#مادر
#اشعار_ختم_سوم_مادر
سه روزه جای مادر مانده خالی
سه روزه گشنه بابا قد هلالی
سه روزه رفته بابا کنج خانه
شده اشکش روانه دانه دانه
سه روزه خاک غم شد بر سرما
فلک گرید ز مادر مادر ما
سه روزه شمع را پروانه ای نیست
برای گیسوانم شانه ای نیست
سه روزه من شدم بانوی خانه
به حسرت میکنم جاروی خانه
سه روزه سفره ما سفره غم
غذا خون دل و اشک دمادم
سه روزه چادر مادر ببویم
به اشک خویش چادر را بشویم
به هر جا یادگاری بینم از او
رسد عطر غم افزایش ز هر سو
در و دیوار می گریند با من
به حال زارمیگریند
#سوم_هفتم_چهلم
امان از بی مادری😭😭😭😭😭
بیاد مادر مرحومم و همه مادران اسمانی
در سه سبک #آواز_دشتی
@khatmkhanimajma
ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#مجلس_ختم_مادر
#آواز_دشتی
بنال ای نی دلُم آشفته حاله
خوشی بر روزگارِ مو محاله😭
بنال ای نی که گردیدُم پریشون
شده کاشانه ام شام غریبون😭
دریغا مادرم بارِ سفر بست
گُلِ خوش عطر وبویُم رفته ازدست😭
دلم از بیکسی دریای خون شد
زِ بعد مادرُم دردُم فزون شد😭
غمِ مادر به جون مو شرر زد
فراقش شعله ای بر خشک وُتَر زد😭
نداره کَس خبر از آه و دردُم
اسیر غصه ها و کوچه گَردُم😭
خداوندا دلُم سامان نداره
غمِ بی مادران پایان نداره😭
منو و بی مادری ای داد و بیداد
غمِ بی یاوری ای داد و بیداد😭
✍#شعر_علیمحمدی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#ترحیم_خوانی_مادر
#آواز_دشتی
بنال ای نی دلُم آشفته حاله
خوشی بر روزگارِ مو محاله😭
بنال ای نی که گردیدُم پریشون
شده کاشانه ام شام غریبون😭
دریغا مادرم بارِ سفر بست
گُلِ خوش عطر وبویُم رفته ازدست😭
دلم از بیکسی دریای خون شد
زِ بعد مادرُم دردُم فزون شد😭
غمِ مادر به جون مو شرر زد
فراقش شعله ای بر خشک وُتَر زد😭
نداره کَس خبر از آه و دردُم
اسیر غصه ها و کوچه گَردُم😭
خداوندا دلُم سامان نداره
غمِ بی مادران پایان نداره😭
منو و بی مادری ای داد و بیداد
غمِ بی یاوری ای داد و بیداد😭
✍#شعر_علیمحمدی
┅═❁•○◉🔘◉○•❁═┅
┅═❁•○◉🔘◉○•❁═┅
﷽
#مجلس_ختم_وترحیم_مادر
#آواز_دشتی
بنال ای نی دلُم آشفته حاله
خوشی بر روزگارِ مو محاله😭
بنال ای نی که گردیدُم پریشون
شده کاشانه ام شام غریبون😭
دریغا مادرم بارِ سفر بست
گُلِ خوش عطر وبویُم رفته ازدست😭
دلم از بیکسی دریای خون شد
زِ بعد مادرُم دردُم فزون شد😭
غمِ مادر به جون مو شرر زد
فراقش شعله ای بر خشک وُتَر زد😭
نداره کَس خبر از آه و دردُم
اسیر غصه ها و کوچه گَردُم😭
خداوندا دلُم سامان نداره
غمِ بی مادران پایان نداره😭
منو و بی مادری ای داد و بیداد
غمِ بی یاوری ای داد و بیداد😭
✍#شعر_علیمحمدی
#روضه_ختم_دختر_جوان
✍#نویسنده_رسول_چهارمحالی
#روضه_داغ_دختر_مجلس
#ختم_و_ترحیم
#تشییع_جنازه_دختر
#در_داغ_دختر
#از_دست_داده
#گریز_دوم_به
#روضه_فرزند
#گریز_به_روضه ی
#حضرت_رقیه(س)
#برای_فرزند_دختر
آی پدر و مادر دختر از دست داده، دختر برکت زندگی و شیرینیه زندگیه، می گن دختر غمخوار باباشه، خدا نکنه برای باباش مشکلی پیش بیاد دخترش از همه نگران تره برای باباش، آخه می گن دختر بابائیه، همین طور اگر برای دختر هم مشکلی پیش بیاد بابا برای برطرف کردن مشکل دخترش خودش رو به آب و آتیش می زنه، اگر خدای نکرده دختر شما از یه بلندی به زمین بیفته و شما شاهد ماجرا باشی چکار می کنی؟! بمیرم کربلا سر امام حسین به روی نیزه و مشاهده کرد که رقیه از روی ناقه ای به زمین...
نقل شده شبی رقیه از روی ناقه به زمین افتاد یک دختر سه ساله آن هم نیمه ی شب ناخودآگاه از روی شتر به زمین بخورد، خدا می داند؟ آیا این دختر دیگر توان راه رفتن را داشته باشد یا...؟
و از آن شبی که از روی ناقه افتاد دختر بچه های دیگر و گاهی زینب به او کمک می کردند تا راه برود . همه ی بدن رقیه درد می کرد. این طفل سه ساله را پس از گرسنگی و تشنگی چه منزل سوار بر ناقه و گاهی پیام تا شام آوردند.
رقیه در خرابه شبی سر از خواب برداشت، آنقدر گریه کرد و پدر را طلب کرد که صدای گریه اش به گوش یزید ملعون رسید؛ دستور داد سر بریده ی پدرش را برایش ببرید، سر بریده ی امام حسین را برای رقیه آوردند، دو دست کوچکش را به صورت پدر گذاشت، سر را برداشت، به سینه چسباند و با اشک و با سوز و گداز با سر بریده ی پدر سخن گفت:
« یا ابتاه ! من الذی خضبک بدمائک؟ »
یا ابتاه ! من الذی قطع وریدیک؟
یا ابتاه ! من الذی ایتمنی علی صغر سنی؟
یا ابتاه ! من للیتیمه حتّی تکبر...؟
یا ابتاه ! لیتنی توسدت التراب و لا اری شیبک مخضباً بالدماء »
یعنی: « ای پدر جان! چه کسی تو را به خونت رنگین کرد؟
ای پدر جان ! چه کسی رگ های گردنت را برید؟
ای پدر جان ! چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟
ای پدر جان ! دختر بی پدر به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود؟
ای پدر جان ! کاش نابینا بودم تا این منظره را نمی دیدم.
ای پدر جان ! کاش خاک را بالش زیر سر قرار می دادم، ولی محاسن تو را خضاب شده به خون نمی دیدم.»
با سر بریده مشغول سخن گفتن بود که ناگهان دیدند همین طور که دارد حرف می زند و سر بابا در دامن رقیه است صدای یتیم حسین ضعیف تر شد و کم کم دیدند صدای دختر نمی آید.
میریزه دونه دونه اشکای من روی گونه
میریزه دونه دونه اشکای من روی گونه
هرکی که بابا داره قدر باباشو بدونه
اونی که بابا داره خدا براش نگه داره
اونی که بابا داره خدا براش نگه داره
اونکه بابا نداره هیچی تو عالم نداره
من که بی بابا شدم سایه ای رو سر ندارم
من که بی بابا شدم سایه ای رو سر ندارم
از غم داغ بابا سر رویه دیوار میزارم
از غم داغ بابا سر رویه دیوار میزارم
بابا جونم بابا جون بابا جونم بابا جون
بابا جونم بابا جون من بابا جونم بابا جون
بیاد پدران آسمانی این دسته جمع 😭😭
#زمزمه_فراق_مادر
یادش بخیراون روزا که، مادر خوبی داشتیم
تا غم به دلها می اومد، سر روی پاش میزاشتیم
یادش بخیر اون روز که اسم ما رو صدا میکرد
دستشو بالا می آورد برای ما دعا می کرد
یادش بخیر اون روزا که، کنار سفرمون بود
موی سپیدش به خدا ،برکت خونمون بود
حالا دیگه رفته و ما،تاج روی سر نداریم
با گریه میگم به همه ،ما دیگه مادر نداریم
خوشا به حال هر کی که مادر و هر روز میبینه..
دستشو میگیره و باز ،کنار مادر میشینه
تو رفتی و خونه برام، بی تو شبیه زندونه
تموم یادگاریات، دل منو میسوزونه.
رفته دیگه به زیر خاک، تموم تکیه گاه من
چادر نمازت مادرم، دیگه شده پناه من
ای کاش که قبل رفتنت، یه بار دیگه میدیدمت
تو رو بغل میکردمو ،دوباره میبوسیدمت
چل روزه که تو رفتی و ،خونه خرابه روسرم
نوحه ی این روزام شده وای مادرم وای مادرم
┅═❁•○◉🔘◉○•❁═┅
┅═❁•○◉🔘◉○•❁═┅
501.4K
●●●●●●●●●●
﷽
#دشتی_سوزناک
#قلبم_خسته_غم_اومد
#مناسب_برای
#مجلس_ختم_و_ترحیم
#پندیات
#اواز_دشتی
دلمتنگاست ازایندنیا
چــرایش را نــمیـدانم
من این شعرغم افزا را
شبی صد بار میخوانم
چہمیخواهمازایندنیا،
از این دنیای افسونگر
قسم بـر پاڪی دریـا
جـوابم را نـمیــدانم
دلم تنگه ببار بارون
شریک گریه ی من باش
به جای اون که پیشم نیست
رفیقه غصه من باش
ببار ای نمنم بارون
تو این حال پریشونی
دارم از غصه می میرم
تو درد منو میدونی...
✍#شاعر_مداح_سبک_گذار🎤
🎧#استاد_حاج_پیرزاده🖌
#پیشنهاد_دانلود👌
#التماس_دعای_فرج
●●●●●●●●●●