eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
39.8هزار دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج @Kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم از اخبار که اعلام کرد ..... هشدار پلیس فتا به دانش آموزان و خانواده ها مواظب مومو باشید..🔴 @kheiybar
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍 فصل هفتم قسمت9⃣2⃣1⃣ این همه جلسه ، پشت سر هم ، این همه کار ، حوصله ای دار
😍 فصل هفتم قسمت1⃣3⃣1⃣ ولی الله دوباره به التماس افتاد:نمیتونم دادا خسته ام...😞 ابراهیم ناراحت بر سر او فریاد کشید:اینا همه که اینجا وایسادن خسته ان و می بینی که زخمی و گشنه تو تله افتاده ان من باید برم کمک شون تو هم باید بری امامزاده عباس...🙃 آقا محسن تکلیف کرده،گفته اگه به موقع به اونجا نریم ، پادگان عین خوش محاصره میشه و بچه هایی که اون جا هستن همه شهید میشن...😓 ولی الله خواب آلود از جا برخاست... یک بار دیگر نشانی امازاده عباس را پرسید و آماده رفتن شد... حاج همت به تأکید گفت: فهمیدی؟پس همین جاده را می گیری و مستقیم میری تا به اون جا برسی.یا علی! راه بیفت دیگه...🤦‍♂ ولی الله سوار جیپ شد و راه افتاد... بسیجی ها که بیش از حد نگران بودند دوباره گفتند:😟 حاجی!بچه ها تو حلقه محاصره ی عراقی ها گرفتار شده ان و کمک میخوان... حاج همت به هرکدام از آن ها دستوری داد و خودش هم از سویی دیگر همراه یک دسته از آن ها به سمت دشت حرکت کرد...🚶‍♂ هرطور بود ولی الله بالاخره به امازاده عباس رسید.ساعت دو و نیم صبح بود! پس از مدت کوتاهی خودش یک گردان نیرو آماده کرد و همراه قهرمانی پور که او هم گردان دیگری را هدایت می کرد راه افتادندتا بتوانند محاصره پادگان عین خوش را بشکنند و بچه هایی را که در آن جا گرفتار شده بودند نجات دهند...✌️ آن ها با خود تانک و تجهیزات دیگر هم برده بودند و توانستند پس از چند ساعت درگیری اول صبح پادگان را از محاصره دشمن خارج کنند...😇 حاج همت هم پس از رسیدن به دشت نبرد و خوش و بش با... فصل هفتم قسمت2⃣3⃣1⃣ بسیجی هایی🧔که اطراف او را گرفته بودند،آن ها را برای ادامه ی نبرد سازماندهی کرد و خودش نیز همراه رزمندگانی که در یک دشت صاف گرفتار تیر مستقیم تانک های عراقی شده بودند، آر پی جی به دست گرفت و با سرعت و مهارت و شجاعتی کم نظیر با دشمن جنگید...🙃 به این ترتیب بود که تحت هدایت مستقیم او تنگه ی ابوغریب سقوط کرد و نیروهای دشمن فرار کردند...😇 همت فوری سوار خودرو، آن ها را تعقیب🧐و از تنگه عبور کرد... اما هنوز چند متری از آن جا دور نشده بود که صدای انفجار به گوشش رسید...😦 رو به عقب برگشت... خودرو پشت سر او روی مین منفجر شده بود...🤭 دمدمه های سحر است و عملیات تازه شروع شده و تا طلوع آفتاب پیش رفته است...☀️ تازه دشت آرام گرفته و نیروها در زیر نور خورشید صبحگاهی زخمی ها را دارند جمع می کنند که ماشین حاج همت از راه می رسد... برای سرکشی به خط آمده است... بچه ها دور او جمع می شوند...☺️ امیرحسین محمدی پیش می رود و با ناراحتی و عصبانیت سرحاج همت داد می زند: کی به شما گفته بیایی خط حاجی جان؟🤔 حاجی لبخند می زند :لازم بود بیاییم☺️ نه لازم نیست بیایید...🤦‍♂ اگر خدای نکرده طوری تان بشود...😓حاج همت دوباره با آرامش خاصی لبخند می زند و می گوید: طوری ام نمی شود امیر حسین!😇✌️ امیرحسین محمدی دوباره با ناراحتی و نگرانی می گوید: ماها اگر طوری مان بشود،عیبی ندارد... ولی اگر از سر شما یک مو هم کم بشود کل لشکر لطمه می خورد...😬 و تأکید می کند که: همین الان باید برگردید به مقر خودتان! حاج همت لبخند بر لب می گوید:☺️ ... @Kheiybar
🏴 ختم صلوات به نیابت از ✨💔 {هدیه به حضرت زهــرا س} و برای سلامتی و تعجیل در ظهور اقا امام زمان عج💐 ☑️مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت 21 ☑️ تعداد صلوات خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇 @Behzadii
یه لحظه صبر کن😳😳 شنیدی کانالی راه اندازی شده تو ایتا به اسم😳👇 ⁉️😔 اینجا پره از متنهای 💯 تلگرانه ؛ حرف حساب؛ سخن بزرگان؛ اندکی تفکر؛ به وقت بندگی؛ دلبرانه؛عاشقانه‌ای با خدا؛ حرف قشنگ؛ تکست؛ منبر مجازی؛ حاج حسین یکتا ؛ دل بده ؛استاد پناهیان؛ حرف دل♥️ پست های مهدوی🌱 🔰پستاش عالیه میتونی برا کانالت هم استفاده کنی مطمئن باش ضرر نمیکنی😌👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2779709457Cea40fa4630
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهدی نظری به ما عنایت کن مارا به صراط خود هدایت کن مهدی! اگر از منتظرانت بودیم💔 چون دیده ی نرگس نگرانت بودیم😔 با این همه روسیاهی و سنگدلی ای کاش که از همسفرانت بودیم😞 @kheiybar
ما را هـم ؛ از رزق آسمـانی‌تان نمڪ گیر ڪنید ڪہ عاقبتمـان بخیـر شود و 💔 همان عاقبت به خیـر شدن است🕊 🌹 @kheiybar
‌‌‌‌ ✨حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: صدقه بجا و نيكوكارى و نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوشبختى تبديل و عمر را زياد و از مرگ بد جلوگيرى مى كند.✨✅ @kheiybar
29.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سیدبشیر حسینی در مراسم شب وداع با شهید مدافع حرم محمد بلباسی💔 تازه دو هفته است باهاش رفیق شدم عجب شهیدیه این بلباسی🌹 @kheiybar
﷽؛ مرد.. شهادتت مبارک💔 📌ماجرای شهادت پاسدار بسیجی آمربه‌معروف همان طور که در اخبار دیروز شنیدید، بسیجی ۳۹ ساله، محمد محمدی، دو روز‌‌ پیش ساعت ۱۹ در درگیری با اراذل و اوباش تهرانپارس با چاقو به شهادت رسید.🕊 بر اساس اظهارات شاهدان حادثه، چند اراذل هنگام پارک خودرو و خرید نان با خودرو خانمی برخورد کردند که پس از اعتراض آن خانم و ورود نانوا، درگیری آغاز شد.♨️ این اراذل با الفاظ رکیک و با صدای بلند به آن خانم فحّاشی و ایجاد رعب و وحشت در محلّه کردند. در همین هنگام شهید محمدی وارد صحنه شده و از اراذل درخواست می‌کند به درگیری خاتمه دهند.❌ امّا آن‌ها که در ابتدا دو سه نفر بودند به فحاشی ادامه دادند و با این بسیجی نیز درگیر شده و سایر دوستان خود را نیز مطلع کردند.📛 در جریان این درگیری، یکی از اراذل با چاقو به پهلوی محمد محمدی ضربه وارد می‌کند که به دلیل عمق زیاد این ضربه و پاره شدن ریه و قلب، این بسیجی به شهادت می‌رسد.😔 از وی دو فرزند ۱۱ ساله و ۸ ساله به یادگار مانده است💔 @Kheiybar
⏳ پاییز سال 1364 ➖نقشه و قرارگاه عملیاتی 💔آخرین حضور در غرب کشور، او در عملیات بعدی (خیبر) و در جزیرۀ مجنون به شهادت رسید🕊 دوران ✌️ @kheiybar
از خان طومانی ها !🕊 تا خـــــان تومــــانی ها❗️ @Kheiybar
🚨اینجاکه‌پلیس‌نیست چـراکمربندمیبندی؟ @Kheiybar
🔴‏ حاج قاسم خطاب به علما ومراجع: برخی خنّاسان سعی دارند که مراجع وعلماء را به بکشانند. من حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم وتنها می‌بینم؛ او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات‌معظّم با بیانتان و دیدارهایتان و حمایت‌هایتان می‌بایست جامعه را جهت دهید. @Kheiybar
⁉️ اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج @Kheiybar
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍 فصل هفتم قسمت1⃣3⃣1⃣ ولی الله دوباره به التماس افتاد:نمیتونم دادا خسته ام.
😍 فصل هفتم قسمت3⃣3⃣1⃣ چشم همین الان می روم... این قدر دادوقال نکن...😉 و هنوز حرفش تمام نشده یک خمپاره در صدمتری او به زمین می خورد...👀😬 کنار یک تیربار و چندنفر از بچه های رزمنده تکه تکه می شوند...😣 همت می دود بالای سر آن ها و از آن چه می بیند ، به هم می ریزد...🤦‍♂ بچه هایی که تا همین چند لحظه پیش دوروبرش می دویدند، اسلحه به دست مقابل دشمن از کشور وانقلاب خود دفاع می کردند ، حالا تکه تکه شده اند...😞 دست شان گوشه ای ، پای شان گوشه ی دیگری افتاده،بدن شان از هم پاشیده... طوری که نمی شود نگاه شان کرد!🤭 همت سر بر می گرداند؛آه می کشد و ناخواسته اشک می ریزد...😭 امیرحسین محمدی دوباره داد میزند: دیدی حالا؟برو دیگه...!😓 هنوز هم وایستاده ، مرا نگاه می کند... حاج همت سوار ماشین می شود و می رود ولی تا آخرین لحظه هی بر میگردد و به بسیجی ها نگاه می کند... بعدازظهر همان روز حاج همت وقتی برادرش ولی الله را در قرارگاه نصر میبیند،با خوشحالی او را بغل میکند و می بوسد...☺️ چی شده دادا؟ حاج همت می گوید :پشت بیسیم به من گفتند که تو شهید شده ای! وقتی زنده دیدمت ، خوشحال شدم...😇 ولی الله می گوید:میخوای برم شهید بشم؟! حاج همت به قدوبالای او نگاه می کند و می گوید: حالاحالاها این بچه بسیجی ها لازمت دارند...!😉 حاج همت لبخند می زند و به سمت حاج احمد که کمی آن طرف تر کنارمحمود شهبازی و چند نفر دیگر مشغول حرف زدن است می رود....🚶‍♂ حاج همت رو به یک نفر بسیجی که در گوشه ای ماتم زده نشسته است می گوید:... فصل هفتم قسمت4⃣3⃣1⃣ حالا چرا این قدر عزا گرفته ای؟😉 آن فرد نگاهی به حاج همت که او را نمیشناسد می گوید چون ما را به عملیات نبردند!😔 گفتند تازه آموزش دیده اید و تجربه کافی برای عملیات ندارید...!☹️ حاج همت کمی سر به سر او می گذارد تا روحیه اش بهتر میشود! بعد او و پنج شش بسیجی دیگر را به خط میکند و به زاغه ی مهمات می برد که مهمات بار بزنند...🍃 خودش هم همراه آن ها مشغول کار می شود... دوباره همان بسیجی با او دعوا میکند که ما آمده ایم بجنگیم ، این کارهایی که شما می کنید کار ما نیست کار حمال هاست....😬 یکی دو روز بعد گردان این بسیجی ها با گردان عملیاتی ادغام می شود... همه به مقر تیپ می روند! میگویند که قرار است مراسمی داشته باشند و معاون تیپ می خواهد سخنرانی کند... همه چشم انتظارند...🙂🙃 آقا داوود هم منتظر است بببند این آقای معاون تیپ چه جور آدمی است و... ناگهان می بیند کسی که برای سخنرانی پشت تریبون رفت ، همان آقایی است که با آن ها زاغه ی مهمات را بار زدو... حاج همت که سخنرانی می کند ، اشک توی چشم داوود حلقه می زند...😟😥 🍂پایان 🍂 @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✌️چجوری ‌تو ‌رختخواب شهیـــــــ😍ــــــــد بشیم؟ 🎙اززبان‌شهید۱۴ساله... #استوری #شهیده_زینب_کمایی #ما_ملت_امام_حسینیم @kheiybar
🏴 ختم صلوات به نیابت از ✨💔 {هدیه به حضرت زهــرا س} و برای سلامتی و تعجیل در ظهور اقا امام زمان عج💐 ☑️مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت 21 ☑️ تعداد صلوات خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇 @Behzadii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو بزن نقاره زن، اسیر آهنگ توام... به امام رضا بگو☝️ بدجوری دل تنگ توام...💔 💛 @kheiybar
ڪويـرِ تشنہ‌ی دلم گرفت ، جـان تازه‌ای♥️ بہ لطف بارشی از آن نگاهِ آسمـــــانی‌اتــ ...☝️ 🌹 @Kheiybar