منظر قرآن کریم، «دینْ» سنتی از سنن تاریخی است و در کنار جنبهی قانونی و تشریعی آن، مقولهای است ممزوج با وجود آدمی و غیر قابل انفکاک از سرشت انسان.
🔹 (فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ) «در اینجا دین تنها به عنوان قانونگذاری و دستوری از بالا معرفی نشده، بلکه به عنوان فطرت و ساختار وجودی انسان معرفی شده است... لاتبدیل لخلق الله، یعنی همانگونه که نمیتوانی هیچیک از اجزای اصلی و ارکان وجودی انسان را از او جدا کنی، دین را نیز نمیتوانی از انسان جدا سازی.» (سنتهای تاریخی در قرآن کریم، ص۱۱۲)
🔸 «دین» در این نگاه، مقولهای است غیر قابل داد و ستد. امری مخلوق که نمیتوان از وجود آن بینیاز شد. و انسان تا زمانی که انسان است نمیتواند از آن منفک باشد.
🔹 این سنخ از سنن تاریخی به بیان عالم شهید، بیانگر «جهت گیری طبیعی حرکت تاریخ» میباشد که در کوتاه مدت چالش پذیر است و جامعه انسانی میتواند در برابر آن بایستد اما در بلند مدت موجب نابودی چالش کننده خواهد شد.
🔸 البته کوتاهی و بلندی زمان در مقیاسِ سنتهای تاریخی با آنچه در حیات عادی انسانها محاسبه میشود، متفاوت است (وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ ۚ وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ) «قرآن مجید...از مردم زمان پیامبر سخن میگوید که انتظار عذاب زودرس داشتند و میگفتند: ... ما به تو کفر ورزیدیم، با تو به مبارزه برخاستیم، به تو ایمان نیاوردیم، گوشهایمان را بر صوت قرآن بستیم، پس چرا عذاب بر ما فرود نمیآید؟ قرآن در اینجا از سرعت در مقیاس تاریخ سخن میگوید...یک روز، در مقیاس سنتهای تاریخی نزد پروردگار هزار سال است» (سنتهای تاریخی در قرآن کریم، ص۱۱۵)
@khanemaaref
✍🏻یادداشت حضرت آیتالله خامنهای درباره #مناجات_شعبانیه
🔻بسمالله الرحمنالرحیم
#دعا، وسیلهی مؤمن و ملجأ مضطر و رابطهی انسان ضعیف و جاهل با منبع فیاض علم و قدرت است، و بشر بیرابطهی روحی با خدا و بدون عرض نیاز به غنی بالذات، در عرصهی زندگی سرگشته و درمانده و هدر رفته است؛ «قل ما یعبؤا بکم ربیّ لولا دعاؤکم».
🔹بهترین دعا آن است که از سرمعرفتی عاشقانه به خدا و بصیرتی عارفانه به نیازهای انسان انشا شده باشد، و این را فقط در مکتب پیامبر خدا (صلّیاللَّهعلیه والهوسلّم) و اهلبیت طاهرین او - که اوعیهی علم پیامبر(ص) و وراث حکمت و معرفت اویند - میتوان جست. ما بحمداللَّه ذخیرهیی بیپایان از ادعیهی مأثورهی از اهلبیت (علیهمالسّلام) داریم که انس با آن، صفا و معرفت و کمال و محبت میبخشد و بشر را از آلایشها پاکیزه میسازد.
🔹مناجات مأثورهی ماه شعبان - که روایت شده اهلبیت (علیهمالسّلام) بر آن مداومت داشتند - یکی از دعاهایی است که لحن عارفانه و زبان شیوای آن، با مضامین بسیار والا و سرشار از معارف عالییی همراه است که نظیر آن را در زبانهای معمولی و محاورات عادی نمیتوان یافت و اساساً با آن زبان قابل ادا نیست.
🔹این مناجات، نمونهی کاملی از تضرع و وصف حال برگزیدهترین بندگان صالح خدا با معبود و محبوب خود و ذات مقدس ربوبی است. هم درس معارف است، هم اسوه و الگوی عرض حال و درخواست انسان مؤمن از خدا.
🔹مناجاتهای پانزدهگانه که از امام زینالعابدین حضرت علیبنالحسین (علیهالسّلام) نقل شده، گذشته از خصوصیت بارز دعایی مأثور از اهلبیت (علیهمالسّلام)، این مزیت را داراست که به مناسبت حالات مختلف #مؤمن، مناجاتها را انشا فرموده است.
🔺خداوند به همه توفیق استفاضه و خودسازی به برکت این کلمات مبارک را عنایت فرماید. آمین. ۶۹/۱۰/۱
@khanemaaref
اینکه آمده است: »الاسلام یَجُبُّ ما قَبْلَهُ« این یک امر سیاسى است. اسلام دیده است اگر
بخواهد با کسانى که تازه مسلمان شدهاند سختگیرى کند، هیچکس به اسلام رو نمىآورد.
»جُبّ ما قَبل« کرده است و از آنچه در قبل کردهاند گذشته است
امام خمینی
@khanemaaref
🌱 قال سیدُنا الصادقُ«علیهالسلام»: إنّ اللهَ تعالی یُحبّ الجَمالَ و التَّجمیل. زیبائی را و زیباسازی را خدای متعال دوست میدارد. این، یک امر مهمی است.
🌷و یَکرَهُ البُؤسَ و التَّباعُد، خداوند ناخشنود است از بُؤس، بؤس یعنی تنگدستی و ناداری، یعنی خداوند نمیخواهد هیچ کس در بین بندگانِ او نادار باشد، از ناداریِ بندگانش خدای متعال کارِه است، مایل است که همۀ بندگانِ او برخوردار باشند.
💠و التَّباؤس، تباؤس یعنی: تظاهر به ناداری. بعضیها دیده بودیم ما کسانی را که ثروت داشتند، ثروتهای زیاد هم داشتند اما جوری حرکت میکردند که همه بگویند اینها فقیرند، اینها نادارند، این خدای متعال از این خوشش نمیآید.
💞 فإنَّ الله«عزّوجلّ» إذا أنعَم علی عبدٍ نِعمةً أحبَّ أن یَری علیه اَثرَها، یا أن یُری علی أثرُها، وقتی خدا نعمتی به شما داده است، دوست میدارد که اثر آن نعمت در شما دیده بشود، اینجور نباشد که خدای متعال به شما نعمتی داده، آنرا کتمان کنید! «و أمّا بِنعمةِ ربِّک فَحَدِّث»، یعنی خدا میخواهد نعمتها آشکار باشد در جامعه. در جامعهای که فرض کنید از نعمت مال، از نعمت امنیت، از نعمت اخلاق خوب، از نعمت حکومت خوب، از نعمتهای گوناگون الهی برخوردار هستند، در این جامعه نشانههای این نعمت دیده بشود، پنهان نکنند، کتمان نکنند، گاهی به زبان باید گفت، گاهی به عمل باید گفت. این را خدای متعال دوست میدارد. خوب، این، صدر حدیث.
♦️بعد راوی که میبیند که امام فرمودند که خدا از جمال خشنود است و دوست میدارد جمال را و تجمیل را، تجمیل یعنی زیباسازی؛ این، خوب، ذهن انسان میرود به تجملات، دیگر! همینطور هِی تجملات درست کنیم و هِی ظواهر. ذهن به اینجا میرود دیگر. بعضیها را ما دیدیم، قبل از انقلاب و دوران اوائل انقلاب، از همینجور تعبیرات استفاده میکردند برای اینکه رفتارهای اَشرافیگری و اینها را توجیه کنند! لذا راوی هم احتمالاً ذهنش به همین چیزها میرود، سؤال میکند:
🔍 و کَیف ذلک، تعبیر: قیل: و کَیفَ ذلک؟ اینی که فرمودید خدا از جمال و تجمیل خوشش میآید، این چهجوری است این تجمیل؟ قال: یُنَظِّفُ ثوبَه، لباسش را تنظیف کند، تمیز کند، لباسِ تمیز تنش کند.
🚫بله، به بنده اطلاع دادند چند سال قبل از اینکه که: فلان کسی که به عنوان نمایندۀ رهبری در دانشگاهها، همین دفتر نمایندگی در فلان دانشگاه هست، این لباسهای بد تنش میکند، وضع نامطلوبی! کهنه بودنِ لباس اشکال ندارد، لباس کهنه انسان گاهی اوقات قبائی تنش است که بیست سال است تنش است، مثل خودِ ما که از این قبیل لباسها داریم که کهنه است، میپوشیم؛ این، مهم نیست، مهم این است که تمیز باشد. گاهی لباس نو هم تنِ انسان هست اما کثیف است! کثیف و نامرتب و نامنظم و کج و کوله، یقۀ آنجوری. پس تنظیف کند لباس. این، اول.
✅ ینَظِّفُ ثوبَه و یُطیِّبُ ریحَه، بوی بدنِ خودش را طیّب کند، یعنی بوی عرق و بوی سیر و از این قبیل ندهد؛ عطر بزند، معطر کند خودش را. که پیغمبر اکرم نقل شده که عطر میزدند، ائمه«علیهمالسلام» همینجور، امام بزرگوار ما مقیّد بودند به اینکه عطر بزنند، عطر میزدند. یُطیِّبُ ریحَه، بوی خودش را خوش کند، کاری کند که وقتی کسی با او برخورد میکند، احساس نفرت از او نکند. این هم این.
🏠و یُجَصِّصُ دارَه، خانۀ خودش را گچکاری کند، گچکردن کار. البته در این زمینهها باید حواس انسان جمع باشد! گچکاری کند یعنی: در و دیوارش ریخت و پاش نداشته باشد! نه اینکه حالا برود سنگهای قیمتی بخرد مثلاً فرض کنید که داخل خانه یا بیرون خانه را با سنگهای قیمتی؛ این، مراد نیست. یعنی اسرافکردن و پولِ زیاد خرج کردن، مطلوب نیست.
🧹 و یَکنِسُ أفنِیَتَه، فضاهای زندگی را جارو کند، اتاقش را، راهرواش را، حیاطش را تمیز کند، دستگاه را تمیز کند، دستگاهِ زندگیِ خودش را.
💡حتی إنَّ السِّراجَ قبلَ مَغیبِ الشَّمس یَنفِی الفَقر، چراغ روشن کردن قبل از اینکه آفتاب غروب بکند، این، مطلوب است. در این روایت هست که: یَنفِی الفقر، نفی میکند فقر را، یعنی برطرف میکند یا چه، فقر را برطرف میکند.
💰و یَزید فی الرِّزق، رزق را افزایش میدهد. یعنی اینجور چیزهایی که نشاندهندۀ یک زندگیِ مرتب و منظّم هست. و خیلیها، ما دیدیم افرادی را که زندگیهای سادهای داشتند اما تمیز، مثل گل. انسان میرفت توی خانۀ اینها، یک اتاق، یک زندگیِ خیلی ساده، یک فرش خیلی ساده، اما همان تمیز، مرتب، منظم، جارو کرده. این، این خوب است، این، چیز مطلوبی است. بعضیها از این استفاده میکنند برای اشرافیگری! این، نخیر، اصلاً این روایت و امثال این روایت، زیاد داریم از این قبیل روایت، هیچ ما را تشویق نمیکند به اینکه اسراف کنیم، زیادهروی کنیم، اشرافیگری کنیم، تجمّلات برای خودمان درست کنیم.
صلاه مسافر. درس 344.
@khanemaaref
حدیثی عجیب و مهم درباره تفاوت زندگی تحت ولایت ولی الهی و طاغوت
حدیث شریفی در کتاب اصول کافی با چندین عبارت نقل شده است.
از قول امام علیه السلام و امام از قول خدا، که خدای متعال فرموده:
«لَاُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ فِي الاِسلامِ دانَت بوَلايَةِ كُلِّ اِمامٍ جائِرٍ لَيسَ مِنَ اللهِ وَ اِن كانَتِ الرَّعِيَّةُ في اَعمالِها بَرَّةً تَقِيَّةً وَ لَاَعفُوَنَّ عَن كُلِّ رَعِيَّةٍ فِي الاِسلامِ دانَت بِوَلايَةِ كُلِّ اِمامٍ عادِلٍ مِنَ اللهِ وَ اِن كانَتِ الرَّعِيَّةُ في اَنفُسِها ظالِمَةً مُسِيئَةً».
این حدیث، حدیث مهم و عجیبی است. میگوید آن مردمی که تحت ولایت ولیّ الله زندگی میکنند، اهل نجاتند؛ اگرچه در کارهای شخصی و خصوصی، قصورها و تقصیرها و گناههایی هم گاهی داشته باشند، آن مردمی که تحت ولایت شیطان و طاغوت زندگی میکنند، اهل بدبختی و عذابند؛ اگرچه در کارهای شخصی، در اعمال خصوصی، اهل نیکوکاری و کارهای خوب هم باشند.
مثل اینکه ماشینی که به قصد نیشابور حرکت کرده است؛ اگر این ماشین به سمت و در مسیر نیشابور باشد، شما حتماً به هدف میرسید، اگر این ماشین به جای اینکه برود طرف نیشابور، مثلاً سمت سرخس یا قوچان برود مسلّم است که شما به هدف نمیرسید.
در آن ماشینی که میرود به طرف نیشابور، اگر در ماشین، مردم با ادب، با مهربانی، با رفتار خوب، با آداب انسانی باهم معاشرت کردند، چه بهتر، اگر هم با آداب انسانی و انسانیت و نیکی و احسان باهم معاشرت نکردند، بالاخره به نیشابور میرسند، به هدف میرسند؛ اگرچه در بین راه، قدری بدی کردند، آن بدیها هم البته سزاهایی خواهد داشت و آثاری و نتایج خاص خود را خواهد داشت که آن نتایج را هم مجبورند متحمل بشوند؛ اما به هدف میرسند.
برخلاف آن، ماشینی که به نقطۀ مقابل نیشابور میرود، اگر چنانچه در این ماشین، همۀ افراد با ادب، با نزاکت، با احترام با همدیگر رفتار کنند، با خوشرویی با همدیگر عمل کنند، و میبینند این ماشین دارد به جای نیشابور، میرود به طرف قوچان، درمقابل این حادثه و این پدیده، هیچ عکس العملی نشان نمیدهند؛ اینها خیلی آدمهای خوبیاند، با هم خیلی مهربانند ، اما آیا به هدف خواهند رسید یا نه؟
پیداست که نه.
در مثال اول، راننده، یک رانندۀ امین و راهبلد بود، «اِمامٍ مِنَ اللهِ» بود، آنها را رساند به هدف؛ اگرچه بداخلاق بودند، «وَ اِن كانَتِ الرَّعِيَّةُ فِي اَعمالِها ظالِمَةً مُسِيئَةً».
در مثال دوم، راننده، رانندۀ راهبلدی و امینی نبود، رانندۀ هواپرستی بود و در سرخس و قوچان کاری داشت، کار خودش را بر خواستۀ مردم مقدم کرده بود، داشت میرفت آنجا؛ اینها مسلّم به هدف نخواهند رسید؛ اگرچه در داخل ماشین، مردم باهم خیلی هم مهربان، خیلی هم گرم، خیلی هم خوشاخلاق باشند، «وَ اِن كانَتِ الرَّعِيَّةُ فِي اَعمالِها بَرَّةً تَقِيَّةً»؛ اما بالاخره «لَاُعَذِّبَنَّ» به عذاب خدا دچار خواهند شد، به هدف نخواهند رسید.
بنابراین در یک جامعهای که با ولایت طاغوت اداره میشود، مثل همان ماشینی که با رانندگی آدم غیر امین و غیر بلد دارد رهبری میشود، انسانها به هدف نخواهند رسید و نمیتوانند مسلمان بمانند...
برشی از کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
سخنرانیهای مقام معظم رهبری در سال ۵۳
لطفا این پیام را برای افراد اهل مطالعه و دقت بفرستید
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
پاتوق بچه شیعه ها
@shia_patogh
@khanemaaref
#پای_درس_تفسیر_رهبر 1⃣2⃣
"الَّذينَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَكُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إيمانًا وَقالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَنِعمَ الوَكيلُ" (آلعمران؛ ۱۷۳)
✅ وجود معارف بسیار، در داستانها و حوادث نقل شده در قرآن
🔸 در قرآن، بیان مثل بیان کتابهای بشری نیست که یک فصلبندی بکنند، موضوعبندی بکنند؛ نه، خدای متعال در قرآن گاهی با #یک_کلمه، با یک اشاره، یک دریای معرفت را به سمت انسان سرازیر میکند که اگر چنانچه تدبّر کنیم و ابعاد را بسنجیم، اگر از خرد بشری برای فهم آن استفاده بکنیم، گاهی معارف عجیبی در یک کلمه برای انسان حاصل میشود.
🔸 یا فرض بفرمایید که در ضمن یک #حکایتی که قرآن دارد بیان میکند، کوتاه یا بلند، راجع به پیغمبران یا غیر پیغمبران -که در قرآن داستانهای فراوانی وجود دارد از گذشتگان- در خلال آن، یک مطلبی را به ما تعلیم میدهد و ما از آن استفاده میکنیم.
🔸 مثلاً فرض کنید در خلال گفتگوی دو نفر، یا یک حادثهی معیّنی اتّفاق افتاده، یک بیانی نسبت به آن حادثه در قرآن هست، امّا این بیان اگر چه مربوط به یک حادثه است، امّا مخصوص به آن حادثه نیست؛ این بیان کلّیّت دارد، مثلاً این آیهی شریفهی سورهی آلعمران است: "الَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ اِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم ایمانًا وَ قالوا حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل".
🔸 خب این مربوط به ماجرای بعد از #جنگ_اُحُد است؛ بعد از آنکه مسلمانها از جنگ اُحُد، ناموفّق، مجروح، خسته، کوفته، شهیدداده، و مصیبتزده برگشتند، یک عدّه از #منافقین افتادند بین مردم که شما اینجا نشستهاید، امّا دشمنها آنجا حاضرند، نزدیک مدینه یک جایی اجتماع کردهاند و بزودی حمله میکنند پدر شما را درمیآوردند؛
🔸 پیغمبر فرمود فقط آن کسانی که امروز در این حادثه در اُحُد مجروح شدند بیایند؛ شب بلند شدند رفتند آن مجموعه را شکست دادند و برگشتند. اِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکُم؛ منافقین شایعه درست میکردند که بله، پدرتان درآمد، علیه شما دارند چنین میکنند، چنان میکنند، اینها رفتند و غائله را ختم کردند و برگشتند: فَانقَلَبوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللهِ وَ فَضلٍ لَم یَمسَسهُم سوء. خب این یک «قضیّه» است، این قضیّه مال یک حادثهی خاص است امّا مخصوص آن زمان نیست؛ #امروز هم هست، در همه ی دورانها هم بوده است.
🔸 هر وقتی که ما از قرآن نسبت به حادثهای شبیه آن حادثه استنطاق بکنیم، از قرآن هدایت بطلبیم، قرآن کریم همین مطلب را در اختیار ما خواهد گذاشت. امروز هم همین جور است؛ امروز هم ممکن است بعضیها بیایند بین ما شایعه درست کنند که مثلاً «فلان دولت، فلان گروه، فلان ابرقدرت، فلان مجموعه دارند علیه شما توطئه میکنند، خلاصه بیچاره شُدید» و مانند اینها ؛ اینجا هم همان است: "فَزادَهُم ایمانًا وَقالوا حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل".
🔸 البتّه "حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل" با #نشستن گوشهی خانه جور در نمیآید؛ بایستی آمد وسط #میدان، کما اینکه آنها رفتند وسط میدان. درس این است: بروید وسط میدان، کاری را که لازم است انجام بدهید و بگویید "حَسبُنَا اللهُ وَنِعمَ الوَکیل".
🗓 ۱۴۰۰/۰۱/۲۵
🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
@khanemaaref
حدیث روز اول سال و قرن جدید
(روایت امام صادق علیه السلام به نقل از معلی بن خنیس در مورد نوروز)
از دیدگاه مقام معظم رهبری:
نوروز، یعنی روز نو. در روایات ما - بخصوص همان روایت معروفِ «معلّی بنخنیس (۱) بحارالانوار، ج ۵۹، ص ۹۲ ) به این نکته توجّه شده است. معلّی بنخنیس که یکی از رُوات برجسته اصحاب است و به نظر ما «ثقه» است، جزو شخصیتهای برجسته و صاحب راز خاندان پیغمبر محسوب میشود. او در کنار امام صادق علیه الصّلاة والسّلام زندگی خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسیده است. معلّی بنخنیس - با این خصوصیات - خدمت حضرت میرود؛ اتفاقاً روز «نوروز» بوده است - در تعبیرات عربی، «نوروز» را تعریب میکنند و «نیروز» میگویند حضرت به او میفرمایند : «أتدری ماالنیروز؟» آیا میدانی نوروز چیست؟
بعضی خیال میکنند که حضرت در این روایت، تاریخ بیان کرده است! که در این روز، هبوط آدم اتّفاق افتاد، قضیه نوح اتّفاق افتاد، ولایت امیرالمؤمنین علیه السّلام اتّفاق افتاد و چه و چه. برداشت من از این روایت، این نیست. من این طور میفهمم که حضرت، «روز نو» را معنا میکنند. منظور این است: امروز را که مردم، «نوروز» گذاشتهاند، یعنی روزِ نو! روزِ نو یعنی چه؟ همه روزهای خدا مثل هم است؛ کدام روز میتواند «نو» باشد؟
شرط دارد. روزی که در آن اتّفاق بزرگی افتاده باشد، نوروز است. روزی که شما در آن بتوانید اتّفاق بزرگی را محقَّق کنید، نوروز است. بعد، خود حضرت مثال میزنند و میفرمایند: آن روزی که جناب آدم و حوّا، پا بر روی زمین گذاشتند، نوروز بود؛ برای بنی آدم و نوع بشر، روز نویی بود. روزی که حضرت نوح - بعد از توفان عالمگیر - کشتی خود را به ساحل نجات رساند، «نوروز» است؛ روز نویی است و داستان تازهای در زندگی بشر آغاز شده است. روزی که قرآن بر پیغمبر نازل شد، روز نویی برای بشریت است - حقیقت قضیه همین است؛ روزی که قرآن برای بشر نازل میشود، مقطعی در تاریخ است که برای انسانها روز نو است - روزی هم که امیرالمؤمنین علیهالسّلام به ولایت انتخاب شد، روز نو است.
اینها همه، «نوروز» است؛ چه از لحاظ تاریخ شمسی، با اوّلِ ماه «حَمَل» مطابق باشد یا نباشد. این نیست که حضرت بخواهند بفرمایند که این قضایا، روز اوّلِ «حَمَل» - روز اوّلِ فروردین - اتّفاق افتاده است؛ نخیر. بحث این است که هر روزی که این طور خصوصیاتی در آن اتّفاق بیفتد، روز نو و «نوروز» است؛ چه اوّل فروردین، چه هر روز دیگری از اوقات سال باشد.
خوب؛ من حالا به شما عرض میکنم. روزی که انقلاب پیروز شد «نوروز» است، روز نویی بود. روزی که امام وارد این کشور شد، برای ما نوروز بود. روز فتوحات عظیم این جوانان مؤمن و این ایثارگران ما در جبهه نبرد - علیه نظامیانی که از «ناتو» و «ورشو» و امریکا و شوروی و خیلی از مراکز دیگرِ قدرت تغذیه میشدند - روز پیروزی جوانان ما - با ایمانشان - بر آنها «نوروز» است؛ روز نو است.
حال اگر شما میخواهید روز اوّلِ فروردین را هم برای خودتان روز «نو» و نوروز قرار دهید، شرط دارد. شرطش این است که کاری کنید و حرکتی انجام دهید؛ حادثهای بیافرینید. آن حادثه در کجاست؟ در درون خود شما! «یا مقلّب القلوب والابصار. یا مدبّراللیل والنّهار. یا محوّل الحول والاحوال. حوّل حالنا الی احسن الحال».(۲) اگر حال خود را عوض کردید، اگر توانستید گوهر انسانی خود را درخشانتر کنید، حقیقتاً برای شما «نوروز» است! اگر توانستید پیام انقلاب، پیام پیامبران، پیام امام بزرگوار و پیام خونهای مطهّرِ بهترین جوانان این ملت را - که در این راه ریخته شده است - به دل خودتان منتقل کنید، برای شما «نوروز» است.
عزیزان من! سعی کنید روز اوّل فروردین را برای خودتان «نوروز» کنید. بعضی کسان روز اوّلِ فروردینشان «نوروز» نیست. ممکن است اوّل فروردین برای آنها از هر روز نحسی هم نحستر باشد! اوّل فروردین - «نوروز» - برای آنهایی که در درون خود، به فساد و انحطاط گرایش پیدا میکنند، آنهایی که خود را از خدا دور میکنند، آنهایی که خود را از هدفهای بلند این ملت و این انقلاب جدا میکنند، نوروز نیست، روز عید نیست، روز جشن و روز شادی نیست؛ شوم است! این، آن حقیقت مسأله در باب نوروز است.
پس «نوروز» به طور خلاصه خوب است. اوّلِ سال هجری شمسی است، روز نو، اوّلِ بهار، اوّلِ رویش و جوشش طبیعت و اوّلِ شروع زیباییها در عالم طبیعت است. این را برای خودتان هم اوّلِ بالندگی و جوشش و اوّلِ بروز زیباییها قرار دهید و برای خودتان «روز نو» کنید.
۱۳۷۷/۰۱/۰۱
بیانات در دیدار زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی
@khanemaaref
المیزان ذیل آیه ۲۲۹ بقره
و چه بسا بتوان از آيه شريفه بويى از عدم جواز تفرقه ميان احكام فقهى و معارف اخلاقى استشمام نمود، و مىتوان گفت كه آيه، اشعارى هم به اين معنا دارد كه صرف عمل به احكام فقهى، و جمود به خرج دادن بر ظواهر دين كافى نيست.
پس اكتفاء نمودن بر عمل به ظواهر دين، و رعايت نكردن روح آن، باطل كردن مصالح تشريع، و از بين بردن غرض دين است، چون اسلام همانطور كه مكرر گفتهايم دين عمل است، نه دين حرف، و شريعت كوشش است نه فرض، و مسلمانان به اين درجه از انحطاط و سقوط اخلاقى و فرهنگى نرسيدند مگر به خاطر همين كه به انجام تشريفات ظاهرى اكتفاء نموده و از روح دين و باطن امر آن بىخبر ماندند.
@khanemaaref
الإمامُ الكاظمُ عليه السلام : مَنِ استَوى يَوماهُ فهُو مَغبونٌ ، و مَن كانَ آخِرُ يَومَيهِ شَرَّهُما فهُو مَلعونٌ ، و مَن لم يَعرِفِ الزِّيادَةَ في نفسِهِ فهُو في نُقصانٍ ، و مَن كانَ إلى النُّقصانِ فالمَوتُ خَيرٌ لَهُ مِنَ الحياةِ.
امام كاظم عليه السلام : هر كه دو روزش برابر باشد ، مغبون است و هر كه امروزش بدتر از ديروزش باشد ملعون (از رحمت حق به دور) است و هر كه پيشرفتى در وجود خود نبيند در كمبود به سر برد و هر كه در مسير كاستى باشد ، مرگ براى او بهتر از زندگى است.
@khanemaaref
💠 حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام:
لَيْسَتِ العِفَّةُ بِدافِعَةٍ رِزْقا وَ لاَ الْحِرْصُ بِجالِبٍ فَضْلاً فَاِنَّ الرِّزْقَمَقْسومٌ وَ اسْتِعْمالُ الْحِرْصِ اسْتِعْمالُ الْمَآثِمِ؛
✳️نه پاكدامنى، روزى را از انسان دور مى كند و نه حرص روزى زياد مى آورد؛ چراکه روزى قسمت شده است و حرص زدن فقط باعث مبتلا شدن به گناهان خواهد شد.
📚 تحف العقول، ص ۲۳۴
💠 حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام:
مَنِ اتَّكَلَ عَلى حُسنِ الاِختيارِ مِنَ اللّه ِ لَهُ لَم يَتَمَنَّ أنَّهُ في غَيرِ الحالِ الَّتِي اخْتارَهَا اللّهئ.
✳️ هر كه به نیکو گزینی خدا براى خودش اعتماد كند، آرزو نمىكند كه در حالتى جز آنچه خدا برايش اختيار كرده است، باشد.
📚 تحف العقول، ص ۱۶۹
💠 حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام:
كيفَ يكونُ المؤمنُ مؤمنا و هو يَسخَطُ قِسمَهُ و يُحَقِّرُ مَنزِلَتَهُ و الحاكِمُ علَيهِ اللّه؟!
✳️ مؤمنى كه از قسمت خود ناخشنود باشد و وضعيت خود را ناچيز شمارد در حالى كه حاكم بر او (تعيين كننده سرنوشتش) خداست، چگونه مىتواند ادّعاى ايمان كند؟!
📚 بحار الأنوار، ج۴۳، ص۳۵۱
💠 حضرت امام حسن مجتبی عليه السلام:
إنَّ الدُّنْيا،
في حَلالِها حِسابٌ،
وَ في حَرامِها عِقابٌ،
وَ فِي الشُّبَهاتِ عِتابٌ،
فَأنْزِلِ الدُّنْيا بِمَنْزَلَةِ الميتَةِ، خُذْ مِنْها ما يَکْفيکَ.
✳️ آنچه در دنيا است،
اگر حلال باشد حساب رسی و پاسخگویی در پی دارد،
و اگر از حرام به دست آيد عذاب و عقاب دارد،
و اگر شبههناك باشد (كه حلال و حرام آن معلوم نباشد) عتاب و سختی و ناراحتی در پی خواهد داشت؛
پس بايد با دنيا همچون جسد مردار عمل کنی، فقط به مقدار کفایت ضرورت و اضطرار از آن استفاده کنی.
📚 كفاية الاثر: ص۲۲۶
💠 حضرت امام حسن مجتبی عليه السلام :
(البخل) هُوَ أن يَرَى الرَّجُلُ ما أنفَقَهُ تَلَفاً ، وَما أمسَكَهُ شَرَفاً.
✳️ بخل آن است كه انسان آنچه را بخشيده و انفاق كرده، تلف شده بپندارد و آنچه را نگاه داشته، مايه برازندگی بداند.
📚 تحف العقول: ص ۲۲۵
💠 حضرت امام حسن مجتبی عليه السلام:
العاداتُ قاهِراتٌ، فَمَنِ اعتادَ شَيئا في سِرِّهِ و خَلَواتِهِ، فَضَحَهُ في عَلانِيَتِهِ و عِندَ المَلَأِ.
✳️ عادتها مقهور كننده اند. پس، هر كس در نهان و خلوتهاى خود به چيزى عادت كند، آن چيز او را در آشكار و ميان جمع رسوا سازد.
📚 میزان الحکمه : ج۸، ص۲۹۹
💠 حضرت امام حسن مجتبی عليه السلام:
هَلاکُ النّاسِ فى ثَلاث: أَلْکِبْرُ، أَلْحِرْصُ، أَلْحَسَدُ؛
أَلْکِبْرُ بِهِ هَلاکُ الدّینِ وَ بِهِ لُعِنَ إِبْلیسُ؛
أَلْحِرْصُ عَدُوُّ النَّفْسِ وَ بِهِ أُخْرِجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّهِ؛
أَلْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ وَ بِهِ قَتَلَ قابیلُ هابیلَ؛
✳️ هلاكت و نابودی مردم در سه چيز است: كبر و حرص و حسد!
كبر كه هلاكت دين به واسطه آن است و با آن شیطان از درگاه خدا رانده شد.
حرص كه دشمن جان آدمی است و به واسطه آن آدم از بهشت اخراج شد.
حسد كه پيشآهنگ بدیهاست و به واسطه آن قابيل هابيل را كشت.
📚 بحارالانوار، ج ۷۵ ، ص۱۱۱
💠 حضرت امام حسن مجتی علیه السلام:
لا تُعاجِلِ الذَّنبَ بِالعُقوبَةِ، وَاجعَل بَينَهُما لِلاعتِذارِ طَريقاً.
✳️ در كيفر گناه شتاب مكن و ميان آن دو، راهى براى عذر آوردن شخص خاطی بگذار.
📚 نزهة الناظر: ص۲۱۲
💠 حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام:
مَن عَدَّدَ نِعَمَهُ مَحَقَ كَرَمَهُ.
✳️ هر کس نیکوکاریهای خود را برشمرد، بخشندگی خود را نابود کرده است.
📚 نزهة الناظر: ص ۱۱۲
💠 حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام:
ما تَشاوَرَ قَومٌ إلاّ هُدُوا إلى رُشدِهِم.
✳️هيچ قومى با يكديگر مشورت نكردند مگر آن كه به راه پیشرفت خود رهنمون شدند.
📚تحف العقول: ص۲۳۳
💠 حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام:
نِعمَ العَونُ الصَّمتُ في مَواطِنَ كثيرَهٍ وإن كُنتَ فَصِيحا.
✳️در بسيارى جاها، خاموشى، ياورى نيكوست؛ هرچند سخنور باشى!
📚معانی الأخبار: ج ۶۲ ص ۴۰۱
💠 حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام:
بَيْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ أرْبَعُ أصابِع، ما رَأَيْتَ بَعَيْنِکَ فَهُوَ الْحَقُّ وَ قَدْ تَسْمَعُ بِأُذُنَيْکَ باطِلاً کَثيرا.
✳️ بين حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است، آنچه که را با چشم خود ببينی حقّ است و آنچه را شنيدی يا آن که برايت نقل کنند چه بسا باطل باشد.
📚 تحف العقول، ص۲۲۹
💠 امام حسن مجتبی علیه السلام:
إنَّ اللّه َ جَعَلَ شَهرَ رَمضانَ مِضمارا لِخَلقِهِ فَیستَبِقونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إلى مَرضاتِهِ.
✳️ خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه اى براى مخلوقات خود قرار داده تا با طاعتش براى خشنودى او از یکدیگر پیشى گیرند.
📚 تحف العقول، ص ۲۳۸
🔸 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ
@khanemaaref
هدایت شده از نشانه ها
پیامبر به درد نخور!
قالوا أوذينا مِن قَبلِ أَن تَأتِيَنا وَمِن بَعدِ ما جِئتَنا ۚ قالَ عَسىٰ رَبُّكُم أَن يُهلِكَ عَدُوَّكُم وَيَستَخلِفَكُم فِي الأَرضِ فَيَنظُرَ كَيفَ تَعمَلونَ﴿۱۲۹﴾ سوره مبارکه الأعراف
(بنی اسرائیل) گفتند: «پیش از آنکه به سوی ما بیایی آزار دیدیم، (هم اکنون) پس از آمدنت نیز آزار میبینیم! (کی این آزارها سر خواهد آمد؟)» موسی گفت: «امید است پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند، و شما را در زمین جانشین (آنها) سازد، و بنگرد چگونه عمل میکنید!»
🌱موسی منجی بنی اسرائیل بود. انتظار داشتند بعد از ظهور منجی مشکلاتشان کاملا برطرف شود.
بعد از آمدن موسی باز هم مشکلات ادامه پیدا کرد.
🌱آمدند پیش موسی گفتند خوب تو به چه دردی میخوری؟ اینکه نشد. قبلا اذیت میشدیم الان هم داریم آزار میبینیم. پس دین به چه درد میخورد؟ خدا چرا کاری نمیکند؟
🌱اشتباه بنی اسرائیل کجا است؟ خوب مگر موسی پیامبر نبود؟ مگر وعده نجات آنها را نداده بود؟
🌱مساله در مسیر این وعده ها است. قوم موسی از طرفی فکر میکردند همه چیز را خدای متعال و پیامبر او باید حل کنند و آنها بدون زحمت و تلاش به آن وعده ها خواهند رسید از طرف دیگر فکر میکردند خیلی زود به آن وعده ها خواهند رسید صبر نکردند.
🌱مسیر رسیدن به موفقیت همراه با تحمل زحمت و ادامه دادن مسیر و در یک کلمه «صبر» است صبر هم یعنی ادامه دادن مسیر درست .
🌱مسیر درست اگر جمهوری اسلامی نیست شما بگویید چیست؟
🌱مسیر درست یعنی همین که از زیر بار نوکری امریکا و غرب بیرون رفتیم و روی پای خودمان ایستادیم و مسوولینمان را خودمان انتخاب میکنیم. حالا این روی پای خودمان ایستادن سختی دارد. هم خودمان ضعیف هستیم مثلا مدیر جهادی کم داریم مدیری که جرات اصلاح و دادن هزینه های مسیر درست را داشته باشد، کم داریم قدر آن کم را هم گاهی نمیدانیم و هم از بیرون همین آمریکا و غرب دارند، میزنند مشکل درست میکنند مهمترین کارشان هم الان شده اینکه بگویند شما نمیتوانید شما بدبختید شما هیچی ندارید. بعضی هم باور میکنند و همین حرف را تکرار میکنند. باور نکنید، تکرار هم نکنید. مشکلات هست همه جا هم هست اما ما نقاط برجسته و پیشرفت کم نداریم. مواظب دشمنی دشمن باشیم. تزویر او جلوی چشم ما را نگیرد.
@neshanha
هدایت شده از بر پا
آبله میمون
🔻یک بیماری در حال سرایت که ریشه در میمونهای آزمایشگاهی دارد. خوبیش آن است که علائم آن ظاهر است. پنهان نیست. گسترش آبله میمون البته خبر تلخی است. اما به نظرم استعاره خوبی است از توسعه یک بیماری خطرناک دیگر از میمونها در میان برخی کشورها مثل ایران.
🔻میمون، گونه ای حیوان است که رفتارش به انسان شبیه است. چون حیوان است، رفتارش جاهلانه است و نه از سر عقل. چون حیوان است رفتارش همراه نوعی حقارت ذاتی نسبت به دیگران است. میمون نماد تقلید حیوانی است. تقلید از سر حقارت. تقلید از سر نادانی.
🔻تقلید میمونوار تقلید از سر حقارت و جهل و تعطیلی عقل است. تاولهای دردناکش را در سخنان فلان کارگردان و فلان بازیگر و فلان سلبریتی و امثالهم ببینید. اگر سر وقت تقلید نکنند صدای آنانکه اینها را دوست دارند تا بازیشان دهند در میآید. پس چرا تقلید نمیکنید؟ وقتی که تقلید میکنند هم صدای سوت و کفشان بلند میشود. این آبله میمون بیماری است که سرایت میکند و همه را به اندازه ای آلوده میکند. نتیجه اش نیز بسته شدن باب رحمت الهی است.
🔻امیرالمومنین ع در نهج البلاغه در دعای برای نزول باران رحمت الهی میفرماید : لَا تُؤَاخِذْنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا(خطبه۱۴۳) یعنی این آبله های سفهاء همه را گرفتار میکند. در این دعا مومنین تلاش میکنند حساب خود را از سفهای امت جدا کنند. این نه در بیان بلکه در سبک اندیشه و اقدام آنها نیز خود را نشان میدهد.
🔻به هر حال من فکر میکنم مدتها است گرفتار نوع بدخیم آبله میمون هستیم. کنار رفتن فلان دولت و یا تغییر برخی مدیران خوب است، اما این بیماری از جنس علم و فرهنگ است، و باید ریشه کن شود. کلیدواژه سفاهت در ادبیات دینی معادل آن است. این سفاهت در قرآن یک جهل گناهکارانه است لذا با تعبیر مرض از آن یاد شده. «فی قلوبهم مرض....الا انهم هم السفها»
🔻«شیطان بزرگ» در دنیای جدید، لشکری از این سفها دارد. تاولهایش را هم در سختی ها به یک شکل و در خوشی ها به شکل دیگر ببینید. اللهم لَا تُؤَاخِذْنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا
@ali_mahdiyan
هدایت شده از نشریه عهد
💠مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا ۖ وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ
🛑 کسانی که به غیر خدا رو میآورند و تن به گناه میدهند، رابطهشان با خدا خراب میشود.
وقتی انسان رابطهی درستی با خالق نداشته باشد، کل زندگیاش سست میشود؛ مانند خانه عنکبوت🕸
ناگهان انسان متوجه میشود که پیچ و مهرههای زندگی و روابطش از هم باز شدهست درحالیکه دلیل آن را نمیداند.
☘تنها راه درست کردن این سستی روابط، اصلاح رابطه انسان با خداست.
مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ، أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ
🔸وقتی نفس اصلاح شد[ تزکیه نفس صورت گرفت]، پیچ و مهرههای زندگی فرد سفت میشود و روابطش محکم میگردد.
🖋استاد امینیخواه
لطفا رسانه ما باشید
_ 🖇کانال نشریه عهد 🔰 __
https://eitaa.com/joinchat/3229286474Cc283d72f64
بحثی راجع به لا تسالوا عن اشیاء که در قرائت امروز بود
هم انبيا و اوليا و هم علما هميشه مبتلا بودهاند به سؤالات بيجاى مردم.
7. سؤالات بيجا از قبيل سؤال از فلسفه جزئيات احكام و پرداختن به توجيه و تفسير آنها و همچنين از اسرار قضا و قدر و جبر و تفويض درباره بسيارى از مردم و جزئيات تاريخ دينى از قبيل نام مادر موسى و نام سگ اصحاب كهف و اينكه رنگ لباس حضرت امير در صفين يا جمل چه بوده و يا سؤال از اسم اسب حضرت امام حسين و غيره و همچنين سؤال از خصوصيات معراج.
8. چيزهايى كه سبب مىشود سؤال بيجا كم شود:
الف. دين را از اساس و ريشه ياد گرفتن و معتقد شدن، همان طورى كه در ورقههاى اول الدين معرفته گفتهايم.
ب. شناختن افق دين كه افقى بالاتر از افق محسوسات و مشهودات است و اين خود به حس تعبد كمك مىكند. روح تعبد جلو سؤال بيجا را مىگيرد.
ج. عمل و آزمايش دينى. آدمى كه به دين عمل مىكند خود به خود در عمل، راستى و استقامت و حقيقتى در دستورها مىيابد. لهذا آنهايى كه عمل نمىكنند بيشتر سؤال مىكنند و بيشتر دچار شك و وسوسه مىباشند. دين همان طورى كه با عقل بستگى دارد، با وجدان
يادداشتهاي شهيد مطهري، ج6، ص: 74
و عمل هم بستگى دارد. با اين سه ركن مىتوان جلو شك و وسواس و سؤال را گرفت.
هدایت شده از بر پا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار بود پنج شش دقیقه صحبت کنم. اما نمیدانم چرا اجازه دو سه دقیقه صحبت کردن بیشتر پیدا نکردم.
برای همین این متن را نتوانستم کامل بخوانم.
همین مقدارش را داشته باشید فعلا تا کلش را بعدا منتشر کنم.
اما خوش گذشت.
حسینیه جماران آنهم با رفقای جهادی پر شود. و تو هم آنجا باشی و نفس بکشی. چه لذتی بهتر از این.
جلسه خوبی بود.
@ali_mahdiyan
هدایت شده از معارف امام خامنه ای
☀️رهبر معظم انقلاب
علامت دل پاک و نورانی
از وصایای رسول الله صلی الله علیه و آله به اباذر غفاری علیه الرحمة : يا اَباذَرٍّ: اِذا دَخَلَ النُّورُ الْقَلْبَ اِنْفَسَحَ الْقَلْبُ وَ اسْتَوْسَعَ قُلْتُ: فَما عَلامَةُ ذلِكَ؟ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى يا رَسُولَ اللّهِ قالَ: اَلاِنابَةُ اِلى دارِالْخُلُودِ وَ التَّجافى عَنْ دارِ الْغُرُورِ وَ الاِسْتِعْدادُ لِلْمَوْتِ قَبْلَ نُزُولِهِ. ( مکارم الاخلاق ،ص 464 )
وقتی نور هدایت الهی در دل کسی وارد شود آن دل گسترۀ وسیعی پیدا می کند. و آماده پذیرش حقایق می گردد.البته عمل انسان یکی از مهمترین عوامل برای اراده ی هدایت از سوی پروردگار و نورانیّت دل هاست ؛ هرچند عوامل دیگری هم هست. جناب ابوذر می پرسد :« علامت دل نورانی چیست؟ » حضرت می فرماید: علایم دل نورانی این است که :
✅اوّل؛ میل و کشش رجوع به دارِ خلود و جهان ابدی در دل باشد که این دارِ فنا و بلا – که در آن هستیم- دامن ما را نگیرد و گرایش انسان به آن طرف باشد.
✅ دوم ؛ برچیدن از دار غرور و دار فریب ها. نشانه ی دل نورانی این است که ، انسان از این جاذبه ها و علایق تجافی (دوری) کند . یعنی خود را بالا نگیرد و دامن چیند.
✅ سوم : خود را آماده مردن کند،پیش از آنکه مرگ سراغ او بیاید. مردن خبر نمی کند. هیچ یک از من و شما خبر نداریم ،تا یک ساعت دیگر چه خواهد شد.برای مرگ آماده باشیم. علامت دل پاک و نورانی اینهاست.
📚 احسان طریق الاسلامی، مکارم ولایت، رهنمودهای اخلاقی تربیتی مقام معظم رهبری طریق معرفت ثقلین ، چاپ دوم ، 1396 ، ص86
☀️نشر با منبع
☀️جامعترین کانال معرفی امام خامنه ای
☀️ @emamkhameneii
❤️رفقا، امشب یه بحثی با علی اصغر داشتیم، عرض کردم ما باید حواسمون به نظام محاسبه باشه، ای چه بسا نظام اندیشه هم داشته باشیم ولی نظام محاسبه مون بلنگه و نتونیم تشخیص بدیم. آیه ای هم که امروز در تلاوت قرآن خوندیم ناظر به این قضیه است. نظام محاسبه هم، هم در امورات #شخصی هست، هم در #تشکیلاتمون هست، هم در #انقلاب_اسلامی و نبرد با طاغوت.
به جمله زیر از آقا توجه فرمایید:
کار شیطان #اغوا کردن است؛ اغوا یعنی چه؟ یعنی ایجاد اختلال در #دستگاه_محاسبهی شما - شیطان این است دیگر - نقطهی مقابل، کارکرد تقوا است؛ سعی شیطان این است که شما را اغوا کند، یعنی #دستگاه_عقل را، #دستگاه_فطرت را، دستگاه سنجش صحیح را که در وجود انسان گذاشته شده است، از کار بیندازد؛ یعنی انسان را دچار خطای در محاسبه کند. کار تقوا نقطهی مقابل است: اِن تَتَّقُوا اللهَ یَجعَل لَکُم فُرقانا،(۱۱) تقوا به شما فرقان، یعنی آگاهی برای جدا کردن حق از باطل را میدهد. در آیهی شریفهی دیگر [میفرماید]: وَ اتَّقُوا اللهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ الله؛(۱۲) تقوا موجب این است که خدای متعال دریچههای دانش را، آگاهی را، دانایی را به روی شما باز کند.
تأثیر شیطان در دستگاه محاسبهی ما، از راه #تهدید و #تطمیع است؛ از یک طرف ما را میترساند: آیهی شریفهی قرآن در سورهی مبارکهی آلعمران [میفرماید]: اِنَّما ذلِکُمُ الشَّیطنُ یُخَوِّفُ اَولِیآءَهُ فَلا تَخافُوهُم وَ خافُونِ اِن کُنتُم مُؤمِنین
همهی این کارهایی که شیطان انجام میدهد - این اغوا، این تهدید و تطمیع - برای این است که دستگاه محاسباتیِ انسان مؤمن را از کار بیندازد تا محاسبهی غلط انجام بدهد؛ وقتی دستگاه محاسباتی از کار افتاد، کار خراب میشود. محاسبهی غلط، یکی از بزرگترین خطرها است؛ گاهی حیات انسان را تهدید میکند؛ گاهی سرنوشت انسان را تهدید میکند؛ چون توان انسان، نیروی انسان، تواناییهای انسان، تحت سرپنجهی ارادهی او است، و ارادهی انسان تحت تأثیر دستگاه محاسباتی او است: اگر دستگاه محاسباتی بد کار کرد، ارادهی انسان تصمیمی میگیرد و در جهتی میرود که خطا است؛ آنوقت نیروهای انسان، همهی تواناییهای انسان در این جهتِ خطا به کار میافتد؛ این آن چیزی است که باید مراقب آن باشید.
مراقب باشیم که دستگاه محاسباتی ما بهوسیلهی شیطانهای انس و جن دچار اختلال نشود، مسائل را بد نفهمیم. شیطان که فقط شیطان جنّی نیست؛ ابلیس که فقط نیست؛ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحی بعضُهُم اِلی بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛(۱۹) شیاطین انس و جن به هم کمک هم میکنند. من همینجا تأکید کنم: یکی از خطاهای محاسباتی این است که انسان در چهارچوب عوامل محسوس و صرفاً مادّی محدود بماند؛ یعنی عوامل معنوی را، سنّتهای الهی را، سنّتهایی که خدا از آنها خبر داده است، آن چیزهایی را که با چشم دیده نمیشود، ندیده بگیرد؛ این یکی از خطاهای بزرگ محاسباتی است.
۱۳۹۳/۰۴/۱۶
بیانات در دیدار مسئولان نظام
آقا:
وَ عَلَیکَ بِصَلاةِ الزَّوالِ وَ عَلَیکَ بِصَلاةِ الزَّوالِ وَ عَلَیکَ بِصَلاةِ الزَّوَال
سه مرتبه هم فرمودند «صلاة زوال». به نظر میرسد به قرینهی «صلاة اللیل» که قبلاً فرمودند، مراد نافلهی ظهر است نه نماز ظهر. خب نماز ظهر که فریضه و واجب است؛ این تأکیدی که کردهاند مربوط به نافلهی ظهر است. اینجا هم مرحوم آقای قاضی (رضوان الله علیه) در یکی از مکتوباتی که به بعضی از تلامذهی خودشان دارند، روی نافلهی ظهر خیلی تکیه میکنند، میفرمایند که این «صلاة الاوّابین» است؛ این تعبیر مرحوم آقای قاضی است که نافلهی ظهر «صلاة الاوّابین» است، که خب خیلی اهمّیّت دارد، جزو نوافل بسیار مهم است.۱۳۹۲/۰۱/۱۸
شرح حدیث در ابتدای جلسه درس خارج فقه