"عواقب ترک فریضه امر به معروف و نهی از منکر"
در وصایای حضرت علی(ع) به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) پس از ضربت خوردن و در ساعات پایانی عمر شریفشان میخوانیم:
لاتَتْرُكوا الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكرِ، فَيُوَلّي عَلَيكمْ شِرارُکُم [اَشْرارُكمْ]، ثُمَّ تَدْعُونَ فَلا يُسْتَجابُ لَكمْ.
امر به معروف و نهي از منكر را ترک نکنید، كه اشرارتان بر شـما مسـلّط می شوند، پس در آن هنگام دعـا می کنيد و مستجاب نمی شود.
[نهج البلاغه، نامه ۴۷]
#حدیث
شما هم به آمرین بپیوندید🔻🔻
@khaterate_aamerin
" وای بر فرزندان آخر الزمان از دست پدرانشان...😔"
عوارضی تهران یه دختر شانزده یا هفده ساله ای رو دیدم که مثل پسرها لباس پوشیده بود!! بلوز وشلوار!!!
رفتم پیشش🚶🚶
بعد از سلام واحوال پرسی با لبخند بهش گفتم: دختری یا پسر ؟؟🤔🤔
- خندید و جواب نداد😕
- گفتم: عزیزم این مدل لباس پوشیدن شما برای خونه است، نه بیرون!! برای بیرونت یه لباس مناسب بپوش😊
- گفت: چشم؛ شالم دست مامانمه!!
- گفتم: خدا خیرت بده پس زود ازش بگیر و بپوش!
بعد سریع آمدم طرف ماشین که سوار بشم!
دیدم 👀 از پشت سر یکی صدام میزنه📢📢
برگشتم!
دیدم یه آقای درشت هیکل با یه خانم به سرعت دارن میان به طرف من!!😳😱
آقاهه گفت: خانم کارت شناسایی داری؟
- گفتم: کارتون رو بفرمائید ؟!!
- گفت: برای چی به دختر من تذکر دادی؟؟ دختر من بچه است!!😳😳
- گفتم:
اولا که برای امر به معروف احتیاجی به کارت نیست؛ امر به معروف به همه واجبه! حتی به شما!! یعنی اگه من هم مشکلی داشته باشم وظیفه شرعی شماست که به من تذکر بدی!!
ثانیا دختر شما چند سالشه؟؟🤔
- جواب نداد!😕
- گفتم: حتما از پانزده سال بیشتره!!🙄
دست خانومه رو گرفت و گفت برررررررریم بابا!!!!😳😐
گذشت تا اینکه دوباره توی اتوبان از کنار ماشینشون رد شدیم!!🚙🚙
دیدم👀 دختره با همان وضع نشسته عقب!!🙄
منم شماره ماشین رو با مشخصاتش دادم به پلیس!😊😊
#حجاب
#تماس_با_پلیس
#پدران_آخرالزمان
#کشف_حجاب_جرم_است_و_جریمه_دارد
شما هم به آمرین بپیوندید🔻🔻
@khaterate_aamerin
" وای بر فرزندان آخر الزمان از دست پدرانشان...😔"
رُوِیَ عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه وآله: أَنَّهُ نَظَرَ إِلَى بَعْضِ الْأَطْفَالِ، فَقَالَ: وَيْلٌ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ. فَقِيلَ: يَا رَسُولَ الله! مِنْ آبَائِهِمُ الْمُشْرِكِينَ؟ فَقَالَ: لَا! مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِينَ؛ لَا يُعَلِّمُونَهُمْ شَيْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ يَسِيرٍ مِنَ الدُّنْيَا، فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِيءٌ وَ هُمْ مِنِّي بِرَاء.
از رسول اكرم صلی الله علیه وآله روایت شده است:
حضرت به بعضى از كودكان نظر كرده و فرمودند: واى بر فرزندان آخر الزمان از پدرانشان!
سؤال شد: يا رسول الله! از پدران مشرك آن ها؟
حضرت فرمودند: نه، از پدران مومنشان!!! كه چيزى از فرائض دينى را به آن ها ياد نمي دهند و اگر فرزندان، هم پى فراگيرى بروند، آن ها را منع مي كنند و تنها از اين خشنودند كه آنها درآمد مالى داشته باشند هر چند ناچيز باشد!!
سپس فرمودند: من از اين پدران بيزارم و آنان نيز از من بيزارند!
[جامع الأخبار، ص: 106]
#حدیث
#پدران_آخرالزمان
شما هم به آمرین بپیوندید🔻🔻
@khaterate_aamerin
"از چشم چرانی تا شهادت"
يکي از رفقاي ابراهيم گرفتار چشم چراني بود. مرتب به دنبال اعمال و رفتار غير اخلاقي ميگشــت. چند نفر از دوستانش با داد زدن و قهرکردن نتوانسته بودند رفتار او را تغيير دهند.
درآن شرايط کمتر کسي آن شخص را تحويل ميگرفت. اما ابراهيم خيلي با او گرم گرفته بود! حتي او را با خودش به زورخانه مي آورد و جلوي ديگران خيلي به او احترام ميگذاشت.
مدتي بعــد ابراهيم با او صحبت کرد. ابتــدا او را غيرتي کرد و گفت: اگر کسي به دنبال مادر و خواهر تو باشد و آنها را اذيت کند چه مي کني؟ آن پسر با عصبانيت گفت: چشماش رو درميارم.
ابراهيم خيلي باآرامش گفت: خُب پسر، تو که براي ناموس خودت اينقدر غيرت داري، چرا همان کار اشتباه را انجام ميدي؟!
بعد ادامه داد: ببين اگر هرکســي به دنبال ناموس ديگري باشد جامعه از هم ميپاشد و سنگ روي سنگ بند نميشود.
بعد ابراهيم از حرام بودن نگاه به نامحرم حرف زد.
حديث پيامبر اکرم(ص) را گفت كه فرمودند:
«چشمان خود را از نامحرم ببنديد تا عجايب را ببينيد. »
بعد هم دلايل ديگر آورد. آن پســر هم تأييد ميکــرد. بعدگفت: تصميم خودت را بگير، اگه ميخواهي با ما رفيق باشي بايد اين كارها را ترك كني .
برخورد خوب و دلايلي که ابراهيم آورد باعث تغيير کلي در رفتارش شد. او به يکي از بچه هاي خوب محل تبديل شــد. همه خلاف كاريهاي گذشته را كنار گذاشت .اين پسر نمونه اي از افرادي بودکه ابراهيم با برخورد خوب و استدلال و صحبت کردنهاي به موقع، آنها را متحول کرده بود.
نام اين پسر هم اكنون بر روي يكي از كوچه هاي محله ما نقش بسته است!
دو نکته از داستان:
✅نکته اول: یکی از عوامل مهمی که در امر به معروف نقش بسزایی داره احترام به طرف مقابل و برخورد صحیح هست. باید عزت نفس افراد حفظ بشه و مثل مجرم با افراد برخورد نشه. ان شاالله در همه ی تذکرها و دعوت به خوبی ها این دو مورد رو مدنظر داشته باشیم.😊
✅ نکته دوم: از احادیثی که گذاشته میشه، مثل حدیث همین داستان، می تونید در دعوت به خوبی ها استفاده کنید.
#چشم_چرانی
#روش_تربیت
#شهید_ابراهیم_هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
ذکر یا تذکر؟!
سوار اتوبوس واحد شدم. مسیر حدود40 دقیقه طول میکشید و تقریبا بیست ایستگاه بود!🚌
تسبیحمو آوردم که ذکر بگم، اما دیدم واویلا از بی حجابی!!!😢
دیدم موقعیت خوبیه که تذکر بدم!😍
آخه اکثر افراد یک ایستگاه یا فوقش دو ایستگاه بعد پیاده میشدن و درگیری هم پیش نمیومد😎
البته خاطره ی بدی از تذکر دفعه قبل تو اتوبوس داشتم! دختری که بعد تذکر پیاده شد؛ صبر کرد من و همسرمم پیاده شدیم، کلی داد و بیداد راه انداخت و کارت هدیه پس داد و...😱
ولی لعنت به شیطون فرستادم و شروع کردم!😊
اکثرا موقع پیاده شدن بهشون تذکر میدادم؛
اونا هم عجله داشتن!
یا تشکر میکردن☺️
یا سکوت😐
یا یه دستی به روسریشون میزدن!
یه خانم مسنی گفت: تذکر فایده نداره!😒😢
همون موقع یکی از دخترایی که بهش تذکر داده بودم، موهاشو کامل پوشوند! 😍
شاهدی بود که از غیب رسید و نشون داد تذکر اثر داره!😉😊
📝یادآوری:
یادمون باشه تذکر بی فایده نیست؛ حتی اگر در لحظه، شما تغییری در فرد مقابل نبینید!
گاهی تذکر یه تلنگره و فرد رو به فکر فرومیبره!
گاهی فقط طعم گناه رو برای فرد تلخ میکنه!
گاهی....
از تذکر بجا و دلسوزانه دریغ نکنیم!💐
#تذکر_در_اتوبوس
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
"محبت و رفاقت وسیله ی هدایت😊"
منزل ما نزديك خانه آقا ابراهيم بود.
آن زمان من شــانزده ســال داشتم. هر روز بــا بچه ها داخــل کوچه واليبال بازي ميکرديم. بعد هم روي پشــت بام مشغول کفتر بازي بودم!
آن زمان حدود 170 كبوتر داشــتم!!
موقع اذان که ميشــد برادرم به مسجد ميرفت. اما من اهل مسجد نبودم.
عصر بود و مشغول واليبال بوديم.
ابراهيم جلوي درب منزلشان ايستاده بود و با عصاي زير بغل بازي ما را نگاه ميکرد. در حين بازي توپ به ســمت آقا ابراهيم رفت. من رفتم که توپ را بياورم. ابراهيم توپ را در دستش گرفت. بعد توپ را روي انگشت شصت به زيبائي چرخاند وگفت: بفرمائيد آقا جواد!
از اينکه اســم مرا ميدانست خيلي تعجب کردم!! تا آخر بازي نيم نگاهي به آقا ابراهيم داشتم. همه اش در اين فکر بودم که اسم مرا از کجا ميداند!
چند روز بعد دوباره مشغول بازي بوديم.آقا ابراهيم جلوآمد و گفت: رفقا، ما رو بازي ميديد؟
گفتيم: اختيار داريد، مگه واليبال هم بازي ميکنيد!؟
گفت: خب اگه بلد نباشــيم از شــما ياد ميگيريم!
عصا راكنار گذاشــت، درحالي كه لنگ لنگان راه ميرفت شروع به بازي کرد. تا آن زمان نديده بودم کسي اينقدر قشنگ بازي کند!!
مجروح بود. مجبور بود يكجا بايستد. اما خيلي خوب ضربه ميزد. خيلي خوب هم توپها را جمع ميکرد.
شــب به برادرم گفتم: اين آقا ابراهيم رو ميشناســي؟ عجب واليبالي بازي میکنه!
برادرم خنديد و گفت: هنوز او را نشناختي! ابراهيم قهرمان واليبال دبيرستانها بوده. تازه قهرمان کشتي هم بوده!
با تعجب گفتم: جدي ميگي؟! پس چرا هيچي نگفت!
برادرم جواب داد: نميدونم، فقط بدون که آدم خيلي بزرگيه!
چند روز بعد دوباره مشــغول بــازي بوديم.آقا ابراهيم آمــد. هر دو طرف دوست داشتند با تيم آنها باشد. بعد هم مشغول بازي شديم. چقدر زيبا بازي ميکرد.
آخر بازي بود. از مسجد صداي اذان ظهر آمد. ابراهيم توپ را نگه داشت و بعد گفت: بچه ها مي آييد برويم مسجد؟!
گفتيم: باشه، بعد با هم رفتيم نماز جماعت.
چند روزي گذشت و حسابي دلداده آقا ابراهيم شديم. به خاطر او ميرفتيم مسجد. يکبار هم ناهار ما را دعوت کرد و كلي با هم صحبت كرديم. بعد از آن هر روز دنبال آقا ابراهيم بودم.
اگر يك روز او را نميديدم دلم برايش تنگ ميشد و واقعا ناراحت ميشدم.
یک بار با هم رفتيم ورزش باســتاني. خلاصه حسابي عاشق اخلاق و رفتارش شده بودم.
او با روش محبت و دوستي ما را به سمت نماز و مسجد كشاند.
اواخر مجروحيت ابراهيم بود. ميخواســت برگردد جبهه، يک شب توي كوچه نشســته بوديم، براي من از بچه هاي ســيزده، چهارده ساله در عمليات فتح المبين ميگفت.
همينطور صحبت ميكرد تا اينکه با يک جمله حرفش را زد: آنها با اينکه ســن و هيکلشــان از تو کوچکتر بود ولي با توکل به خدا چه حماســه هائي آفريدند.
تو هم اينجا نشسته اي و چشمت به آسمانه که کفترهات چه ميکنند!!
فرداي آن روز همه كبوترها را رد کردم. بعد هم عازم جبهه شدم.
از آن ماجرا ســالها گذشــت. حال که کارشناس مســائل آموزشي هستم میفهمم که ابراهيم چقدر دقيق و صحيح کار تربيتي خودش را انجام ميداد. او چــه زيبا امر به معروف و نهي از منكرميکــرد. ابراهيم آنقدر زيبا عمل ميکرد کــه الگوئي براي مدعيان امر تربيت بــود. آن هم در زماني كه هيچ حرفي از روشهاي تربيتي نبود.
✅✅ نکته:
خیلی از نوجوان ها و جوان های امروزی به ورزش علاقه دارن و در باشگاه های مختلف مشغول ورزش هستند. متاسفانه حضور قشر مذهبی در مکان های ورزشی کمرنگه. چه خوبه که با حضور در این مکان ها و رفاقت با نوجوان ها و جوان ها در هدایت و تربیت آن ها موثر باشیم.
🔴این خاطره نکات ظریف زیادی داره. لطفا چند بار با دقت بخونید.😊
#مسجد
#نمازجماعت
#روش_تربیت
#الگوی_عملی_باشیم
#شهید_ابراهیم_هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
کله پاچه با طعم تذکر!
یه روز صبح رفته بودیم طباخی!😋 دیدیم دوتا خانواده مانتویی که تاحدودی مراعات کردند آمدند و نشستند.
بعدش یک خانواده آمدند که مادر و مادر بزرگ روسری داشتند و آرایش کرده بودند!! اما دختر بزرگ که حدود ۱۷ سال داشت بدون روسری و شال بود!
ماهم در حال خروج بودیم.🚶🚶
چند دقیقه از بیرون مغازه نگاهش کردم بعد اشاره کردم روسریت رو سرت کن.❌❌
دختر چیزی نگفت و سر نکرد اما مادرش از داخل مغازه باهام دعوا می کرد.😐😐
باز گفتم روسریت را سر کن، به مادرش هم گفتم به دخترت بگو روسریش را سر کنه!!
بلند شد با پررویی اومد بیرون!
- گفت: به توچه!!😳😳 چی میگی؟!! دوست نداریم!! مگه من به چادرت کار دارم 😤
- گفتم: اینجا محیط عمومیه و باید رعایت کنید!
- گفت: غلط کردی!!! به حجاب دختر خودت کار داشته باش نه ما!
- گفتم: زنگ میزنم مامور بیاد!🚨
- گفت: بزن ببینم! ما همین جا هستیم! هیچ غلطی نمی تونی بکنی!!🙄🙁
منم جلوی خودش زنگ زدم ۱۱۰
اون هم رفت داخل!
از مغازه دور شدیم که فکر کنند رفتیم تا بقیه هم لج نکنند روسری بیندازند!
الحمدلله سر غذا خوردنشون پلیس رفت داخل و تذکر داد و دختره روسریش را سر کرد!!😍😍
✅✅ نکات مهم خاطره:
-از موارد کشف حجاب ساده نگذرید و حتما تذکر بدید!!
- هیچ وقت داخل مغازه یا رستوران در حالیکه نشستید تذکر ندید چون جو علیه ما میشه و بقیه هم لج می کنند!! که خدا روشکر برای من هم این اتفاق نیفتاد .
- عصبانی نشید! ترفند آنها عصبانی کردن ماست که یا فیلم بگیرند یا جلوی مردم مارا عصبی جلوه بدن!!
- زنگ بزنید ۱۱۰ ! کد پلیس پاسخگوتون رو هم بردارید که بتونید پیگیری کنید و اگر گزارش نداده باشه توبیخ میشه!
- بعد از چند دقیقه اگر پلیس نیومد زنگ بزنید و بگید با فلان کد صحبت کردم مامور نیومد!! سریع گزارش میشه و می فرستند. خودتون الکی با مردم درگیر نشید!
#کشف_حجاب
#تماس_با_پلیس
#تذکر_در_رستوران
#کشف_حجاب_جرم_است_و_جریمه_دارد
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
دل پاک و ظاهر ناپاک!!
یه خانومی دست یه کوچولویی رو گرفته بود و می رفت...🚶🚶
مانتوی بلند ولی جلو باز، روسری بلند ولی یه کم شل و...
با سلام و احوالپرسی شروع کردم و گفتم: عزیزم مانتو به این بلندی و خوبی، روسری به این بلندی و پوشیدگی، حیف نیست جلوش باز باشه و موهاتون بیرون باشه؟؟🤔😢
تا اینو گفتم گفت: چیکار کنم؟؟ دیگه مانتو جلو بسته پیدا نمیشه!!!😳
گفتم: عزیزم نهایت خرجش، یه سوزنه!! بگیر بزن جلوی مانتوت!
روسریش رو گرفت بالا و گفت: ببین تازه اینجاشو سوزن زدم 😅
بالبخند گفتم خوب خداروشکر😍 یه دونه سوزنم پایینترش بزن😉
خودشم خنده اش گرفت😁
بعد یه کم باهم خندیدیم و صحبت کردیم...
تا اینکه گفت: باورکن!! منم میخوام مثل شماها باشم، ولی نمیتونم!!😔
اشک توی چشمش جمع شده بود😢😔
شروع کرد به دردودل کردن...
خیلی حرف تو دلش بود بنده خدا
گفت: باور کنید دلم میخواد همیشه نماز بخونم؛ گاهی که یه دونه نماز نمیخونم!
خیلی دلم میگیره توبه میکنم ...
حتی برای حجابشم گفت یه روز چادر میپوشم یه روز اینطوری میام 😔😔
وخودش حسابی از این رفتارهای خودش خسته شده بود ...😫
خلاصه کلی قربون صدقه دل پاکش رفتم و یه کم باهم حرف زدیم!
در آخر گفتم ظاهر ناپاک، این دل پاکتو خراب میکنه!!
حتی اگه چادرم نپوشیدی، سعی کن حداقل دستها و موها واندامت مشخص نباشه !!
بعد با شوخی گفتم فعلا از یه سنجاق جلوی مانتوت، شروع کن!
قبول کرد و هر دو طرف با کلی انرژی مثبتی که به همدیگه منتقل کرده بودیم ازهم جداشدیم😍😍
واقعا لحظات لذت بخشی بود.😋 به دوست همراهم گفتم اگه سالی یک مورد اینطوری داشته باشیم که کمکی به احوالات دلش کرده باشیم برای کل امربه معروفمون کافیه 👌👌
💝💝دلسوزانه و با محبت تذکر بدیم!
حجاب نداشتن افراد دلایل و درجات متفاوتی داره!
گاهی با یه تلنگر ساده و دلسوزانه میشه قدمی برای اصلاح افراد برداشت.
#مانتو_جلوباز
#ظاهر_ناپاک_دل_پاک_رو_خراب_میکنه!
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
دلت پاک باشه!!
میگم: عزیزم پوشش شما اصلا مناسب بیرون نیست!!
میگه: ظاهر مهم نیست که! مهم دله!! که دلم از خیلی از شماها پاک تره!
میگم: حتما دلت پاک تره 😊 ولی فکر نکن دلت پاک می مونه...
امام علی(ع) می فرمایند:
" قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْم، اِلاّ اَوْشَك اَنْ يَكونَ مِنْهُمْ "
کم پیش می آید که کسی، خود را به گروهی شبیه سازد و یکی از آنان نشود...!!
نهج البلاغه، حکمت۲۰۷
#حدیث
#نهج_البلاغه
#دلت_پاک_باشه
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
امر به معروف جالب!!😊
نام های اسلامی و زبان اسلامی را زنده نگه دارید. به خدا تمام این ها مبارزه با اسلام است؛میراندن اسلام است.
شعارهای دین را زنده نگه دارید. یکی از شعارهای دین اسم هاست.
من نمی فهمم این که میگویند فلان اسم دمده شده یعنی چه؟! مگر اسم هم نو و کهنه دارد؟ چون اسم فلان کلفت فاطمه است، پس فاطمه اسم کلفتهاست!! خیلی عجیب است!! پس دیگر ما اسم دخترمان را فاطمه نگذاریم!!
همین خودش یک امر به معروف و نهی از منکر است.
یک درجه ی امر به معروف و نهی از منکر این است که: مردم! بر فرزندانتان اسم های اسلامی بگذارید. این امر به معروف است. مبارزه کنید با اسم های غیر اسلامی. این نهی از منکر است. برای موسساتتان نام اسلامی بگذارید.
نام های اسلامی را زنده نگه دارید.
زبان اسلام را زنده نگه دارید. زبان عربی، زبان یک قوم نیست، زبان اسلام است. زبان عربی؛ زبان عرب نیست، زبان اسلام است. اگر قرآن نبود؛ اصلا این زبان در دنیا وجود نداشت. از اهم وظایف ما این است که این زبان را حفظ کنیم.
🔴این خیلی مهمه که تو ذهن همه ی ما جا بیفته که امر به معروف فقط در رابطه با حجاب و پوشش نیست! ما نسبت به همه ی مسائل دین باید حساس باشیم و این وظیفه رو انجام بدیم؛ از نماز و روزه گرفته تا پوشش و موسیقی و غیبت و ...
#شهید_مطهری
#نام_های_اسلامی
#کتاب_حماسه_حسینی
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
حیفِ بهت نگم!
یه خانمی رو از پشت سر دیدم که پاچه های شلوارش خیلی کوتاه بود!!
تقریبا دویدم طرفش...
وقتی بهش رسیدم بنده خدا ترسید🙈😁
منم گفتم ببخشید عزیزم!! دیدم حیف بهت نگم، از پشت چقدر پاهات پیداست!!!😢
با اینکه فوق العاده فشن بود و من یک لحظه از دیدن صورتش پشیمون شدم که تذکر دادم و شیطون 👹 ترس به جونم انداخت...
ولی باور کنید دولا شد!! پاچه هاشو کشید پایین تر!! گفت: ببخشید شلوارم کشیه، رفته بالا!
منم کم نیاوردم و گفتم: نه عزیزم! کلا شلوارت کوتاهه😊😉
بعد با لبخند خداحافظی کردم☺️
ای لعنت خدا بر شیطون که اگه من صورتشو قبل تذکر دیده بودم عمرا نمیذاشت تذکر بدم...
#شلوارکوتاه
#ترس_حیله_شیطان
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
ورق بازی!
نيمه شــعبان بود. با ابراهيم وارد کوچه شديم. چراغاني کوچه خيلي خوب بود.
بچه هاي محل انتهاي کوچه جمع شده بودند. وقتي به آنها نزديک شديم، همه مشغول ورق بازي و شرط بندي و... بودند!
ابراهيم با ديدن آن وضعيت خيلي عصباني شــد. اما چيزي نگفت.
من جلو آمدم و آقا ابراهيم را معرفي کردم و گفتم:
ايشان از دوستان بنده و قهرمان واليبال و کشتي هستند.
بچه ها هم با ابراهيم سلام و احوالپرسي کردند.
بعد طوري که کسي متوجه نشود، ابراهيم به من پول داد و گفت: برو ده تا بستني بگير و سريع بيا .
آن شــب ابراهيــم با تعدادي بســتني و حرف زدن و گفتــن و خنديدن، با بچه هاي محل ما رفيق شد.
درآخر هم از حرام بودن ورق بازي گفت.
وقتي از كوچه خارج مي شديم تمام كارتها پاره شده و در جوب ريخته شده بود!
#پاسور
#ورق_بازی
#شرط_بندی
#تذکر_به_نوجوان
#شهید_ابراهیم_هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin