eitaa logo
خانواده فاطمی | حرم حضرت معصومه س
18.9هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
875 ویدیو
35 فایل
🍃نوبت دهی مشاوره: @moshaver_haram 💡سوال از استاد: @porsesh_moshaver 🌸ارتباط با خانواده فاطمی: @admin_khanevadefatemi
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🔰شهیدی که پس از شهادت ، کارنامه دخترش را امضا کرد. ✔️آخرین روزهای سال ۶۲ بود که خبر شهادت پدرم به ما رسید.بعد از یک هفته عزاداری، مادرم با بستگانش برای برگزاری مراسم یاد بود به زادگاه پدرم ، شهرستان خوانسار رفتند. من هم بعد از هفت روز به مدرسه رفتم. همان روز برنامه امتحانی ثلث دوم را به ما دادند و گفتند: والدین باید کنند. آن شب با خاطری غمگین و چشمانی اشک آلود و با این فکر که چه کسی باید کارنامه مرا امضاء کند به خواب رفتم. پدرم را در خواب دیدم که مثل همیشه خندان و پر نشاط بود. بعد از کمی صحبت به من گفت زهرا آن را بیاور تا امضاء کنم. گفتم کدام کارنامه؟ گفت: همان کارنامه ای که امروز در مدرسه به تو دادند. کارنامه را به او دادم و پدر شروع کرد به نوشتن فردا صبح که برای رفتن به مدرسه آماده می شدم از خواب دیشب چیزی یادم نبود. اما وقتی داشتم وسایلم را مرتب می کردم، ناگهان چشمم به آن کارنامه افتاد. باورم نمی شد. اما حقیقت داشت. در ستون ملاحظات کارنامه دست خط پدرم بود که با رنگ قرمز نوشته بود:  "این جانب نظارت دارم سید مجتبی صالحی" و امضاء کرده بود. برای اینکه شبهه ای پیش نیاید امضا و نوشته کارنامه توسط علما و اداره آگاهی مورد تایید قرار گرفته و به رویت امام خمینی می رسد و نسخه آن در موزه شهداء تهران در معرض دید بازدیدکنندگان قرار دارد. 🌹شهید سیدمجتبی صالحی خوانساری 📙برگرفته از کتاب آخرین نامه اثر گروه شهید هادی 🔷🔶🔹🔸 🕌 اداره خانواده حرم مطهر 📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
🔰 سر جهیزیه خریدن با محسن خیلی ماجرا داشتیم. ✅ مدام با پدر و مادرم کَل کَل(جر و بحث) داشت كه چرا اینقدر پول خرج می‌کنید و ما اصلا به این لوازم نیاز نداریم. گیر داده بود که مُبل نمی‌خواهیم. نگران بود: ﴿شاید یکی که نداره ببینه و دلش بخواد!﴾ 🌹 شهید محسن حججی 📚 کتاب سربلند 🔷🔶🔹🔸 🕌 اداره خانواده حرم مطهر 📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
✔️همه زندگی ما در یک اتاق خلاصه می شد. 🔸️ هیچ وقت در زندگی احساس کمبود چیزی را نداشتم. همه زندگی ما در یک اتاق خلاصه می شد که در خانه عموی ایشان ساکن بودیم. از هر وسیله ای که داشتم استفاده بهینه می کردم مثلاً از چمدان به عنوان میز. تمام وسایلمان در یک اتاق بود و وقتی دوستان شهید به دیدارش می آمدند با بچه ها در محوطه حیاط خانه قدم می زدم. 🌹شهید‌عبدالمهدی‌مغفوری ✍ راوی: همسر شهید 🔷🔶🔹🔸 🕌اداره خانواده حرم مطهر 📣کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
🌷 شهید عبدالحسین خبری 🍃یک‌بار حسین خاطره‌ای را از عبادت‌هایش برایم تعریف کرد. می‌گفت: 🌿«تصمیم قاطع گرفته بودم که از گناه دوری کنم و معصومانه زندگی کنم. چند قرص نان گرفتم و گذاشتم توی سبد دوچرخه و راه افتادم سمت زمین‌های سبیلی(منطقه‌ای حاصلخیز در شمال دزفول و در شرق رودخانه دز). 🌾زمین‌ها مملو بود از گندم. کنار یکی از مزارع گندم، سجاده را پهن کردم و شروع کردم به نماز خواندن. ساعت‌ها گذشت و من مشغول عبادت و مناجات و دعا بودم؛ تا اینکه وقت نماز ظهر شد. ⛱نماز ظهر و عصر را خواندم و نشستم تا چند لقمه نان بخورم. لقمه اول را گذاشتم توی دهانم که تمام فکر و ذهنم متوجه یک سوال شد. 🏜با خودم گفتم: «حسین! اگه قرار باشه تو بری توی بیابان و فقط عبادت کنی و هیچ وسیله و ابزار گناهی دورت نباشه که فایده‌ای نداره! اگه مردی، باید برید توی شهر و اون‌جا باشی و گناه نکنی. اینه که ارزش داره. نه این‌که بری یه جایی‌که زمینه گناه هم فراهم نباشه!» 🏡حسین گفت: «وقتی به این مسئله خوب فکر کردم، دوباره سوار دوچرخه شدم و رکاب‌زنان برگشتم خانه. برگشتم تا با اماره ترین نفس مبارزه کنم» . ✍ راوی: محمود اسفنده 📚 کتاب آسمان خبری دارد 🔷🔶🔹🔸 🕌 اداره خانواده حرم مطهر 📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
❇️به یادم دارم هروقت بیرون بودیم. اذان که می گفت، همانجا نزدیک ترین مسجد را پیدا می کرد و ما را می برد نماز. یک شب جایی بودیم و مسجد هم پیدا نکردیم. رفت در یک اتاقک در بیمارستان تقاضا کرد که اجازه بدهند دو تایی نماز بخوانیم. من هرموقع خسته بودم، می گفتم بروم نماز را بخوانم راحت بشوم. اما محمدحسین مواقعی که به ندرت می شد که نتواند نماز اول وقت بخواند، می گفت: یک کم استراحت می کنم تا سر حال نمازم را بخوانم. 🌹شهید محمد حسین مرادی ✍راوی همسر شهید 🔷🔶🔹🔸 📣اداره خانواده حرم مطهر 🕌کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
💌همیشہ یک سفارش به ما میکرد. می گفت: « اگه در معرض گناہ قرار گرفتید و خواستید دچار لغزش نشید و از اون گناہ فرار کنید ⚜خودتون رو با خواندن قرآن و نماز یا مطالعہ📕 و ورزش مشغول کنید تا حواستون از اون محل و از اون گناہ پرت بشه. 🌹شهید حمید باکری ✍ راوی : همرزمان 🔷🔶🔹🔸 🕌 اداره خانواده حرم مطهر 📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
حاجی خیلی کم از جبه به شهر می آمد. خانم و بچه هایش را هم گاهی می برد و گاهی می فرستاد پیش ما. یکبار که آمده بود شهرضا گفتم: بیا اینجا برات خونه بخریم و به زندگی سر و سامون بدیم. گفت: حرف خونه و این چیزها رو نزنید! خونه، خونه ی آخرته . دنیا هیچ ارزشی نداره. یکبار دیگر که آمده بودند دیدم وسایل خانم و بچه هاش داخل یک چمدان بود. گفتم : آخه اینجوری که درست نیست، لااقل یه خونه برا خودت تهیه کن. گفت : شما ناراحت نباشید! خونه ی من عقب ماشینه! با تعجب نگاهش کردم و گفتم : چه جوری ؟ در عقب ماشین باز کرد دیدم وسائل مختصر زندگی رو داره چنا تا کاسه و قابلمه و بشقاب و یه سفره پلاستیکی، دوتا قوطی شیرخشک و چند تا پتو. گفت: اینم خونه ی ما ، دنیا رو گذاشتم برای دنیا داران! خونه را گذاشتیم برای خونه دارها! همه چیز را گذاشتیم برای اون هایی که به دنبال دنیا هستند، از مال دنیا همین مقدار برای ما بسه. 🌹شهید محمد ابراهیم همت 📚کتاب پدرانه مادرانه 🔷🔶🔹🔸 🕌اداره خانواده حرم مطهر 📣کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
🌷شوق آموختن در سیره شهید مرتضی مطهری 📓مرتضی از دوران کودکی و نوجوانی به مکتب و درس و مدرسه نگاه دیگری داشت. 🌙یکی از نیمه شب های تیرماه بود. هوا هم صاف و مهتابی. از خواب که بیدار شدم مرتضی را ندیدم. فکر کردم دستشویی است؛ اما آنجا هم نبود. همه جا را گشتم. 🌀اول صبح در زدند. یکی از اهالی در حالی که مرتضی را بغل کرده بود، گفت: بچه ‌تان پشت در مکتب‌خانه چمباتمه زده بود. 🌞مرتضی می گفت: بیدار شدم دیدم هوا روشن است فکر کردم صبح شده و باید برم مکتب خانه. 📚کتاب مرتضی مطهری 🔷🔶🔹🔸 🕌 اداره خانواده حرم مطهر 📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
🌷 آثار دائم الوضو بودن در نگاه شهید علی سیفی ✨علی نوجوانی بیش نبود. داشت وضو می گرفت. یکی از همسایه ها به شوخی گفت: چرا زود به زود وضو می گیری؟ ✨گفت: دائم الوضو بودن خیلی فوائد دارد، صورت را نورانی می کند، روزی را زیاد می کند و از هر قطره ای آبش، وضو فرشته ای به وجود می آید که تا موقع مرگ برای انسان استغفار می کند. ✨برای خودش منبری رفته بود با آن سن و سالش. 📚کتاب بیا مشهد 🔷🔶🔹🔸 🕌 اداره خانواده حرم مطهر 📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
❤️ابراز محبت به همسر 🌹 شهید مدق «مسئول پشتیبانی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)» در قالب بیان و گفتار، علاقه اش را به همسرش ابراز می‌کرد. 🥀همسرش می‌گوید: منوچهر خیلی به من و زندگی مان ابراز علاقه می‌کرد، با رفتارهایش و با کلماتش، به من می‌گفت: «فرشته! هیچکس برای من بهتر از تو در این دنیا نیست. می‌خواهم این عشق را به عشق خدا برسانم». کنار قلب منوچهر چند تا ترکش بود که نتوانستند آنها را بیرون بیاورند. وقتی به ترکش‌هایی که نزدیک قلبش بود، غبطه می‌خوردم و می‌گفتم: «ای کاش من جای آن ترکش‌ها بودم»، می‌گفت: «اینها کنار قلب من هستند؛ تو که توی قلب من هستی». ✍راوی همسر شهید 🔷🔶🔹🔸 📣اداره خانواده حرم مطهر 🕌کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
🌷شهید محمد مصطفی پور ✨شهید محمد مصطفی پور وقتی به شهادت رسید، هنوز به پانزده سالگی نرسیده بود. قبل از عملیات، داده بود جلو  پیراهنش نوشته بودند: آن قدر غمت را به جان پذیرم حسین (ع)   تا قبر تو را بغل بگیرم حسین (ع) ✨می گفت: دوست دارم تیر روی سینه ام بخورد و شهید شوم. ✨دعایش زود مستجاب شد و در عملیات والفجر هشت، تیری سینه اش را شکافت؛ همان جایی که شعر را نوشته بود. ترکشی هم پهلویش را شکافت تا نشانی از حضرت زهرا (س) بر جسمش یادگار بماند. ✍راوی: رضا دادپور 📚کتاب تو شهید می شوی 🔷🔶🔹🔸 🕌 اداره خانواده حرم مطهر 📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
🌷 کریم چهل سانتی مسئول ثبت نام به قد و بالاش نگاه کرد و گفت: دانش آموزی؟ گفت: بله؛ پرسید: میخواهی از درس خوندن فرار کنی؟ ناراحت شد، ساکش را گذاشت روی میز و باز کرد کتاب هایش را ریخت روی میز و گفت: نخیر! اونجا درسم رو میخونم. بعد هم کارنامه اش را نشان داد: پر بود از نمرات خوب، از دوره ی مدرسه صدایش می کردیم چهل سانتی ازبس قد و قواره اش کوچک بود. خمپاره که آمد، شهید که شد، واقعا چهل سانت بیشتر نمی شد. 🔖برگرفته از کارتهای کاغذی سیزده ساله ها 🔷🔶🔹🔸 🕌 اداره خانواده حرم مطهر 📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
💫اگر غیبتِ کسی را پیش او می کردید، سریع مچت را همان جا می گرفت؛ صدا میزد می گفت: بیا با شما کار دارند! می گفتیم: نمی خواهد بهش بگویی، درست نیست! می گفت: اگر غیبت است پس چرا انجام می دهی؟! اگر نه، باید اینقدر شجاعت داشته باشی که حرفت را جلوی خودش بگویی، نه پشت سرش! 🌹شهیدحسن شاطری ✍همرزم شهید 🔷🔶🔹🔸 📣اداره خانواده حرم مطهر 🕌کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
اهمیت مادر .....‌ ❇️مادر در خواب پسر شهیدش را مے‌بیند . پسر به او مےگوید : «توی بهشت جام خیلے خوبہ . چے مے‌خواے برات بفرستم ؟». ✨مادر مے‌گوید : «چیزے نمے‌خوام ؛ فقط جلسہ قرآن ڪہ میرم همہ قرآن مےخونن و من نمے‌تونم بخونم خجالت مےڪشم . مے‌دونن من سواد ندارم ، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون .». ⚜پسر مے‌گوید : «نماز صبحت رو ڪہ خوندے قرآن رو بردار و بخون !». ✨بعد از نماز یاد حرف پسرش مے‌افتد . قرآن را بر مے‌دارد و شروع مےڪند بہ خواندن . ✅خبر مےپیچد . پسر دیگرش این ‌را بہ عنوان ڪرامت شهید محضر آیت اللہ نوری همدانی مطرح مےڪند و از ایشان مےخواهد مادرش را امتحان ڪنند . قرار گذاشتہ مے‌شود . ✨حضرت آیت‌اللہ نزد مادر شهید مے‌روند . قرآنے را به او مے‌دهند ڪہ بخواند . بہ راحتے همہ جاے را مےخواند ؛ اما بعضے جاها را نہ . مےفرمایند : «قرآن خودت رو بردار و بخوان !». 💫مادر شهید شروع مے‌ڪند بہ خواندن ؛ بدون غلط . ❇️آیت اللہ نورے گریہ مےڪنند و چادر مادر شهید را مے‌بوسند و مے‌فرمایند : «جاهایے ڪہ نمےتوانست بخواند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم ڪہ امتحانش ڪنیم.» 📚نیمه پنهان ماه 🔷🔶🔹🔸 🕌اداره خانواده حرم مطهر 📣کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
🌷شهید محمودرضا وطن‌خواه ✅بچه که بود، با داداشش رفت خونه همسایه. اونجا رادیو روشن بود و صدای ترانه اش بلند... محمودرضا رفت تا رادیو رو خاموش کنه ، اما قدش نرسید. با همون شیرین‌زبونی کودکانه به همسایه گفت: فاطمه خانوم! می خوای خدا شما رو جهنمی کنه؟ همسایه پرسید: چرا جهنمی کنه؟ محمودرضا گفت: چون ترانه رو خاموش نمی کنید... 📚 کتاب سیره دریادلان۲ 🔷🔶🔹🔸 🕌اداره خانواده حرم مطهر 📣کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
🌹 شهید رسول خلیلی ✅ در دانشگاه امیرکبیر خبردار شدیم دو دانشجو به واسطه شهید خلیلی به یکدیگر رسیده اند. آن‌ها برایمان تعریف کردند که هر کدام قراری سر مزار شهید گذاشته اند و از رسول برای امر ازدواج کمک خواسته اند. دختر خانم می‌گوید سر مزار شهید گفتم من به مدافعین حرم اعتقاد دارم و همسری، چون آن‌ها می‌خواهم. چند وقت بعد پسری که به عنوان خواستگار وارد اتاق دختر برای حرف زدن با او می‌شود؛ عکس شهید خلیلی را روی دیوار اتاق می‌بیند و تعجب می‌کند. به دختر می‌گوید شما هم شهید خلیلی را می‌شناسید؟ من در امر ازدواج از او کمک خواسته ام. خلاصه برای جاری شدن خطبه عقد ما را دعوت کردند و از من خواستند خطبه را جاری کنم. عکس رسول ما وسط خنچه عقد بود و عروس هنگام بله گفتن گفت: با اجازه آقا امام زمان و با اجازه پدر و مادر معنویم که پدر و مادر شهید خلیلی هستند و پدر و مادر خود بله. اصلا این صحنه روضه شد و همه گریه کردند. ❇️از زبان پدر شهید 🔷🔶🔹🔸 🕌 اداره خانواده حرم مطهر 📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
🌹شهید حمید باکری ✨ در زمانی که چروک بودن لباس‌ها و نامرتب بودن موها نشانه بی‌اعتنایی به ظواهر دنیا بود، حمید خیلی خوشگل و تمیز بود. پوتین هایش واکس زده و موهایش مرتب و شانه کرده بود. به چشمم خوشگل‌ترین پاسدار روی زمین می‌آمد. 🌾روح و جسمش تمیز بود. وقتی می‌خواست برود بیرون، می‌ایستاد جلوی آینه و با موهایش ور می‌رفت. به شوخی می‌گفتم: «ول کن حمید! خودت را زحمت نده، پسندیده‌ام رفته.» می‌گفت: «فرقی نمی‌کند، آدم باید مرتب باشد.» 📚کتاب نیمه پنهان ماه، جلد سوم ◼️◽️◾️▫️ 🕌 اداره خانواده حرم مطهر 📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
🌹شهیدحمیدسیاهکالی‌مرادی ⭕️ از غیبت بیزار بود و اگر در مجلسی غیبت می شد سعی می کرد مجلس را ترک کند. همیشه به من می گفت: «دلم می خواهد در منزل ما غیبت نباشد تا خدا و ائمه اطهار به خانه و زندگی ما جور دیگری نگاه کنند.» 📙یادت باشد. 🔷🔶🔹🔸 📣اداره خانواده حرم مطهر 🕌کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
🌹شهید حمید ایرانمنش ✳️خواستگارها آمده و نیامده،پرس و جو می کردم که اهل نماز و روزه هستند یا نه؛ باقی مسائل برایم مهم نبود. 🌿حمید هم مثل بقیه؛ اصلا برایم مهم نبود که خانه دارد یا نه؛ وضع زندگیش چطور است؛ اینها معیار اصلیم نبود. ✳️شکر خدا حمید از نظر دین و ایمان کم نداشت و این خصوصیتش مرا به ازدواج با او دلگرم می کرد. حمید هم به گفته خودش حجاب و عفت من را دیده بود و به اعتقادم درباره امام و ولایت فقیه و انقلاب اطمینان پیدا کرده بود، در تصمیمش برای ازدواج مصمم تر شده بود. ✍راوی: همسر شهید 🔷🔶🔹🔸 🕌اداره خانواده حرم مطهر 📣کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
🌹 شهید حسین دولتی ❤️سر سفره عقد نشسته بوديم، عاقد که خطبه را خواند، صداي اذان بلند شد. حسين برخاست، وضو گرفت و به نماز ايستاد، دوستم کنارم ايستاد و گفت: اين مرد براي تو شوهر نمي شود. متعجب و نگران پرسيدم: چرا؟ گفت: کسي که اين قدر به نماز و مسائل عبادي اش مقيد باشد، جايش توي اين دنيا نيست. ✍راوی : همسر شهید 🔷🔶🔹🔸 🕌 اداره خانواده حرم مطهر 📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
✅حاجی خیلی کم از جبه به شهر می آمد. خانم و بچه هایش را هم گاهی می برد و گاهی می فرستاد پیش ما. یکبار که آمده بود شهرضا گفتم: بیا اینجا برات خونه بخریم و به زندگی سر و سامون بدیم. گفت: حرف خونه و این چیزها رو نزنید! خونه، خونه ی آخرته . دنیا هیچ ارزشی نداره. یکبار دیگر که آمده بودند دیدم وسایل خانم و بچه هاش داخل یک چمدان بود. گفتم : آخه اینجوری که درست نیست، لااقل یه خونه برا خودت تهیه کن. گفت : شما ناراحت نباشید! خونه ی من عقب ماشینه! با تعجب نگاهش کردم و گفتم : چه جوری ؟ در عقب ماشین باز کرد دیدم وسائل مختصر زندگی رو داره چنا تا کاسه و قابلمه و بشقاب و یه سفره پلاستیکی، دوتا قوطی شیرخشک و چند تا پتو. گفت: اینم خونه ی ما ، دنیا رو گذاشتم برای دنیا داران! خونه را گذاشتیم برای خونه دارها! همه چیز را گذاشتیم برای اون هایی که به دنبال دنیا هستند، از مال دنیا همین مقدار برای ما بسه. 🌹شهید محمد ابراهیم همت 📙 پدرانه مادرانه 🔷🔶🔹🔸 🕌اداره خانواده حرم مطهر 📣کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
🌷 شهید عبد الحسین خبری ✨حسین یک عکس رادیولوژی آورد و گفت باید از عکس امام کلیشه درست کنیم.  یک تصویر بزرگ امام را پیدا کردیم و عکس رادیولوژی را بر اساس آن برش زدیم. حسین نیمه های شب با کلیشه و اسپری رنگ تصویر امام خمینی (ره)را روی دیوار ها ی بیشتر نگذشته بود که دیدیم در و دیوار بسیاری از خانه‌های محله مان پر شده بود از تصویر امام، همه‌شان کار حسین بود. ✍راوی: محمدرضا سمسار نتاج 📚کتاب آسمان خبری دارد  🔷🔶🔹🔸 🕌 اداره خانواده حرم مطهر 📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
❇️برادرم عزّت الله بسیار مذهبی و دیندار بود و اهل نماز و در روزهای سخت تابستان با اینکه کار کشاورزی می کردیم روزه می گرفت. در منبرهای علماء و مراسم های مذهبی حضوری فعّال داشت . شهید عزّت الله مدافع مظلومین بود و آن سال ها بعضی مالکین به رعیّت ها و مستأجرین در کشاورزی زور می گفتند، مقابل مالکین زورگو می ایستاد و باآنها جرّ و بحث می کرد و خیلی شجاع و نترس بود. 🌷شهید عزت الله رجبی از شهدای قیام پانزده خرداد 🔷🔶🔹🔸 🕌 اداره خانواده حرم مطهر 📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
🌿مادر بهش گفت: ابراهیم، سرما اذیتت نمی‌کنه؟ گفت: نه مادر، هوا خیلی سرد نیست. هوا خیلی سرد بود، ولی نمی‌خواست ما را توی خرج بیندازد. دلم نیامد؛ همان روز رفتم و یک کلاه برایش خریدم. صبح فردا، کلاه را سرش کشید و رفت. ظهر که برگشت، بدون کلاه بود! گفتم: کلاهت کو؟ گفت: اگه بگم، دعوام نمی‌کنی؟ گفتم: نه مادر؛ مگه چیکارش کردی؟ گفت: یکی از بچه‌های مدرسه‌مون با دمپایی میاد، امروز سرما خورده بود. دیدم کلاه برای اون واجب‌ تره.  🌹شهید ابراهیم امیرعباسی  🎙به نقل از مادر شهید ◼️◽️◾️▫️ 🕌 اداره خانواده حرم مطهر 📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
🌹شهید دکتر بهشتی ❇️همه جمع شده بودند برای جلسه. باهنر رو فرستاده بودند که بهشتی رو بیاره. اومده بود که آماده شید بریم؛ همه منتظر شمایند. بهشتی عذر خواسته بود. گفته بود جمعه متعلق به خانواده است، قرار است برویم گردش. اخم باهنر رو که دید گفت: بچه‌ها منتظرند، سلام برسونید، بگید فردا در خدمتم. 📙صد دقیقه تا بهشت 🔷🔶🔹🔸 📣اداره خانواده حرم مطهر 🕌کانال تخصصی خانواده فاطمی https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde