⭕️ کودکان، عامل گرونی بنزین!
تو خیابان، کوچه، اتوبوس، مترو، تاکسی، تلگرام، #اینستا و هر جا که فکرش رو بکنید صحبت از بنزینه!
بنزین و ما أدراک البنزین ...
وقتی مطلب مینویسی، مهم نیست مطلب تو چیه! مهم نیست اخلاقیه، سیاسیه، ورزشیه، در مورد کودکه یا آخرین تحقیقات دانشگاه هاروارد در مورد بیوتکنولوژی ... مهم اینه که همه میخوان به هر طریقی در مورد بنزین صحبت کنن و از قضا همه چیز رو گردن #بنزین بندازن!
این قصه برای امروز هم نیست، وقتی #پلاسکو فرو ریخت هم همینطور بود، وقتی #زلزله_کرمانشاه اومد یا آب نصف ایران رو برده بود هم همینطور بود. از قضا ما منتظریم اتفاقی بیفته تا زمین و زمان رو به هم بدوزیم، هر کاری که میکنیم هم مهم نیست، چون همه چی رو میشه گردن اون قضیه انداخت!
ساده است،
هر کاری میخوای بکن و آخرش بگو #اعصاب برای آدم نگذاشتن که ...
هر کسی باید #مسئولیت تصمیمات خودش رو بپذیره و نمیشه من تصمیمی بگیرم و بعد بگم اینجاهاش رو قبول ندارم! بماند ...
خواهشاً هر روز حواسمون به بچهها باشه، این روزها قدری بیشتر.
اونا نه در #گرونی_بنزین مقصرن و نه در سرد شدن ناگهانی هوا، حتی #برف و بوران و سیل هم کار اونها نیست!
حتی اینکه توی تمام کانالهای تلگرام و اینستا از مصیبت و راهبندون و ... میگن، حتی اگه ماهواره مدام داره #اعتراضات و #خشونت نشون میده، هیچ کدوم از اینها به بچهها ربطی نداره.
بچهها مقصر هیچ چیز نیستن و قرار هم نیست اگه از جای دیگه داغ شدیم، سر خانوادهمون پیاده کنیم ...
#حمید_کثیری
http://eitaa.com/joinchat/2512519192C822bc3cfc6
🔻#تربیت لاتاریوار (۱)
✍وقتی یه جوون میخواد ازدواج کنه، والدین نگران هستن که الان باید دویست میلیون برای رهن خونه یا اگه دختر باشه برای جهیزیه، صد میلیون برای ماشین، صد میلیون برای عروسی و مخارجش و ... بگذاریم کنار!! تازه باید براش دنبال شغل هم بگردیم و به هر کسی که فکر میکنیم رو بندازیم. همین باعث میشه ما سالها پول جمع کنیم تا به وقتش بتونیم براش هزینه کنیم!
همهمون آدمهایی رو دیدیم که سالها پول جمع میکنن، به خودشون و خانوادهشون کلی سختی میدن تا در آینده، بچههاشون زندگی راحتی داشته باشن. در حالی که همون بچهها وقتی بزرگ شدن با چالش فراوون اون پولها رو از والدینشون میگیرن و در مسیری غیر از ارزشهای اونها خرج میکنن! شمام هر وقت اون والدین رو میبینی در حال گلایه از بچههاشون هستن. از بیست سال پیش تا همین امروز ... واقعاً اگر اونها بیست درصد اون مبلغی رو که جمع کردن برای آیندهی بچههاشون، برای رشد خودشون و بچهها در کودکی و خصوصاً نوجوانی سرمایهگذاری میکردن، به احتمال خیلی زیاد الآن شرایط خیلی بهتر بود👇👇
👇👇 🌱اینم میدونم که امروزه پسانداز تقریباً داره برچیده میشه!! و الآن میگید که پول کجا بود که سرمایهگذاری کنیم و این حرفا!! 😬
بله، پول لازمه برای خیلی از کارها اما کلی کارهای دیگه میشه کرد که به پول نیازی نداره یا برعکس کلی کارهای اضافی رو میشه نکرد و از کنار اونها پول سِیو کرد. (در مورد چهار نوع درآمد و هزینه خانواده صحبت میکنم)
بحث ثروت و پول هم دقیقاً همینجاست. ثروت به هیچ عنوان منحصر در مسائل مادی نیست. خیلی از امور معنوی هستند که ثروت محسوب میشن و اینها دقیقاً از طریق رفتار و #سبک_زندگی خانواده و جامعه به بچههامون منتقل میشن. تمام اینهایی که میگم میتونن ثروتهای یک انسان باشند؛
احساس رضایت و خشنودی از زندگی – که ربطی به پولدار بودن نداره –، امنیت خاطر، اعتماد به نفس، #عزت_نفس، اعتبار و آبرو و ...
کدومشون لزوماً پول میخواست؟! 🤔 برنامهمون برای انتقال این ثروتها به بچهها چیه؟!
♦️ما بچهها رو راحتطلب، منتظر شانس و پرشهای اقتصادی و اصطلاحاً لاتاریوار تربیت میکنیم و اصلاً توجهی به ابعاد دیگه تربیت نداریم. خانوادهی در مسیر درست، بچههای قوی و ثروتمندی رو تربیت میکنه که قدرت اقتصادی هم دارن، تلاشگرند و این اصلاً ارتباطی با این نداره که امروز چقدر پولدار هستیم، نداره. حداقل زندگی افراد اثرگذار رو وقتی مطالعه میکنیم به ندرت افرادی رو پیدا میکنیم که خانواده پولداری داشتن و ...
#تفکر_اقتصادی
#حمید_کثیری
http://eitaa.com/joinchat/2512519192C822bc3cfc6
خانواده موفق👪
🔻#تربیت لاتاریوار (۱) ✍وقتی یه جوون میخواد ازدواج کنه، والدین نگران هستن که الان باید دویست میلی
🔻 #تربیت لاتاریوار (۲)
چند بار شده بود که برای برنده شدن توی جایزه سیصد هزار تومنی برنامه #عادل_فردوسی_پور براش پیامک فرستاده باشید؟! نه فقط نود بلکه برای باقی چیزا چند بار شده با امید تمام پیامک فرستاده باشید؟! (ما تو رفقامون مورد داشتیم هر هفته تمام گوشیهای خانواده رو به خط میکرد و با هفت، هشت تا موبایل، چهارصد هفته مداوم پیامک داده بود 😳) قدیما مردم پول توی حسابهای قرضالحسنه بانک میگذاشتن و تلویزیون هم مدام تبلیغ میکرد که مثلا هر ده هزار تومن در هر روز یک امتیاز و خدایی چقدر پول از تو دست مردم جمع میکردن! شما چقدر شده بود که خانوادهتون برای برنده شدن پولهاشون رو میگذاشتن توی بانکها؟! (بماند که بانکها با اون پولها بنگاهداری میکردن یا زمین میخریدن یا ... و چند درصد ناقابل از سود اون پولها رو به مردم جایزه میدادن! و جالبه که الآن هم همینجوری هستن 😭) یا این اواخر مد شده بود توی #روبیکا یه شخص معروف یا همون #سلبریتی میومد چند تا سوال طرح میکرد و شما میتونستی با یه مبلغی توی مسابقهاش شرکت کنی. چند صد هزار نفر رقابت میکردن و حداقل نفری ده هزار تومن میدادن که بعد از یه رالی سخت 👇👇
پنجاه هزار تومن برنده بشن ) بماند که هر شب چند میلیارد از این طریق نصیب سازنده اپلیکیشن و اون طرفِ مثلاً سلبریتی میشد!
چی میخوام بگم؟! به نظرتون اینها طبیعیه؟! این میلِ به یک شبه پولدار شدن، بدون زحمت، از طریق شانس و اصطلاحاً لاتاریوار برای چیه؟! (بماند که اصلاً اینجور قرعهکشی کردن، تبلیغ کردنش و برنده شدن با این نیت؛ شرعی هست یا نه؟!) خیلیها هستند که به هر دلیلی میخوان خارج از ایران زندگی کنن، میخوان برن سوئد، استرالیا، کانادا یا مثلاً آمریکا! برای همین آمریکا رفتن میشه از دو طریق اقدام کرد، یکی اینکه شما آدم متخصصی بشید و خیلی راحت به واسطهی تخصصتون برید و یکی هم اینکه توی قرعهکشی #لاتاری آمریکا شرکت کنید! حالا فکر میکنید سالانه چند نفر از ایران توی قرعهکشی لاتاری آمریکا شرکت میکنن و چند نفر به واسطه تخصصشون درخواست اقامت میدن؟!! اینکه فکر کنیم بدون کار و تلاش کسی به جایی میرسه تقریباً یه شوخیه! به قول میکلآنژ - هنرمند نابغهی ایتالیایی - اگه مردم میدونستن که من برای هر مجسمه چقدر زحمت کشیدم، هیچ وقت از دیدن اون ها تعجب نمیکردن ...
#تفکر_اقتصادی
#حمید_کثیری
http://eitaa.com/joinchat/2512519192C822bc3cfc6
🔴 به مورچههاتون غذا دادید؟!
همین نیم ساعت پیش هم داشت گریه میکرد. اگر بخواهم منصفانه بگویم نیم ساعت پیش هم من گریهاش انداختم. همین منی که ادعایش میشود روزی روزگاری صدای مورچهها را میشنیده، با بیرحمی، کوچولوی معصوم دو سال و ده ماهه را گریه انداختم، فقط برای چند تا ماکارونی پیچ پیچی ...
نیم ساعت پیش وقتی داشتم تشک مبل را از کنار خانهی ساختگیاش برمیداشتم بگذارم سرجایش چشمم به چند تا ماکارونی فرمی افتاد که از ناهار دیروز مانده بود. ماکارونیها گوشهی مبل لم داده بودند، انگار یک نفر با برنامه آنها را اینجا کنار هم ردیف کرده باشد. بار اولی نبود که خوراکیهای قایم کردهاش را پیدا میکردم. «این ماکارونیها دیگه چیه این جا؟» کلهاش را از زیر میز و لای ملافهها آورد بیرون و داد زد «مامانی دست نزن.» ماکارونیها وسط زمین و هوا از دستم ولو شدند. «مامانی مورچهها میخوان بیان ببرن. دست نزن بهشون. خودشون گفتن براشون بذارم اونجا.» گفتم «صبا خانوم برو توی خونهات حرفم نباشه.»
دوباره سرش را از زیر میزو لای ملافهها آورد بیرون، نگاهی به مبل روبهرویش کرد و داد زد «مامان ماکارونیها رو برداشتی؟» حتی منتظر جواب بله یا خیرم نماند. شک نداشت نقشهاش را برای پذیرایی از مورچهها به هم ریختهام. زد زیر گریه و رفت زیر میز و در خانهاش را بست. فوری تلفن کرد به دوستش. «سلام دوستم.» بعد صدایش را آرامتر کرد اما شنیدم دارد میگوید «مامانی تو هم ماکارونیها رو پیدا کرد؟» لحظهای آرزو کردم او از آن طرف تلفن بگوید «بله» ولی وقتی دخترک با بغض گفت «خوش به حالِت دوستم» فهمیدم آرزویم برآورده نشده و دلم برایش سوخت. شاید هم حرصم گرفته بود از این که مامان دوست خیالیاش از من مهربانتر به نظر برسد.
ماکارونیها را برگرداندم سرجایشان. گفتم «اما مورچهها نباید بیان توی خونهمون دخترم.» از همان زیر با گریه گفت «چرا چرا باید بیان. دوست دارن بیان. با بابا رفته بودیم تاب سرسره، مورچهها گفتن صبا ما هم میآییم خونهتون. تو که نبودی ببینی. الان اومدن. گوش بده، دارن گریه میکنن ...»
اینها بخشی از روایت نوزدهم کتاب هفتهی چهل و چند است. روایت آصفه آصفپور ...
فردا بعد از حدود چهار ماه داریم کلاسها رو شروع میکنیم. جلسه چهارم از «دوره تخصصی بازی» که اکثر دوستان تصمیم گرفتن، کلاس رو مجازی دنبال کنن ...
کلاس همیشه برام یه فرصت بوده، رشد داشته، یادگیری داشته، حالم رو خوب میکرده اما نمیدونم این بار هم این کارها رو میکنه یا نه آخه این روزها، کرونا دوباره سخت به جون همهمون افتاده، خیلی سخت. حالم خوب نیست، نمیدونم باید ماکارونیها رو جمع کنم یا ...
#مراقب_خودتون_باشید
#حمید_کثیری
https://eitaa.com/joinchat/2512519192Cde07bc8a01