eitaa logo
خانواده خوب 🏠
45 دنبال‌کننده
948 عکس
492 ویدیو
23 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
يه تنبيه كوچولو هم ايراد داره؟ یک رودست زدن یا پس‌گردنی به نظر ساده می‌رسند. شاید حتی درد هم نداشته باشند اما به کودک حس بی‌ارزشی می‌دهند. به مرور وقتی این نوع تنبیه تکرار شود، کودک احساس بی‌ارزشی، حقارت و سرافکندگی می‌کند و حس بی‌اعتمادی به جامعه و انتقام در او شکل می‌گیرد. مهم‌تر از آن چون احساس بی‌ارزشی می‌کند، نمی‌تواند انتخاب‌های درستی در آینده داشته باشد. پس هرگز از اين نوع تنبيه استفاده نكنيد!
تلنگر اگر پدر بیش از حد سختگیر باشد، فرزندان از او فاصله می‌گیرند و اگر بیش از حد در رفتارش نرمش داشته باشد و اقتدار نداشته باشد، ممکن است فرزندان به قدر کافی از او حرف‌شنوی نداشته باشند پدر همزمان باید مقتدر و مهربان باشد.
🔸️﷽🔸️ ⚡(۳۹) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۱۷_شهيد و شهادت ص ۵۹ 🔹️در اين سفر كوتاه به قيامت، نگاه من به و تغيير كرد. علت آن هم چند ماجرا بود:يكي از معلمين و مربيان شهر ما در محل تلاش فوق العاده اي داشت كه بچه ها را جذب مسجد و هيئت كند. او خالصانه فعاليت مي كرد و در مسجدي شدن ما هم خيلي تأثير داشت. 🔹️اين مرد خدا، يك بار كه با ماشين در حركت بود، از چراغ قرمز عبور كرد و سانحه اي شديد رخ داد و ايشان شد.من اين بنده خدا را ديدم كه در ميان و هم آنها بود! من توانستم با او صحبت كنم. 🔹️ايشان به خاطر اعمال خوبي كه در مسجد و محل داشت و رعايت دستورات دين، به دست يافته بود. در واقع او در دنيا زندگي کرد و به دست يافت. 🔹️اما سؤالي كه در ذهن من بود، تصادف او و عدم رعايت قانون و در واقع علت مرگش بود. ايشان به من گفت: من در پشت فرمان ماشين سكته كردم و از دنيا رفتم و سپس با ماشين مقابل برخورد كردم. هيچ چيزي از صحنه تصادف دست من نبود. 🔹️در جايي ديگر يكي از دوستان پدرم كه اوايل جنگ شهيد شده بود و در گلزار شهداي شهرمان به خاك سپرده شده بود را ديدم. اما او خيلي گرفتار بود و اصلا در قرار نداشت! 🔹️تعجب كردم. تشييع او را به ياد داشتم كه در بود و... اما چرا؟! خودش گفت: من براي به نرفتم. من به دنبال كاسبي و خريد و فروش بودم كه براي خريد جنس، به مناطق مرزي رفتم که آنجا بمباران شد. من کشته شدم. بدن مرا با شهداي رزمنده به شهر منتقل شد و فکر کردند من رزمنده ام و...
🧔🏻 ❤️🍃❤️ زن گـــــــــــــــــــــ🌷ـــــــــل است. 💖آقای عزیز! گـــــ💐ــل زندگی خودرابالطافت وآرامی نوازش کن😍 👈تاآرام آرام حساسیت وزودرنجی ازوجودش خالی شود.
کودکی که تهدید شده این ترس رو به شکل واضح بروز نمیده، بلکه اونو به شکل‌های مختلفی مثل ناخن جویدن، لکنت زبان، شب ادراری، کم رو و کم حرف شدن، کاهش تمرکز و خشونت نشون میده 🍃 🍃
🔴 💠 کوه ، از فاصله دور مانند عقابی زیبا و با‌ابهت است اما هرچه به آن نزدیک می‌شویم دیگر اثری از آن زیبا پیدا نیست و نقش عقاب زیبا محو می‌شود. 💠گاهی زن و شوهرها زندگی دیگران را با زندگی خویش و با رفتار خود می‌کنند! در حالیکه اگر داخل زندگی آنها شویم زیبایی‌هایی که از دور دیدیم سرابی بیش نیست! 💠این اشتباه مخربی است که ناخودآگاه و تنفر را نسبت به همسر خود ایجاد می‌کند و در نتیجه بهانه‌ای برای ندیدن و زیباییهای همسر است.
📖 تعیین کردن ملاک برای کودک 🔸مربی باید از راه‌های مناسب، به شاگرد ملاک خوب و بد عمل را یاد بدهد. صحیح نیست برای کودک، مصادیق خوب و بد را مدام معین کند؛ زیرا مربی همیشه در کنار کودک نیست که این کار را برای او انجام دهد. اگر فرزند، ملاک‌ها را یاد بگیرد و خط را درک کند، خودش با دلیل و بصیرت وارد می‌شود و راه را دنبال می‌کند. 🔹مربی یا پدر و مادر، با پاسخ دادن به همه پرسش‌های طفل، او را مقلد و عاجز بار می آورند؛ اما اگر به جای ده‌ها بار جواب دادن، ملاک حق و باطل یا راهِ یاد گرفتن پاسخ پرسش را به او یاد بدهند، مسائل دیگر را خودش می‌شناسد و انتخاب می کند. 🔸فردی قبل از انقلاب، مدرسه و کلاس های تربیتی داشت. در آن مدرسه، بچه‌ها از فعالیت‌های سیاسی منع می‌شدند تا مبادا روزی به گروهک‌ها ملحق شوند و از آن‌جا بروند. محیط داخل مدرسه به شدت کنترل می‌شد. حرف‌ها، رفقا و آشنایان و این‌که با چه کسی حرف می‌زنند و چه کتابی می‌خوانند، همگی تحت نظارت بود. در هفته کلاس‌های مختلف برگزار می‌شد. دوره دبیرستان تمام شد و تعدادی از بچه‌ها وارد دانشگاه شدند. 🔹بلافاصله برخی فارغ‌التحصیلان از محیط متأثر شدند و دنبال بعضی افکار رفتند و عباداتشان را هم کنار گذاشتند! مسئولان مدرسه به من گفتند شما که با جوانان هستید، چه می‌کنید که شاگردان شما در صحنه باقی می‌مانند؟ گفتم من هفته‌ای یک ساعت درس می دهم و یک جلسه دینی هم شب‌های جمعه در شیراز دارم و با جوانان به صحبت می‌نشینم تا دل‌ها زنده شود و وقتی واعظ درونی آن‌ها زنده شد، رهایشان می کنم، نه کنترلی و نه منع فعالیت سیاسی! آن‌ها خودشان در صحنه می‌مانند. 🔸شما باید ملاک خوب و بد را معین کنید و مطمئن باشید درنهایت، خودشان در مسائل قضاوت خواهند کرد؛ کبری را که مشخص کنید، صغری را خودشان پیدا می کنند! باید به آن‌ها ملاک داد، البته نه ملاک‌های شخصی که تابع نظام ارزشی خاصی شوند! بلکه باید آن‌ها را تابع ملاک‌های ارزشی و انسانی کرد. ✂️ : تربيت ديني کودک؛ ص ۱۳۵ 👤 استاد حائري شيرازي (ره)
📖 دشواری تبلیغات دینی 🔸یکی از سختی‌های کار تبلیغات دینی، این است که ما می‌خواهیم به چیزی دعوت کنیم که در جایگاه رفیعی قرار دارد و عمیق و ژرف است. عمق دارد و عمقش نه به سهولت قابل درک است و نه به سهولت قابل انتقال. فرق می‌کند با تبلیغ خوراکی‌ها، یا ترویج شهوت، که هم عموم مردم به سهولت درکش می‌کنند و هم ترویجش ساده است. 🔹بعضاً به کم توفیقی های نهادهای مسئول فرهنگی کشور در زمینه تبلیغ و ترویج دین و کارهای فرهنگی انتقاد می‌شود و ما را با دیگران مقایسه می‌کنند که مثلاً آن‌ها چه قدر در تبلیغ بی‌فرهنگی و بی‌بندوباری خودشان موفق عمل می‌کنند، ولی ما در تبلیغ دین حق خودمان به اندازه آن‌ها کار نمی‌کنیم و موفق نیستیم. بخشی از این حرف درست است که ما باید بیشتر برنامه‌ریزی کنیم؛ اما بخش دیگر به این برمی‌گردد که کار آن‌ها بسیار ساده‌تر است. باید به این واقعیت توجه داشت که آن‌ها به گمراهی دعوت می‌کنند ولی ما به سعادت راهنمایی می کنیم. 🔸مستکبرین می‌خواهند مردم را به شهوت و شکم دعوت کنند. واضح است که آن‌ها براحتی می‌توانند این کار را انجام دهند. مثلاً اگر یک گروه فیلم‌بردار و فیلم‌ساز بخواهند در مورد شهوت‌رانی فیلم بسازند، از آن راننده تا بازیگر و کارگردان شان، همه تجربه شهوت دارند. ولی اگر ما بخواهیم یک فیلم برای نماز بسازیم، شاید نتوانیم یک کارگردان پیدا کنیم که دو رکعت نمازی که خدا در آن شهود شود تجربه کرده باشد. انسان خوب، زیاد داریم اما مگر چند نفر را می‌توانیم پیدا کنیم که تجربه دو رکعت نمازی را که انسان در آن خدا را شهود کند، داشته باشد؟ لذا کار ما سخت است، ولی کار آن‌ها آسان. 🔹این‌قدر نباید گفت که ما چقدر نسبت به آن‌ها عقب هستیم، ما عقب هستیم، اما نه نسبت به آن‌ها. ما نسبت به آنجایی که باید می رسیدیم عقب هستیم و باید تلاشمان را مضاعف کنیم؛ ولی این وضعیت را نمی‌توان با آن‌ها مقایسه کرد و گفت که آن‌ها از ما جلوترند، چراکه ماهیت کار ما با آن‌ها متفاوت است. 🔸آن‌ها می‌خواهند شهوت‌رانی را رواج بدهند، و طبیعی است که این کار برایشان بسیار آسان است. هر کارگردانی می تواند فیلم شهوت برانگیز بسازد؛ چون خودش تجربه کرده است. اما چه کسی می‌تواند نماز را به این سهولت تجربه کند، و حتی اگر هم تجربه آن را هم داشته باشد، چگونه این تجربه را به دیگرانی که در این عوالم نیستند منتقل کند؟ «من، گنگِ خواب دیده و عالم همه کر» لذا کار ما بسیار سخت است. ✂️ : پرورش نخبگان معنوي در مساجد؛ ص ۳۰ 👤 استاد عليرضا پناهيان