eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
38.5هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج @Kheiybar
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍 فصل هفتم قسمت1⃣3⃣1⃣ ولی الله دوباره به التماس افتاد:نمیتونم دادا خسته ام.
😍 فصل هفتم قسمت3⃣3⃣1⃣ چشم همین الان می روم... این قدر دادوقال نکن...😉 و هنوز حرفش تمام نشده یک خمپاره در صدمتری او به زمین می خورد...👀😬 کنار یک تیربار و چندنفر از بچه های رزمنده تکه تکه می شوند...😣 همت می دود بالای سر آن ها و از آن چه می بیند ، به هم می ریزد...🤦‍♂ بچه هایی که تا همین چند لحظه پیش دوروبرش می دویدند، اسلحه به دست مقابل دشمن از کشور وانقلاب خود دفاع می کردند ، حالا تکه تکه شده اند...😞 دست شان گوشه ای ، پای شان گوشه ی دیگری افتاده،بدن شان از هم پاشیده... طوری که نمی شود نگاه شان کرد!🤭 همت سر بر می گرداند؛آه می کشد و ناخواسته اشک می ریزد...😭 امیرحسین محمدی دوباره داد میزند: دیدی حالا؟برو دیگه...!😓 هنوز هم وایستاده ، مرا نگاه می کند... حاج همت سوار ماشین می شود و می رود ولی تا آخرین لحظه هی بر میگردد و به بسیجی ها نگاه می کند... بعدازظهر همان روز حاج همت وقتی برادرش ولی الله را در قرارگاه نصر میبیند،با خوشحالی او را بغل میکند و می بوسد...☺️ چی شده دادا؟ حاج همت می گوید :پشت بیسیم به من گفتند که تو شهید شده ای! وقتی زنده دیدمت ، خوشحال شدم...😇 ولی الله می گوید:میخوای برم شهید بشم؟! حاج همت به قدوبالای او نگاه می کند و می گوید: حالاحالاها این بچه بسیجی ها لازمت دارند...!😉 حاج همت لبخند می زند و به سمت حاج احمد که کمی آن طرف تر کنارمحمود شهبازی و چند نفر دیگر مشغول حرف زدن است می رود....🚶‍♂ حاج همت رو به یک نفر بسیجی که در گوشه ای ماتم زده نشسته است می گوید:... فصل هفتم قسمت4⃣3⃣1⃣ حالا چرا این قدر عزا گرفته ای؟😉 آن فرد نگاهی به حاج همت که او را نمیشناسد می گوید چون ما را به عملیات نبردند!😔 گفتند تازه آموزش دیده اید و تجربه کافی برای عملیات ندارید...!☹️ حاج همت کمی سر به سر او می گذارد تا روحیه اش بهتر میشود! بعد او و پنج شش بسیجی دیگر را به خط میکند و به زاغه ی مهمات می برد که مهمات بار بزنند...🍃 خودش هم همراه آن ها مشغول کار می شود... دوباره همان بسیجی با او دعوا میکند که ما آمده ایم بجنگیم ، این کارهایی که شما می کنید کار ما نیست کار حمال هاست....😬 یکی دو روز بعد گردان این بسیجی ها با گردان عملیاتی ادغام می شود... همه به مقر تیپ می روند! میگویند که قرار است مراسمی داشته باشند و معاون تیپ می خواهد سخنرانی کند... همه چشم انتظارند...🙂🙃 آقا داوود هم منتظر است بببند این آقای معاون تیپ چه جور آدمی است و... ناگهان می بیند کسی که برای سخنرانی پشت تریبون رفت ، همان آقایی است که با آن ها زاغه ی مهمات را بار زدو... حاج همت که سخنرانی می کند ، اشک توی چشم داوود حلقه می زند...😟😥 🍂پایان 🍂 @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✌️چجوری ‌تو ‌رختخواب شهیـــــــ😍ــــــــد بشیم؟ 🎙اززبان‌شهید۱۴ساله... #استوری #شهیده_زینب_کمایی #ما_ملت_امام_حسینیم @kheiybar
🏴 ختم صلوات به نیابت از ✨💔 {هدیه به حضرت زهــرا س} و برای سلامتی و تعجیل در ظهور اقا امام زمان عج💐 ☑️مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت 21 ☑️ تعداد صلوات خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇 @Behzadii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو بزن نقاره زن، اسیر آهنگ توام... به امام رضا بگو☝️ بدجوری دل تنگ توام...💔 💛 @kheiybar
ڪويـرِ تشنہ‌ی دلم گرفت ، جـان تازه‌ای♥️ بہ لطف بارشی از آن نگاهِ آسمـــــانی‌اتــ ...☝️ 🌹 @Kheiybar
✨حضرت علی علیه‌السلام فرمودند: از سه كار حيا نبايد كرد: خدمت به ميهمان، از جا برخاستن در برابر پدر و آموزگار خويش و طلب حق گرچه اندك باشد.✨✅ @kheiybar
••••😍👇 مادر شهید سعید علیزاده میگفت : سعید ببین.: برو من کاری ندارم یا شهید میشی یا سالم بر میگردی :) من حوصله جانباز ندارم😅🌱 ♥️✨▪︎ @kheiybar
🔰یکے از اصلی‌ترین رموزِ موفقیتِ سرتاپاش خاکے ، و از سوزِ سرما چشماش سرخ شده بود. از چهره‌اش معلوم بود که خیلی حالش ناجوره😢؛ اما رفت وضوگرفت☺️ تا نماز بخونه.گفتم: شما حالت خوب نیست، لااقل یه دوش بگیر، یه غذایی بخور🍚، بعد نماز بخون😒. سرِ سجاده ایستاد، نگاهی بهم کرد و گفت: من خودم رو با عجله رسوندم خونه تا نماز اول وقت بخونم... کنارش ایستادم. حس می‌کردم هر لحظه ممکنه بیفته زمین. برا همین تا آخر نماز کنارش ایستادم تا اگه خواست بیفته، بگیرمش. حتی در اون شرایط سخت هم حاضر نشد نمازِ اول وقت رو از دست بده...☝️ خاطره ای از زندگی سردار 📚منبع: یادگاران«کتاب همت» صفحه56 به روایت همسرشهید 🌹 @kheiybar