eitaa logo
🌷خانه ی سبزآبی🌷
2.1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1 فایل
آیدی فقط جهت سفارش تبلیغات/ تبادل نداریم/ مزاحم مسدود خواهد شد @Raha_1975
مشاهده در ایتا
دانلود
مردی در کنار چاه زنی زیبا دید، از او پرسید: زیرکی زنان به چیست؟ زن داد و فریاد کرد و مردم را فراخواند! مرد که بسیار وحشت کرده بود پرسید: چرا چنین میکنی؟ من که قصد اذیت کردن شما را نداشتم، دیدم خانم محترم و زیبارویی هستی، خواستم از شما سوالی بپرسم. در این هنگام تا قبل از اینکه مردم برسند زن سطل آبی از چاه بیرون کشید و آن را بر سر خود ریخت، مرد باتعجب پرسید: چرا چنین کردی؟ زن خطاب به مردم که برای کمک آمده بودند گفت: ای مردم من در چاه افتاده بودم و این مرد جان مرا نجات داد، مردم از آن مرد تشکر کرده و متفرق شدند. دراین هنگام زن خطاب به مرد گفت : این است زیرکی زنان! اگر اذیتشان کنی تو را به کام مرگ میکشند و اگر احترامشان کنی خوشبختت میکنند. 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
هدایت شده از 🌷خانه ی سبزآبی🌷
داستانک👌 کباب قورباغه‼️ سالها پیش خیلی قدیم ندیما یه عروس خیلی بدجنس موذی با مادر شوهر پیرش توی یه خونه زندگی میکردند.پسر صبح میرفت سر کار و عصر ازهمه جا بی خبر برمیگشت عروس اصلا به مادرشوهرش محبت نمیکرد . باهاش حرف نمیزد و حتی صداش هم نمیکرد.فقط بی محلی میکرد و با بچه های خودش مشغول بود.جلوی شوهرش یه جور رفتار میکرد و پشت سرش یه جور دیگه. القصه ...از اونجاییکه مادر شوهر پیرش نابینا بود و چیزی نمی دید عروس خانوم به جای کباب گوشت قورباغه ها رو سیخ میزد ,کباب میکرد و به مادرشوهرش میداد.هر چی مادر میگفت آخه این چیه؟مزه گوشت نمیده !مثل قورباغه میمونه.عروس توجهی نمی کرد و میگفت کبابه, بخور.....و چون مادر از پسرش خیلی می‌ترسید.عروس بهش میگفت صبر کن تا پسرت بیاد! تا اینکه عروس قصه ما صاحب یه عروس خوب , مهربون و ساده ی بی شیله پیله شد اینقدر خوب بود و بی دریغ محبت میکرد که مادر شوهر فکر میکرد عروسش کاسه ای زیر نیم کاسه داره و حتما کلکی تو کارشه که اینقدر محبت میکنه.هر روز یه بهونه میگرفت و ایرادشو در می آورد و به عروس بینوا طعنه و کنایه میزد.به اونم بی محلی میکرد.ولی جلوی پسرش ازش تعریف میداد و وانمود میکرد که دوستش داره. دل عروس از دستش خون بود و شکسته ولی صبوری میکرد و چیزی بهش نمیگفت..کاری هم نمی تونست بکنه.حتی براش گوشت کباب میکرد و بهش میداد تا شاید بتونه دل شو به دست بیاره تا کمتر اذیتش کنه.ولی مادر شوهرش هر بار که کباب گوشت میخورد همش میگفت این کبابا چرا طعم قورباغه میده؟!! نتیجه اخلاقی👈 هر چه کُنی به خود کُنی 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضی نوزادان با کیسه شون دنیا میان! فقط عظمت خداوند را ببینید.😭 تبارک الله احسن الخالقین🌹 👶🏻👶🏻 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* غمبر پلو درسته نه قنبر پلو😌 غمبر پلو حکایت از وقتی داره که زمانیکه شخصی عزادار بوده و میخواستن بعد از ۴۰ روز لباس مشکی شو از تنش در بیارن به همراه لباس رنگی و جدیدی که برای عزادار میبردن در کنارش این غذا رو هم درست میکردن و میبردن، علت نامگذاری این غذام، برای همین غم بر پلو بوده! چه رسم قشنگی👌 مواد لازم : گردو ۶۰ گرم برنج ۳-۴ پیمانه گوشت چ.ک ۴۰۰ گرم آرد نخودچی ۲.۵ ق غ نمک، فلفل سیاه، زردچوبه زعفران غلیظ ۳-۴ ق غ کشمش پلویی ۱۰۰ گرم رب انار ملس ۲ ق غ پیاز متوسط ۲ عدد 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
از نادان دوری کن .... چون آدم بد شاید یه روزی خوب بشه ولی آدم نادان هرگز دانا نمیشه 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
بی پولِ دلدار بهتر از پولدارِ خسیسه... بی پولِ دلدار احتمال اینکه یه روزی پولدار باشه زیاده ولی خسیس محاله بتونه دلدار باشه چون حُبِ مال نمیذاره پولاشم بهش وفا نمیکنه قبل از مردن انباشت میشه ،بعد از مردن بی برکت و نابود.... 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
دنیا دار مکافاته... ولی بعضیا برای دیدن مکافات عملشون کورن , پوستشون کلفته و دیوار حاشاشون خیلی بلند..... 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
😍 •••••••••••••••••••••••••••••••••••• عشق چیــزی ست ورایِ خوب و بد! عشق ، دانشِ معجــزه را می داند! بخواه که عشق معلــم تو باشد ، بخواه که عشــق مددکار ِ جان و روح ِ تو باشد بخــواه که عشــق روزی ِ قلبت باشد که گشایــش گر ِ قفل هایِ تمام ِ هســتی ست،عشــق❤️🪴 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
گاهی هم به خودت سر بزن! حالِ چشمهایت را بپرس و دستی به سر و روی احساست بکش؛ رو به روی آیینه بایست و تمام تنهایی ات را محکم در آغوش بگیر وَ با صدای بلند به خودت بگو که "تو" تنها دارایی من هستی؛ بگو که با همه ی کاستی های جسمی و روحی ، تو را بی بهانه و عاشقانه دوست دارم! برای خودت وقت بگذار ، با مهربانی دستت را بگیر و به هوای آزاد ببر . نگذار احساس تنهایی کنی ، نگذار ابرهای سیاه، چشمهایت را از پا دربیاورد. مطمئن باش هرگز کسی دلسوزتر از تو نسبت به تو پیدا نخواهد شد! 👤مینا آقازاده 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو هوای بارونی کدو پلو اونم با تخم مرغ عسلی خیلی می چسبه🍳🎃 خوشمزگی کدو پلو به نظرم به گردویِ زیادشه مواد لازم کدو پیاز گردو ادویه تخم مرغ روغن برنج 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
آیا می‌دونستی؟! یکی از قوانین کائنات اینه که اگه در گذشته کسی به تو بد کرده زمانی تقاص پس دادنشو میبینی که از ته دل بخشیده باشیش ..... 🤔🤔 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ایده‌های جالب تصویر برداری در طبیعت با موبایل ببینیم 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
مهمترین علتهای چرب شدن کبدچیست؟ استرس مصرف الکل فست فودها خوردن آب بین غذا مصرف بیش ازحد دارو مصرف چربی های ناسالم مصرف بی رویه غذاهای کنسروی وزن کم کردن سریع 💕 🌸🍃💕 ━━━━━━━💫━━━ 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی از آدمای گذشته‌ت یه ورژن از تو رو میشناسن که حتی دیگه وجود نداره. رشد کردن خیلی قشنگهᥫ᭡👌 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
سیاست خانومانه🧕 👈بـه مرد زندگیـت بگـو: "چقدر من خـوش شـانسـم که تو توی زندگی من هستی" این یک راه بسیار زیبا برای اینه که بهش نشون بدید تا چه اندازه براتون ارزشمنده. این جمله را میتونید در مواقعی که کار خوبی براتون انجام میده و یا وقتی در جمع هستید و حرف قشنگی در مورد شما میزنه بهش بگید وقتی در کنار هم خوش میگذرونید ،فقط اینو بدونید شنیدن این جمله از کسی که عاشقـش هستید خیــلی حس خوبی داره، 😉امتحانش کنید 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
حس‌هایی هستند که نام ندارند.. نگران نیستی، اما آرام هم نیستی غریب نیستی، اما اهل اینجاهم نیستی نه دلت میخواهد بمانی، نه آرزوی رفتن داری دلت می‌خواهد جایی که هستی نباشی، اما جای دیگری هم نباشی... عجب حس قریبیست این حس 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طرز تهیه خوراک بادمجان شکم پر 🥰 مواد لازم : یک کیلوبادمجان دویست گرم گوشت چرخ کرده سه عدد پیاز نمک فلفل وزردچوبه دو قاشق سبزی معطرشامل جعفری وترخون وریحان خشک یک قاشق عداخوری رب گوجه وسه عددگوجه ویک قاشق عداخوری اب نارنج 🌳🌱🌾 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
ترشه واش خورش گیلانی خوشمزه ابتدا بگم من خودم گیلانی نیستم ولی از اونجاییکه به خورشهای گیلانی خیلی علاقه دارم و سبزیهای مخصوص این خورش خوشمزه در اختیارم نبود اما با دستوری که میگم طعم بسیار نزدیکی رو میشه تجربه کرد. مواد برای 4 نفر سبزی قرمه خودمون که شامل جعفری و تره و شنبلیله و گشنیز و اسفناجه بعلاوه نعنا و ریحون و برگ سیر تازه. پاک شده و ساطوری حدودا 600گرم پیاز یک عدد متوسط ریز شده سیر 6 حبه نگینی روغن نصف فنجان مرغ 4 تکه مثل ران یا سینه نمک و فلفل به مقدار دلخواه بادمجان دو عدد متوسط ورق شده و سرخ شده گوجه متوسط یک عدد حلقه شده وسرخ شده چاشنی این خورش رب آلوچه و نارنج و آبغوره هست ولی من از نصف بسته تمبر هندی و کمی رب انار استفاده کردم عالی شد طرز تهیه داخل یک قابلمه مناسب مرغها را سرخ کردم و از قابلمه خارج کردم.توی همون قابلمه سبزی و پیاز را با روغن حسابی سرخ کردم سیر هم کمی تفت دادم.مرغها و نمک وفلفل را با مقداری آب اضافه کردم تا با شعله ملایم جابیفته.شیره تمبر و رب انار هم اضافه کردم دوباره زمان دادم تا روغنش بالا بیاد.داخل ظرف کشیدم و با بادمجان و گوجه تزئین کردم ما که خیلی پسندیدیم 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
بیدار باش در زمان اشغال هند توسط بریتانیا، روزی افسر انگلیسی بدون هیچ دلیلی سیلی محکمی به یک شهروند هندی زد. شهروند ساده هندی چنان با مشت به روی افسر بریتانیایی زد که او از اثر شدت ضربه وارده به زمین افتاد...افسر بریتانیایی از این عکس العمل هندی وحشت زده و خشمگین شده بود ولی چون تنها بود چیزی نگفت و بطرف مقر سربازان بریتانیایی رفت تا باگرفتن نیرو برگردد و جواب مرد هندی را بدهد که جرات کرده به افسرامپراطوری سیلی بزند که آفتاب در قلمرو آن غروب نمی کند.... پیش ژنرال انگلیسی رفت و از او خواست تا سرباز به او بدهد تا برگردد و جواب این بی ادبی را به هندی دهد .اما ژنرال انگلیسی بدون این که جواب او را بدهد اورا به اتاقِی برد که در آن پول نگهداری می شد، و گفت : 50000روپیه بردار و برو نزد آن هندی و در مقابل کاریِ که انجام دادی به او بده و معذرت بخواه! با شنیدن این حرف معترضانه گفت: هندی بدبخت به یک افسر ملکه سیلی زده است و این یعنی بی احترامی به امپراطوی انگلیس ولی شما بجای مجازات به من می گویید به پول بدهم و عذر بخواهم ؟!! ژنرال با خشم گفت : این یک دستور است، باید بدون چون و چرا اجرا کنی . افسر به ناچار پول را به مرد هندی داد و عذرخواست ..هندی پذیرفت و با خوشحالی تمام پول را از او گرفت ویادش رفت که او حق داشته اشغالگر وطنش را بزند ...پنجاه هزارروپیه آن زمان پولِ هنگفتی بود و او با آن خانه خرید و با بقیه اش چندین ریکشا (وسیله ی حمل و نقل درون شهری در هندوستان) گرفت و با استخدام چند راننده آن ها را به کرایه داد... روزگار گذشت و وضع زندگی او بهتر شد تا این که به یکی از تجار در شهر خود تبدیل شد ....او فراموش کرده بود که با گرفتن پول از کرامتش گذشته ولی انگلیسی ها آن سیلی او را فراموش نکرده بودند. روزی ژنرال انگلیسی، افسرِی را که از هندی سیلی خورده بود فراخواند و به او گفت: آیا آن هندی را که به تو سیلی زده بود به یاد داری؟ افسر پاسخ داد : بلی چگونه می توانم او را فراموش کنم .. ژنرال گفت : حال وقتش است که بروی و انتقام آن سیلی را ازش بگیری، ولی او را در حالی با سیلی بزن که مردم در دور و برش جمع باشند ...افسر گفت : آن روز که هیچ کسی نداشت مرا از زدن او باز داشتی حال که صاحب جاه و جلال و خدمه شده است می گویی برو او را بزن؟ می ترسم افرادش مرا بکشند .. ژنرال گفت: خاطرت جمع باشد، نمی کشند، فقط برو و آن چه را که گفتم ،انجام بده و برگرد... وقتی افسر انگلیسی داخل خانه هندی شد او را در میان جمع کثیری از مردم یافت در حالی که خادمان و محافظانش او را احاطه کرده بودند، بدون مقدمه بطرف او رفت و با سیلی چنان محکم به رویش کوبید که برزمین افتاد، افسر ایستاده بود تا عکس العمل او را ببیند ولی هندی بدون هیچ عکس العملی از جایش هم بلند نشد و به طرف انگلیسی حتی چشم بالا نکرد!!... افسر از تعجب دهنش باز مانده بود ولی خوشحال از گرفتن انتقام نزد ژنرال خود برگشت.. ژنرال به افسرش گفت : خیلی خوشحال به نظر می آیی و فکر می کنم متعجب شدی . افسر پاسخ داد: بلی برای بارِ اول که او را با سیلی زدم او از من محکم تر بر رویم کوبید درحالی که فقیر بود ولی امروز که او صاحب جاه و جلال و خدمه است حتی پاسخ سیلی ام را با حرف هم نداد، این مرا به تعجب واداشته است ... ژنرال در پاسخ افسرش گفت : دفعه اول او «کرامت»ِ داشت و آن را بالاترین سرمایه خویش می پنداشت برای همین از آن دفاع کرد ... ولی دفعه دوم،او کرامت خود را در مقابل پنجاه هزار روپیه فروخته بود برای همین از آن نتوانست دفاع کند «چون می ترسید که مصالح و منافع خود را از دست بدهد» این داستان، حکایت افراد زیادی است.آنان که با گرفتن پول و مقام از طرف صاحبان قدرت، حقوق و وام نجومی ،ملک و زمین و اموال، رانت و اختلاس و پارتی و سایر امتیازات، فرستادن فرزندان شان به اروپا و آمریکا و... کرامتِ خویش را فروخته اند‌، از ترس باختن اندوخته های کاذب خود لال می شوند وحرفی نمی زنند!! این داستان چقدر برای ما آشنا به نظر میاید. 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌ یه نــفر یه نصیحتــی بهم کردش که پشتش یه دنیا آرامــش بود، برگشت گفــت: «سوزنــت گیر نکنه روی آدمــا، روی حــرفا، روی اتفاقات، فقــط رها کن. نیازی نیســت دنبال تحلیل هر چیــزی باشی، فقط ببین و‌ بگــذر تا آرامــش داشــته باشی»👌 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
تزئین بشقاب میوه 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
26.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کباب گوشت دنبه روستایی به به ...دلم خواست😋😋 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
            •••••••••••••••••••••••••••••••••••• گاهــی هم از جنگیدن دست بردار از موفق بودن دســت بردار! از هیاهو و پریشانــی دست بردار... گاهــی هم، لحظه لحظه ات را بی شــتاب نفس بکــش گاهــی هم ، فقط زندگــی کن...🪴 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi