eitaa logo
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
14.4هزار دنبال‌کننده
428 عکس
172 ویدیو
25 فایل
پندیات/اشعارترحیم وروضه ازابتداتاانتهای مجلس ختم مادحین گرامی برای ارسال صوت مجالس خوددرکانال به این آیدی ارسال بفرمایید 👇 @khadeem110 @khatmkhanimajma #ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
مشاهده در ایتا
دانلود
به جغدی بلبلی گفتا تو در ویرانه جا داری من اندر بوستان بر شاخه سرو آشیان دارم بگردان روی از این ویران بیا با من سوی بستان ببین چندین هزاران سرو و کاج و ارغوان دارم جوابش داد ای بلبل تو را ارزانی آن گلشن مرا این بس که ویرانه، مأوی و مکان دارم اگر ویرانه بد بودی چرا پس دختر زهرا به ویران می نشستی که غمش آتش به جان دارم ای بلبل! من هم مثل تو چمن نشین بودم می دانی کی ویرانه نشین شدم؟ گذشتم از گل احمر پس از مرگ علی اکبر به دل، داغ غم ناکامی آن نوجوان دارم تو بر سر، شورش شمشاد و یاس و ارغوان داری من اندر لانه دل، داغ عباس جوان دارم اُف بر این روزگار! بچه های فاطمه(س) کجا و گوشه ویرانه کجا. چراغها را خاموش کردند. در این تاریکی به یاد یک خرابه نشین باشد. مجلس،خوب مجلسی است حال خوشی هم داریم. روز اربعین هم است، نزدیک زوال ظهر است. آی امام حسین(ع)! این قدر دلمان می خواست امروز کربلا باشیم. آی امام حسین! این قدر دلمان می خواست امروز دور قبرت مثل پروانه بچرخیم. آقایان اهل علم! فضلا! محترمین! رجال فضیلت! متدینین! مذهبی ها! خود امام حسین(ع) هم راضی است که من امروز شما را به حرم این سه ساله ببرم. خدا نکند سرپرست شوی، به خدا سرپرستی خیلی زحمت دارد، مسوولیت دارد. زینب(س) سرپرست بچه ها بود. زینب (س) این همه غمی که دارد باید به همه کارها برسد. بی بی، تمام زنها و بچه ها را خواب کرد. حالا آمد خودش بخوابد. کمتر من این کلمه را با صراحت گفته ام، اما روز اربعین است بگذارید بگویم، آتش بزنم. آی زن و مرد! زینب(ع) آمد روی خاکها بخوابد. تا آمد بخوابد یک وقت دید گوشه خرابه در تاریکیها یک بچه بلند شده، هی می گوید: بابا! بابا! بابا! ای خدا! چه کار کنم؟ با این همه زحمت من این زن و بچه را خواباندم، باز یکی یکی بیدار می شوند بلند شد آمد جلوببیند چه کسی است؟ دید رقیه است. امروز برای امام حسین(ع) داد بزنید. رقیه گفت: من بابایم را می خواهم، من پدرم را می خواهم، الان بابایم اینجا بود. دختر دُر دانه منم به کنج ویرانه منم عمه چه آمد به سرم چرا نیام پدرم الله اکبر، الله اکبر امروز می خواهم نوحه بخوانم، همه با من بخوانید: دختر در دانه منم به کنج ویرانه منم عمه چه آمد به سرم چرا نیامد پدرم الله اکبر، الله اکبر یک وقت دیدند غلامی آمد یک طبق هم در دستش است. یا الله! یا الله! این بچه دوید جلو روپوش را از روی طبق برداشت، دید سر بریده حسین(ع) است. عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شب یلدا شده پدر! فدای سر نورانیت سنگ جفا که زد به پیشانی ات بس که دویدم عقب قافله پای من از ره شده پر آبله سر بابایش را به سینه چسباند. صدا زد: بابا! چه کسی مرا یتیم کرد؟ یک وقت دیدند این بچه دیگر ناله نمی کند. وقتی زیر بغل بچه را گرفتند دیدند رقیه جان داده است. @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
بابا،دخترت از دنیا بریده. حالا که زبون ،زبون دخترونه است،دل سنگ آب می شه،دختر دارا. بابا،دخترت از دنیا بریده بدون تو خوشی ندیده این راسته ،زبون حال نیست. ببین همه موهام سفیده زین العابدین علیه السلام گفت: نه یه جای سالم تو بدنش داشت،بابا این دلم افروخته بابایی چشام به در دوخته بابایی خیلی دلم سوخته بابایی یه چیزای دیگه اشو نگفتم،یه خورد نرم گفتم،خیلی اذیت نشی،والا شاعر می تونست بگه. چشام به در دوخته بابایی دامن من سوخته بابایی گریه داری دیگه؟ بابا مگه نگفتی بر می گردم بیا می خوام دورت بگردم عمه رو خیلی خسته کردم وای وای. بابا خوشی به قلبم دست رد زد یه بی حیا بهم لگد زد بدی نکردم ولی بد زد @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
روضه در عزای پدر امروز به یاد دخترای... این بابا بسوز برای رقیه سه ساله حسین برا یتیم باید خیلی گریه کنی خیلی زار بزنی عزیزان داغ دیده شما خیلی دلخوشی ها دارین اگر چه بابا از دست دادین اما کسی به شما بی احترامی نکرد همه ی مردم اومدن به شما تسلیت گفتن لحظه ای که پشت سر تابوت بابا میرفتی پاهات رمق نداشت این خواهرا این مادرا زیر بغلاتونو گرفتن شما رو تسلیت دادن کسی شما رو تازیانه نزد اما بمیرم برا سه ساله ی امام حسین ع یه دختر بگه بابا اما سر بریده ی بابا شو ببینه آی مردم مگه قرآن سفازش بچه یتیم ونکرده شما بگین مگه بجه یتیم سنگش میزنن پس چرا رقیه ی سه ساله رو سنگش میزدن دیدین یه دختر که باباش سفر میره یا فرزند شهید این عزیزان که بابا ندارن بعضی صبحها که پامیشن میگن مادر دیشب خواب بابا رو دیدم آخ بمیرم رقیه هم سر رو خاک خرابه گذاشت وقتی از خواب بیدار شد ظاهرا خواب باباشو دیده بود دلش بهونه ی بابا گرفته اما سر بریده ی بابا رو براش خوردن صدا زد عمه جان کمک کن تا که بردارم سر بابام از روی زمبن عمه جون دیگه دست وپام رمق نداره آخ بمیرم سروگرفت رو سینه گذاشت باهاش درد دل میکنه بابا ی خوبم بابای مهربونم آخ کی رگ ای گردنت رو بریده بابا بابا خیی بابا بابا کی پیشونیتو شکسته بابا بابا بابا چرا چند شب(وقته) خبر از بچه هات نگرفتی بابا.. عجب رسمیه. ..... مرگ بابا کمتر از آه دل یعقوب نیست او پسر گم کرده بود وما پدر گم کرده ایم ای چراغ زندگانی ای پدر یادت بخیر ای بهار جاودانی ای پدر یادت بخیر روح پاکت ای پدر با امیر الموءمنبن محشور باد خانه ی قبرت زالطاف خدا پر نوز باد عزیزان سوقندی شما هم داغ بابا دیدین اما بگین ببینم برا آخرین بار کجا بابارو دیدین آخرین بار کجا با بابا وداع کردین قربون بچه های حسین برم وقتی آقا برا آخرین بار اومد تو خیمه ها خداحافظیشو کرد اومد سوار بر ذوالجناح شد هر چه کرد دید اسب حرکت نمی کنه چته ذوالجناح چرا حرکت نمی کنی یه وخ اسب آقا با سر اشاره ای به پایین کرد یعنی آقا یکی دست وپای منو گرفته تا آقا نگاه کرد دید سکینه دختر نازدانه اش است آخه مردم دختر خیلی باباییه همه عالم میدونن که دخترا بابا ییند بابا نیاد نمی خوابند منتظر لالاءیند گفت بابا جون نمیزارم بری بابا بابابیا برا آخرین بار منو روزانوت بنشون بابا دست نوازش به سرم بکش بابا آخه امروز یه جور دیگه خداحافظی میکنی بابا گذشت ماجرا رقیه خواهرا عمه ها هم نشسته بودن یه وخ صدای ذوالجناح بابا رو شنیدن همه به خیال این که باباشون اومده از خیمه بیرون اومدن آخ بمیرم خدا امید هیچ کسی رو ناامید نکنه همچین که اومد دید اسب بابا اومده اما بابا نیومده یال اسب بابا خونیه ای وای ای وای... بی مهر رخت روز مرا نور نمانده است وز عمر مرا جز شب دیجور نمانده است هنگام وداع تو ز بس که گریه کردم دور از رخ تو چشم مرا نور نمانده است
‍ متن اشعار لالاکن دخترم دورت بگردم لالا کن خسته ای عمه میدونه یه دنیا غم توی چشمات اسیرن لالا کن دنیا اینجور نمیمونه برات قصه بگم خوابت بگیره بگم از بحر خوبی های حیدر شاید یادت بره این لحظه ها رو شاید بیرون بیای از فکر معجر من هر کاری میکنم آروم نمیشی دلت خونه برات عمه بمیره اگر نازت نکردم سوخته موهات عزیزم میدونم دردت میگیره عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه لالاکن دخترم دورت بگردم لالا کن خسته ای عمه میدونه یه دنیا غم توی چشمات اسیرن لالا کن دنیا اینجور نمیمونه بمیرم برات هر بار گریه کردی اومد اشکات روی زخمای گونه ات تو اینقدر دست به پهلو هات گرفتی دیگه میشناسمت با این نشونت بیا و سر روی شونه ام بزار که یکم آروم بشه قلب دوتامون بزار دستاتو توی دستای عمه تموم میشه یه روزی این غصه هامون عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه تو اینقدر داد زدی بابا کجایی دیگه توی صدات جوهر نداری همش میری یه کنج آروم میشینی ولی من که میدونم بی قراری شبا از بس که موندی تو گرسنه بمیرم رنگ رخسارت پریده نمیشه باورم که مثل مادر با این سن کمت موهات سپیده چقدر سخته برام وقتی میبینم روی دستای تو رد طناب عزیزم موندی اینقدر زیر آفتاب رنگ صورتت مثل ربابه عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه @khatmkhanimajma
مناجات و پندیات ترکی @khatmkhanimajma ☑️ختم وترحیم خوانی👆👆👆👆👆 عبادی طارمی دئدیم ای خالق حی توانا منه رحم ایله ای رحمان و دانا اوجا سس گلدی گویدن ای گنهکار اولوبسان اوز الینن سن گرفتار نقدری بزل و بخشش ایلدیم من سالیب یاده منی شکر ائتمدین سن دولاندون بی هدف هر یانی اما اویمده اولمادین بیر لحظ پیدا نه تک سن هامی انسانلار یاتیبلار مقدس دینی دنیایه ساتیبلار گرفتار اولمیان چالمور بو بابی ملالتده اوخور فورا کتابی منه ای بنده دنیادن دانیشما جهالتده قالان جَمعه قاریشما اولار شیطانه خدمت ایلیوللر سنه هر یاندا هزیان سویلیولر اوزاخ اول بو جماعتدن همیشه بولاردا یوخدی چون بنیاد و ریشه اگرچه سن مسلمانسان و لکن اولوبسان خانه ی شیطاندا ساکن سنی بیهوده دوسلار آلادیبلار آنون شام و سحرده آغلادیبلار یانیمدا واردی بیر والا مقامون جهاد ایله چوخلاسین احترامون آچیخدی توبه بابی هر زماندا منی یاد ایله هر کون و مکاندا اورک سینسا من اوردا حاضر اولام اومحزون بنده نین من نازین آلام اویان یاتما جهالت بسترینده خطا جولان ائدیبدی دفترینده گوز آچدیم سسلدیم ای رب رحمان منی ائتدون بو گون زاره و پشیمان گذشت ایله بو شخص رو سیاهی سفاهت ایلیوب چوخدور گناهی قسم وئرم سنی کرب و بلایه صفا و مروه و سعی و صفایه بوغازی اوخلانان طفل ربابه حیالی زینبه اول دل کبابه ابالفضل رشید و با وقاره که اولدی علقم اوسته جسمی پاره او بیکس جان ویرن عطشان شهیده که باش اگموبدی عمال یزیده اگر یازسان منی نوکر حسینه جهاندا آغلارام یکسر حسینه اونون چون با وفا عباسی واردی بیلور هامی دل دریاسی واردی دخیل اولسام وئرر فورا جوابی مریدی حشریده چکمز عذابی ائده بیلمز اونون وصفین (عبادی) علینین اوغلودی بی انتهادی @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
4_6035213913203671222.mp3
973.4K
‍ زمزمه و نوحه – تشعیع و هنگام خاکسپاری خادمین اهل بیت ای دل عالم گرفتارت آقا نوکرت آمد به دیدارت آقا ای حسین جانم ای حسین جانم... ای عزیز زهرا،مهربان ارباب سینه زَنت را امشب خودت دریاب ای به گلزار زهرا گل ِ لاله برس به داد ِ او حقّ سه ساله شب اوّل ِ قبرش تو یارش باش در حشر و میزان هم در کنارش باش شکر خدا که از نسل قرآنیم در هر عزا برای تو گریانیم شکر خدا که ما اهل ولاییم از سرزمین سرخ کربلاییم هر جا اشک ما جاری شود ازعین میخوانیم بر تو مرثیّه یا حسین به یاد آن دمی که بین مقتل شنیدی بانگ خواهرت را از تل به یاد آن دم که با چشمان تر ناله میزد زهرا،غریب مادر سرت جدا شده آه و واویلا بر نیزه ها شده آه و واویلا فدای لاله های پرپر تو ابالفضل و علیّ ِ اکبر تو فدای آن دل ِ سوزانت ارباب روی دستت شد علی اصغر سیراب ‍ ‍‍ ‍ ‍ ‍ ‍ @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین ‍ ‍
کلید قفل  مشکل هاست عباس                                          به مردی شهرة دنیاست عباس مروّت ریزه خور خوان لطفش                                               فتوّت صورت و معناست عباس حسین بن علی را عبد صالح                                              ولی بر ماسوی مولاست عباس به دشت کربلا آرامش دل                                                        برای زینب کبراست عباس بود بدر منیر هاشمیّون                                                      که زیباتر ز هر زیباست عباس برای حفظ آیین محمد                                                          شکوه روز عاشورا ست عباس به میدان شجاعت اشجع الناس                                          که غیرت قطره و دریاست عباس گذشت از آب و کسب آبرو کرد                                            اگر چه ساقی و سقاست عباس اگر دستش جدا شد غم ندارد                                             که دست آویز ما فرداست عباس                                            بزن بر دامنش دست توسل                                            که در جود و سخا آقاست عباس     همین که صدای العطش بچه ها را شنید ، آمد نزد امام حسین اجازة میدان گرفت ، مشک را به دست گرفته ، آمد کنار شریعه فرات ، عباس تشنه است مشتی از آب برداشت تا به لبهای عطشان برساند اما :«فَذََکَرَ عَطَشَ الحُسَین وَ اَهلِ بَیتِهِ » به یاد لبهای تشنه برادر افتاد ، آب را روی آب ریخت ، مشک را پر از آب کرد ، از شریعه بیرون آمد ، به سمت نخلستان ، دشمنان دستهای نازنینش را قطع کردند ، مشک آب را سوراخ کردند ، تیر به چشمش زدند ، (عاشقان اباالفضل ، انشاءالله کنار حرمش )یک وقت یک عمود آهن هم بر فرق عباس زدند . لذا صدا زد : یا اَخا اَدرک اَخا ، پدرت از نجف آمد تو هم از خیمه بیا                                     قدمی رنجه نما پای بنه بر سر من مشک پاره بده زینب که مدینه ببری                                     تا شود با خبر از خجلت من مادر من هوسم بود که آید به سرم ام بنین                                           مادرت فاطمه آمد عوض مادر من هر کجا پای گذاری به زمین می بینی                                قسمتی از بدن و از سر و از پیکر
4_5927213120844989095.mp3
7.44M
‍ متن اشعار لالاکن دخترم دورت بگردم لالا کن خسته ای عمه میدونه یه دنیا غم توی چشمات اسیرن لالا کن دنیا اینجور نمیمونه برات قصه بگم خوابت بگیره بگم از بحر خوبی های حیدر شاید یادت بره این لحظه ها رو شاید بیرون بیای از فکر معجر من هر کاری میکنم آروم نمیشی دلت خونه برات عمه بمیره اگر نازت نکردم سوخته موهات عزیزم میدونم دردت میگیره عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه لالاکن دخترم دورت بگردم لالا کن خسته ای عمه میدونه یه دنیا غم توی چشمات اسیرن لالا کن دنیا اینجور نمیمونه بمیرم برات هر بار گریه کردی اومد اشکات روی زخمای گونه ات تو اینقدر دست به پهلو هات گرفتی دیگه میشناسمت با این نشونت بیا و سر روی شونه ام بزار که یکم آروم بشه قلب دوتامون بزار دستاتو توی دستای عمه تموم میشه یه روزی این غصه هامون عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه تو اینقدر داد زدی بابا کجایی دیگه توی صدات جوهر نداری همش میری یه کنج آروم میشینی ولی من که میدونم بی قراری شبا از بس که موندی تو گرسنه بمیرم رنگ رخسارت پریده نمیشه باورم که مثل مادر با این سن کمت موهات سپیده چقدر سخته برام وقتی میبینم روی دستای تو رد طناب عزیزم موندی اینقدر زیر آفتاب رنگ صورتت مثل ربابه عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه @khatmkhanimajma حاج حسین سیب سرخی
زمزمه. .هفت.چهل سال پدر مادر غیره مشتر تموم دلخوشی خونه،،تویی تموم یاور من بار سفر بستی و رفتی.اما نمیشه باور من تو رفتی و تموم دنیا، روی سر من میشه آوار عزیز خوب و مهربونم، پناه من خدا نگهدار گرفته رنگ و بوی ماتم ،تموم خونه بی تو(مادر)(بابا) تو رفتی و غمت همیشه به دل میمونه بی تو (مادر) (بابا) مرهم بزار کمی عزیزم این قلب زار و غصه دارو . اتیش میگیرم تا میبینم ، رو قبر تو دسته گلارو چهل روزه به غم اسیرم، چهل روزه دیگه بریدم چه غصه ایی از این بالاتر، چهل روزه تورو ندیدم. منی که عاشق تو بودم، چهل روزه که از تو دورم چهل روزه با اشک چشمام، سنگ مزارتو میشورم چهل روزه برات میخونم ،یاسین و سوره تبارک چهل روز با گریه میگم خونه ی نو باشه مبارک چهل روز خبر نداری، که خون از این چشام میریزم راحت بخواب آروم جونم ،لالا لالا لالا عزیزم لالا لالا لالا عزیزم عزیزم توجه: بجای چهل روزه. میشه گفت «چند روزه که» یا «یه ساله که» منبع: کتاب --:«نیم از عالم خاک»:-- حسین کریمی نیا 🥀🥀🥀🥀🥀‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃 🍃
کانال آموزش استاد سعید صادقی در پیام رسانهای مختلف 👇👇😍 کانال استاد در پیام رسان تلگرام👇 https://t.me/saeedsadeghi_maddah کانال استاد در پیام رسان ایتا👇 @saeedsadeghi_maddah لینک گروه تمرین وصداسازی درایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/736886838Cc2c516f8e5 لینک ابر گروه مجمع الذاکرین ارائه سبکهای متنوع مناسبتی👇 http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 آموزش مداحی (صداسازی و اصول و فنون ) توسط ⬆️⬆️⬆️
4_5793990416508389017.mp3
2.63M
لری اجرای سبک مداح بختیاری پرویزی سرم کرده هوای خیزرونی که بوئه هوم سفر وا کاروونی سرم سی نی سواری بیقراره بو وه کوفی که زیتر نی بیاره خدایا راس خینی لوءٍ عطشو زوونم ها تلاوت میکه قُرآو اگر بِیه جدا راسم ده پیکر بُلِنگه بخت مه تی حی داور بیا زینب خُوئر غمگسارم یتیمونم وه دسه ت می سپارم اَمونِم بُرّنَه ناله یتیمو می تُکه خی ده زیر پا اسیرو نزه ای ساروو ده راه کینه وه دس رُقیه ، گُرده سکینه اگر نقش زمینه پیکر مه وری نی سربُلِن مَنَه سرِمه @khatmkhanimajma تشییع جنازه خاکسپاری
دوبیتی های دشتی برادر وخواهر رفیق روز تنهاییِ من باش تو رفتی قبل تو می مردم ای کاش دلم می سوزه و دارم سوالی سرت رو دامن کی بوده داداش؟ ..... ... .... نداره قصه ی عشق تو آخر انیس و مونس قلب برادر نگاه مهربونت خیس اشکه فدای اشک چشمای تو خواهر حسین کریمی نیا نیم از عالم خاک @khatmkhanimajma