#جوانان_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
💞توی مراسم بله برون وقتی صحبت مهریه و این حرف ها شد عباس باز به همان دفعه های قبل گفت «من جزء توکل به خدا چیز دیگه ای ندارم.»
🌹شهید حاج عباس کریمی
✍راوی همسر شهید
🔷🔶🔹🔸
🕌 اداره خانواده حرم مطهر
📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#جوانان_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🌿غلام علی آخرین روضه اش را قبل از شروع عملیات خواند. بین روضه، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را مخاطب قرار داد و گفت:
«خانم! عمریه نوکری شما و فرزندان تون رو کردم و تا حالا چیزی ازتون نخواستم؛ ولی حالا می خوام تو اون لحظات آخر کمک کنید».
در گرماگرم عملیات، وقتی گلوله رگبار به سینه اش نشست، خم شد. زیر نور ماه می دیدم که خون تو پیراهنش جمع شده. سعی کردم سرش را روی پایم بگذارم، نگذاشت. سرش را روی زمین گذاشت و سه بار “یا زهرا” گفت و چشمانش را بست.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) آمده بود کمکش.
🌷شهید غلام علی رجبی
📚مجموعه یادگاران،جلد ۲۴؛ کتاب غلام علی رجبی
◼️◽️◾️▫️
🕌 اداره خانواده حرم مطهر
📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلوک_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🎥خاطرات یلدایی حاج قاسم از زبان دخترش
🔸️سردار بزرگمان حاج قاسم سلیمانی نیز مانند همه خانواده های ایرانی، شب چله را برگزار می کرد که این شب نشینی خاطرات بسیار زیبایی برای اعضای خانواده سردار دل ها رقم زده است که گوشه ای از این خاطرات را از زبان نرگس دختر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی می شنویم...
◼️◽️◾️▫️
🕌 اداره خانواده حرم مطهر
📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#سلوک_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
☑️به حضرت زهرا (س) متوسلشدم و نجات يافتم...
🍀نمیدانم چه شد! هر قدر تلاش کردم خودم را از شر سیمهای خاردار خلاص کنم، نتوانستم. وضعیتم لحظه به لحظه بدتر میشد.
🔰میدانستم چه بکنم. موانع در حال تکان خوردن و بسیار خطرناک بود، چون توجه دشمن را به سمت من جلب میکرد. از همه کس و همه جا ناامید، به ائمه ـ علیهم السلام ـ متوسل شدم از همه کس و همه جا ناامید، به ائمه ـ علیهم السلام ـ متوسل شدم. یکی یکی سراغ آنها رفتم. یک لحظه یادم آمد که ایام فاطمیه است. دست دعا و نیازم را به طرف حضرت فاطمه(س) دراز کردم و با تمام وجودم از ایشان خواستم که نجاتم بدهند. گریه کردم. دعا کردم.
🌠در همین حال احساس کردم یکی پشت لباسم را گرفت، مرا بلند کرد و در آب اروند پرتم کرد. آن حالت را در هشیاری کامل احساس کردم».
احمد این ماجرا را برای دوستش تعریف کرد، او را قسم داده بود که تا زنده است، آن را برای کسی بازگو نکند.
🌷شهیداحمدجولاییان
📙 مهر مادر
◼️◽️◾️▫️
📣اداره خانواده حرم مطهر
🕌کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#خانواده_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🌹مثل حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) پاکدامن باشید
✔️امیدوارم همسرم و فرزندانم حجاب و عفاف را سرلوحه زندگی قرار داده و باعث سرافرازی دین و نظام مقدس جمهوری اسلامی شوند. به فرزندانم صبر و صراط مستقیم را که همانا پاکدامنی و پیروی از حضرت زهرا (س) است توصیه می کنم و از آنها می خواهم گوش به فرمان مادر باشند و در راه ولایت، در همهی صحنه های دفاع از اسلام و انقلاب حاضر شوند.
🌹شهید مدافع حرم حمیدرضا انصاری
📝فرازی از وصیتنامه
◼️◽️◾️▫️
🕌اداره خانواده حرم مطهر
📣کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#گلهای_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🌷 چارچوب رفاقت
تابستان سال سوم دبیرستان، صبح های سهشنبه می رفتیم مسجد مهدیه همدان، زیارت عاشورا. خیلی گریه می کردیم. اگر یک روزکم گریه می کردیم، تا فردا غصه دار بودیم.
مصطفی بعضی وقت ها می گفت: تو نمیگذاری من گریه ام بگبرد. بیا از هم جدا بنشینیم.
می رفت گوشه ای برای خودش نمکی گریه می کرد.
🌹 شهید مصطفی احمدی روشن
📚 کتاب یادگاران
🔷🔶🔹🔸
🕌 اداره خانواده حرم مطهر
📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#جوانان_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🥀کلام و حرکات شهید سلیمانی فرهنگی و اخلاقی بود. وقتی برای سخنرانی در جلسات مختلف با ایشان بودیم و حاجقاسم میخواست صحبت کند، یک سکوت مطلق برقرار میشد. صحبتهای حاجی چیز دیگری بود، در کار خیر به محض اینکه متوجه میشد خانواده شهید یا رزمنده و جانبازی مشکلی دارد تا جایی که امکان داشت، سعی میکرد مشکلاتش را حل کند. گاهی هم برخی مشکل اخلاقی داشتند، وقتی حاجقاسم چند جلسه با آنها صحبت میکرد، طرف کاملاً دگرگون میشد. گاهی هم طرف وقتی مشکل مالی داشت، سعی میکرد به هر طریقی که شده با واسطه دوستان مشکل را حل کند. گاهی هم اگر خودش از تهران میآمد، کارت هدیهای داشت و از کارتها به افراد میداد تا مشکلشان را حل کنند. کاملاً دست محبت و خیر داشت. سه سال پیش که پدرشان زنده بود، محصول زیادی برایشان کنار گذاشت، ولی همه را بین فقرا و نیازمندان تقسیم کرد.
🌷عباس انجم شعاع همرزم حاج قاسم
🔷🔶🔹🔸
🕌 اداره خانواده حرم مطهر
📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#زندگی_به_سبک_شهدا
#همسران_فاطمی
🥀نامه عاشقانه حاج قاسم به همسرش درآخرین روز زن🥀
حقیقتا مانده ام در پیشگاه خداوند که چگونه می توانم دراین روزهای قریب رفتن،حق نزدیک چهل ساله شمارا اداء کنم.
امیدی جزبخشش ومحبت پیوسته شما وخداوند سبحان ندارم.
روزت را تبریک می گویم وبه خاطر این صبر چهل ساله دست تان را می بوسم
از خداوند منان طول عمر توأم با زندگی فاطمی برایت خواهانم واز اینکه اولین سال را بدون مادر به سر می کنی برایت صبر وبرای آن مرحومه مجاهدان و غفران الهی خواهانم.
🔷🔶🔹🔸
📣اداره خانواده حرم مطهر
🕌کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#گلهای_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
❇️میخواستم بزرگ بشم، درس بخونم، مهندس بشم، خاکمو آباد کنم، زن بگیرم، مادر و پدرم و ببرم کربلا، دخترم و بزرگ کنم، ببرمش پارک، توی راه مدرسه با هم حرف بزنیم، خیلی کارا دوست داشتم انجام بدم،خوب نشد..!
باید میرفتم از مادرم، پدرم، خاکم، ناموسم، دخترم، دفاع کنم، رفتم که دروغ نباشه، احترام کم نشه، همدیگرو درک کنیم، ریا از بین بره، دیگه توهین نباشه، محتاج کسی نباشیم.
💌فرازی از وصیتنامه شهید کاظم مهدیزاده
🔷🔶🔹🔸
🕌 اداره خانواده حرم مطهر
📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#جوانان_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🌿در دفتر فرماندهی سر و صدا به حدی رسید که فرمانده سپاه منطقه هفت از اتاقش بیرون آمد و جویای قضیه شد.
🌿مسئول دفتر گفت:" این سرباز تازه از مرخصی برگشته ولی دوباره تقاضای مرخصی داره".
🌿فرمانده گفت:" خب! پسر جان تو تازه از مرخصی آمدی نمیشه دوباره بری".
🌿یک دفعه سرباز جلو آمد و سیلی محکمی نثار شهید بروجردی کرد. در کمال تعجب دیدم شهید بروجردی خندید و آن طرف صورتش را برد جلو و گفت:" دست سنگینی داری پسر! یکی هم این طرف بزن تا میزان بشه".
🌿بعد هم او را برد داخل اتاق. صورتش را بوسید و گفت:"ببخشید، نمی دانستم این قدر ضروری است.می گم سه روز برات مرخصی بنویسند".
🌿سرباز خشکش زده بود و وقتی مسئول دفتر خواست مرخصیش را با کارگزینی هماهنگ کند گوشی را از دستش گرفت و گفت:"برای کی می خوای مرخصی بنویسی؟برای من؟نمی خواد. من لیاقتش را ندارم".
🌿بعد هم با گریه بیرون رفت.بعدها شنیدم آن سرباز راننده و محافظ شهید بروجردی شده؛یازده ماه بعد هم به شهادت رسید.آخرش هم به مرخصی نرفت.
🌷به نقل از همرزمان شهید بروجردی
🔷🔶🔹🔸
🕌 اداره خانواده حرم مطهر
📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خانواده_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
✍️ بسم الله الرحمن الرحیم
▫️«فاطمه بضعه منی فمن اذاها فقد اذانی و من سرّها فقد سرّنی»
❇️ همسر گرانقدر عزیز و مهربانم حاجیه حکیمه عزیزم
سلام علیکم
🔹حقیقتاً ماندهام در پیشگاه خداوند که چگونه میتوانم در این روزهایِ قریبِ رفتن، حقَّ نزدیک به چهل سالهی شما را اداء کنم.
🔹امیدی جز به بخشش و محبّت پیوستهی شما و خداوند سبحان ندارم.
🔹روزت را تبریک میگویم و بخاطر این صبرِ چهل ساله دستت را میبوسم.
🔹از خداوند سبحان طول عمر توأم با زندگی فاطمی برایت خواهانم و از اینکه اولین سال را در روز مادر بدون مادر به سر میکنی برایت صبر و برای آن مرحومهی مجاهد اجر و غفران الهی خواهانم.
🔹همسر ناتوانت در اداء حق الهی خود
✍️ «قاسم»
#میلاد_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مقام_زن
🔷🔶🔹🔸
🕌اداره خانواده حرم مطهر
📣کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#گلهای_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🌟کلاس اول دبیرستان بود. دو یا سه هفته ایی از مدرسه میگذشت، یک روز با چشمانی پر از اشک و چهره ای غمگین به خانه آمد. گفتم: مامان! راضیه جان چرا ناراحتی؟!
گفت: مامان توی سرویس مدرسه راننده و بعضی از بچه ها نوار ترانه روشن میکنند و من اذیت میشوم.
چندین بار به آنها تذکر دادم و خواهش کردم اما میگن تو دیگه شورشو در آوردی...!
💠یک روز یکی از بچه ها پرسید: راضیه تو چرا اصرار داری ترانه روشن نکنند؟! میگوید: گوشی که صدای حرام بشنود صدای امام زمانش را نمیشنود نمی شنود و چشمی که حرام ببیند توفیق دیدن امام زمان خود را پیدا نمیکند...
🌷شهیده راضیه کشاورز
🔷🔶🔹🔸
🕌 اداره خانواده حرم مطهر
📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#همسران_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
❇️ رضا بینهایت صبور بود، وقتی بحثمان میشد، من نمیتوانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر میزدم و با عصبانیت میگفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! او اصلا حرفی نمیزد، وقتی هم میدید من آرام نمیشوم، میرفت سمت در، چون میدانست طاقت دوریاش را ندارم، آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظهای از من دور باشد، او هم نقطهضعفام را میدانست و از من دور میشد تا آرام شوم، روی پلهی جلوی در مینشست و میگفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل، اصلا دادزدن بلد نبود.
🌹 شهید رضا حاجی زاده
✍🏻 راوی همسر شهید
🔶🔹🔸
🕌اداره خانواده حرم مطهر
📣کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
556669.mp3
5.07M
#خانواده_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
📻رادیو مقاومت رو داشتم گوش میدادم دیدم یه خانمی داره از خاطراتش با همسرش میگه و هی همسرشو منوچهر خطاب میکرد، خاطراتش خیلی منقلب کننده بود و تمام جمعی که اونجا بودن داشتن گریه میکردن.
💡 کنجکاو شدم این منوچهر کیه؟
💻تو نت جستجو کردم ، دیدم شهید منوچهر مدق بوده...
چقدر بی خبریم...
شهدا و خانواده هایشان چطور زندگی کردند..
چقدر شرمنده ایم....
✔️ این پست رو لازمه که ذخیره کنیم ، تا هر وقت زیاد به دنیا سرگرم وغافل شدیم ، مجدّد گوش بدیم که ما مدیون چه عزیزانی هستیم ...😭
🌹شهید منوچهر مدق
🎙راوی همسر شهید
"اللهم عجل لولیک الفرج"
🔷🔶🔹🔸
🕌اداره خانواده حرم مطهر
📣کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#گلهای_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🌷توی حوزه حاج آقا مجتهدی با آرمان همکلاس بودم. مسئولین حوزه پیشنهاد دادند که برای نوجوان ها کار فرهنگی را شروع کنیم.
🌷آرمان در اینجور کارها پیش قدم بود. کار فرهنگی را به خوبی آغاز کرد.
مدتی گذشت. هر روز میدیدم کتاب سلام بر ابراهیم در دست دارد!
پرسیدم آرمان چه می کنی؟
👌گفت: *بهترین روش جذب نوجوان ها به سوی دین و مسائل معنوی، آشنا کردن آنها با شهدا، بخصوص شهید ابراهیم هادی است.*
آرمان کتاب تهیه میکرد و به نوجوان ها می داد و از این طریق، آنها را با فرهنگ ناب شهدا آشنا می کرد.
🌷شهید آرمان پیگیر کتاب های گروه فرهنگی شهید هادی بود و اکثر این کتابها را تهیه و مطالعه کرده بود و تحت تاثیر شخصیت شهدا بود.
🌹شهید آرمان علی وردی
✍مصاحبه با یکی از دوستان
🔷🔶🔹🔸
🕌 اداره خانواده حرم مطهر
📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#جوانان_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🍂می گفت « دوست دارم شهادتم در حالی باشد که در سجده هستم »
یکی از دوستانش می گفت : در حال عکس گرفتن بودم که دیدم یک نفر به حالت سجده پیشانی به خاک گذاشته است . فکر کردم نماز می خواند ؛ اما دیدم هوا کاملاَ روشن است و وقت نماز گذشته ، همه تجهیزات نظامی را هم با خودش داشت .
🍂جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم . دستم را که روی کتف او گذاشتم ، به پهلو ا فتاد . دیدم گلو له ای از پشت به او اصابت کرده و به قلبش رسیده ، آرام بود انگار در این دنیا دیگر کاری نداشت .
🍂صورتش را که دیدم زانوهایم سست شد به زمین نشستم . با خودم گفتم : «این که یوسف شریف است ».
🌹شهید یوسف شریف
✍به نقل از همرزم
🔷🔶🔹🔸
🕌 اداره خانواده حرم مطهر
📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#گلهای_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
✅عارف نوجوان
🌸نوجوان ۱۶ ساله که مثل یک عارف پخته ۷۰ ساله با خدا مناجات کرده :
❇️خدایا ! تو با بندگانت نسیه معامله می کنی و گفتی: ای بنده، تو عبادت کن، پاداشش نزد من است در قیامت...
✳️ اما شیطان همیشه نقد معامله کرده با بندگانت و می گوید: گناه کن و در عین حال مزه اش را به تو می چشانم..!
✅ پس خدا! برای خلاصی از این هوس ها، تو مزه عبادتت را به من بچشان که بالاترین و شیرین ترین مزه هاست...!
🌹شهید محمود رضا استاد نظری
🔷🔶🔹🔸
🕌 اداره خانواده حرم مطهر
📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#جوانان_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
❇️داماد جبهه ای
✔️می گفت: داماد من باید چند خصوصیت داشته باشد تا بتوانم دخترم را دستش بسپارم.
اول: ایمان؛ در اینکه شکی نیست.
دوم: اهل جبهه بودن؛ جوانی که غیرت انقلابی داشته باشد و در جبهه حضور پیدا کند میشود رویش حساب باز کرد. نسبت به زن و بچه اش هم احساس مسئولیت خواهد داشت.
سوم: وابسته نبودن؛ کسی که در مشکلات بزرگ شده باشد و متکی به خودش باشد همیشه می تواند در زندگی راهش را پیدا کند. این سه خصلت رو که داشته باشه، بقیه مسائل مهم نیست؛ نه پول، نه موقعیت. همین ها کافی است.
🌺شهید علی صیاد شیرازی
📗کتاب ازدواج آگاهانه
🔷🔶🔹🔸
🕌 اداره خانواده حرم مطهر
📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#سلوک_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
❇️ رهبر انقلاب: پارسال یا پیرارسال بود که من شرح حال شهید افشردی (باقری) را میخواندم - به نظرم شرح حال ایشان یا یکی دیگر از همین شهدا بود - در آنجا ذکر شده بود که ایشان هر روز #خطاهای_خود را مینوشته؛ همین که در توصیهی علمای اخلاق و در توصیههای بعضی از احادیث و اینها هم هست که خطاهای خودتان را بنویسید، هر شب خودتان را #محاسبه کنید. او این چیزها را روی کاغذ مینوشته. ماها رومان نمیشود خودمان بنویسیم، روی کاغذ بیاوریم، علنی کنیم؛ ولو بین خودمان و کاغذ. او در یادداشتهای خود نوشته بود که مثلاً من شب دیدم امروز این چند تا گناه را انجام دادم.
🔹این #محاسبه_نفس، خیلی چیز خوبی است. انسان باید خود را محاسبه کند، بعد #یکی_یکی از انجام گناهان خود کم کند. ما به بعضی از گناهها عادت کردهایم - گاهی انسان پنج تا، شش تا، ده تا گناه را عادت کرده - همت کنیم اینها را یکی یکی کنار بگذاریم؛ این نقاط ضعف را یکی یکی کم کنیم. ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
🌹شهید حسن باقری
🔷🔶🔹🔸
📣اداره خانواده حرم مطهر
🕌کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#خانواده_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
❇️یک روز ابراهیم زنگ زد و گفت، ماشینت رو امروز استفاده می کنی؟ گفتم نه همینطوری جلوی در خونه افتاده!
آمد ماشین را گرفت و گفت تا عصر بر می گردم. وقتی برگشت گفتم کجا بودی؟ گفت ، مسافر کشی! تعجب کردم، بعد گفت، بیا با هم بریم چند جا و برگردیم وگفت، اگر توی خونه برنج و روغن یا چیزی دارید، به همراه خودت بیار. بعد رفتیم فروشگاه و مقداری برنج و روغن و ... خریدیم، از پول هایی که به فروشنده می داد، مشخص بود که واقعا رفته مسافر کشی ! بعد هر چه خریده بود را به پایین شهر بردیم و به خانواده هایی دادیم.
بعد فهمیدم که اینها خانواده هایی هستند که همسرنشان در جبهه هستند و رزمنده هستند و برای زندگی با مشکل مواجه شده اند.
این ها از کارهای خالصانه ابراهیم بود که این روزها کمتر از آن خبری است..
🌹شهید ابراهیم هادی
📚سلام بر ابراهیم 1
🔷🔶🔹🔸
🕌اداره خانواده حرم مطهر
📣کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#غنچههای_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
❇️محمود رضا دخترش رو خیلی دوست داشت طوری که هر روز به دوستانش که دختر داشتند زنگ می زد و می گفت: " دخترم_انقد_بزرگ_شده" !
وقتی به پدرم زنگ می زد، مدام از کوثر می گفت، خیلی دوستش داست.
یکی از دفعاتی که برگشته بود، به من گفت: " بعضی وقتها که در تیررس تکفیری ها گیر می افتیم، من مجبور میشم که این مسیر رو بدوئم؛ مثلا از پشت یه دیوار تا یه دیوار دیگه. بین این مسافت چند متری، #کوثر_میاد_جلوی_چشمام!" اینها را می گفت تا به من بفهماند که با وابستگیهایی مثل وابستگی به فرزند نمی شود شهید شد...
بار آخر، موقع رفتن به یکی از دوستانش گفته بود:" #این_بار_دیگه_از_کوثرم_بریدم". و جواب گرفت و به شهادت رسید.
✍ برادر شهید
📚کتاب مرافعان حرم ۱۰
#ولادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#پدر
🔷🔶🔹🔸
🕌اداره خانواده حرم مطهر
📣کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#خانواده_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
❇️دیدار باخانواده های شهدا...
✅بعد از پنجاه شصت روز تازه از راه رسیده بود و با خود لبخند همیشگی و بوی خاکریز را آورده بود. بچه ها را در آغوش گرفت و گونه هایشان را بوسید. زود صبحانه را آماده کردم. تند تند لقمه هایش را خورد و بلند شد. می دانستم می خواهد به کجا برود گفتم:" بعد از این همه مدت نیامده می خواهی بروی؟ لااقل چند ساعتی پیش بچه ها بمان. اگر بدانی چقدر دلشان برای تو تنگ شده...
با لحن ملایمی گفت:حضرت رباب (س)را الگوی خودت قرار بده. مگر نمی دانی که بچه های شهدا چشم انتظار همرزمان پدرشان هستند تا به آنها سر بزنند و حالشان را بپرسند". کار همیشگی اش بود نمی توانست توی خانه دوام بیاورد. باید می رفت و به خانواده تک تک شهدا و همرزمانش سر می زد.
🌷شهید محمود بنی هاشم
🔷🔶🔹🔸
🕌اداره خانواده حرم مطهر
📣کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#جوانان_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🌸آن روز مصطفی خیلی عجله داشت. با هم وارد اردوگاه شدیم. نگهبان جلوی در، جلوی ماشین را گرفت و چون ما را نمیشناخت، اجازه ورود نمیداد.
🌸مصطفی عصبانی شد و برخورد تندی کرد و وارد شد. وقتی حرکت کرد، نگاهی به مصطفی کردم و گفتم: «برای چی تند برخورد کردی؟ نگهبان تازه به جبهه اومده شما رو هم نمیشناخت».
🌸مصطفی ماشین را متوقف کرده و به عقب نگاه کرد. بعد هم از ماشین پیاده شد و به سراغ جوان نگهبان رفت صورتش را بوسید و معذرتخواهی کرد. جوان هم که فهمیده بود ایشان از فرماندهان است، خندید و گفت طوری نیست.
🌸مصطفی ادامه داد: «میدانید چه کسی به من فهماند که اشتباه کردم. این حاجآقا که تو ماشین نشسته به من گفت که اشتباه کردم».
🌸جوان نگاهی به من کرد و سلام کرد. مصطفی ادامه داد: «اگر ما از روحانیت جدا نشویم، همه اشکالات کار خودمان را میفهمیم. روحانیت متعهد حلّال مشکلات است».
🌸این رفتار آقا مصطفی بسیار درسآموز بود. او هم پا روی نفس خود گذاشت و عذرخواهی کرد و هم حق مرا رعایت کرد.
📒کتاب مصطفی ؛زندگینامه و خاطرات شهید مصطفی ردانی پور، ص ۱۰۰-۹۹٫
🔷🔶🔹🔸
🕌 اداره خانواده حرم مطهر
📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#جوانان_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🌺شهید حاج احمد امینی، عاشق خدا و راز و نیاز با او بود و دیگران را نیز به عبادت شبانه ترغیب می کرد. یکی از هم رزمان وی چنین نقل می کند:
🌺با اینکه فرمانده گردان بود و از همه خسته تر، ولی اولین نفر بود که نیمه های شب به مسجد می آمد. البته می توانست در بیابان سر به زمین بگذارد و نماز شب بخواند، ولی می آمد در مسجد گردان به این انگیزه که دیگران را نیز به این امر تشویق کند و آنها را نماز شب خوان کند که اتفاقا به این هدف خود رسید. سوز و ناله مخلصانه حاج احمد کاری کرد که گردان او به گردان «مخلصان» مشهور شد».
🥀 یکی از همرزمان شهید حاج احمد امینی
🔷🔶🔹🔸
🕌 اداره خانواده حرم مطهر
📣 کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#همسران_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🔖دلجویی از همسر
❇️ چند روزی بود که جلال به منزل نیامده بود و مشغول آموزش جوانان بسیجی برای اعزام به جبهه بود. سحر یکی از روزها به خانه آمد. فرزندمان تب کرده بود و من هم مشغول امتحانات نهائی بودمسحر نیت روزه کرد و بعد از نماز صبح دوباره داشت می رفت که نگاه اعتراض آمیزی کردم بابت غیبت چند روزه و رفتن در این حال.
لبخندی زد و گفت: همه اینها را امتحان خدا بدان.
ظهر دیدم که با یک بریانی برگشت خانه.
گفتم: مگر تو روزه نبودی؟
گفت: رفتم سر کلاس اخلاق، نتوانستم چیزی بگویم. انگار کسی در گوشم گفت تو که درس اخلاق می دهی چرا با کسی که حق همسری و هم ذریه حضرت زهرا (س) را دارد، چنین رفتار می کنی؟ آمدم تا حلالیت بطلبم. اگر در کارهای من اجری باشد، تو در همه شریکی.
🌹شهید جلال افشار
📚کتاب جلوه جلال
🔷🔶🔹🔸
📣اداره خانواده حرم مطهر
🕌کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde